باشگاه خبرنگاران؛ قتلگاه تمامی آنها یک شورولت سبز رنگ بود که قاتلی به نام «مجید سالک محمودی» راندن آن را به عهده داشت.مدت زمان زیادی طول کشید تا مجید دستگیر شود اما طولی نکشید که راز انگیزه اصلی تمامی این قتلها برای همیشه سر به مهر باقی ماند.
خودکشی مجید سالک در زندان باعث شد تا هیچ وقت دلیل واقعی کشته شدن این زنها مشخص نشود.یکی از افرادی که در جریان پرونده قتل مجید بود در این باره گفته بود:«او بعد از آزادی از زندان، از ارتباط همسرش با پسرخاله خود آگاه شد.
اینکه چرا این دو نفر را نکشت هیچوقت مشخص نشد؛ ولی او به همین دلیل تمام زنانی را که فکر میکرد و در عمل میدید به شوهرانشان وفادار نیستند با روش مخصوص خودش به قتل میرساند.
نخستین اعترافات مجید تنها 4 قاتل را شامل می شد اما هر قدر جلسات بازجویی بیشتر می شد اعترافات او هم گستردگی بیشتری به خود می گرفت.او در یک جلسه بازجویی به 11 قتل دیگر و در جلسه ای که کمی بعد تر انجام گرفت از انجام 13 قتل دیگر پرده برداشت.
تکان دهنده ترین اعتراف مجید اعتراف به قتل اختر و دو فرزندش بود.او در این باره به ماموران گفت: زنی بود که دو بچه داشت.او را از سال 57 می شناختم.
من و این زن یک تاکسی شراکتی در تبریز خریده بودیم.یک شب بعد از اینکه بین من و او اختلاف به وجود آمد او و بچه هایش به خانه من آمدند.آنها خوابیده بودند که من، او و دو فرزندش را با دستم خفه کردم.جنازه هایشان تا صبح در خانه بود و من نمی دانستم با آنها چه کار کنم تا اینکه صبح شد و از خانه بیرون رفتم.دو کارگر به خانه آوردم و از آنها خواستم خاک باغچه را بکنند.بعد که کارگران را مرخص کردم خودم جسد ها را آوردم و در چاله انداختم و رویشان خاک ریختم.حاضرم جای دفن جسد ها را نشان بدهم.اولین قتل من اختر و آخرینش معصومه بود.شورولت سبز رنگ را هم بعد از آمدن به تهران خریدم.من از زنانی که فساد اخلاقی داشتند بدم می آمد به خاطر همین آنها را می کشتم.
احمد محققي، بازپرس جنايي ترين پرونده ايران در سال ۶۴ در کتاب خود با عنوان «آخرین شکار قاتل» می نویسد: ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه هشتم خرداد سال 1365، درحالیکه عازم مأموریتی بودم و از خیابانهای نزدیک دادسرا میگذشتم، پیام رسید که سریع تر با دادسرا تماس بگیرم. وقتی به دادسرا آمدم نگهبان گفت که گویا یک نفر زندانی در زندان قصر خودکشی کرده است. با زندان قصر تماس تلفنی گرفتم. جانشین رئیس زندان، سرگردی بود که با ناراحتی بسیار اعلام کرد مجید در بند مجرد خودش را کشته است.
او در ادامه توصیف جنازه مجید می نویسد: از دماغ خون آمده و در ناحیه موهای سبیل خشكیده است. زبان كمی بیرون آمده و لای دندانها گیركرده است. نواری از حاشیه پتو، به عرض تقریبی 6 سانتیمتر، محكم به گردن او گره خورده و چشمها نیمهباز هستند.
براساس گزارش بازپرس قتل وقت و دادستان عمومی و انقلاب تهران، مجید سالكمحمودی پس از گرفتن آبگوشت افطاری خود، در همان فرصت صرف غذا كه دستها و پاهایش را باز كرده بودند، خود را با طنابی كه از حاشیه پتوهای سلول درست كرده بود خفه كرد.
خرداد ماه سال 65 با خودکشی مجید پرونده قتل های او نیز مختومه شد و به این ترتیب بر اساس نظر احمد محققی مجید آخرین شکار خودش شد!
1. ۱۳۵۹ اولین قتل که فجیع ترین قتل مجیدهم به حساب می آمد، مربوط به یک زن ۳۶ساله به نام اختر و دو فرزند ۱۱ و ۹ساله اش به نام های محمد و فرحناز بود.
2. تیر ۱۳۶۴، پاسگاه ژاندارمری آزادی تهران، از کشف جسد زنی که خفه شده بود و حدود ۲۵ تا ۳۰ سال داشت، خبر داد.
3. ۱ تیر ۱۳۶۴، پاسگاه ژاندارمری شریفآباد ورامین، در ابتدای جاده خاوران کشف جسد زنی ۲۸ ساله را خبر داد.
