«ظهر جمعه 24 خرداد ماه با آقای علی اکبر اولیاء نماینده سابق یزد در مجلس و از نزدیکان دکتر عارف تماس گرفتم و درخواست گفتوگو با دکتر عارف را برای انتشار در ماهنامه مدیریت ارتباطات- تیر ماه 92- مطرح کردم.»
به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، امیرعباس تقی پور - مدیرمسئول ماهنامه مدیریت ارتباطات - در وبلاگ شخصی خود در ادامه نوشت: با هماهنگی آقایان حمیدرضا عارف و علیرضا خامسیان، قرار مصاحبه برای روز یکشنبه 26 خرداد گذاشته شد. به اتفاق امیر لعلی و افشین والینژاد حدود ساعت 2 به دفتر دکتر رسیدیم و رأس ساعت گفتوگو آغاز شد. اولین پرسش را اینطور مطرح کردیم که آیا برای نامزدی در انتخابات موافقت مقام معظم رهبری را گرفته بودید یا خیر؟ دکتر عارف بعد از ذکر مقدمهای نسبتاً مفصل در مورد نگرانیهایش از ناامیدی ایجاد شده در میان بخشی از جوانان کشور بعد از انتخابات سال 88، تلاشهایش در انتخابات مجلس گذشته برای حضور و مشارکت اصلاحطلبان از فعالیتهای مستمر در بنیاد امید به همراه جوانان برای پیدا کردن راهحلهای غلبه بر مشکلات، چگونگی ورودش به بحث انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و... گفت. بخشهایی از نقطهنظرات وی را بخوانید. متن کامل این گفتوگو در سیوهشتمین شماره ماهنامه مدیریت ارتباطات- تیرماه 92- منتشر خواهد شد.
- در ابتدا برای شرکت در انتخابات و نه کاندیدا شدن، اعلام حضور کردم، گفتم من در انتخابات شرکت میکنم. بنای من بر این بود که با این کار، تندرویهایی که در بخشی از جریان اصلاحات وجود داشت و عدهای دنبال تحریم انتخابات بودند مخالفت کنم.
- برچسبهایی هم به من زده شد، اصلاً جواب ندادم از جمله اینکه گفتند عارف زود اعلام کاندیداتوری کرده، جواب ندادم .گفتند اصلاحطلب بدلی است جواب ندادم. هرچه گفتند را با نگاهی که به آینده داشتم جواب ندادم. آگاهانه جواب ندادم. اول اینکه بدلی به من نمیچسبید، من شخصیت دوم دولت اصلاحطلبان بودم. مسیر خودمان را جلو رفتیم. رایزنیهایی میکردیم، مشورتهایی میکردیم. خوشبختانه اولین گام را برداشتیم. موفق شدیم پرونده تحریم انتخابات ریاست جمهوری را در ماه های آبان و آذر 91 ببندیم. گفتیم مسیر خودمان را ادامه میدهیم. روند کند، اما امیدوار کننده بود.
- خط قرمز را از اول ترسیم کردیم. گفتیم خط قرمز ما ارزشها، آرمانها و قانون اساسی است. برای اینکه همه چیز روشن و شفاف باشد که چه کار میکنیم. گفتیم به غیر از این خطوط قرمز، درباره همه چیز چالش و بحث میکنیم.
آقای دکتر! اضطراب روزهای مناظره را ندارید؟ رئیسجمهور نشدید اما خوشحال به نظر میرسید.چرا؟
· روشن است. به دلیل اینکه من میخواستم طوری حرکت کنم تا برای نظام و مردم
مسأله ایجاد نکنم. بسیار کار خطرناکی بود که در عین بیان مطالبات، مشکلات و
گرفتاریهای مردم، خدای ناکرده دردسرساز نشوم و از خطوط قرمز اعتقادیام
عبور نکنم. بسیار کار سختی است. برای من امنیت ملی، منافع ملی و همگرایی
اصل بود...
....
· اگر رئیسجمهور میشدید به آقای دکتر احمدینژاد چه پستی را پیشنهاد میکردید؟
- من، فکر میکنم رؤسای جمهور گذشته، نباید هیچ پست اجرایی بگیرند. به هیچ
وجه. اما در جایگاه مشاور عالی باید از همه رؤسای جمهور، استفاده شود.
· یعنی، الان به دکتر روحانی توصیه میکنید که از ایشان، به عنوان مشاور عالی استفاده کنند؟
- حتماً. من توصیهام به آقای روحانی این است که از تمام مدیران ارشد نظام
در جایگاه خودشان استفاده کنند. حالا هرکسی یک ظرفیتی دارد. ما باید از
تمام ظرفیتهای موجود در کشور برای حل مشکلات و گرفتاریهای مردم استفاده
کنیم. جز این باشد، به نتیجه نمیرسیم. تجربه 8 ساله اصولگرایان نشان داد و
من بارها در مناظرات هم اشاره کردم که یک دست شدن کشور، جواب نمیدهد. حتی
اگر اصلاحطلبان هم باشند همین است و جواب نمیدهد...