به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ به نقل از ایسنا، علی جنتی که برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تازگی از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد گرفته است، چندی قبل برنامههایش را برای وزارت ارشاد اعلام کرد، حالا و با انتخاب او به عنوان یکی از اعضاء کابینه دولت یازدهم، بازخوانی برنامههایش حائز اهمیت است.
در مقدمه برنامه علی جنتی آمده است: «در دوران درخشان تمدن اسلامی، زمانی که مسلمانان یکی از بزرگترین مراحل خیزش تاریخ بشر را شکل دادند، مفهوم اعتدال نه تنها جوهرهی نگرش اسلامی به حوزهی فرهنگ و سیاست را نشان میداد بلکه توانست به حلقه ارتباط میان اندیشهها و علوم نوین و نگرشها و ارزشهای اسلامی بدل شود. در آن هنگام اندیشه اعتدال سبب شد تا تمدن اسلامی بتواند به نقطه درخشانی برسد که نه فقط مسلمانان که تمامی جهانیان از آن بهره مند شدند.
به نظر میرسد هماکنون بار دیگر در نقطه عطف تحول تاریخی قرار داریم، این اندیشه و گرایش می تواند نقش تمدن ساز خود را ایفا کند. به خصوص که ایران اسلامی دارای سابقه و پیشینه تمدنی و فرهنگی غنی است که عصر جدید میتواند زمینههای ظهور و شکوفایی دوبارۀ آن را فراهم سازد و دوباره راه برای استفادۀ ایرانیان و جهانیان از داشتهها و میراث عظیم فرهنگی این سرزمین بگشاید. در واقع فرهنگ ایران اسلامی به مانند گنجینهای غنی و سرشار است که تنها باید با ظرافت و تدبیر و دانش، آنرا استخراج کرد و امکان درخشش آن را فراهم آورد.
اما همزمان، امروزه با فرایند جهانی شدن، فرهنگ به پدیدهای عام بدل شده که همه ابعاد زندگی اجتماعی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد. پیوند میان فرایند جهانی شدن و فرهنگ، صحنهای تازه با کنشگران و قواعدی متفاوت را شکل داده است و بر همین مبنا است که صرفاً با اتکاء به وضعیت درونی و بیاعتنایی به صحنه جهانی فرهنگ نمیتوان به اقتدار فرهنگی رسید.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم، دولت تدبیر و امید، با برداشتی مشخص و تعریف شده از اعتدال، در پی بارور کردن همزمان توان و ذخایر فرهنگی ملهم از تمدن و تاریخ ایرانی-اسلامی، و تعامل سازنده با فرهنگ جهانی در عصر جهانی شدن است. از این منظراعتدال را میتوان در سه بخش منشأ، ملزومات و نتایج تعریف کرد .اعتدال، آن گونه برنامهریزی، تصمیمگیری و رفتاری است که از:
• شناخت واقعی و کارشناسانه نیازهای مردم
• شناخت واقعی و دقیق امکانات و مقدورات کشور
• شناخت واقعی و دقیق کاستیها و عدم توازنهای موجود در کشور
• شناخت دقیق از مناسبات و واقعیتهای بینالمللی
برخاسته باشد، و در آن:
• منافع ملی
• خرد جمعی مردمسالار
• واقعبینی علمی و عالمانه
• آیندهنگری و دوراندیشی
• اخلاق و حقوق انسانی
• آرمانها و ارزشها
به طور جامع لحاظ شده باشد و حاصل آن:
• کاستن از درد و رنجها و افزایش کیفیت زندگی، مردم
• افزایش نشاط و امید به آینده در فرد فرد شهروندان ایرانی
• افزایش قدرت ملی
• افزون شدن جایگاه و منزلت ایران و ایرانی در جهان
• و در راستای استقرار جهانی با صلح، ثبات و رفاه؛ و دور از خشونت و سایه جنگ باشد.
این تعریف درعرصه فرهنگ در وجه اول به معنای شناخت دقیق و واقعی نیازهای فرهنگی مردم، امکانات و مقدورات کشور، کاستیها و عدم توازنهای فرهنگی کشورو واقعیتهای بینالمللی در عرصه فرهنگ است و در وجه دوم، توجه به منافع ملی ، خرد جمعی و بالاخص خرد جمعی اهالی فرهنگ و هنر؛ واقعبینی علمی و عالمانه در مدیریت فرهنگی؛ بلندمدت نگری و دوراندیشی در برنامهریزی، تصمیمگیری و رفتارهای عرصه مدیریت فرهنگی و در تعامل فرهنگ با سایر عرصهها است؛ و نیزرعایت اخلاق و حقوق انسانی که نسبتی وثیق با فرهنگ دارند؛ آرمانها و ارزشهای ایرانی-اسلامی که بخشی از بنیانهای فرهنگ را میسازند و در نهایت اعتدال فرهنگی باید به ارتقای کیفیت زندگی مردم در همه عرصهها؛ افزایش نشاط و امید فرهنگی شهروندان؛ افزایش اقتدار، سرمایه و هویت فرهنگی شهروندان و کشور؛ بالا رفتن جایگاه منزلت فرهنگی ایرانیان در جهان؛ و کمک به صلح، آرامش و دوری از خشونت از مسیر فرهنگ بینجامد.
یکی از پیآمدهای شناخت دقیق و واقعی داشتن از مناسبات بینالمللی فرهنگی در جهان این است که در جهان امروز هر کس با صدای خود در صحنه بینالمللی حضور مییابد. دیگران تنها زمانی به سخن دیگری گوش میدهند و زمانی تقاضا برای فرهنگ دیگری پدید میآید که هر فرهنگ با صدای خاص سخن بگوید و این صدای خاص جز در گفتوگو با صداهای گوناگون به دست نمیآید. در فضای جهانی فرهنگ، اصل بر تعامل و ارتباط با جهان و گفتن و شنیدن است. همچنان که در شنیدن منفعلانه، فضیلتی نیست، تنها «گفتن» نیز مخاطبی نخواهد داشت. جریان فرهنگ چه در عرصۀ داخلی و چه در عرصۀ جهانی عرصۀ تکگویی و سخن یکجانبه نیست. بلکه در جریان تعامل سازنده، فعال و واقعگرایانه با فرهنگ جهانی است که میتوان از هویت فرهنگی خود دفاع کرد و در عین حال، زمینههای رشد فرهنگی را فراهم ساخت.
