به گزارش خبرنگار
حقوقي قضایی باشگاه خبرنگاران، آيتالله صادق آملي لاريجاني در جلسه امروز مسئولان عالي قضايي گفت: روز قدس در واقع ابتكاري عظيم از حضرت امام(ره) بود براي اينكه همه ملل مسلمان جهان را در فرياد بر سر غاصبان فلسطين و استكبار و رژيم صهيونيستي متحد كنند.
وي تأكيد كرد: ملت بزرگ و با بصيرت ايران هر سال بر عظمت روز قدس افزودند و هيچگاه دلسرد نشدند و امروز نيز كه ملت فلسطين تنهاست باز هم كشور و ملت ما حامي مردم مظلوم فلسطين است.
رئيس قوه قضاييه افزود: متأسفانه حتي آنها كه مدعي برادري ميان مسلمانان هستند وقتي در برخي كشورهاي اسلامي بر سر كار آمدند راههاي منتهي به فلسطين را بستند و مظلوميت و تنهايي ملت فلسطين را بيشتر به رخ كشيدند اما در همين حال ملت بصير و بزرگ ايران حتي در شرايط سختي و گرفتاري خود و زمان جنگ تحميلي هم مدافع ملت فلسطين بود و امروز نيز همچنان آنان را تنها نخواهد گذاشت.
آيتالله آملي لاريجاني در ابتداي اين جلسه با تسليت شهادت حضرت علي(ع) و گراميداشت شبهاي قدر و با ابراز اميدواري نسبت به استفاده مؤمنان و مسلمانان و شيعيان از اين شبهاي با بركت و دستيابي به انوار محبت و الطاف الهي و ائمه اطهار(ع)، حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) را اقيانوس بيكران معارف الهي توصيف كرد و گفت: امير مؤمنان حضرت علي(ع) اقيانوس بيكران معارف حقه الهي است و كلمات آن حضرت در باب توحيد و معارف الهي كلمات ارزشمندي است كه هيچ مثالي جز در آيات الهي و كلام رسولان الهي نميتوان براي آن يافت.
وي افزود: حضرت علي(ع) اقيانوس بيكران زهد و عمل خالصانه و اقيانوس بيكران شناسايي انسان در هر جهتي از جهات انساني است و بحري عميق است كه كلمات و ديدگاههاي آن حضرت بر حسب آنچه كه در تاريخ آمده نوري تابيده بر بشريت است كه با اتكا به آن ميتوان راه رسيدن به قلل كمال الهي را پيمود.
رئيس قوه قضاييه سپس با بيان مراتب زهد، تقوا، شناخت و معارفي كه از سوي اميرالمؤمنين علي (ع) براي بشريت به يادگار مانده است، درك عميق مفهوم توحيد را نخستين محوري دانست كه ميتوان از كلمات و روايات حضرت علي(ع) استخراج و براي بشريت تبيين كرد.
وي با اشاره به اينكه «بيجهت نبوده كه حضرت امير(ع) به حسب نقل در خطبه شقشقيه فرمودهاند: يَنْحَدِرُ عَنِّى السَّيلُ وَ لا يَرْقى اِلَىَّ الطَّيْرُ، سيلاب از بلنداي من فرو ميريزد و هيچ پرندهاي به بلنداي من نميرسد گفت: اين كلمات از يك انسان متواضع عارف باالله تعابير عجيبي است و در توحيد، كلمات حضرت مثال ندارد و نظير آن را در كلام حق تعالي و رسولان گرامي او نميتوان يافت و صدها و بلكه هزاران تعبير توحيدي عميق در نهج البلاغه و غرر الحكم در روايات منسوب به حضرت يافت ميشود.
آيتالله آملي لاريجاني در ادامه افزود: يك تعبير عميق را براي تبرك در اين جلسه و اين شبهاي عزيز از امام(ع) انتخاب كردم كه فرمودهاند كَائِنٌ لاَ عَنْ حَدَث خداوند موجودي است نه از حدوث مَوْجُودٌ لاَ عَنْ عَدَمٍ موجودات ديگر همه مسبوق به عدم هستند به هر كيفيتي حتي آنهايي كه به حسب استدلال و براهين حكمت، قديم زماني هستند ولي مسبوق به عدم ذاتي هستند مَوْجُودٌ لاَ عَنْ عَدَمٍ مَعَ كُلِّ شَيْءٍ لاَ بِمُقَارَنَة حق تعالي با هر چيزي هست اما نه به صورت مقارنه، غَيْرُ كُلِّ شَيْءٍ لاَ بِمُزَايَلَةٍ غير از هر چيزي است اما نه غيري كه جدا شدني باشد. ما در غيريتمان جدا ميشويم ولي حق تعالي جدا شدني نيست. فَاعِلٌ لا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ وَالآلةِ خداوند فاعل است اما نه با حركتي مثل حركت انسانها. بَصِيرٌ إذْ لاَ مَنْظُورَ إلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ خداوند بصير است اما از زماني كه هيچ منظوراليهي هم نبوده. ما انسانها بصير هستيم چون به چيزي مينگريم و بصير ميشويم. اما خداوند بصير است حتي در همان زماني كه هيچ چيزي نبوده است كه به او بنگرد مُتَوَحِّدٌ اِذْ لا سَکَنَ یَسْتَانِسُ. بِهِ وَ لا یَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ خداوند متوحد است از آن زماني كه هيچ سكني و هيچ دم خوري نبوده است كه خداوند به او مأنوس بشود. چه بسا اين« اِذ » را بشود به معناي زماني هم نگرفت. تعليل بگيريم كه خداوند متوحد است «چون» هيچ دم خوري كه با او انس بگيرد، نيست.
