به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از بشار اسد در اين مصاحبه مفصل تاکيد کرده است هدف آمريکا کاستن از نقش روسيه درعرصه بين المللي از جمله از طريق مشکل سوريه است. وي با انتقاد از دولمتردان ترکيه تاکيد کرده است ترکيه را تنها با چند دلار مي توان به کنترل خود درآورد. متاسفانه کشوري به اين بزرگي با موقعيت ژئوپليتيکي و جامعه پيشرفته به دست يکي از کشورهاي حوزه خليج فارس کنترل مي شود و نخست وزير ترکيه مقصر اين اوضاع است چرا که مردم اين کشور که با مردم سوريه اشتراکات و ميراث فرهنگي مشترکي دارند .
متن کامل مصاحبه بشار اسد با اين روزنامه روسي در اوج بحران سوريه که با حضور چند خبرنگار انجام گرفت ؛ به شرح ذيل است .
خبرنگاران روزنامه ايزوستيا ابتدا با اشاره به اين موضوع که مهمترين مساله حال حاضر اوضاع سوريه است، اين پرسش را از بشار پرسيده اند که چه مناطقي از کشور تحت کنترل شورشيان قرار دارد؟
به گفته اسد موضوع برسر مناطقي نيست که تحت کنترل شورشيان يا ارتش قرار دارند بلکه برسر اين است که دشمني وجود دارد که خاک کشور را اشغال کرده است و تروريستهايي که به روستاها و حومه شهرها نفوذ کرده اند. آنها جنايتکاراني هستند که مردم بي گناه رامي کشند و زيربناهاي کشور را نابود مي کنند. ارتش و نهادهاي نظامي و پليس مايلند آنها را از مناطق مسکوني بيرون برانند و نابود کنند. کساني که زنده مي مانند به مناطق ديگر مي روند و به بقيه باندهاي مسلح مي پيوندند. به اين ترتيب اساس کار دولت نابودي تروريستها است. مهمترين دليل طولاني شدن عمليات جنگي تعداد زياد تروريستهايي است که به طور دائم از کشورهاي ديگر به خاک سوريه مي آيند. هرماه هزاران نفر از آنها وارد کشور مي شوند. علاوه براين حمايت مالي تروريستها از خارج و تحويل سلاح به آنها هم ادامه دارد.
بشار اسد با اطمينان تاکيد مي کند که هيچ نقطه اي وجود ندارد که نيروهاي دولتي وارد آنجا نشوند. آنها تروريستها را درهرمکاني که با آنها برخورد کنند؛ از بين خواهند برد.
خبرنگاران ايزوستيا با يادآوري اين موضوع که مطبوعات غربي بارها تاکيد کرده اند تروريستها بين چهل تا هفتاد درصد خاک سوريه را تحت کنترل دارند، سوال خود را اينگونه تکرار کردند که دولت سوريه براستي بر چه مقدار از خاک کشور کنترل دارد؟
اسد در پاسخ به اين سوال تاکيد کرد ارتش هيچ کشوري در جهان نمي تواند در سراسر کشور در حالت آماده باش به سر برد. تروريستها از اين مساله استفاده مي کنند و سعي دارند به هرجايي که ارتش در آن حضور ندارد نفوذ کنند. ارتش همه استانهايي را که تروريستها در آنها حضور داشته اند؛ پاکسازي کرده است و به همين دليل باز هم بايد تاکيد کرد مشکل مناطقي نيست که تروريستها در آنها حضور دارند چون محل استقرار آنها هر روز و هر ساعت تغيير مي کند. مشکل وجود تعداد زيادي جنگجو است که از خارج وارد کشورمي شوند. اين پرسش مطرح مي شود که آيا ارتش سوريه مي تواند وارد تمام مناطقي شود که در اشغال تروريستها هستند و آنها را نابود کند؟ در پاسخ بايد با اطمينان گفت: بله همين طور است و ارتش به اين کار ادامه مي دهد. هرچند اين کار زمان زيادي مي خواهد چون جنگي که به سوريه تحميل شده در يک لحظه قابل پايان دادن نيست. ضمن اين که دمشق هزينه گزافي در ازاي اين جنگ و نابودي تروريستها خواهد پرداخت.
