با ده ستاره‌اي كه زيرآب فيلم خودشان را زدند، آشنا شويد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ با ده ستاره‌اي كه زيرآب فيلم خودشان را زدند، آشنا شويد.

*کیت وینسلت (تایتانیک 1997):تایتانیک، بلاک باستر ساخته جیمز کامرون یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینماست، یازده جایزه اسکار دریافت کرد، لئوناردو دی‌کاپریو و کیت وینسلت را یک شبه به ابرستاره تبدیل کرد و برای وینسلت دومین نامزدی اسکار را به ارمغان آورد. اما هنرپیشه انگلیسی دل خوشی از چنین فیلم ندارد:«به هر صحنه تایتانیک که نگاه می‌کنم، با خودم می‌گویم "واقعا؟ تو این صحنه را بازی کردی؟ وای، خدای من!" حتی نمی‌توانم به لهجه انگلیسی‌ام در این فیلم گوش کنم چون افتضاح است. تماشای بازی خودم برایم سخت است اما با تماشای تایتانیک فقط یک جمله در ذهن‌ام نقش می‌بندد و آن این است که دلم می‌خواهد دوباره این فیلم را از اول بازی کنم.»
 
*وودی آلن(منهتن 1979): اگر از منتقدان بپرسید، منهتن یکی از فیلم‌های کلاسیک وودی آلن و حتی یکی از بهترین‌ کمدی‌های تاریخ سینماست. اما آلن، کارگردان و بازیگر فیلم، در مصاحبه‌ تازه‌ای گفته آن قدر از نسخه نهایی فیلم ناراضی بوده که به مسئولان استودیوی پخش کننده آن التماس کرده فیلم را به طور کامل نابود کنند و روانه سینماها نکنند:«من اصلا از فیلم خوشم نیامد. با مسئولان آن زمان یونایتد آرتیستز صحبت کردم و پیشنهاد دادم در ازای هیچ دستمزدی حاضرم فیلم دیگری برایشان بسازم به شرط اینکه منهتن را اکران نکنند.»
 
*کریستوفر پلامر (آوای موسیقی 1965): کریستوفر پلامر درباره نقش معروف کاپیتان جورج فون تراپ در فیلم آفای موسیقی گفته :«سخت‌ترین نقشی بود که در تمام عمرم بازی کردم چون فیلم خیلی بد و سانتی‌مانتال و پرسوز و گدازی بود. باید تمام تلاش‌ات را می‌کردی تا بتوانی کمی حس شوخ‌طبیعی وارد فیلم کنی.»
 
*آلک گینس (جنگ‌های ستاره‌ای 1977): سر آلک گینس، بازیگر نقش اوبی –وان کنوبی از جنگ‌های ستاره‌ای متنفر بود. در کتاب آلک گینس: زندگی‌نامه‌ رسمی نامه‌هایی از گینس منتشر شده ک او آنها را خطاب به دوستی نوشته و درباره جنگ‌های ستاره،‌فیلم علمی –تخیلی دوران‌ساز جورج لوکاس نظر داده: «نقشی بزرگ در مزخرفی مدل قصه پریان که شاید جالب از کار در بیاید.» حین فیلمبرداری هم نظر گینس زیاد عوض شده :«هر روز روی کاغذهای صورتی رنگی دیالوگ‌های مزخرفی می‌نویسند و تحویل‌ام می‌دهد که نه کمکی به درک من از شخصیت‌ام می‌کند و نه اینکه باعث می‌شود نقش کمی تحمل‌پذیر شود. فقط به فکر دستمزدم هستم که تا ماه آوریل کار را راه می اندازد.»
 
*مت دیمون (اولتیماتوم بورن، 2007) مت دیمون درباره فیلمنامه سومین فیلم از مجموعه فیلم‌های بورن که او در آنها نقش ماموری مبتلا به فراموشی را بازی می‌کند،‌گفته: فیلمنامه قابل خواندن نبود. متنی بود که می‌توانست به حضور نویسنده آن در صنعت سینما پایان بدهد. می‌خواهم بگوم که کافی بود من متن را روی سایت "ئی بی" می‌گذاشتم و بعد از آن کار نویسنده آن فیلمنامه تمام بود. واقعا خجالت‌آور است.» فیلمنامه مورد نظر مت دیمون را تونی گیلروی نوشته بود.  
 
