پس از به رسمیت‌شناختن رژیم صهیونیستی بود که ياسر عرفات کارناوالی از مذاکرات با سران این رژیم را به راه انداخت و توافقات "اسلو"، "اسلو 2"، "طابا"، "وای‌‌ریو" و "کمپ دیوید 2" را به امضا رساند که رژیم صهیونیستی به مفاد هیچ کدام از آنها عمل نکرد و اينک جانشين غير قانوني وي "محمود عباس" با کنار گذاشتن تمامي پيش‌شرط‌ها مجددا به ميز مذاکره بازگشته است.

به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران در سال 1324 بود که "داوید بن گوریون"، رئیس مجمع ملی که درآن زمان رئیس آژانس یهود(سوخنوت) بود، منشور استقلال رژيم صهيونيستي را برای اولین بار قرائت و مجوزی ساختگی را برای سرازیر شدن صهیونیست‌ها به سرزمین‌های فلسطین صادر کرد.

"روز نکبت" بهترین صفتی بود که برای توصیف آن روز از سوی جهانیان برگزیده شد تا در همیشه تاریخ این نام ماندگار بماند اما از همان روز تا کنون مردم آن دیار موفق به بازپس‌گیری حق خود نشدند که هیچ، بلکه روز به روز به واسطه مماشات برخی از رهبرانشان از حق خود کوتاه آمدند و کار را به جایی رساندند که امروز سخن از مذاکرات سازشی در میان است که تنها 21 از اراضی اشغالی را به مردم فلسطین باز می‌گرداند.

اما به راستی برگزیدن چه راهبردی موجب استیفای حقوق مردم این دیار می‌شود؟ سازش و نرمش در برابر خواسته‌های سران رژیم صهیونیستی یا مقاومت بر آرمان فلسطین از نهر تا بحر.

مذاکرات سازش از سال 2010 و در اعتراض به شهرک‌سازی صهیونیست‌ها در کرانه باختری، از جانب «محمود عباس» متوقف شد. توقف شهرک‌سازی‌ها، آزادی اسرای فلسطینی و مبنا قرار گرفتن مرزهای 1967 سه شرط اصلی عباس برای بازگشت به مذاکرات بود.

*نتایج تلخ استراتژی سازش در برابر صهیونیستها

این راهبرد که طی چند دهه اخیر از سوی تشکیلات موسوم به خودگردان مطرح شده است در پی آن است که با مذاکرات سیاسی بتواند صهیونبست‌ها را متقاعد نماید که رفتار انها در قبال اراضی اشغالی، رفتار مناسبی نبوده و لازم است که شهرک سازی‌ها در کرانه باختری هر چه سریع تر متوقف شود.

سال 1988 را باید سال تغيير سياست‌‏های "عرفات" دانست چرا که وي در سخنراني خود در مقر سازمان ملل در ژنو خاطرنشان كرد که سازمان آزادي‌بخش فلسطين از تروريسم حمايت نمي‌‏كند، چراكه تمام احزاب و گروه‌‏ها در خاورميانه خواهان زندگي در محيطي امن و مسالمت‌آمیز هستند كه اين مسئله شامل ملت فلسطين، صهيونيست‌هاي ساكن در سرزمين‌هاي اشغالي و همسايه‌‏هاي آنان نيز مي‌‏شود.



به این ترتیب سازمان آزادی‌بخش فلسطين در سال 1988 حق موجوديت رژيم صهيونيستي را به رسميت شناخته و قطعنامه ۲۴۲ شورای امنيت را پذيرفت.

در ادامه "عرفات"، "شعار فلسطینی کردن قضیه فلسطینی و استقلال تصمیم‌گیری فلسطینی" را مطرح کرد تا این مسئله از بعدهای عربی و اسلامی خود جدا شود، اینگونه بود که رژیم صهیونیستی توانست تنها با مردم فلسطین در داخل فلسطین روبرو شود و آمریکا مجاب شد که عرفات تنها کسی است که می‌تواند به رژیم صهیونیستی مشروعیت بخشد و با آن همکاری کند.