خبرنگاران ايزوستيا در ادامه پرسيدند آيا تروريستهايي که در خاک سوريه حضور دارند گروههاي مستقل و مجزاي راديکال هستند يا بخشي از يک نيروي بزرگ به شمار مي روند که هدفش بي ثبات کردن اوضاع در تمام خاورميانه و از جمله سوريه است؟
بشار اسد در پاسخ به اين سوال گفت ارتش هم با گروههاي مجزا و هم با سازمانهاي تروريستي بزرگ سروکار دارد. ولي آنها اولا از نظر ايدئولوژيکي شباهت زيادي به يکديگر دارند و دوم اينکه از منابع واحدي پول دريافت مي کنند. ايدئولوژي آنها بنيادگرايي است که وجود هيچ دين ديگري را غير از عقايد خود تروريستها نمي پذيرد. آنها رهبران واحدي از جمله الظواهري دارند ولي درعين حال هر کدامشان صاحب يک رهبر جداگانه است. ولي همانطور که گفته شد حاميان مالي آنها يکي و در بيشتر موارد کشورهايي مانند عربستان هستند. با وجود پراکنده بودن اين گروهها حاميان مالي و رهبران ايدئولوژيکي آنها امکان کنترل تمام آنها را با کمک پيامهاي راديکال دارند. به عنوان نمونه کافي است اعلام کنند مسلمانان موظف به جهاد در سوريه هستند؛ درنتيجه هزاران جنگجو براي جنگيدن راهي اين کشور مي شوند. حاميان مالي همچنين باندهاي تبهکار را با تحويل سلاح و پرداخت پول براي راه اندازي حملات تروريستي تحت کنترل دارند. علاوه بر اين ، همين عربستان هم نقش ايدئولوژيست را ايفا مي کند هم نقش حامي مالي را يعني نقطه نظرات وهابي را در ميان شورشيان گسترش مي دهد و پول هم در اختيار آنها مي گذارد.
خبرنگاران روزنامه با اشاره به اين مساله که دولت سوريه به وجود روابط تنگاتنگ بين تروريستها و اسرائيل اشاره مي کند، يادآور شده اند که يک اشاره کوتاه به نام اسرائيل کافي است تا اسلامگرايان راديکال به خشم آيند. در اين صورت همکاري بين آنها چگونه ممکن است؟
بشار اسد در پاسخ با مطرح کردن اين پرسش که چرا اسرائيل به نيروهاي سوري که در مرزها مشغول مبارزه با تروريستها هستند حمله مي کند و زمينه فرار تروريستهاي محاصره شده را از طريق خاک خود فراهم مي کند تا از سمت ديگري به نيروهاي سوري حمله کنند و علاوه بر اين طي چند ماه اخير بارها به بخشهايي از خاک سوريه حمله کرده است؟ خاطر نشان کرد خود اسرائيل مهمترين مدرک را در خصوص همکاري با تروريستها رو کرده و بارها اظهار داشته است دهها تروريست در بيمارستانهاي آن تحت درمان قرار دارند. اگر اين گروهها تا اين حد از اسرائيل متنفرند و يک اشاره کوتاه به نام آن باعث مي شود از کوره در بروند و حس تنفرشان را بر مي انگيزد، چرا گروههاي راديکالي که در مصر و سوريه مشغول جنگند در طول تمام تاريخ فعاليتشان هيچ اقدامي عليه تل آويو انجام نداده اند؟ خوب است به خاطر بياوريم که چه کسي اين گروهها را ايجاد کرده است؟ اين تروريستها را آمريکاييها وغربيها اجير و حمايت کردند و عربستان از اوايل سالهاي هشتاد حمايت مالي آنها را به منظور جنگيدن با اتحاد شوروي برعهده گرفت. در اين صورت چگونه ممکن است گروههايي که به دست غرب و آمريکا ايجاد شده اند، به اسرائيل حمله کنند؟
خبرنگاران ايزوستيا با اشاره به اين موضوع که گفتگوي آنها با بشار اسد به بسياري از زبانهاي دنيا برگردانده خواهد شد و بسياري از رهبران جهان از جمله کساني که مخالف وي هستند؛ سخنان او را خواهند خواند، از وي خواسته اند از اين طريق حرف خود را بزند.
