به گزارش
باشگاه خبرنگاران به نقل از سوره مهر؛ اینكتاب یادداشتهایی درباره شهید مهرداد سیستانی از زبان مادرش اشرف السادات مساوات است كه خاطرات دوره بعد از انقلاب وشروع جنگ تحمیلی را بازگو میكند.
مهرداد سیستانی ابتدای سال 61 درسن 17 سالگی به جبهه می رود اما دیگر خبری از او نمی شود ومفقود می شود تا اینكه درسال 69 جنازه او را به خانواده اش تحویل می دهند.
اشرف السادات مساوات در این كتاب با بیانی گیرا وبا لحنی آكنده از احساس مادرانه به بیان خاطرات سالهای رفته می پردازد. سالهایی را كه درتب دوری از فرزندش می سوزد. روزهایی كه هركدام دربردارنده خاطره ای از پرپرشدن گلی است.
روایت جستجوی بیمارستانها گرفته، سرزدن به سردخانه ها، پزشكی قانونی ومشاهده جنازه های تكهتكه و سوخته كه هركدام مهرداد اویند وجگرگوشه اش را در این كتاب میخوانیم . اما او از پا نمی نشیند و پیوسته درجستجوست تا اینكه بعد ازهشت سال بالاخره جنازه پسرش را می یابد و اینچنین آرام می گیرد.
درقسمتی از كتاب می خوانیم : « وقتی به كنار كانتینرها می رسیم، با بازشدنِ اولین كانتینر، چشمم به پیكر چند شهید می افتد كه سوختهاند وپوست بدنشان مثل چادرم سیاه شده. از این همه ظلم، اشكهایم روان می شود. خود را وابسته به آنها می بینم. همه، همان مهرداد من هستند. می خواهم آنها را ببوسم وببویم وبا تك تك شان درد دل كنم؛ اما خجالت می كشم. همراه ما جوانی است كه از آمل آمده ودنبال برادرش می گردد. اولین شهید، كنار دركانتینر قرار دارد. جوان می گوید: « این برادر من است؛ چون جورابی كه پای اوست، مال من است.آن را موقع رفتن به جبهه، ازمن گرفت.»...
لازم به ذكراست چاپ دهم این كتاب در133صفحه وبا شمارگان 2500 جلد توسط انتشارات سوره مهر منتشر خواهد شد./ص