پس از به رسمیت‌شناختن رژیم صهیونیستی بود که عرفات کارناوالی از مذاکرات با سران این رژیم را به راه انداخت و توافقات "اسلو"، "اسلو 2"، "طابا"، "وای‌‌ریو" و "کمپ دیوید 2" را به امضا رساند که رژیم صهیونیستی به مفاد هیچ کدام از آنها عمل نکرد.

جالب اینجاست که جانشینان عرفات نیز از این همه شکست هیچ درسی عایدشان نشد و "محمود عباس" به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان در سازمان ملل متحد سخن از طرحی به میان آورد که تعجب همگان را برانگیخت.

اما فلسطین فرضی که محمود عباس در مورد ایجاد شدن آن صحبت به میان می‌آورد، قرار است فقط در ۲۱ درصد خاک فلسطین اشغالی و اراضی ۱۹۶۷ تشکیل شود؛ کشوری که مساحت آن حتی کمتر از کشور مشخص شده در مذاکرات تقسیمی در سال ۱۹۴۷ است.

جالب‌تر آنکه حتی این طرح سراسر سازشی نیز مورد پسند سران رژیم صهیونیستی قرار نگرفت و نتوانست اهداف تمامیت خواهانه آنها را تامین کند.

*نتایج راهبرد مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی

در کنار طرح‌های جالب تشکیلات خود گردان، مردم فلسطین و جنوب لبنان با ابتکار عمل خود بارها و بارها رژیم صهیونیستی را در شرایطی قرار دادند که عقب نشینی و تمکین در برابر خواسته‌های مردم این دیار تنها راه حل پیش روی صهیونیست‌ها بود.

موفقیت در جنگ 33 روزه، شکست کامل اسرائیل در جنگ سال 2008 در غزه و پیروزی حماس در جنگ 8 روزه از جمله نمونه‌های بارز مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی بود که نتایج شیرینی را برای مردم منطقه به ارمغان آورد و از ورای این مقاومت‌ها بود که موج حمایت‌های مردمی در جهان در جانبداری از فلسطینیان به وجود آورد و جایگاه رژیم صهیونیستی را در افکار عمومی هرچه بیشتر متزلزل ساخت.



در کنار این اقدامات نظامی، جمهوری اسلامی ایران در سال 90 مبتکر طرحی بود که بر اساس آن فلسطین از نهر تا بحر و نه یک وجب کمتر، متعلق به فلسطینیان بوده و بر خلاف مفاد مذاکرات سازش، در پی استیفای حقوق فلسطینیان است.

مجموعه این وقایع و حوادث نشان می‌دهد که کلید حل قضیه فلسطین تنها به دست مردم منطقه و با راهبرد مقاومت است چرا که از سویی رژیم صهیونیستی به هیچکدام از تعهدات خود در مذاکرات عمل نکرده است و از سوی دیگر، تمامیت خواهی این رژیم تنها با تصرف کامل اراضی فلسطین به سر حد خود می‌رسد.

*طرح  تشكيل دولت فلسطين و تصميم ايران

قرار است به زودی شورای امنیت سازمان ملل متحد، موضوع به رسمیت شناخته شدن دولت مستقل فلسطین در مرزهای 1967 و اعطای عضویت کامل به این دولت را بررسی کند.

در صورتی که این درخواست با مخالفت و وتوی آمریکا رو به رو شود ، تشکیلات خودگردان فلسطین درخواست به رسمیت شناخته شدن کشور مستقل فلسطین در مرزهای 1967 ولی بدون حق رأی (عضو ناظر) را به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه خواهد کرد که قطعا با رأی بسیار بالا تأیید خواهد شد.

فلسطین در مرزهای 1967 شامل بخش غربی رود اردن (کرانه باختری)، بخش شرقی شهر قدس(قدس شرقی) و منطقه غزه و به پایتختی قدس شرقی است.

