به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران حوادث جاري در مصر و برخورد غرب با خشونتهاي اعمال شده توسط ارتش اين كشور، بار ديگر تناقضات سياست خارجي آمريكا و كشورهاي اروپايي را آشكار ميكند.
دو سال پيش در سوريه، اعتراضات و شورشهايي عليه دولت حاكم به وجود آمد و خشونتهايي را برانگيخت.
دولتهاي غربي بلافاصله نقش مدافعان حقوق بشر را به خود گرفته و بشاراسد، رئيسجمهور قانوني سوريه را چنان "ديكتاتور" خطرناكي جلوه دادند كه براي مبارزه و براندازي وي، از هيچ اقدامي حتي تجهيز گروهكهاي تروريستي معارض دريغ نكردند. آنان حتي بشاراسد را به مداخله نظامي ناتو تهديد كردند.
اما درست دو سال بعد در مصر، ابتدا دولت "محمد مرسي" كه با انتخابات دموكراتيك روي كار آمده بود، با يك كودتاي نظامي مجبور به كنارهگيري شد و در شرايط فعلي، ارتش، هزاران نفر از تظاهركنندگان طرفدار مرسي را به خاك و خون كشيده است.
بر طبق آمار رسمي، از زمان تشديد آشوبها در مصر (چهارشنبه 14 آگوست) بيش از 800 نفر، توسط ارتش كشته شده و آمارهاي غيررسمي، اين رقم را هزاران نفر اعلام كردهاند.
حال عكسالعمل غرب نسبت به اين بحران "به ظاهر" مشابه با سوريه چيست؟ كاملاً "متفاوت"!فريادي در دفاع از حقوق بشر شنيده نشده و تهديدي براي مداخله نظامي در مصر براي پايان دادن به حمام خون، صورت نميگيرد.
جالب اينجاست كه سلفيهايي كه قتلعام در سوريه را جهاد در راه خدا ميشمرند و هر روز عكس و فيلمهاي حيرتآور بيشتري مبني بر وحشيگري و سر بريدن شهروندان سوري توسط تروريستها منتشر ميشود، اما همين تكفيريها در خصوص جنايات مصر، تخريب مساجد، صومعه، كليساها و به آتش كشيدن اماكن مقدس، اجتهاد فقهي متفاوتي (!) دارند.
علت بروز اين تضاد چيست و چه تفاوت استراتژيك مهمي ميان مصر و سوريه وجود دارد؟
مرد قدرتمند و پرنفوذ ماههاي اخير مصر، ژنرال "عبدالفتاح السيسي" تحصيلكرده رشته علوم نظامي در انگليس و همچنين آموزشديده ويژه اطلاعاتي در انگليس و آمريكاست؛ وي داراي بهترين - عميقترين مناسبات و پيوندهاي مستحكم با واشنگتن، هم در زمينه اداره ارتش آمريكا و هم وزارت دفاع ايالات متحده (كه ارتش مصر را سالانه با كمكهاي نظامي به ارزش 3/1 ميليارد دلار پشتيباني ميكند) است.
"السيسي" پس از كنارهگيري مرسي، انتخاب رئيس دولت موقت مصر را بر عهده گرفت و سپس "عدلي منصور" را به اين سمت منصوب كرد.
به عقيده صاحبنظران، بزرگترين اشتباه "مرسي" اين بود كه گمان ميكرد بدون ايجاد تغييرات اساسي در سيستم فعلي، ميتواند اصلاحات دموكراتيك را با ابزار و اصول اسلامي اعمال كند ولي از آنجايي كه تغيير رژيم "حسني مبارك" در فوريه 2011 نوعي تغيير نمايشي بود و هنوز بقاياي اين رژيم را در همه مؤسسات و سازمانهاي مهم كشوري حفظ ميكرد؛ يعني بر روي صندليهاي مهم ارتش، پليس، وزارت كشور و دادگستري هنوز معتمدين حسني مبارك نشسته و از سيستم سابق تغذيه ميكردند. لذا مقدمات سقوط سريع مرسي به دست آنان فراهم شد.
اين در حالي است كه مخالفت بشار اسد با دستورات واشنگتن و تن ندادن به سياستهاي تلآويو، وي را به چهرهاي ضدصهيونيستي در ميان سران كشورهاي عربي منطقه تبديل كرده است.
لذا اين طور به نظر ميرسد كه دولتهاي غربي در موضعگيريهاي خود نسبت به درگيريهاي داخلي مصر، مقامات ارتش اين كشور را "ديكتاتور"هاي خوب ميدانند كه نيازي نيست آنان را بخاطر كشتار غيرنظاميان مصري تهديد كرد؛ تنها به ابراز نگراني بسنده ميشود.
كمااينكه اساساً مقوله تروريسم را نيز به "خوب" و "بد" تقسيم كرده بودند.
اتحاديه اروپا،
در روزهاي اخير با اوج گرفتن جنايات و كشتار ارتش مصر، تصميم به تشكيل يك جلسه اضطراري گرفت و قرار است اين نشست با موضوع بررسي تحولات مصر روز دوشنبه 19 آگوست 2013 در بروكسل برگزار شود.
حداكثر موضعگيري كشورهاي عضو اتحاديه اين بود كه "ون رامپوي" (herman van rompuy) طي بيانيهاي با هشدار نسبت به عواقب وخيم اين سركوبها، اعلام كرد اگر ارتش و دولت مصر نتوانند آرامش را به مصر بازگردانند، روابط خود را با اين كشور محدود ميكنند. ولي نه حرفي از مداخله مستقيم و نه تهديد نظامي از طرف ناتو شنيده شد.
البته خود كشورهاي اروپايي، براي تعيين سياست خارجي اتحاديه و همچنين ارزيابي تحولات منطقه، در هماهنگي كامل با يكديگر نيستند.
وبسايت روزنامه "تاگس سايتونگ" روز جمعه 16 آگوست 2013 (25 مرداد) با بيان اين مطلب افزود: در درازمدت روشن شد كه اصلاحات دموكراتيك مدنظر اتحاديه اروپا، نتوانست ثبات در منطقه را تضمين كند. با اين وجود، دولتهاي اروپايي به تأمين امنيت انرژي خود نيازمندند و بيش از اين نميتوانند حجم پناهندگي به اين قاره و طبيعتاً پيامدهاي تروريسم بينالملل را تحمل كنند.
در هر حال، بديهي است كه عليرغم دشواريها و تناقضات سياسي، "بيثباتسازي فضاي منطقه"، اولين اولويت محور استكبار براي تسلط بر كشورهاست. اولويت بعدي، "تجزيه" به بهانه "تغيير مهره" است، چنانچه اين چشمانداز در سوريه، به شكست نسبي انجاميد. در راستاي همين هدف، بمبگذاريهاي اسرائيل در عراق و لبنان، جنگ داخلي مصر و درگيريهاي سوريه تعريف ميگردد.
فعلاً بايد منتظر ماند تا روشن شود نتيجه نشست اضطراري روز دوشنبه اتحاديه اروپا، چه تغييري در رويكردهاي عملي آمريكا و اروپا در قبال مصر ايجاد خواهد كرد.
گزارش از: طاهري/منابع:
http://alles-schallundrauch.blogspot.com/2013/08/was-ist-anders-in-agypten.html
http://taz.de/Debatte-Aussenpolitik-der-EU/!121944/
http://taz.de/Machtkampf-in-Aegypten/!122035/
http://irib.com.my/fr/index.php?option=com_content&view=article&id=1372:2013-02-19-05-43-24&catid=47:2012-03-03-07-09-26&Itemid=59