فرهنگ جامعه اسلامی ایران نیز بر دو بنیان اسلام و فرهنگ ایران متکی است و زیبایی و پویایی آن در ترکیب متوازنی است که بین اسلام و ایران برقرار شده است. خدمات متقابلی که ایران و اسلام به یکدیگر داشتهاند، نکته مورد توافق اکثریت فرهیختگان است و بر بنیان همین ترکیب است که میتوان به خلاقیت، تولید فرهنگی و پویایی رسید و به طرف گفتوگو با فرهنگهای جهانی تبدیل شد. گفتمان اعتدال فرهنگی نیز با پذیرش این تجربه تاریخی ممکن میشود.
یکی از اهداف هر نوعسیاست فرهنگی دستیابی به اقتدار فرهنگی است، چنان که هدف سیاستگذاری اقتصادی تولید قدرت اقتصادی و یا در عرصه سیاست، تولید قدرت و ایجاد امنیت است. به نظر میرسد که یک گزاره به عنوان واقعیتی گریزناپذیر مورد پذیرش عمومی اصحاب فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران و سایرکشورهای جهان قرار گرفته است و آن این که «دولتی شدن فرهنگ به تولید قدرت فرهنگی منتهی نمیشود.» فرایند تخصصی شدن فرهنگ، چنان به فرهنگ وسعت بخشیده است که نمیتوان با اتکا به دستگاههای اداری و سازماندهی دولتی، فرهنگ را رشد و توسعه داد. بدون مشارکت نهادهای صنفی و انجمنهای فرهنگی رشد فرهنگی میسر و ممکن نیست.
همچنین تلاش برای دولتی کردن فرهنگ سبب شده است تا سیاستگذاری فرهنگی خود را منحصر در فعالیتهای نظارتی کرده و از پرداختن به زمینههای افزایش خلاقیت و تولید فرهنگی و حضور مؤثر فرهنگ ایران ایرانی - اسلامی در فضای ملی و جهانی باز مانده است. امروز بخش مهمی از منابع فرهنگی از دایره کنترل و نظارتهای حاکمیتی بیرون است. با گسترش فناوریهای ارتباطی پیچیده، نقش مرزهای جغرافیایی در حوزه فرهنگ به تدریج کمرنگتر میشود و فرهنگهایی که در تعامل با دیگران قرار نگیرند، توان چندانی برای بقا نخواهند داشت. از این منظر، گفتمان اعتدال فرهنگی بر متوازن ساختن نقشهای نظارتی و حمایتی در عرصه فرهنگ تأکید دارد.
اصول گفتمان فرهنگی اعتدال
اصول کلی گفتمان اعتدال فرهنگی را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
1- گسترش اعتماد فرهنگی
توانمندیها و ارزشهای فرهنگی شکل گرفته در جامعه ایران به عنوان مبنای برنامهریزی و اقدامات فرهنگی به صورتی واقعبینانه پذیرفته میشود. نتیجه چنین پذیرشی، تقویت و گسترش اعتماد میان اهل فرهنگ و هنر نسبت به حاکمیت خواهد بود.
2- گسترش امید فرهنگی
تقویت نگاه امیدآفرین نسبت به امروز و آینده فرهنگ و جامعه ایران که از راههایی همچون تولید و گسترش محصولات فرهنگی، نگاه مثبت به تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام و توجه به خلاقیتها و توانمندیهای فرهنگی جامعه امکانپذیر است. توازن برقرار ساختن میان نقشهای نظارتی و حمایتی و تأکید بر حمایت، زمینهای برای ارتقای امید در نزد اهالی فرهنگ نیز خواهد بود.
3- پذیرش تنوع فرهنگی
اعتدال نیازمند شناختهای دقیق و واقعی از جامعه است و در دنیای جدید، به رسمیت شناختن تنوع و تکثر فرهنگی در جامعه، آغاز اعتدال است. این گوناگونی فرهنگی در جامعه ایران در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر و جلوگیری از طرد و حذف فرهنگی غیر قانونی در همین چارچوب میسر است.
4- توجه به توانمندیهای انسانی حوزه فرهنگ
هدف اصلی سیاست فرهنگی در چارچوب گفتمان اعتدال فرهنگی، توانمندسازی فرهنگی همه اقشار مردم است که میتواند منشا تحول در جامعه نیز باشد.
5- توسعه سرمایه انسانی و سرمایههای فرهنگی
گسترش توانمندیها و قابلیتهای فرهنگی مردم با گسترش نیروها و دانش رسانهای، هنری، تعاملی و گسترش مخاطبان فعال آثار فرهنگی و هنری محقق میشود. همچنین تأکید بر نقش حمایت کننده سیاست فرهنگی به معنای زمینهسازی برای توسعه سرمایه انسانی و فرهنگی در جامعه است.
6- گسترش و تعمیق گفتوشنودهای فرهنگی
پذیرش حوزه فرهنگ به عنوان عرصه نقد و گفتوگوهای ملی و جهانی، گسترش نقد سازنده و رونق و گرما بخشیدن به فضای نقد و گفتوگوهای فرهنگی از طریق گسترش رسانهها و فضاهای جدید گفتوگو، بخشی از سیاستگذاری مبتنی بر اعتدال فرهنگی است. گفتوگو منشأ کسب شناختهای واقعی و دقیق، و ابزاری برای بروز خرد جمعی، بلندمدتنگری و دوراندیشی، و حرکت به سوی ثبات، آرامش، و صلح است.
7- پذیرش اصل نقش حمایتگری دولت به جای تصدیگری و کارگزاری
در گفتمان اعتدال فرهنگی، بر نقش و جایگاه دولت به عنوان پشتیبان فرهنگ و هنر و ایجاد اعتدال در نقش نظارتی و کنترلی و هم چنین کاهش تصدیگری دولت در حوزه فرهنگ تأکید میشود.
8- عدالت فرهنگی
اعتدال نسبتی وثیق با عدالت دارد. عدالت در تولید و مصرف فرهنگی از آرمانهای هر جامعه پویا و خلاقی است. از این منظر، اعتدال فرهنگی بر متوازن و عادلانه ساختن دسترسی همگان در سراسر کشور به فرصتهای تولید و مصرف فرهنگی تأکید دارد.
9- مدارا و تساهل فرهنگی
به رسمیت شناختن تکثر و تنوع فرهنگی، گسترش گفتوگوی فرهنگی، خلق و توسعه امید فرهنگی، و کاهش تصدیگری در عرصه فرهنگ، جز با پذیرش اصل مدارا و تساهل فرهنگی امکانپذیر نیست. از اینرو، گفتمان اعتدال فرهنگی، مدارا و تساهل را به عنوان اساس سیاستگذاری در عرصه فرهنگ به رسمیت میشناسد.
بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر
وضعیت فعلی رابطه دولت و بخش فرهنگ و هنر از چند زاویه قابل بررسی است:
1. ارتباط با نهادهای مختلف فرهنگی : همراهی و همکاری دستگاههای مختلف فرهنگی یکی از راههایی است که میتواند به رشد و رونق در این حوزه منتهی شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علیرغم تلاشهای قابل تقدیر در سالهای اخیر در ساماندهی ارتباطش با نهادهای مختلف فرهنگی ناموفق عمل کرده و نتوانسته است در بخشهایی که قانون، اعمال مدیریت و سیاستگذاری را بر عهدهاش گذاشته است فضای فرهنگی کشور را به خوبی مدیریت کند. یکی از مهمترین تنشهای فرهنگی و هنری در یکی دو سال اخیرتشدید اختلاف نهادهایی مانند حوزه هنری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است که اگرچه وجود اختلاف طبیعی است، اما رسیدن این اختلافها به نقاط بحرانی به زیان بخش خصوصی و دولت در حوزه فرهنگ و هنر انجامیده است.
2. ارتباط با نهادهای فرهنگی غیردولتی: یکی از حوزههای حائز اهمیت در بخش فرهنگ و هنر، تشکلهای غیردولتی است که دربرگیرنده تشکلهای صنفی، فرهنگی و انجمنهای تخصصی است. در حال حاضر برخی از تشکلها با دخالتهای دولتی فعالیت خود را متوقف کردهاند، در حالی که بخشی از سینماگران متعهد که ارزشیترین فیلمهای پس از انقلاب اسلامی را ساختهاند، از دستاندرکاران و مدافعان این نهادها هستند. نهادهای فرهنگی هنری میتوانند به تصمیمسازیهای دولتی کمک کنند، اما نه تنها در سالهای اخیر از فرایند تصمیم سازی و مشورت حذف شده بلکه دولت بیشتر گرفتار چالش و تنش با این نهادها بوده است.
3. ارتباط با بخش خصوصی در حوزه فرهنگ و هنر: علیرغم تاکیدهای مقام معظم رهبری و سیاستهای کلان کشور، بخش خصوصی برای فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر با موانع بسیاری رو به رو بوده و برای هر فعالیت جزئی نیازمند چند بار اخذ مجوز از مراجع ذیربط است که گاه هیچ مبنای قانونی ندارد. هم اکنون برای 114نوع فعالیت در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز صادر میشود، در حالی که بسیاری از این موارد جزئی از فعالیتی است که قبلا برایش مجوز گرفته شده است. گاه برای جزء جزء یک فعالیت باید چند بار مجوز فعالیت دریافت نمود و این امر موجب گرفتار شدن اصحاب فرهنگ در چنبره دیوان سالاری و از دست دادن فرصتی است که در اصل باید به خلق آثار فرهنگی اختصاص یابد .از سوی دیگر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای کوچک شدن، علیرغم تصویب قوانین بالادستی، فربهتر شده است. این بزرگ شدن دستگاه اجرایی نه تنها کمکی به کارآمد شدن آن نکرده، بلکه اغلب به دلیل تصدی فعالیت های مداخله گرانه، به ناکارآمدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجامیده است. همچنین، در سالهای اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از یک نهاد نظارتی و حمایتی به یک نهاد متصدی تبدیل شده است و در قامت ناشر، تهیه کننده و....در بخشهای مختلف به رقابت با بخش خصوصی روی آورده و از آن جا که تولیدات آن گاه بدون در نظر گرفتن اقتضائات فرهنگی و مردمی بوده، مورد استقبال واقع نشده است.
4. نقصانهای اقتصاد فرهنگ: به دلیل مواجه شدن کشور با شرایط دشوار اقتصادی و همچنین سوءتدبیرهای خاص در عرصه فرهنگ که برآمده از تنگنظریها و فقدان مدارا و تساهل با فرهنگ و هنر بوده، اقتصاد فرهنگ در سالهای اخیر بیش از گذشته با مشکل مواجه شده است. از دشواریهای صنعت نشر تا مشکلات اقتصادی سینما و تئاتر تا سایر عرصههای فرهنگ و هنر، میدان فراخی از دشواریهای اقتصاد فرهنگ قابل مشاهده است که به شدت آینده فرهنگی کشور را تهدید میکند.
5. برخوردهای غیرفرهنگی با اصحاب فرهنگ و هنر: به واقع یکی از مشکلات امروز عرصه فرهنگ، اعمال برخوردهای غیرفرهنگی با اهالی فرهنگ و هنر و تلقیهای عمدتاً امنیتی و تهدیدآمیز داشتن از فعالیتهای ایشان است. این بخشی از فرایند کلان تلاش برای دولتی کردن فرهنگ نیز هست که به تدریج به زیرزمینی شدن فرهنگ و تشدید تقابلها میانجامد.
وضعیت کنونی فرهنگ و هنر ایران درسطح بین المللی
حضور فرهنگ و هنر ایران در جهان ازجنبههای مختلف فرهنگی، دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت است. علیرغم اینکه جمهوری اسلامی ایران در برخی از حوزهها مانند سینما و هنرهای تجسمی درطول سالیان گذشته توفیقات چشمگیری داشته، اما بیشتر به جنبه فرهنگی آن بسنده شده اما در دیپلماسی فرهنگی از این گونه دستاوردها استفادهای نشده است.
در یکی دو سال اخیر بخش خصوصی با تواناییهای خود جنبه اقتصادی نیز برای فرهنگ و هنر ایران در بازارهای جهانی فراهم آورده است. نمونه موفق آن اکران فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» و حضور موفق هنرهای تجسمی ایران در بازارهای جهانی است که هم ارز آوری داشته و هم جنبه صدور فرهنگی دارد، علیرغم این که فرهنگ و هنر ایران با تلاشهای فردی و جمعی هنرمندان ظرفیتهای تازهای به وجود آورده است، اما به خاطر عدم حمایت و گاهی همراهی نکردن با آن متاسفانه در سالیان اخیر، جایگاه رفیع فرهنگی ایران در منطقه تنزل یافته و مرجعیت فرهنگی و هنری به برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند ترکیه، امارات متحده عربی و... منتقل شده است و این کشورها علیرغم عدم برخورداری از فرهنگ و هنرمتعالی همانند ایرانیان، صاحب جایگاه و نفوذ شدهاند.
