به گزارش
حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از
ایران هستهای-
یک تحلیلگر امریکایی امور ایران در یادداشتی برخی اطلاعات مفید درباره نوع
و تعداد تحریمهای آمریکا علیه ایران، محتوای آنها، سیر تاریخی آن و
همچنین شرایط لغو یا تعدیل آن را ارائه کرد.
علی واعظ که خود
تحلیلگر مرکز بینالمللی بحران در آمریکاست و اخیرا در نگارش یک ارزیابی
جامع درباره تحریمهای ایران دخیل بوده، طی مقالهای که روز 16 مرداد در
آسیا تایمز منتشر شده، درباره تعداد تحریمهای آمریکا علیه ایران نوشته
است: «کاخ سفید از زمان انقلاب اسلامی 1979، 16 حکم اجرایی شامل تحریم
ایران را صادر کرده است، کنگره نیز طی چهار مرحله 9 قانون تصویب کرده است
که شامل تحریمهای تنبیهی برضد ایران است».
واعظ در مقاله خود
درباره سیر تاریخی تحریمهای آمریکا علیه ایران نوشته است: «نخستین مرحله
تحریمهای آمریکا از سال 1979 تا 1995 میلادی در واکنش به بحران گروگانگیری
در سفارت آمریکا و حمایت دولت ایران از گروههای افراطی منطقه بود.
دومین
مرحله از تحریمها از سال 1995 تا 2006 اعمال شد که هدف آن تضعیف ایران از
طریق هدف قرار دادن صنایع نفت و گاز و جلوگیری از دسترسی این کشور به
فناوریهای موشکی و هستهای بود.
تحریمهای آمریکا همچنین شرکتهای
کشور ثالث را که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری کنند هدف قرار داد،
اقدامی که متحدان ایران را وادار کرد موضعی واحد برضد ایران اتخاذ کنند.
موج سوم تحریمها از سال 2006 تا 2010 به طور عمده به علت نگرانی درباره
اهداف هستهای ایران صورت گرفت با این حال شامل اقدامات تنبیهی به علت نقض
حقوق بشر نیز بود، این تحریمها تقریبا همه گلوگاههای اقتصاد ایران را هدف
قرار داد.
موج اخیر تحریمهای ایران از سال 2010 میلادی شامل برخی از شدیدترین محدودیتهایی بود که آمریکا برضد یک کشور اعمال کرده بود.
این تحریمها بانک مرکزی ایران، توان این بانک برای انتقال درآمدهای نفتی
به کشور و نیز بخشهای حمل و نقل، بیمه، تولید و مالی ایران را هدف قرار
داد».
وی ادامه میدهد: «دو مرحله نخست تحریمهای ایران به طور
یکجانبه توسط واشنگتن اعمال شد با این حال دو مرحله بعدی تحریمها شامل
تدابیری مشابهی بود که متحدان آمریکا و سازمان ملل برضد ایران اعمال کردند و
تقریبا یک رژیم جهانی تحریمها برضد ایران اعمال شد».
واعظ درباره
شرایط لغو تحریمها مینویسد: «معیارهای حذف تحریمها بسیار بالا است،
رئیسجمهور باید احکام اجرایی را که طی سالها اعمال شده است لغو کند.
با این حال نزدیک به شصت درصد از تحریمها نیز توسط کنگره به قانون تبدیل
شده است و به این ترتیب اصلاح و لغو آنها فرای اختیارات رئیسجمهور است،
کنگره نیز باید در این باره اقدام کند.
برای مثال احکام اجرایی منع
تجارت با ایران در سال 2006 در قالب قانون حمایت از آزادی در ایران و
قانونهای موسوم به پاسخگویی و عدم سرمایهگذاری در ایران در سال 2010
توسط کنگره به قانون تبدیل شد.
همچنین به طور مشابه احکام اجرایی تحریم بخش انرژی و پتروشیمی و نیز حکم
اجرایی مربوط به ناقضان حقوق بشر در سال 2012 در قالب قانون کاهش تهدید
ایران و نیز قانون حقوق بشر سوریه به شکل مصوبه درآمدند».
با این حال وی تاکید میکند که رئیس2جمهور آمریکا میتواند در مصادیق تحریم و مجازاتها انعطاف به خرج دهد.
واعظ
نوشته است: «با این حال رئیسجمهور آمریکا هنوز میتواند از اختیارات خود
برای مستثنی کردن کشورها، نهادها و افراد از تحریمها استفاده کند.
وی همچنین میتواند در معرفی ناقضان این تحریمها و نیز اعمال تنبیه برای آنها انعطافپذیری بیشتری نشان دهد.
دولتهای کلینتون و بوش این گزینه را انتخاب کردند و هیچگاه هیچ کشوری را به عنوان ناقض تحریمها معرفی نکردند».
در
ادامه این تحلیل آمده است: «شانزده حکم اجرایی و نه قانونی که بر ضد ایران
در کنگره تصویب شده است، تنها مربوط به مسئله هستهای ایران نیست، بیش از
هشتاد درصد از تحریمها به سیاست خارجی و داخلی ایران مربوط میشود».
واعظ
شرایط خروج نام ایران از فهرست کشورهای حامی تروریسم را چنین ترسیم کرده
است: «درباره مسئله تروریسم، برقراری مناسبات تجاری میان ایران و آمریکا
نخست نیازمند آن است که آمریکا ایران را از فهرست کشورهای حامی تروریسم
خارج کند.
ایران تقریبا از اوایل دهه هزار و نهصد و هشتاد میلادی
در این فهرست قرار دارد، پیش نیازهای این اقدام آمریکا برای ایران بسیار
دشوار است.
تهران باید مناسبات خود را با گروه حزب الله لبنان که خود به تشکیل آن کمک کرده است و نیز چندین جنبش دیگر در منطقه قطع کند.
تهران همچنین باید ضمانتها و مدارکی درباره کنار گذاشتن تروریسم بینالمللی و حمایت از گروههای افراطی ارائه کند.
کاخ
سفید سپس باید به کنگره اعلام کند ایران دستکم برای شش ماه از تروریسم
حمایت نکرده است و این زمان میتواند اجرای هرگونه توافق دیپلماتیک را به
تعویق بیاندازد.
کنگره میتواند با یک قطعنامه مشترک که البته میتواند توسط رئیسجمهور
وتو شود، از حذف ایران از فهرست حامیان تروریسم جلوگیری کند.
کنگره با این حال در صورت تصویب قطعنامه با رای دو سوم کنگره میتواند وتوی رئیسجمهور را ملغی کند».
انتهای پیام/