به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه زمان ؛ آلپاي با تاکيد بر اينکه خشم مردم در ميدان تقسيم نمي تواند به راحتي فروبنشيند ، وقايع رخ داده در اين کشور را متاثر از نبود آزادي بيان در بين مردم اين کشور مي داند.
در این مقاله آمده است : مکان تجمع مردم در استانبول جايي جز پارک گزي نيست و نمي تواند با يک پادگان يا توپخانه اشتباه گرفته شود ، اما اخيرا به نظر مي رسد که با خشونت مردم را از اين مکان دور مي کنند که در وهله اول بايد چند نکته را يادآوري کرد.
در وهله اول بايد اين نکته را بخاطر داشت که تمامي اين مردم از هموطنان ترک بوده و چنين رفتاري از جانب نيروهاي امنيتي براي مردم يک سمي کشنده خواهد بود که موجب افزايش تنفر آنها از حکومت مي شود اما متاسفانه اکنون به اين نکته به هيچ وجه دقت نمي شود.
نکته ديگري که بايد اشاره کرد آنست که بايد بصورت ريشه اي به اين سوال پاسخ داده شود که واقعا به چه دليل مردم در اين پارک تجمع کرده و به بيان اظهارات خود در اين مدت پرداخته اند؟
آيا جز اين است که هنگامي مردم در يک مکان تجمع مي کنند که بيان برخي مسائل در آن جامعه سخت باشد و نتوانند حقوق خود را پيگيري کنند؟ و يا اينکه واقعا مردم ترکيه حتما بايد طرفدار حزب خاصي در اين کشور باشند و نمي توانند براي خود ايده اي بهتر براي اداره بهتر حکومت ارائه دهند؟
البته که همينگونه است ،چرا که جامعه پويايي همچون جامعه ترکيه حرف هاي بسياري براي گفتن دارد که به خاطر محدوديت هاي اعمالي در کشور از بيان آنها عاجز مانده اند.
در هنگام عبور از پارک گزي در استانبول همواره به اين موضوع فکر مي کنم که چرا نبايد اتاق هاي فکري براي مردم در ترکيه نباشد تا آنها بتوانند به راحتي سخنان خود را ايراد کنند؟
يا شايد عليرغم وجود رسانه هاي معتبر و متعدد در ترکيه و توجه بسيار بالاي مردم به مطبوعات در اين کشور چرا نبايد شاهد تريبون هاي آزادي باشيم که بيانات مردم را همواره ابراز کند و نه اينکه مردم اماکني همچون پارک گزي را ميعادگاه بيان انديشه ها و احساسات وطن پرستانه خود بدانند.
با نگاه به اتفاقات خشن چند روز گذشته بين پليس و مردم معترض و با نگاه به کمپ هاي مردمي در پارک گزي در استانبول تنها يک نقطه مشترک بين تمامي اين اتفاقات مي توان يافت و آنهم اينست که مفهوم دموکراسي از ديد هيچکدام از جناح ها درک نشده است.
دموکراسي در بيان واقعي بدين معناست که هم مردم و هم نيروهاي مسئول بايد با زباني قابل قبول تر از زبان خشونت و آسيب زدن به اموال عمومي و شخصي مردم با هم همکلام شوند و اين موضوع هنوز هم در بين مردم ترکيه مفهومي کاملا غريب دارد.
سخنان اخير اردوغان در بين هوادارنش در استانبول و آنکارا را که مي گفت :"ما يک اراده ملي هستيم و هر آنکس که با اين اراده همگام نباشد ، از ما نيست و ما آنها را طرد مي کنيم و بهتر است که خودشان را با ما وفق دهند" تعجب بسياري را براي من بوجود آورد.
اين جملات نخست وزير ترکيه کاملا به دور از دموکراسي واقعي است، چرا که کشوري که نتواند سخنان منتقدين را بشنود و انديشه هاي ديگر را وارد کند ، چيزي جز حکومتي ديکتاتوري نخواهد شد.
حتي بهتر است بگوييم اگر مردمي در خيابان ها آنهم در اين مدت طولاني حضور دارند به اين معنا است که دموکراسي واقعي در کشور وجود ندارد و بايد انديشه هاي تازه بسياري به مردم تزريق شود.
و در پايان بايد نکته اي را گفت که اگر فردي همچون اردوغان راي نيمي از مردم را کسب کند قطعا به اين معنا نيست که همه مردم بايد مثل او باشند و بايد برخي مسائل از ديد نخست وزير ترکيه تغيير کند.