*کالین فارل (میامی وایس، 2006): فارل در اقتباس سینمایی مایکل مان از سریال دهه هشتادی میامی وایس نقش کارآگاه کراکت را در مقابل جیمی فاکس در نقش کارآگاه تابز بازی کرد. وقتی از فارل نظرش را درباره فیلم پرسیدند،‌او گفت: «خیلی از آن خوشم نیامد».
 
*پیتر اوتول (تروآ، 2004) به گفته هنرپیشه لورنس عربستان فیلم حماسی تروآ، که براد پیت و اریک بانا هم در آن بازی می‌کردند، «فاجعه» بوده است. اوتول شدیدا به ولفگانگ پترسون، کارگردان آلمانی‌تبار فیلم حمله کرد و گفت:«کارگردان، همان یارو آلمانیه، عجب دلقکی بود!»
 
*شیا لابوف (ترانسفورمرها2،2009 و ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین، 2008): شیا لابوف درباره ترانسفورمرها: انتقالم فالن‌ها گفته: «وقتی فیلم دوم را دیدم، اصلا تحت تاثیر کاری که انجام داده بودیم، قرار نگرفتم. بدلکاری‌های عجیب و غریب در این فیلم انجام شده بود اما احساسی در فیلم نبود... ما گم شده بودیم». فیلم 800 میلیون دلاری فروش هم کرد. لابوف به جز همکاری با مایکل بی از همکاری با استیون اسپیلبرگ هم دل خوشی نداشت. او درباره چهارمین قسمت مجموعه فیلم‌های ایندیانا جونز به کارگردانی اسپیلبرگ و تهیه‌کندگی جورج لوکاس گفت: به نظرم تماشاگران باهو‌ش‌اند. وقتی فیلم بدی بسازی، متوجه می‌شوند. و اگر قبول نکنی و اعلام نکنی که فیلم بدی ساخته‌ای، چطور می‌توانی انتظار داشته باشی سری بعد به تو اطمینان کنند؟
 
*کاترین هیگل(بارداری، 2007): کاترین هیگل که در فیلم کمدی بارداری به کارگردانی جاد آپاتو نقش خبرنگاری را بازی می‌کند که ناخواسته باردار می‌شود، فیلم را به خاطر نگرش‌های جنسیتی‌اش دوست ندارد. هنرپیشه برنده جایزه امی درباره بارداری گفته: «فیلم زنان را موجوداتی نچسب، شرور و بی‌نمک نشان می‌دهد ولی مردان را دوست‌داشتنی، بانمک و عاشق شادی به تصویر می‌کشد.»
 
*بیل مورای (گارفیلد، 2004) بیل مورای که فکر می‌کرد جوئل کوئن، برادر اتان کوئن، دو کارگردان معروف سینمای مستقل آمریکا فیلمنامه‌ انیمیشن سینمایی گارفیلد را نوشته‌اند، کار صداپیشگی نقش گربه بازیگوش فیلم را قبول کرد. بعدها ماجرای پی بردن به اشتباهش را در مصاحبه‌ای اینطور توضیح داد:«رفتم لس‌آنجلس تا دیالوگ‌هایم را ضبط کنم. در چنین مواردی اگر همه چیز روبه راه باشد، کار نباید بیشتر از دو روز طول بکشد. اما من تمام روز اول نشستم و توی سر خودم زدم که چطور این دیالوگ‌ها را باید بگویم که بامزه از کار در بیایند. هر کاری کردم دیدم نمی‌شود پیش رفت و از بس زور زده بودم خسته و خیش عرض شده بودم. آخر سر گفتم بیایید تمام فیلم را برایم بگذاریم ببینم تا بفهمم کجای کار هستیم. فیلم را که می‌دیدم مدام غر می‌زدم که کوئن چه فکری کرده این صحنه یا فلان دیالوگ را نوشته تا اینکه برایم توضیح دادند این جوئل کوئن، یعنی نویسنده گارفیلد، آن جوئل کوئن معروف نیست. بیل مورای در فیلم کمدی-ترسناک زامبی لند هم که در آن در نقش خودش بازی می‌کند، صداپیشگی گارفید را یکی از اشتباهات زندگی‌اش می‌نامد.

ماهنامه دنياي تصوير

برچسب ها: فیلم ، سینما ، کیت وینسلت
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.