باشگاه خبرنگاران؛"فاضل نظری" در شعر "طلسم"، طلسم وجود خود را بیان کرده در حالیکه طلسم هم به حال او نالان و گریان است ازلی بودن و حتمی بودن تقدیر خود را نشان داده و با وجود این طلسم به دنبال کمال خود است هرچند خود را ترک خورده و رنج کشیده می داند.
این طلسم شاعر، تقدیر حتمی او که در ازل برایش رقم خورده است با تشبیه پنهانی چشم معشوق را بیشه شیران متصور شده که مانند شیری خشمگین در کمین عاشق است این نوع تشبیه در شعر کمتر دیده شده و ما را به یاد مکتب واسوخت وحشی بافقی می اندازد.
در این مکتب شاعر معشوق را به رفتن خود تهدید می کند هرچند در حد کمتری از مکتب واسوخت بوده با این تشبیه زود پشیمان شده و خریدار ناز معشوق است.
عبارات عامیانه مانند دست مرا خواند، گریه کردن به حال در کنار اعتقاد به تقدیر و قضاوت در جلوه زیبایی به شعر بخشیده است منتظر یک اشاره بودن، ناخودآگاه، مخاطب را منتظر شکستن شاعر در شعر کرده ولی باز هم شاعر در شعر خود نمی شکند.
در تشبیهی پنهان خود را غزال و چشمان معشوق را شیری خشمگین می بیند./ص
يادداشت از: محدثه محمدپور