بشار اسد در ادامه مي گويد درحال حاضر در ميان سران کشورهاي جهان تعداد زيادي سياستمدار و تعداد اندکي رهبر وجود دارد. موضوع اين است که آنها از تاريخ ، آگاهي ندارند و در آن شرکت نداشته اند. برخي ازآنها حتي گذشته نه چندان دور را فراموش مي کنند و حتي از تاريخ پنجاه سال اخير هم درس نگرفته اند. کاش آنها حداقل اسناد مربوط به سران پيش از خود را ورق مي زدند که در تمامي جنگهاي پس از جنگ ويتنام تا کنون شکست خورده اند. آيا آنها متوجه شده اند که اين جنگها هيچ فايده اي غير از ويراني و بي ثباتي در خاورميانه و ساير مناطق جهان نداشته اند؟ بايد به همين دسته از سياستمداران توضيح داد که تروريسم يک برگ برنده در آستين نيست که بتوان در زمان دلخواه آن را بيرون کشيد و مورد استفاده قرار داد و بعد سرجايش گذاشت. تروريسم مانند عقربي است که هر لحظه امکان نيش زدن دارد. در نتيجه نمي توان از تروريسم در سوريه حمايت و تروريسم مالي را محکوم کرد. نمي توان از تروريسم در چچن حمايت و با تروريسم افغانستان مبارزه کرد.
بشار اسد در ادامه تاکيد کرد مخاطب اين سخن همه رهبران جهان نيستند بلکه سران کشورهاي غربي هستند که بايد دخالت در امور بقيه کشورها و ايجاد رژيمهاي دست نشانده را متوقف کنند و به نظر مردم خود گوش بدهند شايد در آن صورت سياست غرب به واقعيت نزديک شود.
بشار اسد اظهار داشت اگرقرار باشد پيامي براي جهان ارسال کند به همه گوشزد مي کند که بايد بدانند هرکس آرزوي تبديل سوريه را به يک حکومت دست نشانده غرب دارد به خواست خود نخواهد رسيد. سوريه يک کشور مستقل است و با تروريسم خواهد جنگيد و براي رفاه مردم با کشورهايي که بخواهد رابطه برقرار خواهد کرد.
خبرنگاران روزنامه در ادامه از بشار اسد پرسيدند روز چهارشنبه گذشته شورشيان ، دولت سوريه را به استفاده از سلاح شيميايي متهم کردند و رهبران برخي کشورهاي غربي بلافاصله اين اتهام را دستاويز قرار دادند. حالا همه مي خواهند بدانند پاسخ اسد چيست و آيا وي به کميسيون ويژه سازمان ملل اجازه انجام تحقيقات را در خصوص اين حادثه خواهد داد؟
اسد با تاکيد براين که ادعاهاي سياستمداران غربي و آمريکايي و غيره به منزله اهانت به عقل سليم و بي اعتنايي به نظر افکارعمومي است، اظهار داشت ؛ نکته خنده دار اين است که ابتدا اتهام وارد مي کنند و بعد مدرک جمع آوري مي شود و اين کار را قويترين کشور جهان يعني آمريکا انجام مي دهد.
يعني آنها روز چهارشنبه سوريه را متهم کردند و تنها دو روز بعد دولت آمريکا از آغاز روند جمع آوري مدرک خبر داد. حالا اين پرسش مطرح مي شود که با وجود دوري از محل حمله چگونه مي توان مدرک جمع آوري کرد؟ ارتش سوريه را به استفاده از سلاح شيميايي در منطقه اي متهم مي کنند که خط جبهه مشخصي بين ارتش و جنگجويان وجود ندارد. مگر ممکن است دولتي سلاح شيميايي يا هرگونه سلاح کشتار جمعي ديگري را در محلي به کار گيرد که نيروهاي خودش در آنجا متمرکز شده اند؟ اين مساله با هر منطقي منافات دارد. به همين دليل چنين اتهاماتي فقط سياسي هستند و دليل مطرح کردن آنها پيروزيهاي اخير نيروهاي دولتي بر تروريستهاست.
درخصوص انجام تحقيق درمورد جنايات جنگي در سوريه بايد گفت دولت اين کشور نخستين کسي بود که خواستار سفر کميسيون بين المللي شد. وقتي تروريستها موشک حاوي گاز سمي را به حلب پرتاب و غربيها به کرات ادعاي دست داشتن نيروهاي دولتي را مطرح کردند، دمشق از بازرسان خواست به سوريه سفر کنند. اين موضع با روسيه هماهنگ شد و دمشق مايل بود کشورهاي آمريکا، فرانسه و انگليس خودشان با مشاهده مدارک مشخص و بدون توجه به اتهامات لفظي متقاعد شوند که دشمنان از سلاح شيميايي استفاده مي کنند. طي هفته هاي اخير گفتگوهايي در خصوص فعاليت اين کميسيون با سازمان ملل انجام شد و سرانجام کارشناسان وارد کشور شدند. هماهنگيهايي در خصوص نحوه اقدامات مشترک دو طرف به منظور تحقيق درمورد استفاده از سلاح شيميايي صورت گرفته است و نتايج فعاليت به اطلاع سازمان ملل خواهد رسيد.
ولي همانطور که مشخص است هرنتيجه اي را مي توان به نفع برخي کشورها به کار برد. به همين دليل سوريه انتظار دارد روسيه اجازه ندهد اين اسناد به نفع سياست آمريکا و غرب به طور کلي مورد استفاده قرار گيرد.
به گفته خبرنگاران ايزوستيا با توجه به اظهارات روزهاي اخير مقامات آمريکا و برخي کشورهاي غربي، واشنگتن احتمال عمليات نظامي را در سوريه منتفي نمي داند و حالا اين پرسش مطرح مي شود که آيا آمريکا در تلاش براي يافتن بهانه اي براي حمله سناريوي عراق را در سوريه تکرار خواهد کرد؟
به گفته اسد مساله حمله نظامي به سوريه نخستين بار نيست که مطرح مي شود. از همان ابتداي بحران کشورهاي آمريکا، انگليس و فرانسه سعي در حمله نظامي داشتند ولي از بخت بد آنها اوضاع به گونه ديگري پيش رفت. آنها سعي کردند روسيه و چين را متقاعد سازند در شوراي امنيت تغيير موضع بدهند ولي اين اتفاق نيفتاد و آنها نتوانستند کشورها و ملتهاي دنيا را متقاعد کنند که سياستشان درخاورميانه عاقلانه و مفيد است. همچنين مشخص شد که اوضاع سوريه با آنچه که در مصر و تونس رخ مي دهد تفاوت دارد. سناريوي انقلابهاي عربي ديگر متقاعد کننده نيست. آنها مي توانند هرجنگي را شروع کنند ولي نمي دانند جنگها چه مدت طول خواهند کشيد و چه مناطقي را در برخواهند گرفت. آنها متوجه شده اند که سناريوشان از کنترل خارج شده است. يکي مانع ديگر بر سر حمله نظامي درک اين مساله از سوي همگان است که حوادث سوريه يک انقلاب مردمي و درخواست انجام اصلاحات نيست. بلکه تروريسم است. درچنين شرايطي رهبران غربي نمي توانند به مردم خود بگويند که علت حمله به سوريه دفاع از تروريسم است.
پرسش بعدي خبرنگاران ايزوستيا اين بوده که اگرآمريکا تصميم به حمله به سوريه بگيرد با چه عواقبي مواجه خواهد شد؟
بشار اسد با يادآوري اين موضوع که درست مانند همه جنگهاي قبلي از ويتنام گرفته تا امروز چيزي جز شکست در انتظار آمريکا نخواهد بود، تاکيد کرده اين کشور در جنگهاي بسياري شرکت داشته ولي حتي يک بار هم نتوانسته به اهداف سياسي که به خاطرشان جنگها را شروع کرده دست پيدا کند. دولت آمريکا نتوانسته جمعيت عظيم کشور را نسبت به درستي اين جنگها متقاعد سازد و ايدئولوژي خود را به بقيه کشورها تلقين کند. به راستي هم قدرتهاي بزرگ مي توانند جنگ راه بيندازند ولي سوال اين است که آيا امکان پيروزي را هم دارند؟
رئيس جمهور سوريه در پاسخ به اين پرسش که آيا روابط وي با ولاديمير پوتين همتاي روس خود خوب است و در صورت برقراري تماسهاي تلفني چه موضوعاتي را با وي در ميان مي گذارد؟ اظهار داشت : روابط ديرينه اي که مدتها پيش از بحران سوريه برقرار شده است موجب ايجاد رابطه بين وي و پوتين شده و دو طرف هر ازگاهي با هم تماس مي گيرند و طبيعي است که مسائل پيچيده اي چون بحران سوريه را نمي توان طي تماس تلفني بررسي کرد. روابط دو کشور را درحال حاضر مقامات رسمي طي سفرهايشان به پايتختهاي يکديگر حفظ مي کنند.
اسد در پاسخ به اين سوال که آيا قصد سفر به روسيه يا دعوت کردن از رئيس جمهور اين کشور را دارد؟ اين مساله را محتمل دانسته و گفته است به عقيده وي درحال حاضر بايد همه تلاشها را در داخل کشور براي حل بحران به کارگرفت.
به گفته وي سوريه هر روز شهروندانش را ازدست مي دهد ولي وقتي اوضاع بهتر شود بدون شک سفرهايي انجام خواهد شد.
خبرنگاران روزنامه با يادآوري مخالفت روسيه با سياست آمريکا و اتحاديه اروپا در رابطه با مشکل سوريه، نظر اسد را در اين خصوص جويا شده اند که آيا احتمال کوتاه آمدن مسکو در برابر فشار اين کشورها وجود دارد؟
اسد در پاسخ تاکيد کرد امروز روابط روسيه و آمريکا را بايد نه تنها از نقطه نظر بحران سوريه و بلکه از ديد وسيع تري بررسي کرد. تفاوت مواضع در رابطه با بحران سوريه تنها يکي از اختلاف نظرهاي موجود بين اين دو کشور است. پس از فروپاشي اتحاد شوروي سابق ، آمريکا تصور مي کرد روسيه براي هميشه نابود شده است ولي اواخر سالهاي نود با روي کارآمدن پوتين اين کشور به تدريج شروع به قدرت گرفتن و تاکيد بر مواضع خود کرد.
درنتيجه جنگ سرد جديدي بر سر نفوذ سياسي راه افتاد که آمريکا در چند جبهه در آن ظاهر شد و مصرانه سعي کرد منافع مسکو را در جهان مسدود کند. هدف آمريکا کاستن از نقش روسيه درعرصه بين المللي از جمله از طريق مشکل سوريه است.
ممکن است اين پرسش مطرح شود که چرا روسيه از سوريه حمايت مي کند؟ پاسخ اين سوال خيلي اهميت دارد. امروز روسيه از بشار اسد يا دولت سوريه حمايت نمي کند چون مردم سوريه مي توانند هر رئيس جمهور يا دولتي را که بخواهند انتخاب کنند. روسيه از اصولي حمايت مي کند که حداقل صد سال است به آنها پايبند است يعني استقلال و خودداري از مداخله درامور کشورهاي ديگر. خود روسيه بارها از اين مساله آسيب ديده است. علاوه بر اين روسيه از منافع خود درمنطقه دفاع مي کند و اين حق مسکو است. اين منافع به بندر طرطوس محدود نمي شوند و به مراتب عميقترند: موضوع اين است که حملات تروريستها به سوريه ثبات کل خاورميانه را با خطر مواجه کرده است و اين بي ثباتي بر روسيه هم تاثيرمي گذارد. مقامات روسيه برخلاف بسياري از مقامات کشورهاي منطقه اين مساله را درک مي کنند.
