به گزارش
باشگاه خبرنگاران به نقل از روابط عمومی رادیو قرآن، برنامه "نسیم واژهها" روز چهارشنبه اول خرداد ماه وجوه قرآنی واژه "فساد " را مورد بررسی قرار می دهد.
فساد كه نقطه مقابل صلاح است، به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مىشود و به گفته راغب در مفردات، الفساد خروج الشیء عن الاعتدال قلیلا كان او كثیرا، و یضاده الصلاح، و یستعمل ذلك فى النفس و البدن و الاشیاء الخارجة عن الاستقامة: فساد هر گونه خارج شدن اشیا از حالت اعتدال است، كم باشد یا زیاد، و نقطه مقابل آن صلاح است و این در جان و بدن و اشیایى كه از حد اعتدال خارج مىشوند، تصور مىشود.
بنابر این تمام نابسامانی هایى كه در كارها ایجاد مىگردد، و همه افراط و تفریط ها در كل مسائل فردى و اجتماعى، مصداق فساد است.
در قرآن مجید نیز در بسیارى از موارد فساد و صلاح در برابر یكدیگر قرار گرفتهاند.
فساد به طور كلى، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد كه بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران، و كارهاى كمتر از آن را و حتى گناهان همچون كمفروشى و تقلب در معامله را شامل مىشود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد كه هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مىشود، این وسعت كاملا قابل درك است
در سوره شعراء آیه 152 مىخوانیم : الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَلَا یُصْلِحُونَ : آنان كه در زمین فساد مىكنند و (هرگز) به اصلاح نمىپردازند.
در سوره بقره آیه 220 مىفرماید: ... وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ...: ... و خداوند افسادگر را از اصلاحگر مى شناسد ...
و در سوره اعراف آیه 142 مىخوانیم: ... وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ ... : و به اصلاح پرداز و از راه فسادانگیزان پیروى مكن .
در بعضى از موارد ایمان و عمل صالح را در برابر فساد قرار داده است،درسوره "ص" آیه 28 آمده است:أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ ... : آیا ما كسانى را كه ایمان آورده و عملهاى شایسته انجام دادهاند (در مقام پاداش) همانند فسادانگیزان در روى زمین قرار مىدهیم؟ ...
از سوى دیگر در بسیارى از آیات قرآن، فساد با كلمه فى الارض، همراه شده كه نشان مىدهد، نظر به جنبههاى اجتماعى مساله است, این تعبیر در بیست و چند مورد از قرآن به چشم مىخورد.
و گاهى همردیف با هلاك كردن حرث و نسل (انسان ها و زراعت ها) بیان شده : خداوند در سوره بقره ، آیه 205 می فرماید:وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ :و چون روى گرداند (و از نزد تو بیرون رود، یا چون سرپرست كارى شود) در زمین به راه افتد تا در آن فساد كند و كشت و نسل را نابود نماید.
و زمانى در كنار قطع پیوندهایى كه خدا به آن فرمان داده است مانند سوره بقره ، آیه27 "الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ :همانهایى كه پیمان خدا را پس از محكم كردنش مىشكنند (با احكام خدا پس از ثبوت آن به نقل و عقل، مخالفت مىكنند) و آنچه را كه خدا فرمان داده وصل شود (مانند رابطه با ارحام و معصومان و دین) قطع مىكنند و در روى زمین به فساد مىپردازند، آنهایند كه زیانكارند.
و گاه در كنار برترى جویى و سركشى قرار گرفته سوره قصص ، آیه 83 آمده : تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ... : آن خانه برتر و والاى آخرت را از آن كسانى قرار مىدهیم كه در روى زمین اراده برترى و تسلط (بر دیگران) و فساد و تباهى ندارند،... . و نیز این كلمه (فساد فى الارض) گاه در مورد سرقت به كار رفته، همان گونه كه در داستان برادران یوسف مىخوانیم كه پس از اتهامشان به سرقت گفتند:قَالُواْ تَاللّهِ لَقَدْ عَلِمْتُم مَّا جِئْنَا لِنُفْسِدَ فِی الأَرْضِ وَمَا كُنَّا سَارِقِینَ : (برادران یوسف) گفتند: به خدا سوگند شما نیك مىدانید كه ما نیامدهایم در روى زمین تبهكارى كنیم و ما هرگز دزد نبودهایم که در سوره یوسف ، آیه 73بیان شده است.
گاهی فساد همردیف كمفروشى بیان شده همان گونه كه در داستان شعیب سوره هود- آیه 85مىخوانیم: ... وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ: ... و از مردم كالاهایشان را (هنگام اداء حقوق در تمام سنجیدنىها) كم مگذارید و تبهكارانه در روى زمین نپویید .
گاهى هم به معنى به هم ریختن نظام عالم هستى و جهان آفرینش در سوره انبیاء ، آیه 22آمده است: لَوْ كَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ... : اگر در آسمانها و زمین خدایان دیگرى غیر از اللَّه وجود داشت، بىشك هر دو (آسمانها و زمین از نظر حدوث و بقا) فاسد مىشدند ،...
همچنین در آیه 11 سوره بقره وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ و چون به آنان گفته شود در زمين فساد مكنيد مىگويند ما خود اصلاحگريم
که در این آیه هم معنی نافرمانی و معصیت می دهد البته در آیه 41 سوره روم از دیگر وجوه فساد ,تنگی باران و کمی نبات و گیاه در زمین است که خداوند می فرماید: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند باشد كه بازگردند
تخریب و تباهی و جادو و هلاک کردن از دیگر وجوه معنایی"فساد" است که خداوند در آیه 34 نمل می فرماید: قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ
[ملكه] گفت پادشاهان چون به شهرى درآيند آن را تباه و عزيزانش را خوار مىگردانند و اين گونه ميكنند.
از مجموع این آیات كه در سورههاى مختلف قرآن آمده به خوبى استفاده مىشود كه فساد به طور كلى، یا فساد فى الارض یک معنى بسیار وسیع دارد كه بزرگترین جنایات همچون جنایات فرعون و سایر جباران و كارهاى كمتر از آن ،حتى گناهان همچون كمفروشى و تقلب در معامله را شامل مىشود، و البته با توجه به مفهوم وسیع فساد كه هر گونه خروج از حد اعتدال را شامل مىشود، این وسعت كاملا قابل درك است.
بعضی از اصطلاحاتی که به معنای فساد آمده با واژه فساد بیان نشده، بلکه در قالب لفظ دیگر آمده است؛ مانند واژۀ «خبال» یعنی زیادی در فساد. کلمۀ «لا تعثوا» به معنای شدت در فساد و کلمات دیگری؛ مانند «الدخل» در قول خدای متعال «دخلا بینکم” و الفحشا، الثبور، البوار، که همۀ اینها إفادۀ معنای فساد می دهد.
شایان ذکر است؛ برنامه «نسیم واژهها» به سردبیری سمیرا قنبری و تهیه کنندگی فاطمه گنجی بامحوریت بررسی اشتراک لفظی واژگان به همت گروه قرآن و اندیشه رادیو قرآن روزهای زوج ساعت 16:45 بر روی موج اف ام ردیف 100 مگاهرتز پخش می شود.