به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، روزنامه گاردين امروز در سرمقاله اي در اينترنت با درج اين مطلب نوشت: يکي از ويژگيهاي تعيين کننده سياست خارجي غرب طي دو دهه و نيم گذشته اين سوال است که چه زماني، در چه شرايطي و به چه نحو جامعه بين الملل بايد مداخله کند. جنگ غيرقانوني در عراق که يک ضرورت حفاظتي جلوه داده شد، مداخله هاي ديگري را در پي داشته که نتيجه منفي داشته است، از جمله در ليبي.
در اين روند الگوهاي مختلفي از مداخله آزموده شده است. عمليات وسيع و بسيار پرهزينه تحت رهبري آمريکا در عراق و افغانستان هيچ نتيجه اي به جز يک چرخه مداوم از خونريزي و بي ثباتي نداشت. نتيجه مداخله در ليبي سوق دادن اين کشور به سوي هرج و مرج بوده است و در هر جايي که جامعه بين الملل از هر گونه اعمال فشار هدفمند صرف نظر کرده است- در سوريه و اکنون در مصر- رويدادها در هر مرحله حادتر از قبل شده است.
اگر مسائل پيچيده تر شده است، بدين علت است که آمريکا در سالهاي اخير هر ادعايي را که ممکن است نسبت به رهبري اخلاقي داشته باشد، به شدت تضعيف کرده است. انتقال سري مظنونان براي بازجويي سخت به کشورهاي ديگر، زندان گوآنتانامو و کشتار مردم در حملات هواپيماهاي بدون سرنشين که همگي جان غيرنظاميان بسياري را گرفته است، اعتبار آنرا بخصوص در آسيا و خاورميانه لکه دار کرده است.
شوراي امنيت سازمان ملل و به ويژه پنج عضو دائم آن بيش از هميشه اختلاف نظر دارند و مسکو و واشنگتن موضع به شدت مخالف در مورد سوريه دارند.
اين روزنامه در برابر درخواستها براي مداخله نظامي در سوريه مقاومت کرده است. چنين مداخله اي هنوز يک مسير عميقا پرخطر به نظر ميرسد که هيچ تضميني براي موفقيت وجود ندارد و خطر وقوع يک جنگ منطقه اي وسيع تر را به همراه دارد. اما به نظر مي رسد به نقطه سرنوشت ساز هر چه نزديکتر مي شويم و تصميم گيريهاي دشواري پيش رو است. اظهارات اخير ويليام هيگ وزير خارجه انگليس و باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا نگراني ها را تشديد و احتمال توسل به نوعي اقدام يا تحريم را افزايش داده است.
اما هنوز ادله براي مداخله نظامي کافي نيست. با نگاهي به ليبي، عراق و افغانستان، چه کسي مي تواند با قطعيت بگويد در صورت اتخاذ چنين مسيري زندگي سوريها در دراز مدت بهتر خواهد شد؟
اما وضع کنوني در سوريه رو به وخامت است و مسئوليت همه ما اين است که با تعامل هدفمند در اين مسئله همه گزينه هاي ممکن را بررسي کنيم تا لااقل علت هر تصميمي که مي گيريم، روشن تر شود.
هفته گذشته وزير خارجه فرانسه از "احتمال توسل به زور" در صورت حمله شيميايي سخن گفت. اما چه نوع زوري، از کجا و براي رسيدن به چه هدفي؟ و پس از آن چه؟ آيا زور با ابتکارعمل هاي سياسي همراه خواهد بود يا نه؟ بايد به جزئيات امر پرداخت، نه لفاظي هاي عنان گسيخته.
هيچ پاسخ آساني در اينجا وجود ندارد اما بايد اين سوالات را مطرح کرد. بايد اين زحمت را به خودمان بدهيم که به پيامدهاي احتمالي هر اقدامي براي مردم سوريه بيانديشيم.