از سوی دیگر در سالهای اخیر به دلیل گسترش و رشد فناوری در حوزههای مختلف، انواع جدیدی از هنر و کالاهای فرهنگی در جهان تولید شده است که به خاطر دسترسی به ابزار ارتباطی نوین در ایران نیزمصرف میشود، اما از تولید در این حوزهها غفلت شده و در صورت ادامه این وضعیت ، بازار چنین محصولاتی نیز کاملاً از دست میرود و نه تنها از یک فرصت فرهنگی و اقتصادی غفلت ورزیدهایم که ممکن است تاثیرات سوء فرهنگی و سیاسی نیز گریبانگیر کشور شود.
چالشها، تنگناها و مشکلات پیشروی
الف - سطح ملی در سطح ملی اصلیترین مشکلات تولید ، توزیع ومصرف کالاهای فرهنگی وهنری در داخل کشوربه این شرح است:
- استقبال کم از تولیدات فرهنگی و هنری داخلی و استقبال از آثار خارجی
- پایین بودن سهم آثار فرهنگی وهنری در سبد خرید خانوادهها
- شکلگیری نیازها و بازارهای جدید فرهنگی و هنری که سهم فرهنگ و هنر داخلی در آنها اندک است .
- افزایش هزینههای تولید آثار فرهنگی و هنری
- امنیت حرفهای ضعیف برای دستاندرکاران، مولدان و آفرینندگان فرهنگ و هنر
- مخاطرهآمیز بودن سرمایهگذاری بخش غیردولتی در حوزه فرهنگ و هنر
- ضعف فضای نقد و گفتوگوی فرهنگی و هنری
ب - سطح فراملی
- تصویرنادرست از ایرانیان و مسلمانان در فضای رسانهای جهان
از آنجا که رسانههای جمعی بزرگ جهان معمولاً به خبرهای سیاسی و به خصوص خبرهایی که عنصر درگیری در آن برجسته باشد، توجه بیشتری مبذول میدارند، تصویر ساخته شده از ایران در نزد جهانیان بیشتر سیاسی و مترادف با خشونت بوده و در مجموع تصویری منفی است. در چند سال گذشته رسانههای بزرگ به اخبار درگیری و خشونتها در جهان اسلام گرایش بیشتری نشان داده و صدای بخش کوچکی از جهان اسلام مانند طالبان و سلفیها که به ساخته شدن چنین تصویری کمک میکنند، در جهان اسلام بلندتر است.
- حضور کمرنگ ایران در عرصه مبادلات فرهنگی و هنری
علیرغم آن که جمهوری اسلامی ایران با بیش از 105 کشور جهان موافقتنامه فرهنگی امضا کرده، اما تنها باتعداد اندکی از این کشورها مبادلات فرهنگی دارد و مبادلات فرهنگی با برخی از کشورها نیز بسیار ضعیف و در سطحی پایین است. گسترش این مبادلات افزون بر فواید فرهنگی و اقتصادی، میتواند به ارائه تصویری واقعی از کشورمان نزد مردمان سایر کشورها کمک کند.
- عدم حضور جدی ایران در رقابت با محصولات جدید فرهنگی و هنری در جهان
رقابت تنگاتنگ تولیدکنندگان محصولات و فرآوردههای فرهنگی و هنری و سرمایهگذاری در تولید کالاها و محصولات جدید باعث شده است که نوآوری در عرصههای سختافزاری و نرمافزاری فرهنگ و هنر به مسابقهای جهانی تبدیل شود. این تحولات پرشتاب بر سلیقه و تقاضاهای فرهنگی و هنری مخاطبان نیز تأثیر گذاشته و نه تنها بازار جهانی فرهنگ و هنر را دستخوش تحول کرده است بلکه در بازارهای داخلی نیز فاصله میان آثار فرهنگی و هنری داخل و خارج مرزها را از بین برده است، به نحوی که در سالهای اخیر بهویژه نسل جوان ایران به برخی از آثار فرهنگی و هنری دیگر کشورها دسترسی داشته و از شتاب تغییرات و تنوع تقاضاهای فرهنگی جهانی تاثیر پذیرفته است.
- عدم آمادگی برای ورود به عرصه پیچیده فنآوریها و شبکههای نوین ارتباطی
با گسترش ارتباطات در دنیای فرهنگ و هنر، مرزهای جغرافیایی هر روز کمرنگتر میشود. آثار فرهنگی و هنری به راحتی از طریق بازارهای دیجیتال در دسترس مصرفکنندگان قرار میگیرد. نسل تازه تولیدات فرهنگی و هنری فاصله زمانی بین تولید و توزیع را بسیار کاهش داده و فاصله مکانی بین تولید و توزیع از بین رفته و همزمان در سراسر جهان قابل دسترسی است.
منابع، ظرفیتها و فرصتهای بخش فرهنگ و هنر
ظرفیتها و توانمندیها و منابع فرهنگی کشور عبارتند از:
1- منابع دینی و اعتقادی
علیرغم تحولات اجتماعی فرهنگی در کشور و گسترش ارتباطات با سایر جوامع، جامعه ایرانی جامعهای دینی با باورها واعتقادات محکم به مبانی دینی محسوب میشود. استفاده از این ظرفیت در برنامهریزیهای فرهنگی میتواند منبع قابل توجهی را برای تحقق پیشرفت فرهنگی کشور را فراهم سازد.
2- منابع آئینی
عادات، رسوم و آئینهای ملی، دینی و قومی متنوع که از دیرباز در میان جامعه ایران و به عنوان نمودی از فرهنگ ملی مطرح هستند و همواره به عنوان بازوهای ارتباطی انسجام فرهنگی، وحدت ملی و یک رنگی و همدلی مطرح بودهاند.
3- زبان و ادبیات فارسی
آثار و گنجینههای ارزشمند ادبیات ایران، اعم ازادبیات کلاسیک و ادبیات معاصر با محتوای غنیاش می-تواند به رفع بسیاری از موانع در مسیر توسعه، کمک کند.
4- منابع زیبائیشناختی
ذهن و اندیشه ایرانی با هنر و زیبائی آنچنان آمیخته است که ردپای آنرا در آثار گوناگون میتوان مشاهده نمود. معماری، خط، صنایع، پوشش و بسیاری امور دیگر جلوگاه زیبائیشناختی مردم سرزمین ایران است. این منابع در دو حوزه هنرهای سنتی و مردمی و حوزه هنرهای جدید یا هنرهای زیبا قابل طبقهبندی و لازم است برنامهریزان و سیاستگذاران فرهنگی به آن توجه ویژهای معمول نمایند.
