به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از روزنامه اسرائیل هیوم ؛ "رانن کوهن" محقق و کارشناس امور خاورمیانه در مرکز مطالعات استراتژیک رژیم صهیونیستی در ادامه مقاله خود می نویسد : آمریکا بار دیگر در تشخیص حقایق ودرک واقعیات در منطقه خاورمیانه دچار مشکل شده است . واشنگتن تجربیات گسترده ای از فعالیت در این منطقه دارد با این حال هنوز هم در واقعیات امور ملت ها اشتباهات عمیق مرتکب می شود .
از نمونه تجربیات سردمداران کاخ سفید در خاورمیانه می توان به کودتای سال 1950 میلادی در ایران که منجر به سقوط دولت "مصدق" شد ، جنگ تحمیلی صدام علیه ایران در سال 1980 ، حمله به عراق و سرنگونی "صدام" دست نشانده خود در این کشور ، حمایت از "یاسر عرفات " و موضوع معاهده "اوسلو" ، فعالیت های طولانی مدت و فراگیر ضدبرنامه هسته ای ایران ، تشدید فشارها و تحریم ها علیه نظام حاکم در ایران ، بیداری اسلامی در کشورهای عربی و اکنون وقایعی که در مصر رخ میدهد ، اشار ه کرد .
دولت آمریکا باید در قبال حوادث کنونی در خاورمیانه تصمیمات صحیح اتخاذ کند اما عملکرد آن در قبال ایران ، سوریه و مصر نشان میدهد قادر یه این کار نیست . واشنگتن بیش از آنکه به فکر تصمیمی مناسب و به سود کشور و مردم خود در مورد امور جهان باشد گوش به فرمان روسای خود در لابی اسرائیل است . بنابراین انتظار دیگری از مقامات آن نمی رود که دست به کاری بزنند که از دیدگاه همه کارشناسان و محققان امور سیاسی نوعی خودکشی تدریجی در صحنه سیاست است .
یکی از این اقدامات تصمیم برای تسلیح بیشتر تروریستهای ا عزام شده به سوریه یا شورشیانی است که علیه دولت قانونی "بشار اسد " دست به جنگ زده اند . یکی از اصلی ترین عواقب چنین اقدامی اتحاد این تروریستها با یکدیگر و احتمال تشکیل گروه بر ضد آمریکاست . نتیجه ای که اکنون تا حدودی اروپا را گرفتار کرده است . پیشتر برخی مقامات اتحادیه اروپا نسبت به بازگشت تروریست های مسلح اعزامی به سوریه به کشورهای خود و تداوم اقدامات خرابکارانه آنان هشدار داده بود .
در ادامه این مقاله آمده است : افتضاحاتی که کاخ سفید در خاورمیانه سالهاست به بار می آورد دقیقا نشان نمی دهد که آیا سیاست همیشگی این کشور همین گونه تبیین می شود یا آنکه سردمداران این کشور تنها تلاش می کنند تا در هر موقعیتی افتضاح بزرگتری در مقایسه با مورد پیشین ایجاد کنند . شخصیت های ارشد دولت آمریکا خود نیز دقیقا نیمدانند چه می خواهند و چه می کنند .
مثال روشن این موضوع ، نقش ایالات متحده در حوادث مصر است . این مورد از شکست های پیاپی اوباما در بحران سوریه وضوح بیشتری دارد . با گذشت حدود یک ماه از وقوع حوادث در مصر ، سقوط مرسی و انتخاب رییس جمهور جدید این کشور بدون برگزاری انتخابات مقامات آمریکایی هنوز در اینکه این حوادث یک کودتای نظامی بوده یا درخواست و یا انقلاب مردمی دچار شک و شبهه است .
شکست در مقابل گروه کوچکی مانند "حزب الله " لبنان نیز از دیگر نشانه های نبودسیاستی مناسب و سیاستمداری کارآمد در کاخ سفید است . حزب الله به همراه نیروهای امنیتی لبنان بخوبی توانستند فتنه ای که از سوی "شیخ الاسیر" معروف به "شیخ فتنه" که از سوی آمریکا و اسرائیل برای ایجاد جنگ داخلی در لبنان و سرایت درگیری های سوریه به این کشور ایجاد شده بود ، را سرکوب کنند .