هم اکنون رژيم صهيونيستي بخش‌های زیادی از این مناطق را در اشغال خود دارد و به شهرک سازی در کرانه باختری و قدس شرقی ادامه می‌دهد.

در حال حاضر جمعیت کرانه باختری دو و نیم میلیون نفر و منطقه غزه یک و نیم میلیون نفر است. همچنین هفت و نیم میلیون نفر نیز در مناطق تحت کنترل رژیم صهيونيستي زندگی می‌کنند که از یک و نیم میلیون نفر از آنها، عرب و مشهور به عرب اسرائیلی یا عرب 48 هستند.

این افراد به عنوان ساکنان بومی فلسطین در جنگ 1948  پس از حمله نظامی صهيونيست‌ها، از مناطق خود آواره نشدند و هم اکنون شهروند رژيم صهيونيستي به شمار می‌آیند و 75 درصد عرب‌های سرزمين‌هاي اشغالي، مسلمان هستند.

حال سوال اینجاست که رای ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به چنین درخواستی چه خواهد بود؟


قسمت‌هاي سبز رنگ در اختيار فلسطينيان قرار دارد

قبل از پاسخگویی به این سوال یادآوری این نکات لازم است که:

 تشکیلات خودگردان فلسطین از چند ماه پیش تاکنون تمامی پتانسیل خود را به کار گرفته است تا به هدف کسب عضویت کامل برای دولت مستقل فلسطینی بر اساس مرزهای 1967 از شورای امنیت دست یابد. در این باره تشکیلات خودگردان فلسطین از حمایت و تایید اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، حداقل دو عضو دائم شورای امنیت (چین و روسیه) و شمار زیادی از کشورهای آسیا و اقیانوسیه، اروپا و آمریکا دست یافته است. تاکنون 126 کشور از 192 کشور جهان، این موضوع را تایید کرده‌اند.

در مقابل، مهمترین مخالفان این موضوع، آمریکا و اسرائیل هستند. آنها با متهم کردن تشکیلات خودگردان فلسطین به در پیش گرفتن اقدام یکجانبه، تاکید می کنند که فلسطینیان برای کسب دولت مستقل فلسطینی از شورای امنیت می بایست به مذاکرات دوجانبه با رژيم صهيونيستي بازگردند و با توافق با طرف صهيونيستي دست به این اقدام بزنند.

تشکیلات خودگردان فلسطین نیز در این باره می‌گوید: رژيم صهيونيستي در مذاکرات حاضر به هیچ گونه امتیازدهی تاثیرگذاری نیست و قصد دارد از طریق وقت‌کشی در قالب ادامه مذاکره، شهرک‌سازی در کرانه باختری و قدس شرقی را ادامه دهد تا اینکه اصولا زمین و خاکی برای تشکیل دولت فلسطین بر روی آن باقی نماند.

تشکیلات خودگردان فلسطین اضافه می‌کند که در صورت تبدیل شدن به دولت مستقل، مذاکرات صلح با رژيم صهيونيستي می‌تواند به سطح دولت - دولت ارتقا یابد و مدعي است در این وضعیت طرف فلسطینی از قدرت چانه‌زنی بیشتری برخوردار خواهد بود حال آنکه مذاکره کننده سازش‌کار هر چقدر هم که قدرتمند باشد نهايتا سازش خواهد کرد و بيش از قدرت چانه‌زني قدرت اراده بر مقاومت اهميت دارد که در محمود عباس يافت نمي‌شود.

همچنين تشکيلات خودگردان معتقد است در صورت تشکيل دولت فلسطين هزینه شهرک‌سازی رژيم صهيونيستي افزایش یافته و به عنوان اشغال و ساخت و ساز در خاک کشور دیگری خواهد بود که بر خلاف اين ادعا و در واقعيت اين مطلب در رفتار رژيم اشغالگر چندان تغييري ايجاد نخواهد کرد چرا که هم‌اکنون نيز علي‌رقم قوانين بين‌المللي اراضي بسياري از جمله بلندي‌هاي جولان و بخش‌هايي از صحراي سينا از دو کشور سوريه و مصر تحت اشغال اين رژيم قرار دارد.

*رأی ایران در مجمع عمومی به تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 چه خواهد بود؟

اگر ایران به این درخواست رای مثبت دهد این اقدام به این معنی است که ایران تقسیم فلسطین بزرگ را می‌پذیرد و مرزهای فلسطین را محدود به مرزهای معروف به 1967 می‌داند ولی ایران تاکنون به عنوان تنها کشور جهان، مرزهای دولت فلسطین را کل فلسطین یعنی مناطق تحت کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین به علاوه مناطق تحت کنترل رژيم صهيونيستي می‌داند.

حتی کشورهای حامی مقاومت ضد اشغالگری رژيم صهيونيستي مثل سوریه و لبنان هم بدون به رسمیت شناختن موجودیت اين رژيم، فلسطین را در مرزهای 1967 پذیرفته‌اند.

اما اگر ایران به این درخواست رای منفی  بدهد در این صورت ، ایران پس از 30 سال حضور در صف مقدم حمایت از آرمان‌های فلسطین با رأی مخالف به تشکیل دولت مستقل فلسطین در مرزهای 1967 نه تنها در مقابل اتحادیه عرب، سازمان کنفرانس اسلامی و شمار زیادی از دیگر کشورها و در مجموع 126 کشور حامی فلسطین قرار گرفته بلکه در صف کم شمار و معدود مخالفان قرار می گیرد یعنی در کنار آمریکا و رژيم صهيونيستي و چند کشور معدود دیگر مانند استرالیا، کانادا و آلمان ( و البته با انگیزه ای مخالف) ، کشورهایی که بیش از سه دهه سرسختانه مقابل ایران بودند امروز در کنار ایران و در مقابل فلسطین قرار خواهند گرفت!

اگر ایران به این موضوع رای ممتنع هم دهد که در این صورت تهران در برابر مهم‌ترین موضوع مرتبط با فلسطین در سازمان ملل، سکوت خواهد کرد.
 
اینها در حالیست که موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال مسئله فلسطین کاملا مشخص بوده و همواره با تمام قدرت از مردم مظلوم فلسطین و آرمانهای آنان دفاع کرده است. اصولا انامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به نام روز قدس از سوی امام خمینی(ره) هم در راستای همین مواضع صورت گرفته است و نشان می دهد که ایران همواره در صف اول حامیان مقاومت مردم فلسطین در برابر جنایات صهیونیستها قرار داشته است.




البته راه چهارمی نیز وجود دارد و آن اینکه اصولا تشکیلات خودگردان فلسطین از ارائه درخواست خود به سازمان ملل متحد خودداری کند تا زمینه رای‌گیری درباره آن به وجود نیاید که البته این همان راهی است که هم اکنون آمریکا و برخی از قدرت های غربی به دنبال آن هستند ولی به استناد اظهارات محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به نظر نمی رسد چنین اتفاقی عملی باشد.

 
کشورهایی که فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند




 
*نظر مردم و گروه‌هاي فلسطيني در قبال مذاکرات سازش

به گزارش رویترز، مذاکرات سازش میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطین از سه‌شنبه در واشنگتن در حالی آغاز شد که فلسطینی‌های ساکن "رام الله" و غزه به این اقدام تشکیلات خودگردان معترض هستند.

در همین راستا راهپیمایی که "جبهه مردمی آزادسازی فلسطین" یکشنبه به آن فرا خوانده بود از "میدان الساعه" در رام الله آغاز شد و  پیش از اینکه مردم به نزدیکی منطقه امنیتی برسند، نیروهای امنیتی به آنها حمله کردند.

طي اين درگيري با نیروهای امنیتی چندین صهيونيست غیر نظامی زخمی شدند، جبهه آزادی‌بخش فلسطین به نشانه نپذیرفتن مذاکرات و اعتراض به کنار گذاشتن اصول ملی مردم فلسطین و عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی این راهپیمایی را سازماندهی کرد.

در همین رابطه جبهه خلق برای آزادی فلسطین اعلام کرد که تصمیم تشکیلات خودگردان برای بازگشت به مذاکرات سازش، خروج از اجماع ملی و تصمیمات موسسات فلسطین و شورای مرکزی است.

این جبهه تاکید کرد که ازسرگیری مذاکرات سازش بر اساس اجماع ملی نباید پیش از توقف شهرک‌سازی و استناد به مرجعيت تصمیمات مشروع بین‌المللی و نیز آزادی اسرای در بند زندان‌های رژیم اشغالگر، انجام شود همچنین توقف فوری هماهنگی امنیتی و مقابله با شخصیت‌های حامی عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها که شب و روز با رهبران صهیونیست دیدار می‌کنند را خواستار شد.

چرا که "تشکیلات خودگردان فلسطین" با عقب‌نشینی از شروط خود مبنی بر توقف شهرک‌سازی و قبول مرجعیت بین‌المللی و مرزهای 1967، با بازگشت به میز مذاکرات سازش در صورت موافقت با آزادی اسرای ماقبل توافقنامه "اسلو" موافقت کرده است.

این جبهه بار دیگر مخالفت صریح خود با ازسرگیری مذاکرات سازش با دشمن صهیونیستی و ارائه راه حل‌های مبتنی بر تشکیل دو دولت را اعلام و بر ضرورت بازنگری در این تصمیم و عقب‌نشینی از آن که با تصمیمات شورای مرکزی مبنی بر عدم بازگشت بر سر میز مذاکرات با دشمن صهیونیستی تا زمان توقف کامل شهرک‌سازی‌ها و قراردادن تصمیمات سازمان‌های بین‌المللی ذی‌ربط به عنوان مرجع و آزادی اسرای فلسطین در تضاد است، تاکید کرد.

همچنين "ناصر ابوشریف" نماینده "جهاد اسلامی" در تهران در نشست روز قدس در پرتو تحولات سیاسی  و امنیتی منطقه که یکشنبه 6 مرداد ماه در دفتر "جمعیت دفاع از ملت فلسطین" برگزار شد، قدس را قبله اول مسلمین و قبله سیاسی آنها تا ابد مي‌خواند.



وی با بیان اینکه منطقه خاورمیانه در ابتدا اشغال نظامی شد و پس از آن از سوی فرانسه و انگلیس مورد تجزیه قرار گرفت، مي‌گويد: پس از آن بود که رژیم صهيونيستي را در این منطقه مستقر کردند تا همواره شاهد بحران و فتنه باشیم و به همین دلیل بود که امام (ره) این رژیم را یک غده سرطانی خواند.

نماینده جهاد اسلامی در تهران، هدف مقاومت را تنها آزادسازی 20 هزار کیلومتر مربع ندانسته، بلکه آزادی کل منطقه و کل امت اسلام از این توطئه خوانده و یاد آوري‌ مي‌کند: برای آنکه بتوانیم به جایگاه خود بازگردیم باید این توطئه‌ها را خنثی کنیم که شروع آن از بین بردن این غده سرطانی است.

ابوشریف با اشاره به اینکه برای حفظ رژیم صهیونیستی باید کل منطقه به آشوب کشیده شود و برای 5 میلیون یهودی باید یک میلیارد مسلمان ضعیف باشند، تصريح مي‌کند: در سوریه، مصر و سایر کشورها بحران‌هایی ایجاد کردند تا کشورهای اطراف رژیم صهیونیستی و حتی دور تر از آن ضعیف باشند. مشکلات ایجاد شده برای جمهوری اسلامی نیز به دلیل برنامه هسته‌ای آن نیست، بلکه جلوگیری از قدرت گیری این کشور در مقابل رژیم صهیونیستی است.