5- منابع شناختی و معرفتی
مجموعه مهارتها، دانشها، آگاهیها و اطلاعات انباشته جامعه و مردم را میتوان به عنوان نوعی میراث علمی و ذخیره معرفتی به شمار آورداز جمله مجموعه دانش و مهارت تولید انواع صنایع دستی ، هنر، موسیقی (موسیقی آئینی و سنتی ...) و آنچه که تحت عنوان فولکلور و فرهنگ عامه مطرح است.
6- منابع عاطفی و احساسی
علیرغم همه تحولات فرهنگی در دنیای مدرن و به ویژه جهان غرب جامعۀ ایران، جامعهای خانوادهگرا، میهن دوست، جمعگرا، مهمان دوست، صلح جو و ... است. این ویژگیها منابع سرشاری را برای تولید فرهنگی در کشور ایجاد کرده است.
7- منابع تمدنی
میراث تمدنی و فرهنگ معنوی و مادی ایران مجموعهای غنی برای ارتقاء و گسترش فرهنگی و هنری و تحقق برنامههای آرمانگرایانه را فراهم میکند. تجربه تاریخی مردم ایران که به عنوان حافظه فرهنگی است، سبکهای معماری، سبکهای موسیقیایی محلی و آئینی، سبکهای شهر نشینی در کنار مجموعههای بجا مانده در اقصی نقاط کشور نیز گنجینهای در خور توجه برای کمک به ارتقاء فرهنگ و هنر این مرز و بوم را فراهم مینماید.
8- مزیتهای نسبی فرهنگی
از جمله فرصتها و داشتههای فرهنگی و هنری کشور مزیت نسبی در تولید آثار و محصولات فرهنگی و هنری در سطح جهان و منطقه است. سینمای ایران همچنان در سطح منطقه خاورمیانه اولین سینما و در دنیا شناخته شده است. هنرهای تجسمی، خوشنویسی، دانش و هنر قرآنی، صنایع دستی ایران در دنیا دارای جایگاه ویژهای هستند.
9- انگیزههای اجتماعی
آرزوها، انتظارات و توقعات مردم ایران به عنوان جامعهای فرهیخته و پیشرو همواره زمینهساز تحولات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی بوده است.علاوه بر آن انگیزههای حضور و مشارکت مردم، ویژگی شخصیتی نقش آفرینی که بر اثر انتخابات اخیر به میزان زیادی هم تقویت شده میتواند در موفقیت برنامهها و سیاستهای فرهنگی مؤثر باشد.
10- منابع ارتباطی
رسانههای ارتباطی به شکلهای سنتی و شکلهای مدرن در کشور توسعه یافته است و منبع مهمی در همگرایی جامعه برای توسعه کشور به شمار میرود. تولید محتوا در فضای مجازی علیرغم محدویتها و کاستیهایی که در زیر ساختها وجود دارد بسیار قابل توجه است. بویژه جوانان و دانشگاهیان و محققان ریاضی، اهالی فرهنگ و رسانه به وسایل و ابزارهای مختلف حجم عظیم محتوای فرهنگی و هنری در فضای مجازی را ایجاد میکنند.
11- منابع فرهنگی فراملی
مشترکات فرهنگی با جهان اسلام، حوزه زبان فارسی و حوزه نوروز بسیار قابل توجه هستند. در همین زمینه باید به ایرانیان خارج از کشوراشاره کرد که ثروت عظیم اجتماعی و اقتصادی به شمارمی آید. همچنین ظرفیت عظیم حج و عمره که میتواند محل تبادل فکر و اندیشه و توسعه فرهنگ و اندیشه انقلاب اسلامی و یرقراری ارتباط با ملت های مسلمان باشد.
اهداف محوری، سیاستها و برنامهها
برای تدوین اهداف محوری، سیاستها و برنامههای بخش فرهنگ و هنر از منابع و اسناد مهم و مرجع بالادستی استفاده شده که مهمترین آنها به شرح زیر است:
1. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
2. سند چشمانداز 20 ساله کشور (افق 1404)
3. اصول سیاستهای فرهنگی کشور مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی
4. سیاستهای کلی فرهنگی برنامه چهارم و پنجم توسعه ابلاغی مقام معظم رهبری
5. قانون برنامه پنجم توسعه و بسته اجرایی برنامه پنجم در بخش فرهنگ
6. رهنمودهای مقام معظم رهبری و انتظارات و ضرورتهای برآمده از مهندسی فرهنگی، مدیریت فرهنگی و الگوی اسلامی- ایرانی توسعه
7. مجموعه قوانین و مقررات مصوب و مورد عمل بخش فرهنگ و هنر
8. سیاستها، برنامهها ودیدگاههای فرهنگی و هنری رئیسجمهور حجتالسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی
هدف 1. صیانت از فرهنگ و هویت دینی و ملی
سیاستهای راهبردی :
- اعتلای معرفت دینی و توسعه فرهنگ دینی مبتنی بر قرآن کریم ، سنت نبوی و عترت .
- نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضایل انسانی بر پایه دین مداری و فرهنگ دینی .
- تقویت و توسعه فرهنگ قرآنی در جامعه .
- نهادینه کردن ارزشهای انقلاب اسلامی بر پایه مکتب فکری و سیاسی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری .
- مقابله با قشریگری ، عوام فریبی ،خرافهگرایی و انحرافات دینی .
- حمایت از تولید آثار و محصولات فرهنگی و هنری با مؤلفههای اصیل دینی و ملی
برنامهها
1. حمایت از افزایش تولید فیلمنامهها، نمایشنامهها، طراحی و ساخت انواع محصولات فرهنگی و هنری برگرفته از متون غنی اسلامی و ایرانی.
2. تقویت و توسعه تولیدات فرهنگی و هنری و گسترش جشنوارهها و نمایشگاههای تخصصی با موضوع انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.
3. حمایت از تأسیس و راهاندازی انجمنها و نهادهای مردمنهاد در حوزههای فعال در عرصههای فرهنگی و هنری دینی و ملی.
4. افزایش سرانه فضاهای فرهنگی و هنری در اقصی نقاط کشور به منظور دسترسی عادلانه همگان به محصولات فرهنگی و هنری.
5. رفع موانع و محدودیتهای تولید و عرضه آثار و محصولات فرهنگی و هنری به منظور آسانسازی و روانسازی عرضه خلاقیتهای فرهنگی و هنری.
