چندین جلسه با آقای فرهادی داشتیم و درباره فیلم حرف زدیم. یک ماه قبل از آغاز فیلم برداری هنوز برای بازی در این نقش به اطمینان کافی نرسیده بودیم.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛  چندین جلسه با آقای فرهادی داشتیم و درباره فیلم حرف زدیم. یک ماه قبل از آغاز فیلم برداری هنوز برای بازی در این نقش به اطمینان کافی نرسیده بودیم. نکته اصلی اینجا بود که من باید در این فیلم به زبان فرانسه صحبت می کردم و این یک شرط اصلی بود. باید تصمیم را می گرفتم و این مساله را برای خودم حل می کردم. فرانسه، زبانی بود که در این سال ها به واسطه رفت و آمدهایم به این کشور زیاد با آن مواجه می شدم و دست آخر تصمیم را گرفتم و بازی در گذشته را پذیرفتم. 



درباره مساله زبان خیلی فکر کردم، در عین حال حرف های آقای عباس کیارستمی، کارگردن ایرانی که به تازگی مثل یک عاشق را در ژاپن ساخته بود،شنیدم. او فیلم اخیرش را با بازیگرانی ساخت که زبان شان را نمی دانست او درباره روندی که برای ساخت فیلم بدون استفاده از ابزار زبان طی کرده بود شرح می داد. او می گفت که زبان آشکارا یک ابزار ضروری برای مدیریت یک فیلم است، اما او تصمیم گرفت استفاده از ابزارهایی هم چون چشم و نگاه و چیزهایی مثل این را جایگزین زبان کند. این روش بسیار فریبنده تر از بازی می رسید و می توان بازی درست و دقیقی را گرفت. وقتی که قرار است بدون استفاده از زبان کنید، یک ابزار اصلی را از دست می دهید. حالا باید با تکیه بر توانایی های دیگر این نقطه ضعف را جبران و کمک کرد شکاف هایی از این دست پر شوند و جای خالی محرومیت از ای امکان دیده نشود.
احمد، یک خارجی مهاجر در فرانسه است به نظر می رسد تا اندازه ای با فرهنگی که در آن زندگی می کند آشنایی دارد. به هر حال وقتی سال ها در کشور دیگری زندگی کنید، چیزهایی از فرهنگ آن کشور در شما باقی می ماند اما شاید بتوان گفت بسیار پیچیده است. واکنش های او همیشه قابل تفسیر هستند. این پیچیدگی به دلیل تفاوت میان ایرانی ها و فرانسوی هاست و می تواند در بسیاری از موارد سوء تفاهم ایجاد کند. اما من عادت ندارم که پیچیدگی های یک شخصیت را از قبل مجسم کند.


آقای فرهادی از ورود به فرانسه برای اولین بار و این که چطور با ماری آشنا شده ام برایم گفت. این بخشی از روش آقای فرهادی است. او از گذشته شخصیت هایی که برای فیلم نوشته شده حرف می زند. احتمالا تا اندازه ی زیادی این روش لازم است، مخصوصا در مرحله نوشتن شخصیت ها. اما برای بخش من، نمی خواهم همه چیز را درباره شخصیتی که نقشش را بازی می کنم، بدانم یا اینکه از نویسنده و کارگردان خیلی درباره او سوال کنم. جست و جو کردن و به دنبال توضیح گشتن برای رفتار یک شخصیت با استفاده از گذشته او نمی تواند راه حل مناسبی برای حل کردن تناقص ها باشد. نکته این جاست که رفتارها و حتی تناقص های رفتاری شخصیتی که قرار است نقشش را بازی کنم باید برایم قابل فهم باشد و واقعی جلوه کند. در واقع درک رفتارهای یک شخصیت همه آن چیزی نیست که می تواند به بازیگر کمک کند تا از عهده بازی در یک نقش برآید.


آنچه می توان درباره احمد گفت این است که برای این آدم ها خیلی سخت است در برابر مشکات شان بی تفاوت بمانند یا تلاش نکنند مشکلات شان را حل کنند اما من احساس می کنم که این طبیعی است نکته این نیست که او در این نقطه خودش را با زندگی دیگران درگیر می کند.
او احساس نمی کند که قادر به حل مشکلات دیگران است این مساله بر می گردد به محبت و دوست داشتن دیگران که او خودش را با مسائل آنها درگیر می کند و این یکی از تناقص های درونی احمد است: او به این زن علاقه مند است و نکته جالب این جاست که با این حس و حال چگونه قادر به ترک او بوده است؟ اما این بخشی از شخصیت احمد است. به این ترتیب به نظر می رسد که احمد نماینده یک نسل از مردم ایران است، آدم هایی که به دیگران و شرایطشان علاقه مند هستند و دوست دارند به بقیه در حل مشکلات شان کمک کنند. اما انها یک تنش دو گانه دارند آنها می خواهند به دیگران کمک کنند اما چیزی که در کودکی یاد گرفته اند نوع دوستی و از خود گذشتگی است.
فکی نمی کنم فرهادی دلش خواسته باشد که یکی از شخصیت های فیلم سخنگوی او باشد و حرف های او را بزند. تا آنجا که می دانم روش کار او این است که به همه شخصیت هایش در فیلم بها بدهد و هیچ کدام در سایه دیگری قرار نگیرند یا اینکه او در پی اعلام یک مانیفست در سینمایش نیست. با این حال باید گفت روشن است که احمد شخصیتی است که از ایران آمده است به گمانم فرهادی بیشتر از همه شخصیت خودش را در این نگاه نشان می دهد.
نکته اصلی موفقیت این فیلم در این است که می توان گفت هم فیلمی فرانسوی و هم ایرانی، زیرا بیش از هر چیز یک داستان انسانی است./ص

منبع : ماهنامه صنعت سينما
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار