به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ، بركناري محمد مرسي رئيس جمهور مصر تأثيرات زيادي بر آينده اخوان المسلمين نهتنها در مصر بلكه در سرتاسر جهان بر جاي خواهد گذاشت. پس از كودتاي نرم ارتش عليه دولت قانوني مرسي، گمانهزنيها درباره سرنوشت اخوان المسلمين در مصر آغاز شده است؛ آيا اين گروه بار ديگر مانند گذشته منحل اعلام و حق تاسيس حزب از آنها سلب خواهد شود و رهبران آن تحت پيگرد قرار خواهند گرفت و روانه زندان خواهند شد؟ يا از پايگاه اجتماعي و تشكيلات نيرومند اين گروه در آينده براي ساختن مصر استفاده خواهد شد و اجازه فعاليت و حضور در انتخاباتهاي آتي به اين گروه داده خواهد شد؟ واكنش اخوان به حذف و اخراجش از عرصه قدرت چه خواهد بود؟ آيا به خشونت روي خواهد آورد يا همچنان بر مشي مسالمتآميز خود تاكيد خواهد كرد؟ اينها پرسشهايي است كه با طرح احتمالات زير تلاش خواهيم كرد به آنها پاسخ دهيم.
1- انحلال گروه اخوان المسلميناولين احتمال آغاز موج گسترده دستگيري رهبران و غيرقانوني اعلامكردن گروه اخوان المسلمين و انحلال تشكيلات وابسته به آن است. البته اخوان پيش از اين در دوران جمال عبدالناصر غيرقانوني اعلام شد و بسياري از رهبران اين گروه به زندان انداخته شدند و بسياري هم اعدام شدند. در دوران انور سادات هم پس از آنكه روابط دولت با گروههاي اسلامي تيره شد، بسياري از اخوانيها بار ديگر بازداشت و روانه زندان شدند و بسياري هم كشور را ترك كردند و به كشورهاي حاشيه خليج فارس پناهنده شدند. در دوره مبارك فشارها بر اين گروه ادامه يافت و كنترل پليسي عليه اخوان اعمال شد. رهبران اين گروه در دادگاههاي نظامي محاكمه شدند، در زندانها بدترين شكنجهها را تحمل كردند و هيچ گاه اجازه تاسيس حزب به اين آنها داده نشد و به عنوان يك گروه غيرقانوني در معرض بدترين حملات و فشارها قرار گرفتند.
اكنون پس از كودتاي نرم نظاميان عليه اين گروه و بازگشت مجدد نظاميان به قدرت، احتمال تكرار همان سناريوهاي گذشته در قبال اخوانيها وجود دارد. نشانههاي اين وضعيت را ميتوان در دستگيري و ممنوعالسفر شدن بسياري از رهبران اخوان و انتقال آنان به زندان طره- همان جايي كه مبارك در آن نگهداري ميشود- و آغاز روند تحقيقات عليه مرسي و برخي رهبران ديگر به اتهام كشتار تظاهراتكنندگان و نيز بسته شدن كانالهاي ماهوارهاي وابسته به اين گروه و نيز درخواستها براي انحلال تشكيلات اخوان مشاهده كرد.
اگر بخواهيم به نقشه راهي كه ارتش در نظر گرفته است، نگاه كنيم متوجه ميشويم كه مجازات و تنبيه سختي در انتظار رهبران اخوان خواهد بود. بر اساس اين نقشه راه كه البته مرسي قبل از بركناري آن را با قاطعيت رد كرد، تشكيل دادگاههاي انقلابي براي محاكمه تحريككنندگان به خشونت و بازداشت خانگي رهبران اخوان المسلمين در دستور كار دولتمردان جديد قرار خواهد گرفت.
البته نبايد ناديده گرفت كه شرايط پس از انقلاب مصر با شرايط قبل از آن فرق كرده است. اكنون عمده مردم و سياستمداران هرچند به حكمراني اخوان ايراد دارند و معتقدند اين گروه نتوانست انتظارات را برآورده سازد، اما مخالف تداوم هرگونه سياستهاي پليسي و سركوبگرايانه دوران مبارك درقبال مخالفان در دوران پس از انقلاب هستند. به نظر اينان نبايد سركوب، حذف، زندان، شكنجه، اعدام و انحلال در قبال اخوان در پيش گرفته شود، بلكه بايد به اين گروه به عنوان يك بازيگر سياسي اجازه مشاركت در عرصه قدرت داده شود.
