يادداشت اختصاصی/
شمارش معکوس پنتاگون برای نابودی صهیونیست
پنتاگون و وزارت دفاع آمريکا پيش‌بيني کرده‌اند که در 10 الي 12 سال آينده رژيم غاصب صهيونيستي از نقشه محو شده و فلسطيني‌ها بر آن حکومت خواهند کرد.
به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران،" محمدحسن قديري ابيانه " طي يادداشتي به بررسي ريشه تحولات در منطقه و فتنه‌انگیزی‌های آمريکا و رژيم جعلی صهيونيستي براي پيشبرد اهداف شوم خود، پرداخته است.
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
براي شناخت ريشه‌هاي تحولات منطقه و جهان اسلام بايد نگاهي اجمالي به وضعيت کلان جهان انداخت، آمريکا پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي انتظار جهان تک قطبي به رهبري خود را داشت که از آن به عنوان نظم نوين جهاني نام مي‌برد؛ در حالي که پس از آن، جهان به سمت چند قطبي شدن پيش مي‌رفت وضعيت آمريکا به وخامت کشيده شد و ميزان بدهکاري، بحران فراگيري را براي اين کشور رقم زد و اين بحران به ويژه براي کشورهاي هم‌پيمان آمريکا که مراودات و وابستگي‌هاي اقتصادي زيادي بين آنها بود سرايت کرد که وضعيت بحران اقتصادي اروپا نمونه‌اي از آن است.
قطبهايي در جهان در حال شکل گيري است؛ چين، هند، ژاپن، روسيه، آفريقاي جنوبي و برزيل چند قطب رو به صعود هستند و اتحاديه اروپا نيز يکي از اين قطبهايي است که با اتحاد خويش هدف محوريت در جهان را دنبال مي‌کنند.
کشورهاي اروپايي هريک در گذشته مستعمرات زيادي داشته‌اند که پس از جنگ جهاني دوم قدرت خود را از دست داده و محوريت قدرت از اروپا به آمريکا منتقل شد.
اروپايي‌ها همواره حسرت دوران گذشته را مي‌خوردند و هدف از اتحادشان، پرهیز از پیروی از آمريکا و بازيابي جايگاه خويش براي رهبري جهان است و در حال حاضر يکي از قطب‌هاي قدرتمند جهان اروپا است.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بيداري اسلامي نهادينه شد و با گسترش خود توانست حکومت‌هايي دیکتاتوری مثل تونس و مصر را سرنگون کند و مي‌رود تا ساير حکومت‌هاي دست نشانده را نيز را در برگيرد.
همچنين ايران به دليل برخورداري از سه موقعيت ژئواستراتژيک، ژئوپوليتيک و ژئواکونوميک يعني ويژگي‌هاي سياسي، جغرافيايي و اقتصادي که بر هم منطبق هستند رهبريت طبيعي اين بيداري اسلامي را بر عهده دارد، بيداري که مي‌رود تا تمدن بزرگ اسلامي را شکل دهد و به بزرگترين قطب و قدرت جهان تبديل گردد.
گسترش جهان اسلام روندی رو به صعود دارد هرچند در اين جريان افت و خيزهايي مانند سقوط مبارک،کودتا در مصر و بحران سوريه را در پيش رو داشته باشد.
منابع نفتي آمريکا و اروپا رو به اتمام و بدهي‌هاي آمريکا به مرز 17 هزار ميليارد دلار رسيده است و سالانه حدود هزار ميليارد دلار (معادل با درآمد سي سال نفت ايران) بر بدهي‌هاي آنها افزوده مي‌شود و اظهارات چاک هيگل وزير دفاع آمريکا در اولين سخنراني وی نشانه چنين تحولي در جهان است.
آمريکا ديگر در موقعيتي نيست که بتواند جهان را اداره کرده و براي ساير کشورها تعيين تکليف کند و عقب نشيني اجباری اين کشور در عراق و افغانستان و تلفاتی که متحمل شد همچنين شکست‌هايي که رژيم غاصب صهيونيستي در لبنان و فلسطين متحمل شد و عدم جرات آمريکا در مداخله نظامي مستقيم در سوريه نشان از افول موقعيت ابرقدرتي آمريکا دارد.
آمريکا اميد پيروزي در جنگ مستقيم با ايران را ندارد و وضعيت نظامي او موجب شده تا به ترفندهاي سياسي، جنگ رواني و فشارهاي اقتصادي روي آورد که فتنه 88 نيز در همين راستا سازمان‌دهي شده بود که به شکست انجاميد.
همچنين کودتا عليه مرسي پس از بازي دادن‌هاي وي و اخوان‌المسلمين هم از اقدامات کثيف پشت پرده اين کشور است.