شاید بتوان هدف اوباما از اعزام مکرر "جان کری" وزیر امور خارجه خود به خاورمیانه را تلاش وی برای متقاعد ساختن مقامات فلسطینی از جمله " محمود عباس" دانست تا روند مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین از سرگیری شود . اما سوال اینجاست که سیاست خارجی کاخ سفید در قبال سایر کشورهای خاورمیانه چگونه است ؟ در قبال مصر ، سوریه ، لبنان ، عراق ، اقغانستان و از همه مهمتر تشدید خصومتی که با "ایران" ایجاد کرده است .
این کارشناس امور خاورمیانه درادامه خاطرنشان کرد : طی روزهای آینده رییس جمهور جدید ایران در سمت خود قرار می گیرد . برخی از کارشناسان انتخاب "حسن روحانی" را نویدبخش آغاز دوره ای تازه در ارتباط دوستانه میان ایران و کشورهای غربی می دانند . با این حال تصور نمی شود روحانی نیز تمایلی به دست برداشتن از تلاش برای تحقق اهداف هسته ای جمهوری اسلامی ایران داشته باشد .
وی سالها نماینده ویژه رهبری ایران در شورای امینت ملی بود و توانست با کاهش تحریم ها و فشارهای غرب علیه تهران برنامه هسته ای این کشور را نیز پیگیری کند . "روحانی" تجربه مناسبی در زمینه فعالیت های سیاسی و هسته ای و ارتباط با سیاستمداران غربی و آمریکایی دارد که می تواند نقطه قوتی در دوران ریاست جمهوری اش به شمار آید .
علاوه بر این ایران از حمایت دو قدرت برتر دنیا _ چین و روسیه _ برخوردار است که در موقعیت های مختلف ضمانت داده اند که در صورت هرگونه تجاوز از سوی آمریکا یا رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای ایران در کنار نظام جمهوری اسلامی خواهند بود . روحانی نیز همانند روسای جمهورپیشین ایران با حمایت از حزب الله و دولت سوریه اعلام کرده است که تا حذف کامل دشمنان اسلام و آزادی فلسطین اشغالی از دست صهیونیست ها به جهاد خود در کناردوستان و هم پیمانانش ادامه خواهند داد .
در انتهای این مقاله آمده است : در حقیقت می توان روحانی را در مورد سیاست خارجی مورد استفاده وی ، نسخه دیگری از احمدی نژاد دانست چرا که تغییر دولت در جمهوری اسلامی هیچگونه تغییراتی اساسی و کلی در سیاست خارجی آن ایجاد کرده و اهداف تمامی مقامات دولتی در تهران با یکدیگر هماهنگ است .
معتقدم تلاش ایران برای مبارزه علیه امپریالیسم آمریکایی و صهیونیستی پایان نخواهد یافت . بلکه احتمال تشدید آن در دوران روحانی نیز بیشتر خواهد بود چراکه جنبه مذهبی و اعتقادی آن بیشتر می شود . همچنین گمراهی آمریکا نیز در امور خاورمیانه می تواند روند پیروز ی ایران را در سطح منطقه ای و جهانی تسریع کند .
پیشروی های ارتش سوریه و پاکسازی های مناطق مختلف این کشور از وجود تروریستها ی خارجی ، تغییر موضع مصر در قبال آمریکا و رژیم صهیونیستی ، نمایش قدرت حزب الله و دولت لبنان در سرکوب فتنه "شیخ الاسیر" و ممانعت از سرایت درگیری به این کشور ، تضعیف وضعیت های حکام حامی غرب مانند آل خلیفه و آل سعود و جرقه دوباره جنبش های " بیداری اسلامی " در کشورهای عربی ومسلمان از جمله مواردی است که می توان برای تقویت قدرت و موضع ایران در منطقه به آنها استناد نمود .