6. گسترش، تقویت و نشر پژو هشهای فرهنگی و هنری با موضوعات مختلف فرهنگ و هویت دینی و ملی.
7. برقراری رابطه نظاممند بخش پژوهش با بخشهای مدیریت، تولید و مصرف کالاهای فرهنگی و هنری.
8. توجه به گسترش آموزش قران ، نشر فرهنگ قرانی ، آموزش علوم، مفاهیم، ترجمه و تفسیر قران و سراسری کردن و تسهیل آموزش آن برای همگان.
9. اجتناب از موازیکاری و تداخل وظایف حوزههای دینی کشور با تفکیک کار ملی در این حوزه.
10. اهتمام به زبان فارسی در سیاستگذاریها و برنامهریزیها واحترام به همه گویشها و زبانهای اقوام و فرهنگهای ایرانی به عنوان مهمترین مؤلفه انسجام و یکپارچگی ایرانی.
11.گسترش و تقویت حمایت از تولید و عرضه محصولات فرهنگی و هنری با موضوع گسترش و ترویج اندیشههای دینی و سیاسی حضرت امام خمینی (ره).
12.گسترش و تقویت فعالیت های فرهنگی و هنری مساجد کشور به عنوان فراگیرترین، مردمیترین و سنتیترین مراکز غیردولتی فعال در اشاعه فرهنگ اسلامی.
13.تلاش در جهت گسترش فرهنگ کتاب خوانی وگسترش کتاب خانه های ثابت و سیار
14.اهتمام به تعمیق ارزشهای دینی و اشاعه هنجارهای اخلاقی در جامعه .
15.تقویت و ساماندهی موسسات خیریه مردم نهاد .
هدف 2. تقویت توان و اقتدار فرهنگی
سیاستهای راهبردی :
- ایجاد زمینههای قانونی و ساختاری به منظور رعایت حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر.
- ایجاد فضای تعاملی فرهنگ ایرانی و جهانی با تأکید بر حفظ و ارتقای فرهنگ ایرانی.
- تغییر مفهوم فرهنگ به مثابه پیوست و تثبیت آن به مثابه شاخص اصلی.
- دفاع از کیان و استقلال فرهنگ و اصلاح نگاه سیاسی و امنیتی به آن .
برنامهها
1. برقراری و گسترش همکاری و همافزایی بخش فرهنگ با سایر بخشها اعم از صنعت، عمران، آموزش، تجارت و ...
2. توجه به فرهنگ به عنوان بستر و زمینهساز برنامههای پیشرفت و توسعه.
3. بهرهبرداری از مزیتهای نسبی فرهنگی و هنری کشور در برنامههای پیشرفت و توسعه
4. بازسازی اقتدار و محوریت دستگاه اجرایی فرهنگی در نظام تصمیمگیری و برنامهریزی کشور
5. زمینهسازی حضور فعال و اثرگذار فعالان فرهنگ و هنر در نظام تصمیمگیری و برنامهریزی بخش فرهنگ و هنر با هدف بازسازی اعتماد متقابل در عرصه فرهنگ و هنر.
6. ارتقای اعتماد به توانمندیهای بخش غیردولتی فرهنگ و هنر در واگذاری تصدیها و امور غیرحاکمیتی بخش.
7. افزایش و فراگیر کردن حمایتهای مختلف قانونی، حقوقی و مالی از اصحاب فرهنگ و هنر و تنظیم مقررات لازم برای بهرهمندی آنان از امتیازات فرهنگی، رفاهی و اجتماعی.
8. جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و فردی در اجرای قوانین و مقررات بخش فرهنگ و هنر و تأکید بر قانونمندی و ضابطهمندی فعالیتهای فرهنگی و هنری.
9. استقرار نظام جامع حقوق مادی و معنوی مؤلفان، مصنفان، هنرمندان و نیروهای فرهنگی، علمی، فنی و اداری جامعه فرهنگی و هنری کشور.
10. اجرای کامل قانون " انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات "
هدف 3. کمک به ارتقای سطح فرهنگ عمومی
سیاستهای راهبردی :
- ترویج سبک زندگی مبتنی بر هویت دینی و ملی متناسب با شرایط و نیازهای عصر
- تقویت بنیانهای خانواده مبتنی بر ارزشهای دینی و ملی
-توجه ویژه به رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص الگوی سبک زندگی
برنامهها
1. زمینهسازی برای ارتقای سطح مصرف و فعالیت فرهنگی جامعه
2. پیراستن فرهنگ عمومی از آداب و سنن و رفتارها و مفاهیم و تلقیهای ناصواب و نادرست
3. ترویج و توسعه فرهنگ احترام به قانون و پیش قدم بودن جامعه فرهنگی در دفاع از حرمت اشخاص و قانون و مقابله با پردهدری، حرمتشکنی، جوسازی و خشونت و استبداد رأی
4. برنامهریزی برای بهرهگیری از تمام ظرفیتهای دولتی و غیردولتی در تأمین نیازهای گذران اوقات فراغت و مصارف فرهنگی و هنری آحاد جامعه به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان
5. حفظ و مراقبت از پیوستگی فرهنگی بین گذشته و حال و نسل قدیم و جدید و مقابله با انقطاع فرهنگی
6. ارتقای نقش و جایگاه زنان و جوانان در اعتلای فرهنگ عمومی
7. اشاعه ارزشهای دینی و ملی همچون راستگویی، نوعدوستی، مسوولیتپذیری، قانونگرایی، نظم اجتماعی، همیاری ، ایثار و ترویج فرهنگ شجاعت و شهادت طلبی و دفاع از مظلومان جهان
هدف 4. تقویت نهادهای صنفی و تشکلهای مدنی فرهنگ و هنر
سیاستهای راهبردی :
- توسعه کمی و کیفی تشکلها و نهادهای فرهنگی و هنری مردمنهاد
- افزایش نقش و جایگاه بخش غیردولتی فرهنگ در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری فرهنگی و هنری
برنامهها
1. تسهیل و روانسازی حقوقی، قانونی و ساختاری برای دریافت مجوز و فعالیت متقاضیان ایجاد مؤسسات و مراکز فرهنگی و هنری غیردولتی.
2. اصلاح قوانین و مقررات و بهروزرسانی آنها در زمینه توسعه کمی و کیفی نهادها و مؤسسات غیردولتی با هدف واگذاری بسیاری از امور نظارتی به آنها.