به هر حال اگر اخوان از طريق يك تصميم قضايي و به بهانه اينكه گروهي ديني است و تاسيس گروه و حزب با گرايشهاي ديني ممنوع است، منحل اعلام شود، اما قدرت ريشهدار فكري و اجتماعي اين گروه را به هيچ وجه نميتوان با يك تصميم پاك كرد و ناديده گرفت و تاريخ اين گروه در طول چندين دهه گذشته گواه خوبي بر اين مطلب است. اخوان شرايط به مراتب سختتر از اين راه پشت سر گذشته و توانسته جان سالم به در ببرد و ريشهكن نمودن اخوان خيال باطلي است كه قابليت اجرا شدن ندارد و هر گروه و جرياني كه بر سر كار بيايد ناگزير است كه عنصر اخوان را در معادلات خود مد نظر قرار دهد.
2- استقبال از اخوان در ساختن مرحله آيندهاحتمال ديگر دعوت از اخوان براي مشاركت و همكاري با دولت جديد است كه البته احتمالي ضعيف است. چرا كه نه خود اخوان دولت جديد را به رسميت ميشناسد و نه دولت جديد تمايلي به استفاده از اخوان خواهد داشت. اخوان المسلمین در بیانیهاي که در پایگاه اینترنتی وابسته به خود منتشر کرد، هرگونه همکاری با حکومت غصبی کنونی و رفتار خشونتآمیز با تظاهرات مسالمتآمیز را رد نمود. به هر حال بعيد به نظر ميرسد جماعت اخوان المسلمين در دولت جديد اين کشور شركت كند چرا كه اين به نوعي تاييد كودتا عليه خود و تاييد ضمني ناكارآمدي خود محسوب ميشود.
البته ساير احزاب و گروههاي اسلامي بويژه سلفيها به رهبري حزب نور كه در كنار ارتش ايستادند و با بركناري مرسي موافقت نمودند، ممكن است در دولت آينده جايگاهي داشته باشند. رهبر حزب نور در جلسهاي كه طي آن عبدالفتاح سيسي وزير دفاع مرسي را بركنار كرد، در كنار شخصيتهايي چون رئيس الازهر، پاپ شنوده، البرادعي و ... حضور داشت.
از سوي ديگر مخالفان هم از فرصت پيش آمده سوء استفاده كرده و از جوانان اخواني ميخواهند كه با انتخاب يك رهبري ملي جديد براي گروه اخوان به فعاليتهاي مدني و ديني و نه سياسي بپردازند. اين سخن به معناي آن است كه اخوان بايد اصل جدايي دين از سياست را بپذيرد و اگر اخوان ميخواهد فعاليت كند نبايد وارد عرصه سياست شود و اين يعني عملاً اخوان جايگاهي در سياست نخواهد داشت و البته اين چيزي است كه مخالفان رؤياي آن را در سر ميپرورانند و بعيد است كه اخوانيها به راحتي حاضر به پذيرش چنين پيشنهاداتي باشند.
3- توسل به خشونتاخوان المسلمين از ابتداي تاسيس تاكنون هيچگاه به صورت جدي دست به خشونت نزده است و اساساً اخوان بر خلاف گروههاي جهادي و سلفي مصري، به ميانهروي و اعتدال شناخته ميشود اما اكنون شرايط فرق كرده است. اخوان قدرتي را كه از طريق صندوقهاي رأي به دست آورده بود، با توطئه مخالفان داخلي، نظاميان و كشورهاي خارجي از چنگ خود خارج شده ميبيند. اكنون سؤال جدي اين است كه آیا آنان بیسر و صدا به خانه های خود باز می گردند و مانند سی و دو سال گذشته، از خشونت دست میکشند و يا اينكه عناصر افراطی در داخل این گروه دست به سلاح خواهند برد؟
اخوان پس از بركناري مرسي با صدور بیانیهاي از تظاهرکنندگان و طرفداران خود خواست خویشتنداری کنند و به روند مسالمت آمیز تظاهرات پایبند باشند. اخوان المسلمین در این بیانیه ضمن مخالفت با اقدامات پلیسی و امنیتی عليه اعضاي خود اعلام کرد: ما اقدامات سرکوبگرانه پلیس شامل قتل، بازداشت، محدود ساختن آزادی رسانهها و بستن شبکههای تلویزیونی را رد می کنیم و احتمال قوي آن است كه اخوان اين موضع خود در مخالفت با خشونت را تداوم بخشد.