از نگاه آمريکايي‌ها موضوع اصلي ممانعت از سقوط آمریکا و تک ابر قدرت ماندن و جلوگيري از چند قطبي شدن جهان است.
اگر جهان اسلام متحد شود و از يوغ استعمارگران خارج شود به بزرگترين قطب جهاني تبديل خواهد شد و اين چيزي است که غرب قرن‌ها به اهميت آن پي برده و در صدد جلوگيري از آن بوده و هست.
ايجاد کشور صهيونيستي در قلب جهان اسلام با اين هدف صورت گرفت اما علي‌رغم همه اين توطئه‌ها جهان در حال تحول عظيمي به سوی چند قطبی شدن است.
همچنين پنتاگون و وزارت دفاع آمريکا پيش‌بيني کرده‌اند که در 10 الي 12 سال آينده رژيم غاصب صهيونيستي از نقشه محو شده و فلسطيني‌ها بر آن حکومت خواهند کرد.
دهه‌ای که در آن رژيم غاصب صهيونيستي در آن نباشد همان مدت زماني است که از آن به عنوان پيچ تاريخي یاد می‌شود و در اين ايام حکومت‌هاي مردمي در کشورهای اسلامی به اريکه قدرت خواهند نشست بنابراين تمدن و قطب اسلامی رو به شکل گیری است و ايران به طور طبيعي رهبريت اين تمدن بزرگ اسلامي را بر عهده خواهد داشت و بايد تلاش کرد با تقويت ايران از هر لحاظ، عبور امن و سريع‌تر از اين پيچ تاريخي را براي کشورمان مهيا کرد.
اين هدف با اتحاد و انسجام ملت و همکاري مردم و مسئولين حول محور ولايت‌فقیه و نيز کار و تلاش بيشتر آحاد مردم و عمل به شعارهايي که مقام معظم رهبري طي سال‌هاي اخير مطرح کرده‌اند ممکن و ميسر مي‌شود و همگان بايد نقش خود را در چنين تحول عظيم جهاني به خوبي ايفا کنند.
شرکت گسترده مردم در حماسه سياسي با تحقق حماسه اقتصادي توسط مردم و مسئولين تکميل مي‌شود و مردم بايد مطمئن باشند که در اين صورت کشور گام‌هاي بلندي را در جهت حل مسائل و مشکلات و تحقق چشم اندازها شاهد خواهند بود.
قطعا ايران با عبور از اين دهه پر تلاطم و پيچ تاريخي از يک قدرت منطقه‌اي به يک قدرت بزرگ جهاني در راس تمدن اسلامي تبديل خواهد گشت.
انتهاي پيام/
متن این یادداشت به شرح ذیل است:
براي شناخت ريشه‌هاي تحولات منطقه و جهان اسلام بايد نگاهي اجمالي به وضعيت کلان جهان انداخت، آمريکا پس از سقوط اتحاد جماهير شوروي انتظار جهان تک قطبي به رهبري خود را داشت که از آن به عنوان نظم نوين جهاني نام مي‌برد؛ در حالي که پس از آن، جهان به سمت چند قطبي شدن پيش مي‌رفت وضعيت آمريکا به وخامت کشيده شد و ميزان بدهکاري، بحران فراگيري را براي اين کشور رقم زد و اين بحران به ويژه براي کشورهاي هم‌پيمان آمريکا که مراودات و وابستگي‌هاي اقتصادي زيادي بين آنها بود سرايت کرد که وضعيت بحران اقتصادي اروپا نمونه‌اي از آن است.
قطبهايي در جهان در حال شکل گيري است؛ چين، هند، ژاپن، روسيه، آفريقاي جنوبي و برزيل چند قطب رو به صعود هستند و اتحاديه اروپا نيز يکي از اين قطبهايي است که با اتحاد خويش هدف محوريت در جهان را دنبال مي‌کنند.
کشورهاي اروپايي هريک در گذشته مستعمرات زيادي داشته‌اند که پس از جنگ جهاني دوم قدرت خود را از دست داده و محوريت قدرت از اروپا به آمريکا منتقل شد.
اروپايي‌ها همواره حسرت دوران گذشته را مي‌خوردند و هدف از اتحادشان، پرهیز از پیروی از آمريکا و بازيابي جايگاه خويش براي رهبري جهان است و در حال حاضر يکي از قطب‌هاي قدرتمند جهان اروپا است.
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، بيداري اسلامي نهادينه شد و با گسترش خود توانست حکومت‌هايي دیکتاتوری مثل تونس و مصر را سرنگون کند و مي‌رود تا ساير حکومت‌هاي دست نشانده را نيز را در برگيرد.