وی شرایط کنونی فلسطین را بحرانی خوانده و مي‌افزايد: حتی مناطقی هم که شبه آزاد هستند در محاصره قرار دارند و شرایطشان بهتر از شرایط مناطق اشغالی نیست.

نماینده جهاد اسلامی در تهران در خصوص مذاکرات صلح نیز اظهار مي‌دارد: یقین داریم که این مذاکرات به نتیجه‌ای نمی‌رسد و تا شرایط موجود که قدس یهودی سازی شده، تنها به دنبال کشاندن محمود عباس به میز مذاکرات هستند تا امتیازاتی را کسب کنند.

ابوشریف ادامه مي‌دهد: در سخنان اوباما داشتیم که طرح رژیم صهيونيستي را به رسمیت می‌شناسد و یک و نیم میلیون فلسطینی را از ساکنین اصلی به مقیم تبدیل کرده است.

وی این مذاکرات را از اعلامیه بالفور بدتر دانسته و متذکر مي‌شود: در آن مورد یک غریبه سرزمین فلسطین را واگذار کرد اما این بار یک فلسطینی چنین می‌کند که این بسیار بدتر است.

*چرايي ورود رژیم صهیونیستی به مذاکرات سازش

به گزارش پایگاه صهیونیستی" عاروتص‌شوع"، "یوال دیسکین" رئیس سابق "شین‌بت" (اداره امنیت داخلی رژيم صهيونيستي) می‌گوید: رژيم صهيونيستي ناگزیر به مصالحه با فلسطینی‌هاست چراکه تداوم روند فعلی نهایتا صهيونيست‌‌ها را به اقلیتی در منطقه تبدیل می‌کند.

دیسکین مي‌گويد: رژيم صهيونيستي در موضوع صلح با فلسطینی‌ها در حال رسیدن به «نقطه بی‌بازگشت» است.

وی در پاسخ به منتقدانی که عقب‌نشینی از اراضی فلسطینی‌ها را نادرست می‌دانند هم مي‌گويد: اگر رژيم صهيونيستي به طرف مقابل امتیازدهی نکند، به زودی یا باید به فلسطینی‌ها حقوقی برابر با خود بدهد و یا به یک رژیم آپارتاید تبدیل می‌شود.

این مقام سابق اطلاعاتی رژیم‌صهیونیستی همچنین وضعیت کنونی را دوره سرنوشت‌سازی برای بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژيم صهيونيستي و "محمود عباس" رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مي‌داند.

وی در مورد آزادی اسرای فلسطینی به عنوان امتیازی به طرف فلسطیني در مذاکرات تصريح مي‌کند: با این امر مخالف هستم، اما زمانی که قرار به پیشرفتی دیپلماتیک باشد، باید دست به چنین اقداماتی هم زد.



*چرا طرح سازش؟

اوضاع در منطقه مشرق‌زمین اسلامی معروف به خاورمیانه در شرایط نابسامان و تا حد قابل توصیف به وضعیت بحرانی به سر می‌برد:
کشورهای عربیِ بزرگ و اثرگذار همانند مصر، سوریه، عراق و عربستان هرکدام به نحوی با مشکلات و بحران‌هایی مواجه هستند.

سوریه با گروه عظیمی از تروریست‌های چند ملیتیِ برخوردار از حمایت قدرت‌های بین‌المللی غربی و کشورهای ریز و درشت عربی و همچنین ترکیه مواجه و به شدت درگیر رویارویی با آنان است.

