نجات "زنگنه" و "اكبري" از بحران زندگي، "تولدي ديگر" را براي آنان به ارمغان آورد.

به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران؛ عبدالرضا اكبري، در چهاردهم فروردين ماه سال 1332 در شهرستان بافت در استان كرمان متولد شد و تحصيلات مقدماتي خود را در تهران سپري كرد، او از سن 16 سالگي جذب كانون پرورش فكري شد و به اتفاق دوستانش در سال 1347گروه تئاتر موسوم به گروه تئاتر نجف آباد را تأسيس كردند، اولين مربي آن ها "داريوش مؤدبيان" بود و بعدها "بهزاد فراهاني" اين سمت را به عهده گرفت، فعاليت آن ها تا سال 1360 ادامه پيدا كرد و با منحل شدن گروه به تلويزيون آمد، او در چندين تله تئاتر شركت كرد و از اين طريق به سينما راه يافت و توانست در بسياري از فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني به ايفاي نقش بپردازد، "پندار اكبري" فرزند وي نيز بازيگر است، به بهانه پخش سريال "تولدي ديگر" پاي گپ و گفتي با اين هنرمند پيشكسوت عرصه بازيگري نشستيم كه بخشي از آن را در زير مي خوانيد.





- آقاي "عبدالرضا اكبري" پس از سال ها مجموعه "تولدي ديگر" به كارگرداني "داريوش فرهنگ" روي آنتن شبكه تلويزيوني "تماشا" رفت،  پخش اين اثر براي شما يادآور چه چيزي است؟

 زماني كه مدت هاي زيادي از پخش يك سريال مي گذرد، ابتداي امر همان خاطرات گذشته را زنده مي كند و با ديدن چند قسمت آن به ياد تمامي لحظه ها و سكانس هاي دوست داشتني با بزرگاني از جمله "مرحومه جميله شيخي" افتادم كه ديگر در ميان ما نيستند.


- چرا "تولدي ديگر" خاطره شد و پس از گذشت سال ها از ساخت آن هنوز براي مخاطبان جذاب است؟

فكر مي كنم ماندگاري يك سريال به فاكتورهاي زيادي بستگي دارد، بزرگترين بازيگران سينما و تئاتر در "تولدي ديگر" نقش آفريني كردند و اكنون جاي آن ها خالي است.
به ياد مي آورم در آن زمان گروه و همه اعضاي تيم بنا به وظايفي كه داشتند با قبول مسئوليت دو چندان كار خود را انجام دادند ولي در كارهاي امروزي شتابزدگي ديده مي شود و آن وسواس و ريزبيني گذشته به فراموشي سپرده شده است، به همين خاطر آثار زود مي آيند و به سرعت نيز به فراموشي سپرده مي شوند.

** تيم بزرگي از نويسندگان حضور داشتند


- "آقاي اكبري" تولدي ديگر از سناريو خوبي برخوردار بود آيا اين امر رمز ماندگاري اش نبود؟

 بله. "تولدي ديگر" را يك گروه نويسندگي هدايت كرد و به عقيده من پا به يك كار هنري در كارهاي نمايشي متن و فيلمنامه است، نويسندگان   اين سريال همگي خود از بازيگران تئاتر بودند و درك خوبي از خلق يك اثر هنري داشتند.

** از مرحومه "جميله شيخي" بسيار آموختم

- تا چه اندازه حضور "داريوش فرهنگ" به ماندگاري كار كمك كرد؟

"داريوش فرهنگ" به واسطه كسب تجربه در همه آثاري كه خود كار كرده بودند، تمريناتي را براي تيم مي گذاشتند و به اتفاق "مرحومه جميله شيخي" با اعضاي ديگر مجموعه "تولدي ديگر" تمرينات بسياري را انجام مي دادند و بايد بگويم كه از "مرحومه جميله شيخي" بسيار آموختم و او بازيگر بزرگي در عرصه تئاتر و بازيگري بود كه يادش را گرامي مي دارم.

