بطور مثال اگر قيمت اوپك بين ۲۲ دلار و ۲۸ دلار و خارج كردن هزينه هاي استخراج حدود ۲ دلار باشد، قيمت پايه نفت حدوداً بشكه اي ۲۴ دلار خواهد شد وبراي يك نيروگاه ۱۰۰۰ مگاوات الكتريكي چيزي حدود۲۴۰ ميليون دلار در سال خواهد شد. در مورد گاز در حد ۲ ميليارد فوت مكعب در سال خواهد شد. البته گاز بحث ديگري است، چون قيمت آن بسيار متغير است. چيزي كه فعلاً مي توان با اطمينان بيشتر در مورد آن صحبت كرد، نفت است كه با در نظر گرفتن۲۴۰ ميليون دلار قيمت سوخت و۶۰ ميليون دلار هزينه تعميرات و نگهداري، در مجموع حدوداً ۳۰۰ ميليون دلار هزينه راهبري يك نيروگاه فسيلي ۱۰۰۰ مگاواتي در سال مي شود. در شرايط عادي هزينه ساخت يك نيروگاه فسيلي، بسيار پاپين خواهد بود؛ يعني عددي بين ۴۰۰ تا ۷۰۰ ميليون دلار براي يك نيروگاه ۱۰۰۰ مگاواتي. اما اگر قيمت ترجيحي در نظر گرفته شود، هزينه از اين هم كمتر خواهد شد. ولي در شرايط غيرعادي سياسي با خارج، اين هزينه افزايش مي يابد. اين مبلغ در ساخت نيروگاه هسته اي بسيار بالاتر است. هزينه نصب هر مگاوات آن حدود ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار است، چون هزينه هايي مانند برچيدن نيروگاه هم در نظر گرفته مي شود و به اصطلاح قيمت سرشكن گفته مي شود. يعني در واقع هزينه ساخت يك نيروگاه هسته اي ۱۰۰۰ مگاواتي ۵/۱ تا ۵/۲ ميليارد دلار خواهد بود. اما سوخت هسته اي مورد نياز يك نيروگاه هسته اي ۱۰۰۰ مگاواتي، حدوداً۳۰ تن اورانيوم غني شده در سال است كه هزينه آن در شرايط سياسي و اقتصادي مناسب، ۱۰ ميليون دلار و در بدترين شرايط ۲۵ ميليون دلار مي باشد. با توجه به محاسبات فوق، در بدبينانه ترين شرايط يعني اگر قيمت نفت بشكه اي ۲۴ دلار فرض شود، هزينه سوخت مورد نياز يك نيروگاه هسته اي، ۱۰ درصد هزينه سوخت يك نيروگاه فسيلي مشابه است كه با احتساب ۵۰ سال عمر يك نيروگاه اتمي، تفاوت اين هزينه به قيمت هاي امروز، بيش از۱۰ ميليارد دلار خواهد شد كه اختلاف حدود يك و نيم ميليارد دلاري در هزينه ساخت آنها را كاملاً پوشش مي دهد. بنابراين، اين نظر كه نيروگاههاي هسته اي در مقايسه با نيروگاههاي فسيلي توجيه اقتصادي ندارد، درست نيست.