به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ زبان فارسي، بسيار غني و سرشار از آرايههاي زيبايي ادبي است، ضربالمثلهاي ايراني نيز زيبايي ادبي بسيار دارند. ضرب المثلهايي را كه با حرف "آ"شروع ميشوند.
آب از آب تكان نميخوره !
آب از دستش نميچكه !
آب از سر چشمه گله !
آب از سرش گذشته !
آب در كوزه و ما تشنه لبان ميگرديم !
آب را گل آلود ميكنه كه ماهي بگيره !
آب زير پوستش افتاده !
آب پاكي روي دستش ريخت !
آب كه از سر گذشت، چه يك ذرع چه صد ذرع ـ چه يك ني چه چه صد ني !
آب كه سر بالا ميره، قورباغه ابوعطا ميخونه !
آب كه يه جا بمونه، ميگنده .
آب نمي بينه و گرنه شناگر قابليه !
آبي از او گرم نميشه !
آبكش و نگاه كن كه به كفگير ميگه تو سه سوراخ داري !
آتش كه گرفت، خشك و تر ميسوزد !
آخر شاه منشي، كاه كشي است !
آدم با كسي كه علي گفت، عمر نميگه !
آدم بد حساب، دوبار ميده !
آدم تنبل، عقل چهل وزير داره !
آدم خوش معامله، شريك مال مردمه !
آدم دست پاچه، كار را دوبار ميكنه !
آدم زنده، زندگي ميخواد !
آدم ناشي، سرنا را از سر گشادش ميزنه !
آدم گدا، اينهمه ادا ؟!
آدم گرسنه، خواب نان سنگك مي بينه !
آرد خودمونو بيختيم، الك مونو آويختيم !
آرزو بر جوانان عيب نيست !
آستين نو پلو بخور !
آسوده كسي كه خر نداره --- از كاه و جوش خبر نداره !
آسه برو آسه بيا كه گربه شاخت نزنه !
آش نخورده و دهن سوخته !
آشپز كه دوتا شد، آش يا شوره يا بي نمك !
آفتابه خرج لحيمه !
آفتابه و لولهنگ هر دو يك كار ميكنند، اما قيمتشان موقع گرو گذاشتن معلوم ميشه !
آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هيچي !
آواز دهل شنيده از دور خوشه !
آن يكي مي گفت استر را كه هي- از كجا مي آيي اي فرخنده پي---- گفت: از حمام گرم كوي تو - گفت:خود پيداست از زانوي تو !
آن ممه را لولو برد !
آنانكه غني ترند، محتاج ترند !
آنرا كه حساب پاكه، از محاسبه چه باكه ؟!
آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟
آنوقت كه جيك جيك مستانت بود، ياد زمستانت نبود ؟
آنقدر بايست، تا علف زير پات سبز بشه !
آنقدر سمن هست، كه ياسمن توش گمه !
آنقدر مار خورده تا افعي شده !
آنچه دلم خواست نه آن شد --- آنچه خدا خواست همان شد .
آمد زير ابروشو برداره، چشمش را كور كرد !
آمدم ثواب كنم، كباب شدم !