مصر دچار گسیختگی ملی بی سابقه و کشمکش داخلی حیرت آوری بین گروه‌ها و جناح‌های سیاسی و دینی قدرت‌طلب و مداخله ارتش در این کشمکش درونی شده است. بگونه‌ای که افق‌های روشنی برای خروج از این بحران به چشم نمی‌خورد و نمی‌توان احتمال ورود این کشور به جنگی داخلی از نوع سوریه کنونی یا الجزایر دهه 90 میلادی قرن گذشته یا عراق پس از سقوط صدام تاکنون  و... دور از ذهن دانست.

عراق نیز همچنان درگیر جنگ امنیتی وحشتناکی است که روزانه ده‌ها کشته و زخمی از مردم عادی و غیرنظامی از بزرگ و کودک و پیر و جوان و زن و مرد برجای می‌نهد که بازیگران آنها انسان‌های انتحاری یا اتومبیل‌های انفجاری هستند که با انگیزه‌های متعصبانه کور مذهبی یا دینی توسط جریانات تندروِ سلفی، تکفیری و وهابی اقدام به کشتن مردم عادی در کوچه و بازار می‌کنند.

عربستان هر چند مانند سه کشور دیگر دچار بحران امنیتی نیست، اما در شرایط اجتماعی قابل انفجار در داخل ناشی از نارضایتی‌های اقتصادی و سیاسی و مذهبی، با بحران سیاسی درون کاخ و رقابت بر سر قدرت و زمامداری آینده بین شاهزادگان مواجه است و به علت پیری و فرتوت بودن زمامداران، شهروندان عربستان بطور پیوسته شاهد مرگ و میر دوره‌ای و یکی پس از دیگری سران این کشور با فاصله زمانی اندک و انتقال و جابجایی قدرت از شاهزاده‌ای به شاهزاده پیر و سالخورده دیگری هستند.

از کشورهای بزرگ عرب که بگذریم، کشورهای متوسط نظیر اردن، یمن و کشورهای کوچکتر همانند لبنان و بحرین و قطر و امارات و ... نیز وضعیت مناسبی ندارند و هرکدام به نحوی با مشکلات داخلی دست به گریبانند.

کشور غیر عرب ترکیه نیز با بحران میدان تقسیم استانبول مواجه است که دامنه آن اینک به تمامی شهرهای دیگر آن انتقال یافته و مانع از ایفای نقش منطقه‌ای برای ترکیه شده است.

در چنین شرایطی که کشورهای عربی در ضعیف‌ترین و بدترین وضعیت داخلی و منطقه‌ای به سر می‌برند، جهان شاهد تحرک آمریکا در بالاترین سطح دستگاه دیپلماتیک خود یعنی وزیر امور خارجه برای از سرگیری گفت‌وگوهای سازش بین رژیم صهیونیستی از یک سو و حکومت خودگردان فلسطین و به عبارت دقیق‌تر کرانه باختری از سوی دیگر است.

در وضعیتی که جامعه فلسطینی دچار گسیختگی جغرافیایی و سیاسی و ملی است و عملاً دو دولت یکی در کرانه باختری با محوریت جنبش فتح به ریاست محمود عباس و دیگری در غزه با محوریت جنبش حماس و با نخست وزیری اسماعیل هنیه دو بخش منفصل از یکدیگر را، با دو رویکرد راهبردی متفاوت و متناقض مدیریت می‌کنند، مذاکرات سازش چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟

زمانی که دو دستگی بر جامعه فلسطینی حاکم است و قطعاً غزه با هرگونه مذاکره و سازش و توافقنامه احتمالی برخاسته از آن مخالف است و لذا تعهدات محمود عباس به اسرائیل از سوی حماس مردود شناخته و نقض خواهد شد و فاقد ضمانت اجرایی است، سؤالی که به طور جدی مطرح است این است که در این حالت چرا آمریکا در صدد به حرکت در آوردن قطار مذاکرات بین رژیم صهیونیستی و رام الله است؟

در جستجوی پاسخ به این پرسش توجه به نکات زیر اهمیت دارد:

شرایط نابسامان و گسیخته جهان عرب و قرار گرفتن آن در ضعیف‌ترین وضعیت خود طی دهه‌های اخیر به طور طبیعی هرگونه سازشی را به نفع رژیم صهیونیستی رقم می‌زند.

