به گزارش
باشگاه خبرنگاران، هفتم مرداد ماه سالروز تولد مسعود کيميايي است، فيلمسازي که با 27 اثر يکي از سينماگران پيشکسوت سينماي ايران محسوب ميشود.
شاخصه آثار وي در کنار نمايش تصوير شهر، نوع ديالوگ نويسي اوست که وي را متمايز ميکند.
مسعود کيميايي، فيلمسازي را با دستياري مرحوم ساموئل خاچيکيان در فيلم "خداحافظ تهران" آغاز کرد و اولين فيلم سينمايي خود را سال 47 با عنوان”بيگانه بيا" ساخت.
فيلمي که به نوعي آغاز همکاري او با بهروز وثوقي بود که با بازي در آثار کيميايي به عنوان چهرهاي برجسته مطرح شد.
كيميايي از ابتدا با نگارش فيلمنامه همه آثار و همکاري با دو نويسنده ديگر در دو فيلم خود، به نوعي امضاء خود را به عنوان مولف به فيلمهايش الصاق کرد. جنس خاصي از روابط انساني متکي بر رفاقتهاي دوران جواني، عشقهاي سرکوب شده، جوانمردي، رويکرد خاص به غيرت و مسائل اين چنيني بود که به تدريج سبک خاص او را در سينماي ايران ـ با همه موافقان و مخالفان قدر ـ تثبيت کرد. "قيصر" هنوز مهم ترين فيلم كيميايي به حساب مي ايد اين اثر كه يك فيلم كالت محسوب مي شود با تيتراژ سازي عباس كيارستمي و با بازي ستارگاني چون بهروز وثوق و بهمن مفيد 12 ماه تمام روي پرده سينماهاي تهران و شهرستان باقي ماند و حتي در اخرين لحظات از كف فروش پايين تر نيامده بود او پس از اين "گوزن ها" را جلوي دوربين برد كه در نوع خود اثر قابل توجهي بود.
از ديگر آثار قابل توجه كيميايي در قبل از انقلاب مي توان "سفر سنگ" اشاره كرد كه اثري انقلابي بود و در بهبوهه اتفاقات زمستان 57 اكران شد.
در آثار پس از انقلاب کيميايي، علاوه بر تغيير کارکرد زن ـ مادر، نوعي رويکرد به محور قرار دادن يک قشر به چشم ميخورد که خواه ناخواه موجب چندپارگي در فيلمهاي به خصوص اخير او شدهاست. به گزارش مهر، در کارنامه فيلمهاي مسعود کيميايي پس از انقلاب اسلامي 15 اثر به چشم ميخورد. اولين فيلم بعد از انقلاب او”خط قرمز" بود که سال 60 ساخته شد.
"خط قرمز" بر اساس قصه”شب سمور" بهرام بيضايي شکل گرفت. قصهاي که با توجه به مضمون خاص آن از سوژههاي محدودي بود که امکان کار در دهه شصت داشت اما نگاهي از زاويهاي خاص به ساواک و مأموران ساواکي داشت. قصه روايتگر زندگي زني است که با يک مأمور ساواک زندگي ميکند، ولي از حرفه او خبر ندارد. شب عروسي اتفاقاتي کنار هم قرار ميگيرند که شک و شبهه براي او ايجاد ميکنند و او پي به هويت واقعي و سويه خشن و غيرانساني شوهرش ميبرد.فيلم به نوعي متکي است بر چهره کليشه شدهاي که آن سالها از مأموران ساواک ارائه ميشد ولي از يک نقطه امتياز برخوردار است که دوگانگي اين شخصيت را تا گره گشايي نهايي، به گونهاي تدريجي پيش ميبرد. تيغ و ابريشم" محصول سال 64 بود که به مسئله قاچاق مواد مخدر ميپرداخت و سعي ميکرد نگاهي از زوايهاي جديد به اين معضل و ورود به حيطههاي تجربه نشده در فيلمهاي اين گونه باشد که در اين دهه به وفور توليد ميشدند.
"سرب" را کيميايي سال 67 ساخت با فيلمنامهاي مشترک با تيرداد سخايي که يکي از دو همکاري مشترک او در فيلمنامه نويسي است. فيلم نگاهي دارد به مسائل درون گروهي يهوديان و اين قوم را به نوعي در مرکز توجه قرار ميدهد. فيلمي که به نظر ميآيد موضوع خاص آن، موجب رويکرد هوشمندانه کيميايي در استفاده از يک همکار نويسنده شده و نتيجه کار هم خلق شخصيتهايي خاص و تأثيرگذار است که کمتر مشابهي در فيلمهاي ايراني دارند. دانيال، مونس، يعقوب، نوري و... گلولهاي که قلب نوري (هادي اسلامي) را به بهاي حضور دانيال (امين تارخ) در دادگاه ميشکافد. دندان مار" محصول سال 68 است که به نوعي ورود به سطوح روايي آشناي کيميايي است. تکيه بر رفاقتهاي مردانه که هرچند قدمت ندارد و در دنياي فيلم شکل ميگيرد، اما به نوعي همان کارکرد آشناي رفاقتهاي مورد نظر او را دارد. به علاوه حضور زن در رابطه ميان دو مرد مانند فيلمهاي قبل از انقلاب او متکي بر بهانه و فتنه انگيزي نيست. پناه و تکيهگاه، ويژگي است که به نظر ميآيد قهرمان کيميايي در بعد انقلاب جايگزين نظر داشتن به زنان کرده است.
