باشگاه
خبرنگاران؛ انس بن مالك مىگوید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله امر به
روزه فرمود و دستور داد كسى بدون اجازه من افطار نكند .
مردم روزه گرفتند، چون غروب شد هر روزهدارى براى اجازه افطار به محضر آن جناب آمد و آن حضرت اجازه افطار داد .
در
آن وقت مردى آمد و عرضه داشت دو دختر دارم که تاكنون افطار نكردهاند و از
آمدن به محضر شما حیا مىكنند اجازه دهید هر دو افطار نمایند. حضرت جواب
نداد. آن مرد گفتهاش را تكرار كرد، حضرت پاسخ نگفت، چون بار سوم گفتارش را
تكرار كرد حضرت فرمود: آنها که روزه نبودند، چگونه روزه بودند در حالی كه
گوشت مردم را خوردهاند، به خانه برو و به هر دو بگو قی (استفراغ) كنند، آن
مرد به خانه رفت و دستور قی کردن داد، آن دو قی كردند در حالی كه از دهان
هر یك قطعهاى خون لخته شده بیرون آمد، آن مرد در حال تعجب به محضر رسول
خدا صلى الله علیه و آله آمد و داستان را گفت، حضرت فرمود به آن كسى كه
جانم در دست اوست اگر این گناه غیبت بر آنان باقى مانده بود اهل آتش
بودند!/ز