4. ۱۵ تیر ۱۳۶۴، جسد انیس، کارگر کارخانه، در جاده آستانه_رشت کشف شد. انیس ۳۵ سال داشت.
5. ۲۹ تیر ۱۳۶۴، ماموران کلانتری جوادیه تهرانپارس، جسد زنی ۳۰ ساله را در کیلومتر ۲۵ جاده آمل کشف کردند.
6. ۵ مرداد ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری کن تهران، به جسد زنی به نام عشرت برخوردند.
7. ۲ مهر ۱۳۶۴، ماموران پاسگاه ژاندارمری کرج، جسد زنی ۵۵ ساله به نام فاطمه را کشف کردند. علت مرگ وی خفگی اعلام شد.
8. ۲۸ مهر ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری «قریه ایلانجیق» اردبیل، جسد دختر ۱۷_۱۶ ساله را کشف کردند. علت مرگ وی خفگی بوده است.
9. ۱۵ آذر ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری بستان آباد، جنازه یخزده پسر بچهای را در کنار جاده و جسد زنی ۲۵ ساله به نام خدیجه را نیز در همان نزدیکی کشف کردند.
10. ۲۸ آذر ۱۳۶۴، با کشف جسد کودک حدود ۹ ماههای در ساعت ۸ صبح در نزدیکی امامزاده طاهر (کرج)، ماجرا به پلیس گزارش داده شد.
11. اندکی بعد جسد منصوره مادر بچه نیز کشف شد. خفگی ناشی از فشردن گلو با طناب علت مرگ او تعیین شد.
12. ۵ دی ۱۳۶۴، پلیس کلانتری ۱۳ خیابان امیرکبیر تهران، تحقیقات خود را برای یافتن سرنخهایی از قتل زنی به نام خیرمقدم آغاز کرد. این زن، با طنابی سفید رنگ و نخی خفه شده بود. خیرمقدم ۳۵ ساله بود.
13. ۱۷ دی ۱۳۶۴، جسد زنی ۲۵ ساله در تاکستان کشف شد. نام او راضیه بود.
14. ۱۸ دی ۱۳۶۴، پلیس کلانتری ۸ تهران، رسیدگی به قتل زن ۴۰ سالهای به نام پروین را آغاز کرد. وی نیز خفه شده بود.
15. ۲۵ دی ۱۳۶۴، ژاندارمری شریفآباد قزوین، جسد زنی را در حوالی کوندج یافت که به دلیل خفگی جان سپرده بود. تحقیقات بعدی بازپرس قتل حاکی از آن بود که این زن فاطمه نام داشته و در فروشگاه قدس تهران به کار مشغول بوده است. فاطمه ساکن سعادتآباد تهران بود.
16. ۲۸ دی ۱۳۶۴، ژاندارمری تاکستان، جسد زنی ۳۲ ساله را کشف کرد. محبوبه معلم بود و خفه شده بود.
17. ۳۰ دی ۱۳۶۴، در قریه نرجه تاکستان، جسد زنی ۲۵ ساله که به گزارش پزشک قانونی به علت خفگی جان سپرده بود، کشف شد.
18. ۸ بهمن ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری شهرک قدس تهران، در چهارراه میخسازی خیابان پاکنژاد، جسد زن ۲۹ سالهای را کشف کردند. علت مرگ وی خفگی اعلام شد. نام او ناهید و کارمند بیمارستان بود.
19. ۱۱ بهمن ۱۳۶۴، جسد زنی ۴۵ ساله که با طناب سفید رنگ یک متری خفه شده بود در بستان آباد کشف شد.
20. ۱۲ بهمن ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری کن تهران، جسد زنی را کشف کردند که بر اثر خفگی جان سپرده بود. نام او قدوس بود.
21. ۱۷ بهمن ۱۳۶۴، ماموران ژاندارمری اوین تهران، جسد زنی حدود ۴۰ ساله را که با طناب سفید رنگی خفه شده بود، یافتند. معصومه ۴۱ سال داشت. خواهر معصومه، به ماموران گفته بود که وقتی خواهرش سوار یک وانتبار بوده متوجه شده بود شورلت ایران سبز رنگی مجهز به بیسیم با راننده لاغر اندامی در تعقیب اوست. راننده که حدود ۳۲ ساله به نظر میآمد به معصومه گفته بود که از طریق بیسیم ماشینش حرفهای او و راننده وانت را شنیده است. وی حتی کارتی هم به معصومه نشان داده بود.
۲۴ بهمن ۱۳۶۴ ماموران گشت شعبه اول آگاهی موفق شدند در میدان بهارستان تهران، شورلت ایران سبز رنگی را متوقف و شناسایی کنند . راننده میانسال بود و لهجه آذری داشت. ماموران در جستوجوی ماشین، لباسهای زنانه متعدد و همچنین تعداد قابل توجهی طناب سفید رنگ یک متری را از داخل موتور ماشین خارج کردند.