رژیم صهيونيستي در حالی که از حمایت آمریکا و عمق استراتژیک غربی برخوردار است، وارد گفتگو و مذاکره با ضعیف‌ترین حکومت در جهان عرب یعنی حکومت خودگردان فلسطینی می‌شود که به علت اوضاع آشفته عربی فاقد هرگونه عمق استراتژیک و حمایت عربی و اسلامی است.

اگر در شرایط عادی رژیم‌های عرب از حمایت از فلسطین غفلت کرده‌اند، ولی هرگز این رژیم‌ها از فشار افکار عمومی ملت‌های عرب در مورد فلسطین در امان نبوده‌اند، اما در حال حاضر نه تنها رژیم‌های عرب درگیر مشکلات داخلی هستند، ملت‌ها نیز سخت گرفتار آمده‌اند به نحوی که به جرأت می‌توان گفت که در حال حاضر چیزی به نام افکار عمومی عربی وجود خارجی ندارد.




بنابراین می‌توان گفت که تلاش آمریکا برای از سرگیری گفت‌وگوهای سازش، اقدامی فرصت‌طلبانه و ناجوانمردانه در خدمت به منافع استراتژیک آمریکا و صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونیستی در مقطع تاریخی و سیاسی خاص و آشفته جهان عرب است. آمریکا و رژیم صهيونيستي گویا فلسطینی‌ها را تنها به چنگ آورده‌اند و بنا دارند که بدور از هرگونه حمایت عربی و اسلامی از آنها، هر آنچه را تاکنون نتوانسته بودند از امتیازات به دست آورند، در این مقطع یکسره غارت کنند.

*چرا مذاکرات سازش در حوالي روز قدس از سر گرفته مي‌شود؟

"علاءالدين بروجردي" رئيس کميسيون امنيت ملي مجلس در گفتگو با  باشگاه خبرنگاران، با اشاره به تاثير روز جهاني قدس در مذاکرات سازش مي‌گويد: روز جهاني قدس تقويت مستمر مقاومت و آزادسازي کليه شهرهاي اشغالي و فراهم نمودن مسئله مبارزه با رژيم صهيونيستي بوده که آثار و برکات آن بسيار گسترده است و به همين خاطر اشغالگران قدس به شدت نگران هستند و براي اينکه توجه ملت‌هاي منطقه را از روز قدس دور کنند در آتش بحران‌هاي داخلي کشورها مي‌دمند.

وي درباره دلايل مخالفت ايران با مذاکرات صلح خاورميانه اظهار مي‌دارد: علت اساسي اين است که در مذاکرات به اصطلاح صلح قواعد بازي به هيچ وجه رعايت نمي‌شود يعني رژيم صهيونيستي معتقد به بازگشت ميليون‌هاي آواره فلسطيني به سرزمين‌هاي خودشان نيستند و اين شرط لازم براي به نتيجه رسيدن پايان درگيري‌ها در سرزمين‌هاي اشغالي است.

رئيس کميسيون امنيت ملي و سياست خارجي تاکيد مي‌کند: طرح جمهوري اسلامي ايران اين است که تمامي فلسطيني‌ها به سرزمين خود بازگردند و در يک رفراندوم با حضور مسلمانان، مسيحيان و يهوديان به عنوان صاحبان اصلي سرزمين فلسطين، سرنوشت آنها رقم بخورد اما چون اين قواعد اجرا نمي‌شود برگزاري مذاکرات به اصطلاح صلح "آب در هاون کوبيدن" است.
انتهای پیام/
برچسب ها: فلسطین ، قدس ، سازش ، ایران
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
alireza
۱۴:۵۱ ۱۱ مرداد ۱۳۹۲
عالی بود.

بیشتر ازین نوشته ها بزارین.
آخرین اخبار