- چگونه لحظات طنز در مجموعه "تولدي ديگر" شكل گرفت؟

معتقدم روابط نزديك و دوستانه تيم پشت صحنه ارتباط مستقيمي با ماندگاري و پاسكاري بازي هاي بازيگران در جلوي دوربين دارد، بيشتر باورپذيري "تولدي ديگر" به لحظات طنز، جدي و دراماتيك كار برمي گردد، "تولدي ديگر" اثري طنز نبود ولي چگونگي بازي ها و همذات پنداري تك تك ما با نقش به خلق لحظاتي طنز كمك كرد.

- "آقاي عبدالرضا اكبري" در حال حاضر افرادي بنام بازيگر در آثار تلويزيوني و سينمايي حاضر مي شوند و من كاري به سواد كلاسيك آنان در حال حاضر ندارم ولي حضور آن ها براي يك دوره خوب بوده ولي به سرعت به فراموشي سپرده مي شود به نظر شما ايراد كار در چيست؟

متأسفانه بازيگراني در يك دوره حاضر مي شوند و خوب هم مي درخشند ولي به سرعت به فراموشي سپرده مي شوند و ديگر اثري از آن ها نمي بينيم و اين امر به سواد كلاسيك آن ها و سرعت كار و باندبازي ها و عوامل بسياري ديگر برمي گردد كه در فرصتي ديگر بيشتر به شرح آن مي پردازم.

- در حال حاضر سرعت بر كيفيت غلبه كرده و متأسفانه با حضور بازيگران بزرگ در كارها، آن ها ماندگار نمي شوند، نظر شما در اين خصوص چيست؟

به دليل تعدد شبكه ها ساختار كار ديگر خيلي مورد توجه قرار نمي گيرد و سرعت باعث از دست رفتن كيفيت كارها شده است، چرا كارگردان بايد افكار و هدف تيم را در يك مسير درست هدايت كند و اگر تيم مورد نظر داراي انديشه اي مشخص نباشند، از دست كارگردان هم كاري ساخته نيست و همانطور كه همه شاهد هستيم تداوم و موفقيت فقط در مدت زمان كوتاهي صاحب تعريف مي شود.

** ساختن سري دوم و سوم يك اثر فقط بيزينس است



- با وجود نبود موفقيت در ساخت بعضي از سريال ها، عوامل تشويق به ساخت سري دوم و سوم همان مجموعه مي شوند، دليل اين امر به نظر شما چيست؟

معتقدم ساخت آثار موفق نبايد به سري دوم و سوم كشيده شود به اين دليل كه كار ديگر جنبه گيشه اي پيدا مي كند و عوامل بيشتر به دنبال جمع سلايق مي روند و اين مسئله خود آسيب بزرگي به بدنه سريال سازي ما مي زند.
** گروه هاي فيلمساز نيازمند فرصت هستند
به عقيده من بايد براي ماندگاري و پرداخت درست دگوپاژها گروههاي برنامه ساز فرصت بيشتري را در اختيار هنرمندان قرار دهند.

- "آقاي عبدالرضا اكبري"، "حميد" يك كاراكتري از افت و خيزها بود كه نمونه آن هنوز هم در جامعه فراوان هستند؟ شما چگونه
فكر مي كنيد؟

البته "حميد" از افت و خيزهاي كاراكتري زيادي برخوردار بوده و مسائل جدي و ريزه كاري ها او را به سمت موقعيت هاي طنز مي كشاند و به عقيده من "حميد" نمونه اي از غرورهاي بي جا و فراموش كردن خانواده خود به دليل اختلافات ايجاد شده است."حميد" اين اختلاف ها را تجربه مي كند و به يك بازگشتي مي رسد كه مفهوم "تولدي ديگر" را در برمي گيرد.

- بهترين خاطره شما از حضور و بازي در مجموعه "تولدي ديگر" چيست؟

تمام لحظات "تولدي ديگر" براي من خاطره انگيز بود به هر حال زمان گذشته و تيپ و قيافه من هم عوض شده است و گاهي با ديدن سريال با خود مي گويم كه اي كاش در فلان سكانس به شكل ديگري بازي مي كردم ولي مفتخرم كه در كنار بزرگاني چون "جميله شيخي" بازي كردم و آن لحظات را هيچگاه فراموش نمي كنم و معتقدم اگر انرژي صرف فيلمنامه ها و سناريوها شود همان كارها با همان ماندگاري دوباره ساخته مي شود./ص

گفتگو از: الهه عليزاده
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.