اين مقام ارشد قضايي افزود: حق تعالي هميشه در كمال عز خودش مستغرق است همانطور كه زماني كه هيچ شياي نبوده است خداوند متوحد بوده است حالا هم همينطور، چنانكه عطار نيشابوري در آن شعر بسيار بلند و زيبايش گويي فرمايش حضرت را به شعر آورده است كه دائما او پادشاه مطلق است / در كمال عز خود مستغرق است/ او به سر نايد ز خود آنجا كه اوست / كي رسد عقل وجود آنجا كه اوست.
رئيس قوه قضاييه به روايت ديگري اشاره كرد و گفت: مرحوم آخوند خراساني كه حوزههاي علميه بر سر خوان نعمت او نشستهاند در ذيل اين جمله عطار به روايت بسيار بلندي كه همان ترجمان فرمايش حضرت امير سلام ا... عليه است اشاره ميكند. در يك روايتي در توحيد صدوق از امام موسي كاظم (ع) اينطور آمده است و جناب آخوند خراساني (قدس سره) اين روايت را در بيان معناي اين شعر آورده است. «كان الله و لم يكن معه شي» خداوند بود و هيچ شياي با او نبود «وَ هُوَ الآنَ كَما كانَ»؛ الان هم همينطور است. حق تعالي الان هم متوحد است و در واقع خداوند در آن مرحله وجود كه غيب است الان هم همانطور است و اين روايت عجيبي است كه جا دارد انسان بصورت مستقل پيرامون آن به تأمل بپردازد.
آيتالله آملي لاريجاني به موضوع حقيقت انسان در روايات منسوب به حضرت امير (ع) به عنوان محور ديگري از كلمات حضرت علي(ع) اشاره كرد و گفت: در باب حقيقت انسان كلمات حضرت كلمات عجيبي است و در غررالحكم قريب به بيست فقره مطالبي در باب معرفت نفس يعني همان چيزي كه غايت آمال عارفان است، آمده است.
وي افزود: امام(ع) بر حسب نقل فرمودند العارف من عرف نفسه عارف كسي است كه نفس خودش را شناخت. اعظم الجهل، جهل الانسان امر نفسه بزرگترين جهل اين است كه انسان نفس خودش را نشناسند. اعظم الحكمه، معرفه الانسان نفسه بزرگترين حكمت اين است كه انسان نفس خودش را بشناسد. أفضَلُ العَقْل مَعرِفَتهُ بنَفسَه بالاترين عقل اين است كه انسان خودش را بشناسد و يا اين تعبير كه كيف يعرف غيره من يجهل نفسه چطور انسان ميتواند غير خودش را بشناسد در حاليكه خودش را نميشناسد و اين كلمات، كلمات تكان دهندهاي در باب معرفت نفس است كه اهل الله و عرفا به آن توجه دارند و تلاش دارند كه از اين آب و گل بدن بيرون بيايند و وجودي را كه دارند ولي به آن توجه ندارند را بشناسند.
آيتالله آملي لاريجاني افزود: تعابير منقول از حضرت امير(ع) تازيانه حركت براي شناخت انسان از خود است. اگر انسان خودش را بشناسد قدر خودش را هم خواهد شناخت. چون حقيقت وجودياش غير از اين بدن است. و اگر نياز خودش را بشناسد آنوقت دنبال اين حقارت دنيا نخواهد رفت.
رئيس قوه قضاييه سپس به تعابير حضرت امير(ع) در باب زهد اشاره و تأكيد كرد: در باب زهد نيز حضرت كلمات عجيبي دارند در حكمتي از حكمتهاي نهجالبلاغه آمده است الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَينِ مِنَ الْقُرْآنِ تمام زهد بين دو كلمه قرآن است. لِكَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ يعني «انسان بر آن چيزي كه از دست ميدهد تأسف نخورد و به آن چيزي كه برايش هم ميآيد شادي پيدا نكند.» البته اين شدني نيست و براي اينكه ما به عمق اين حرف برسيم بايد جاي ديگري را درست كرد. بايد معرفت ديگري براي خود انسان آشكار بشود تا بتوانيم به اين مضمون برسيم. حضرت امير (ع) به اجمال به همين اشاره ميكنند كه زهد بين اين دو كلمه است.
وي افزود: در عبارت ديگري حضرت علي (ع) فرمودند فَلاَ يَكُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِي نَفْسِكَ مِنْ دُنْيَاكَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَيْظٍ «اينطور نباشد كه آن بيشترين چيزي كه در دنيا به آن ميرسي رسيدن به لذت يا شفاء يك خشم باشد.» در واقع بايد «إِطْفَاءُ بَاطِلٍ أَوْ إِحْيَاءُ حَقٍّ» باشد يعني همان چيزي كه مسير امير مومنان(ع) در زندگي بود كه نگاهش به اطفاء باطل و احياء حق بود. در واقع اين مسير، مسير نوراني براي شيعيان حضرت است كه بايد در اين دنياي پر آشوبي كه زندگي ميكنيم و باطل از همه طرف سرازير است به آن توجه كرد.
آيتالله آملي لاريجاني گفت: ما اگر پيروان آن حضرت هستيم هم در اطفاء باطل هم در احياء حق بايد همين مسير را طي كنيم.
در ادامه اين جلسه بحث و بررسي درباره پيش نويس طرح دادرسي الكترونيكي و آيين دادرسي جرايم رايانهاي ادامه يافت و بندهايي از آن به تصويب مسئولان عالي قضايي رسيد.
انتهاي پيام/