گروهبان" سال 69،”رد پاي گرگ" سال 70 و”تجارت" سال 73 ساخته شدند. هر يک از اين سه فيلم با برجسته کردن تعدادي از مولفههاي مشترک کارهاي کيميايي بدل به آثاري خاص در کارنامه او شدند. اما در اين ميان تأثيرگذاري مهم آثار او از آنِ سه گانه ماندگارش”ضيافت" (74)،”مرسدس" (75) و”اعتراض" (78) است. اين سه فيلم با محور قرار دادن رفافتهاي جمعي، به نوعي تکيه خود را بر اين وجه قرار ميدهد که بر بستر قصههايي خاص قرار گرفته است. در اين سه گانه به جهت محور قرار دادن جمع که بدل به مولفه فيلمهاي بعدي او هم ميشود، چندپارگي خطوط روايي برجسته ميشود. در”ضيافت"، بن مايه جذاب فيلم قرار گذاشتن هفت دوست در پاتوق هميشگي شان است تا چند سال بعد در همانجا يکديگر را ملاقات کنند.
"مرسدس" هم مانند”ضيافت" از موقعيت جذاب و خلاقانه اوليه بهره برده و حضور اصغر عبداللهي در نگارش فيلمنامه باعث شده تمرکز نداشتن”ضيافت" به نوعي کمرنگ شود. اعتراض" هم با محور قرار دادن جمع جوانان امروزي که دغدغههاي سياسي دارند و گرفتار مسائل خاصي هستند در کنار خط روايي که به رفاقت قديمي اميرعلي و دوستش ميپردازد، از همان مشکل دوپارگي رنج ميبرد. به اين مفهوم که هر کدام از اين خطوط روايي به تنهايي و مستقلا، ظرفيت بدل شدن به يک فيلم مستقل دارند و کنار هم قرار گرفتن و به نوعي قرينه پردازي آنها ارزشهاي هر يک را نصفه و نيمه مورد بهره برداري قرار ميدهد.
"سلطان" محصول 75 به نوعي ارجاع دادن به”رضا موتوري" و تکيه بر مايههاي موفق قهرمان تنهاي عاشقي بود که در زمان حاضر مسئله او به واسطه همراهي با دختر يک سرايدار، برج سازي ميشود و بيهويتي. کاراکتري که همواره بغضي فروخورده از گذشته تاريخي در گلو دارد و به بهاي از دست دادن، لب به اعتراف نميگشايد.
"فرياد" سال 78 يکي از فيلمهاي مهجور کيميايي باقي ماند که به اکران عمومي هم درنيامد.”سربازهاي جمعه" محصول سال 82 به شکل گيري رفاقتي مردانه ميپرداخت که از دوران سربازي آغاز ميشد و سيري ملموس از تقابل به رفاقت داشت. رفاقتي که با همراهي چند جوان سرباز براي مشکلي که دامن يکي از آنها را گرفته، بدل به حرکتي نمادين ميشد.حکم" سال 84 ساخته شد و به اکران درآمد که تا حدي از مشکلات فيلمهاي اخير کيميايي مبرا بود. تکيه به رمان دو جلدي”جسدهاي شيشه اي" خود وي در بازسازي برخي سکانس ها، روابط ملموس و سياه، بازيهاي پشت پرده و حتي معرفي چند کاراکتر اصلي در سکانس ابتدايي که به مدد طراحي و پرداخت دقيق و حساب شده امکانپذير شده، از نقاط قوت فيلم محسوب ميشود.
"رئيس" محصول سال 85 ساخته شد. کيميايي در اين فيلم رويکردي دارد به قصه گويي ملموس که در آثار اخير خود از ياد برده بود. از خطوط روايي چندپاره، شعارهاي ديالوگ وار، متمرکز نبودن بر خط داستاني هرچند کمرنگ، تکيه بر تک حضور شخصيتها که بيهوده بسط پيدا ميکند و... در”رئيس" خبري نيست و به نوعي همه اين معايب در حد نياز قصه بدل به نقاط قوت ميشوند.
"محاکمه در خيابان" روايت پاکيزهتري نسبت به فيلمهاي قبلي دارد. اما پيرنگ داستاني باز هم پيش از آنکه بايد دستش را رو کرده و همه رشتههاي قصه، از جمله تمهيداتش براي غافلگير کردن تماشاگر در پايان فيلم را پنبه ميکند. از همان جا که امير، قهرمان قصه که براي يافتن حقيقت زندگي گذشته عروسش، به سراغ راننده آژانس که شايع است با دخترک سر و سري داشته ميرود و به مسافر خودروي او آدرس ميدهد که خودرو را با خود برده و در پارکينگ فرودگاه بگذارد و سوئيچ را هم به نگهباني تحويل دهد، معلوم است که انتهاي قصه چگونه بسته خواهد شد.
"جرم" آخرين فيلم مسعود کيميايي است که تاکنون از وي اکران شده است. به گفته تعدادي از منتقدين اين اثر يکي از بهترين فيلمهاي وي در بعد از انقلاب است. وي در اين فيلم با تصاوير سياه وسفيد و پرگرين تورج منصوري به خيلي دور، به سالهاي طلايي فيلمسازيش رجعت کرد و از اين رهگذر بسياري از اما و اگرها و محدوديتها را کم اثر کرد و شخصيتهاي آشنا و محبوبش را با همان سبک و سياق به پرده کشاند. کيميايي هم چون حاتمي و بيضايي بيش از آن دلبسته فانتزي و صور خيال و روايت شرقي است که بتواند معاصر يا اجتماعي باشد.
او در حال حاضر به دنبال فيلم سازي داستان "متروپل" است و به گفته ي خودش متفاوت به نظر مي رسد اميدواريم اين فيلم نيز همچون اثار قبلي اش قابل ستايش باشد و به نوعي اخرين اثر او با فيلم "متروپليس" به كارگرداني "فريتس لانگ" الماني است./ي2
گزارش از فائزه آقابابايي.