3. ساماندهی و بازنگری در قوانین و رویههای حمایتی بخش فرهنگ و هنر با هدف کاهش وابستگی بخش خصوصی به حمایتهای دولتی و افزایش حمایتهای قانونی، حقوقی و ساختاری
4. فراهمسازی زمینههای حقوقی و قانونی برای ایجاد نظامهای صنفی و تولیدی بخش فرهنگ.
5. توانمندسازی بخشهای خصوصی و تشکلهای غیردولتی فرهنگی و هنری به عنوان محرک اصلی رشد فرهنگی و کاهش تصدی دولت.
6. ارتقاء نقش و جایگاه بخش خصوصی و تشکلهای غیردولتی فرهنگی و هنری در گسترش مبادلات و تعاملات فرهنگی و هنری با سایر کشورهای جهان.
7. جلب مشارکت و ارائه نقش فعال به مراکز و تشکلهای فعال فرهنگی و هنری در نظام تصمیمگیری و برنامهریزی بخش فرهنگ و هنر.
8. توجه ویژه و اهتمام به توسعه کمی و کیفی نهادهای دینی و فرهنگی .
هدف 5. تضمین آزادیهای قانونی و ارتقای منزلت اجتماعی نیروهای فرهنگی و هنری
سیاستهای راهبردی:
- افزایش مشارکت فعال بخش غیردولتی در تمام برنامهها و فعالیتهای فرهنگی و هنری
- فراهمسازی زمینههای حقوقی و قانونی برای گسترش و ارتقاء فعالیتهای بخش غیردولتی
برنامهها
1. اهتمام جدی به حمایتهای حقوقی و قانونی به منظور تسهیل و روانسازی تولید و عرضه خلاقیتهاو فعالیتهای فرهنگی و هنری اصحاب فرهنگ و هنر در عرصههای محلی، ملی و جهانی.
2. جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و غیرقانونی و حذف خلاءهای قانونی و حقوقی در فعالیتهای نظارتی بخش فرهنگ و هنر.
3. مشارکت فعال نهادها و انجمن های غیردولتی فرهنگ وهنر در فعالیتهای غیرحاکمیتی.
4. اصلاح قوانین و مقررات ناکارآمد و بهروزرسانی قوانین و مقررات با هدف حذف نظارت پیشگیرانه.
5. کاهش تصدی گری دولت در ممیزی و اعمال سیاست حمایت از شیوه های خود تنظیمی در فعالیت های فرهنگی و هنری .
6. کاهش موانع و محدودیت فعالیت اساتید بزرگ فرهنگ و هنر کشور.
7. افزایش اعتماد به پدیدآورندگان عرصه فرهنگ و هنر و پرهیزاز نگاههای مبتنی بر بیاعتماد و بدبینانه.
8. اهتمام به استقرار حرفهای نظام مالکیت فکری و معنوی در کشور با همکاری بخش غیردولتی.
9. بهرهمندی فعالان عرصه فرهنگ و هنر از تمام خدمات مالی، بیمهای و حقوقی با هدف پاسداشت حرمت و منزلت آنها و کاهش دغدغه و نگرانی از آینده.
10. ایجاد سازوکارهای لازم برای بهرهگیری فعال، پویا و دوسویه از نظرات اصحاب فرهنگ و هنر در تمام سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی و هنری.
11. بهرهگیری از ظرفیتهای اصحاب فرهنگ و هنر در تعاملات فرهنگی و غیردولتی با کشورهای جهان .
12. فراهم سازی دسترسی برابر به فضاها ، فرآورده ها و امکانات فرهنگی و هنری .
هدف 6. صیانت از تنوع و تکثر فرهنگی
سیاستهای راهبردی :
- ایجاد فضای امن و آرام برای فعالان عرصه فرهنگ و هنر به منظور تنوع و تضارب آرای فرهنگی، بر اساس اصل تساهل و مدارا.
- تقویت انسجام ملی بابه رسمیت شناختن و حمایت از سلایق، سبکها و گرایشهای گوناگون فرهنگی، هنری و ادبی و احترام به فرهنگ و هنر وآداب و رسوم اقوام ایرانی.
برنامهها
1- فراهم کردن زمینه بهرهمندی عادلانه از امکانات و منابع فرهنگی و هنری در سراسر کشور با توجه به ویژگیهای اقلیمی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی.
2- تسهیل و روانسازی قانونی و مقرراتی برای بروز و ظهور خلاقیتها و آفرینشهای فرهنگی و هنری آنان.
3-حفظ، تقویت و معرفی فرهنگ و هنر نواحی، اقوام و اقلیتهای دینی.
4-توسعه و تقویت آثار و محصولات فرهنگی و هنری خردهفرهنگها و اقوام مختلف ایرانی در سطح محلی، ملی و جهانی.
5-توسعه و گسترش جشنوارهها و نمایشگاههای مختلف فرهنگی و هنری اقوام و نواحی مختلف ایران.
6-.فراهمسازی زمینههای مالی و حقوقی برای حضور گسترده محصولات فرهنگی و هنری کشور بهویژه فرهنگ و هنر نواحی، اقوام و اقلیتهای دینی در اقصی نقاط جهان.
7-برگزاری مستمر و قوی جشنوارههای فرهنگی و هنری اقوام و نواحی مختلف ایرانی در اقصی نقاط ایران به منظور تعامل آنان و حفظ وحدت اسلامی و ملی.
8-فراهمسازی بسترهای حقوقی و قانونی مناسب برای ارتقاء تولید و عرضه خلاقیتها و آفرینشهای فرهنگی و هنری در کشور به ویژه درخصوص اقوام و فرهنگهای مختلف داخل کشور.
هدف 7. رونق اقتصاد فرهنگ و هنر
سیاستهای راهبردی :
- ارتقای سهم فرهنگ در درآمد ملی کشور
- حمایت از تولید محصولات فرهنگی متناسب با نیاز، تقاضا و سلیقه عمومی جامعه
- حمایت از افزایش سهم محصولات و فعالیتهای فرهنگی در سبد هزینههای خانوار
- حمایت از جریان طبیعی گردش اقتصادی بازار فرهنگ و هنر
- حمایت از سرمایهگذاری بخش خصوص در تأسیسات و فضاهای فرهنگی
برنامهها
1. افزایش سهم بخش فرهنگ و هنر از معافیت مالیاتی، گمرکی، بیمهای، انرژی .... و بهرهگیری آسانتر از تسهیلات مالی و اعتباری
2. حمایت حقوقی، قانونی و ساختاری از تمام بخشهای فرهنگ و هنر با هدف کاهش وابستگی بخش خصوصی به دولت و کمک به استقلال و خوداتکایی آن
3. افزایش سرانه فضاهای فرهنگی و هنری در اقصی نقاط کشور با هدف ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای تولید و عرضه محصولات فرهنگی و هنری
4. استقرار کامل نظام جامع حقوق مالکیت فکری و معنوی
5. فراهمسازی بسترهای قانونی و حقوقی برای ایجاد مؤسسات و بنگاههای مالی و اعتباری مورد نیاز بخش فرهنگ.