اما در عين زمزمههايي شنيده ميشود كه گروه های افراطی در داخل این گروه شايد دست به سلاح ببرند. زماني كه مرسي ميگويد براي جلوگيري از كودتا حاضرم جانم را بدهم و يا زماني كه دكتر بلتاجي تاكيد ميكند كه براي دفاع از مشروعيت دولت مرسي تا آخرين قطره خون مبارزه خواهد كرد و طرفدارانش را به شهادت فرا ميخواند، پس بايد انتظار شرايط بدتر و وخيمتري را داشته باشيم. همچنين گفته ميشود چندين خودرو حامل سلاح وابسته به جماعت اخوان المسلمين توقيف شده است.
هم اكنون مخالفان، اخوان را متهم ميكنند كه ميخواهد دست به خشونت بزند و هراس و وحشت در ميان مردم حاكمفرما سازد. پس از بركناري مرسي، در منطقه صعيد كه ميليونها نفر جمعيت دارد، اوضاع از كنترل ارتش خارج شده است و قبايل مسلح صحرای سينا با بيانيه ارتش مخالفند. همه رویدادها به این معنی است که كودتا هنوز كامل نشده است.
حتي ائتلاف نيروهاي اسلامي به رهبري اخوان خواستار برگزاري تظاهرات ميليوني در روز جمعه در مخالفت با بركناري دكتر محمد مرسي شده و اين بيانگر آن است كه اخوان به همين راحتي حذف خود را نخواهد پذيرفت و از تمامي ابزارهاي لازم براي مخالفت با اين مسأله استفاده خواهد كرد. طرفداران اخوان و عناصر وابسته به جماعت اسلامي راهپيماييهاي زيادي در استانهاي مختلف تدارك ديده و لحن تهديد و ارعاب بر آنان سايه افكنده است و اين زنگ خطري نسبت به وقوع درگيريهاي خونين در آينده است.
4- بازگشت مجدد به سوي مردم و بازسازي خوديكي از دلايل شكست اخوان آن بود كه از مردم جدا شد، به خواستههاي مردم و انقلابيون چندان اهتمام نورزيد، به جاي اعتماد به مردم اعتماد به غرب و آمريكا را سرلوحه خود قرار داد. اين يك سال تجربه گرانبهايي براي اخوان بود كه ميتواند نقاط ضعف و قوت خود را ارزيابي كند. اگر عامل اقبال مردم به اخوان چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب در انتخابات مجلس و رياست جمهوري همين توجه اخوان به دغدغههاي مردم بود اما از زماني كه اخوان به قدرت رسيد اين توجه كمتر شد و بسياري از مردم نيز از اين گروه روي گردان شدند. اخوان در دوره آتي تلاش خواهد كرد تا خود را بازسازي كند و نقش مؤثرتر و مهمتري در عرصه سياسي مصر بازي كند. از اين رو اين احتمال وجود دارد كه اخوان وضعيت به وجود آمده را بپذيرد و جام زهر را بنوشد و خود را براي انتخابات رياست جمهوري و پارلماني آينده آماده كند- البته در صورتي كه منحل اعلام نشود و از ادامه فعاليت سياسي آن جلوگيري به عمل نيايد- و بدين ترتيب مانع جنگ و خونريزي در مصر شود. اخوان بازيگري است كه نميتوان آن را حذف كرد و حتي خود مخالفان و نظاميان بر اين مسأله واقف هستند. لذا به احتمال زياد اخوان در دورههاي آتي با قدرت و قوت بيشتري به عرصه سياسي باز خواهد گشت.
جمعبندي
كودتاي ارتش عليه اخوان ضربهاي بر روند مردمسالاري در مصر بود و نظاميان با حمايت قدرتهاي خارجي دولت مشروع اخوان را سرنگون ساختند. اميد ميرود اين اقدامات اقتدارگرايانه ارتش در همين جا پايان يابد و سياستهاي سركوب و حذف رقبا و مخالفان اسلامگرا بويژه گروه اخوان المسلمين در دوران پس از انقلاب ادامه نيابد. اگر سياست سركوب در پيش گرفته نشود و به تمامي گروهها اجازه مشاركت داده شود، به احتمال زياد اخوان هم رويه مسالمتآميز را در پيش گرفته و خود را براي بازگشت به عرصه سياسي از طريق شركت در انتخاباتهاي پارلماني و رياست جمهوري آينده آماده كند؛ بازگشتي كه اگر محقق شود ثمربخشتر و كارآمدتر از گذشته خواهد بود.