همچنين ايران به دليل برخورداري از سه موقعيت ژئواستراتژيک، ژئوپوليتيک و ژئواکونوميک يعني ويژگي‌هاي سياسي، جغرافيايي و اقتصادي که بر هم منطبق هستند رهبريت طبيعي اين بيداري اسلامي را بر عهده دارد، بيداري که مي‌رود تا تمدن بزرگ اسلامي را شکل دهد و به بزرگترين قطب و قدرت جهان تبديل گردد.
گسترش جهان اسلام روندی رو به صعود دارد هرچند در اين جريان افت و خيزهايي مانند سقوط مبارک،کودتا در مصر و بحران سوريه را در پيش رو داشته باشد.
منابع نفتي آمريکا و اروپا رو به اتمام و بدهي‌هاي آمريکا به مرز 17 هزار ميليارد دلار رسيده است و سالانه حدود هزار ميليارد دلار (معادل با درآمد سي سال نفت ايران) بر بدهي‌هاي آنها افزوده مي‌شود و اظهارات چاک هيگل وزير دفاع آمريکا در اولين سخنراني وی نشانه چنين تحولي در جهان است.
آمريکا ديگر در موقعيتي نيست که بتواند جهان را اداره کرده و براي ساير کشورها تعيين تکليف کند و عقب نشيني اجباری اين کشور در عراق و افغانستان و تلفاتی که متحمل شد همچنين شکست‌هايي که رژيم غاصب صهيونيستي در لبنان و فلسطين متحمل شد و عدم جرات آمريکا در مداخله نظامي مستقيم در سوريه نشان از افول موقعيت ابرقدرتي آمريکا دارد.
آمريکا اميد پيروزي در جنگ مستقيم با ايران را ندارد و وضعيت نظامي او موجب شده تا به ترفندهاي سياسي، جنگ رواني و فشارهاي اقتصادي روي آورد که فتنه 88 نيز در همين راستا سازمان‌دهي شده بود که به شکست انجاميد.
همچنين کودتا عليه مرسي پس از بازي دادن‌هاي وي و اخوان‌المسلمين هم از اقدامات کثيف پشت پرده اين کشور است.
از نگاه آمريکايي‌ها موضوع اصلي ممانعت از سقوط آمریکا و تک ابر قدرت ماندن و جلوگيري از چند قطبي شدن جهان است.
اگر جهان اسلام متحد شود و از يوغ استعمارگران خارج شود به بزرگترين قطب جهاني تبديل خواهد شد و اين چيزي است که غرب قرن‌ها به اهميت آن پي برده و در صدد جلوگيري از آن بوده و هست.
ايجاد کشور صهيونيستي در قلب جهان اسلام با اين هدف صورت گرفت اما علي‌رغم همه اين توطئه‌ها جهان در حال تحول عظيمي به سوی چند قطبی شدن است.
همچنين پنتاگون و وزارت دفاع آمريکا پيش‌بيني کرده‌اند که در 10 الي 12 سال آينده رژيم غاصب صهيونيستي از نقشه محو شده و فلسطيني‌ها بر آن حکومت خواهند کرد.
دهه‌ای که در آن رژيم غاصب صهيونيستي در آن نباشد همان مدت زماني است که از آن به عنوان پيچ تاريخي یاد می‌شود و در اين ايام حکومت‌هاي مردمي در کشورهای اسلامی به اريکه قدرت خواهند نشست بنابراين تمدن و قطب اسلامی رو به شکل گیری است و ايران به طور طبيعي رهبريت اين تمدن بزرگ اسلامي را بر عهده خواهد داشت و بايد تلاش کرد با تقويت ايران از هر لحاظ، عبور امن و سريع‌تر از اين پيچ تاريخي را براي کشورمان مهيا کرد.
اين هدف با اتحاد و انسجام ملت و همکاري مردم و مسئولين حول محور ولايت‌فقیه و نيز کار و تلاش بيشتر آحاد مردم و عمل به شعارهايي که مقام معظم رهبري طي سال‌هاي اخير مطرح کرده‌اند ممکن و ميسر مي‌شود و همگان بايد نقش خود را در چنين تحول عظيم جهاني به خوبي ايفا کنند.
شرکت گسترده مردم در حماسه سياسي با تحقق حماسه اقتصادي توسط مردم و مسئولين تکميل مي‌شود و مردم بايد مطمئن باشند که در اين صورت کشور گام‌هاي بلندي را در جهت حل مسائل و مشکلات و تحقق چشم اندازها شاهد خواهند بود.
قطعا ايران با عبور از اين دهه پر تلاطم و پيچ تاريخي از يک قدرت منطقه‌اي به يک قدرت بزرگ جهاني در راس تمدن اسلامي تبديل خواهد گشت.
انتهاي پيام/
