به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، مقامات افغان، "زکریا قندهاری" عضو نیروهای ویژه امریکا در افغانستان را به شکنجه 15 افغانی، که در شورش های اخیر ولایت وردک زندانی شده بودند، متهم کردند. مرگ 7 تن از این زندانیان تایید شده و 8 نفر دیگر نیز ناپدید شده اند. بقایای جسد یکی از آنان به نام محمد قاسم در یکی از کانتینرهای زباله خارج از پایگاه های امریکایی پیدا شده است.
نیروهای امریکایی همواره در این ولایت دست به عملیات های ضدشورشی خونبار میزدند. مردم این ولایت آنان را مکررا متهم به قتل و شکنجه ی غیرنظامیان کرده اند. در ماه فوریه، در پاسخ به خشم عموم مردم حامد کرزای، رئیس جمهور افغانستان، به نیروهای امریکایی دستور داد که تمامی عملیات های خود را در این ولایت متوقف کنند.
اتهامات اخیر بر پایه یک کلیپ ویدئویی است که در آن زکریا قندهاری دست به شکنجه سید محمد- یکی از 15 زندانی- میزند. به شهادت یکی از قربانیان که دانش آموز 16ساله ای به نام حکمت الله بوده، قندهاری متهم به شکنجه زندانیان ولایت وردک است. به بیان این دانش آموز 16ساله، وقتی او هر گونه رابطه با شورشیان ضد مقامات اشغالگر را انکار کرده، قندهاری او را به طرز وحشیانه ای کتک زده و استخوان شانه او را شکسته است. دو برادر حکمت الله هنوز هم ناپدید هستند.
جان آلن،ژنرال امریکایی،متعهد شده که قندهاری را تا 24 ساعت به مقامات افغان تحویل دهد اما روز بعد اعلام کرد که وی فرار کرده و هنوز نتوانسته اند او را دستگیر کنند.زکریا قندهاری یک امریکایی افغان تبار است.
واضح است که مقامات اشغالگر هر گونه دست داشتن در این اتفاقات را انکار خواهند کرد. نیروهایبینالمللیکمکبهبرقراریصلحوامنیتدرافغانستان (ایساف) در بیانیه ای اعلام کردند که "پس از بررسی جامع مشخص شد که هیچ گونه شواهد قطعی مبنی بر عملکرد نادرست نیروهای ایساف و امریکا در رابطه با زندانیان و یا قتل های ولسوالینرخ (در ولایت وردک) وجود ندارد". نمایندگان ایساف اعلام کرده اند که این جریانات توسط نیروهای افغان رقم خورده است و نیروهای اشغالگر هیچ گونه دخالتی نداشته اند.
در واقع تلاش ها برای انداختن تقصیرها به گردن نیروهای افغان بی نتیجه است زیرا نیروهای ویژه امریکا و ایساف همواره از این روش ها برای شکنجه استفاده میکرده اند.
نیروهای نظامی امریکا در افغانستان شبکه ای از مناطق سیاه را ایجاد کرده اند که شورشیان مظنون را هر زمان که بخواهند در آن مناطق زندانی میکنند، مانند پایگاه هوایی بگرام. فرماندهی مشترک عملیات ویژه امریکا (JSOC) اختیار دارد تا شورشیان مظنون را تا نه هفته بدون اتهام قانونی در این زندان ها نگه دارد.
دافنی اویاتار، عضو سازمان حقوق بشر، شرایط این زندانیان را اینگونه توصیف میکند : "زندانیان را مجبور میکنند تمام لباسهایشان را دربیاورند و بعد آنها را در سلولهای انفرادی بدون پنجره که در آنها 24 ساعت چراغ روشن است محبوس میکنند."
هنگامیکه تلاش نیروهای امریکا برای سرکوب شورشیان ضد رژیم اشغالگر بی فرجام میماند، آنان از این گونه روش های شکنجه کمک میگیرند. در ماه های اخیر، شکایات زیادی از سوی مردم بر ضد شکنجه ها و سوء استفاده های کماندوهای امریکایی ثبت شده است اما ناتو همه ی آنها را نادیده گرفته. در پی این جریانات بسیاری از مردم ولایت وردک از خانه های خود گریخته اند.
این روش های سرکوب و شکنجه از ذات اشغالگرانه آمریکا سرچشمه میگیرد. نیروهای امریکایی وقتی با مقاومت همگانی روبرو میشوند، مجبورند از همان تاکتیک های مرگبار و جنگ های کثیفی کمک بگیرند که در الجزایر، ویتنام، امریکای مرکزی و عراق به راه انداختند. در این شرایط از جوخه های مرگ استفاده میشود، شکنجه امری عادی به حساب می آید و مردم غیرنظامی محاصره و دستگیر میشود.
با خروج نیروهای امپریالیستی از افغانستان که قرار است در 2014 انجام شود، امریکا میخواهد با استفاده از روش های ایجاد رعب و وحشت مردم را سرکوب کرده و همچنان کنترل افغانستان را در دست داشته باشد. خروج ظاهری نیروهای امریکایی به معنای استقرار دوباره ی سرمایه های نظامی امریکا برای آمادگی برای جنگ های نوین علیه سوریه و دیگر کشورهای منطقه است.
همزمان با این جریانات، امریکا نقشه نگه داشتن 9 پایگاه دائمی در افغانستان با ظرفیت 10 تا 20هزار نیرو را پی ریزی میکند. این نقشه با وحشت زایی روزافزون جوخه های مرگ نیروهای ویژه امریکا و استقرار هواپیماهای بدون سرنشین، که میتواند شورشیان ضد نیروهای اشغالگر را بدون سروصدا از فرسنگها آنطرف تر هدف حمله قرار دهد، تکمیل میشود.
به بیان ژنرال "نیک کارتر"،یکی ازفرماندهان ارشد انگلیسی درافغانستان، نیروهای اشغالگر میبایست تا سال 2018 با کمک به نیروهای ملی افغانستان نقش بسزائی را در این کشور ایفا کنند. کارتر اعتراف کرد که حتی با اضافه کردن 4 سال دیگر به انجام عملیاتهای جنگی، باز هم این کشور تاحد زیادی با خشونت و ناآرامی همراه خواهد بود.
بر اساس مقاله ی «نشنال ژورنال» با نام "برنامه ناتو برای افغانستان پس از 2014: «بی ثباتی پایدار»" این پیامد در دیدگاه کارتر "برای ایساف فاجعه محسوب نمیشود". در واقع، سیاستمداران امپریالیستی که درصدد سوءاستفاده از بحران اجتماعی در افغانستان هستند و از سازش نیروهای ضدامریکایی جلوگیری میکنند، از این موقعیت بسیار استقبال میکنند.
در سناریو "بی ثباتی پایدارِ" کارتر، نیروهای اشغالگر حداقلِ امنیت را در پیرامون پایگاه های نظامی خود تامین میکنند و دست به عملیات های ضدشورشی در دیگر مناطق میزنند. قلمروهای فراتر از شهرهای بزرگ نیز تحت کنترل جنگجویان محلی باقی میماند.