6. اصلاح نظام توزیع و عرضه محصولات فرهنگی و هنری در تمام نقاط کشور با هدف دسترسی همگان و عادلانه در تمام نقاط ایران به این محصولات
7. توقف فعالیتهای تولیدی و اجرایی فرهنگی و هنری بخش دولتی و نیمهدولتی به عنوان رقیب اصلی بخش خصوصی و واگذاری آنها به بخش خصوصی
8. گسترش و اشاعه سنت حسنه وقف و خیریه در تمام ابعاد کشور بهویژه بعد فرهنگی، پژوهشی و آموزشی و بهره برداری صحیح از امکانات و ظرفیت های اوقاف کشور
9. بهرهگیری بخش فرهنگ از اعتبارات و حمایتهای مالی و بانکی با دارا بودن از ظرفیتهای بالای اشتغالزایی با حداقل سرمایهگذاری مورد نیاز.
10. توسعه و گسترش زیرساختهای تولید، توزیع و فروش محصولات فرهنگی و هنری در سطوح محلی، ملی و جهانی
11. توسعه کمی و کیفی هنرها و صنایع بومی، محلی و روستایی و فراهم سازی زمینه های عرضه و فروش آنها
12. حضور گسترده ، فراگیر و پایدار محصولات فرهنگی و هنری در بازارهای جهانی با اولویت مناطق فرهنگی ایران و کشورهای اسلامی و خاورمیانه
13. اصلاح و تنظیم قوانین و مقررات در جهت رفع انحصار از فعالیتهای فرهنگی و هنری
14. نوسازی، بازسازی و روزآمدن کردن تجهیزات، فضاها، خدمات و تولیدات حوزههای مختلف فرهنگ و هنر
15. حمایت از توسعه صادرات آثار و خدمات فرهنگی و هنری .
هدف 8: گسترش ارتباطات و مبادلات جهانی فرهنگ و هنر
سیاستهای راهبردی :
- تسهیل روابط فرهنگی با جهان از طریق نخبگان فرهنگی و هنری
- تلاش برای اجرایی کردن موافقتنامههای فرهنگی با کشورها
- تقویت پژوهشهای کاربردی برای شناسایی ظرفیتهای تعامل فرهنگی با جهان
- همکاری و تعامل با سازمانهای فرهنگی منطقهای و بینالمللی
برنامهها
1. بهرهگیری از مزیتها و ظرفیتهای عظیم و غنی فرهنگی و هنری ایران در توسعه مناسبات و دیپلماسی فرهنگی.
2. فراهمسازی زمینههای حضور فعال، موثر و پایدار بخشهای غیردولتی فرهنگی و هنری برای تولید و عرضه محصولات در نقاط مختلف جهان.
3. اهتمام به معرفی و شناساندن تمدن، فرهنگ و هنر غنی و تاریخی ایران اسلامی به جهانیان
4. فراهم ساختن زمینه حضور مردم مختلف جهان در برنامهها، جشنها، اعیاد و مراسم دینی و فرهنگی ایران وآشنا ساختن مسلمانان جهان با فرهنگ غنی مردم ایران
5. افزایش مشارکت ایرانیان خارج از کشور بویژه در فعالیتهای علمی، فرهنگی و هنری داخل و خارج از کشور
6. احترام به فرهنگهای کشورهای مختلف جهان با هدف تعامل سازنده و دوسویه فرهنگی و هنری با همه مردم دنیا
7. سیاستگذاری واحد و جلوگیری از موازیکاری و جلب همکاری همه دستگاهها و نهادهای دولتی و غیردولتی فرهنگی و هنری برای حضور قوی و هدفمند در نقاط مختلف جهان
8. گسترش و توسعه حضور فرهنگی و هنری ایران در جهان به ویژه کشور های اسلامی
9. حضور فعال و اثرگذاری فرهنگی و هنری ایران در سازمانها و مجامع بینالملللی
10. توسعه روابط و حضور فرهنگی و هنری ایران در حوزه کشورهای ایران فرهنگی، کشورهای اسلامی و کشورهای همگرا به ویژه کشورهای همجوار
هدف 9. بهرهگیری از ظرفیتهای فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در جهت تحقق اهداف فرهنگی نظام
سیاستهای راهبردی :
- بهرهگیری از فناوریهای جدید ارتباطی به منظور حضور کنشگرانه فرهنگ و هنر ایرانی در جهان و گسترش بازار تولیدات فرهنگی و هنری در سطح ملی و جهانی
- استفاده از فناوریهای جدید بهمثابه ابزاری برای ارتقای سطح مصرف فرهنگی و هنری جامعه
برنامهها:
1. تقویت زیرساختهای فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی در صنایع فرهنگی و توسعه صنایع فرهنگی مبتنی بر فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی
2. تلاش برای جبران و تأمین نیازمندیهای سخت افزاری و نرم افزاری بخش فرهنگ و هنر
3. حضور فعال و اثرگذار در شبکههای ارتباطی جهانی و حمایت از بخشهای دولتی و غیردولتی در زمینه تولید و عرضه اطلاعات و خدمات ضروری و مفید با تأکید بر ترویج فرهنگ و اندیشه اسلامی و استفاده از ظرفیت های ایجاد شده در حوزه علمیه قم.
4. حمایت از رسانهها و آثار فرهنگی و هنری دیجیتال تقویت کننده هویت ملی و خط و زبان فارسی .
5. انسجام و تقویت نظارت و ساماندهی و فعالیتها در حوزه رسانههای دیجیتال و کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بخش فرهنگ.
6. فراهمسازی زمینههای حقوقی و قانونی جریان آزاد تبادل اطلاعات و رسانهها.
7. هماهنگی و همکاری با مراکز فعال در زمینه فضای مجازی و مراکز تولیدات دیجیتال
8. تدوین سیاستها در جهت استفاده صحیح از قابلیت ها و ظرفیتهای محیطهای کاربر محور