درخصوص اوضاع اجتماعي و فرهنگي نيز بايد گفت هزاران خانواده روسي- سوري وجود دارد که پل فرهنگي و اجتماعي بين دو کشور ايجاد کرده اند.
اگرروسيه چانه زني مي کرد اين اتفاق يک تا دو سال پيش يعني زماني رخ مي داد که اوضاع سياسي روشن نبود. امروز اوضاع براي همه کاملا روشن است و کسي که آن زمان چانه زني نکرده است امروز هم اين کار را نمي کند.
بشار اسد در پاسخ به اين پرسش که آيا گفتگوهايي درخصوص تحويل سوخت، کالا و سلاح بين دو طرف درجريان است و به ويژه اوضاع قرارداد مربوط به موشکهاي اس-سيصد به چه صورت است؟ گفت : هيچ کشوري نمي تواند درمورد وجود تسليحات يا قراردادهاي تسليحاتي صحبت کند چون اين مساله جزو اسرار کشور و نيروهاي مسلح است. ولي همه قراردادهايي که با روسيه منعقد شده اند اجرا مي شوند و نه بحران و نه فشار آمريکا و اروپا و کشورهاي حوزه خليج فارس مانع اجراي آنها نمي شود. روسيه آنچه را که براي دفاع از سوريه و مردم آن مورد نياز است دراختيار اين کشور قرار مي دهد.
خبرنگار ايزوستيا در ادامه پرسيد دمشق انتظار چه کمکي را از مسکو دارد؟ اقتصادي يا تسليحاتي؟ و آيا قصد درخواست وام از روسيه را ندارد؟
اسد پاسخ داد وقتي امنيت کشوري ضعيف مي شود وضع اقتصادي آن هم ضعيف مي شود. آنچه که روسيه بر اساس قراردادهاي نظامي در اختيار سوريه قرار مي دهد بدون ترديد موجب بهبود اوضاع اقتصادي کشور مي شود. حمايت روسيه از حق سوريه براي استقلال از همان ابتدا به اقتصاد اين کشور کمک کرده است. برخي از کشورهايي که عليه ملت سوريه اقدام کرده اند به ويژه با تحريم اقتصادي که کشور ازآن آسيب ديده ضربه بزرگي به اقتصاد آن زده اند. ولي روسيه رفتار کاملا متفاوتي داشته است. حمايت سياسي روسيه و نيز اجراي دقيق قراردادهاي نظامي با وجود فشار آمريکا وضع اقتصادي سوريه را به طور محسوسي بهتر کرده است. درخصوص خود اقتصاد بايد گفت هر وامي از سوي کشورهاي دوست مانند روسيه به نفع هر دو طرف خواهد بود.
براي روسيه اين اقدام به منزله توسعه بازار معامله و ايجاد دورنماهاي تازه براي شرکتهاي کشور و براي سوريه به معني امکان جذب سرمايه به منظور توسعه اقتصاد است. قراردادهايي که در زمينه تحويل انواع کالا با شرکتهاي مختلف روسي بسته مي شوند هم جاي خود را دارند. يک بار ديگر بايد تاکيد کرد موضع سياسي روسيه و حمايت آن از سوريه تاثير مثبتي بر ثبات و رفاه مردم اين کشور دارد.
بشار اسد در خصوص جزئيات قراردادهاي موجود با روسيه يادآور شد تحريمهاي اقتصادي دسترسي مردم سوريه را به مواد غذايي و سوخت با مشکل مواجه کرده است و اينها کالاهاي اصلي زندگي هستند. مسلما آنچه که دولت سوريه از طريق امضاي قرارداد با روسيه و سايرکشورهاي دوست انجام مي دهد امکان تامين اين محصولات را فراهم مي کند.
خبرنگاران روزنامه در ادامه با اشاره به اين موضوع که بشار اسد چندين بارعفو عمومي اعلام کرده است نظروي را درمورد نتايج اين اقدام و احتمال همکاري جنگجويان سابق با ارتش سوريه جويا شدند . اسد دراين باره گفت : عفو عمومي نتايج مثبتي داشته به ويژه زماني که اوضاع سوريه براي همگان روشن شده است. بسياري از جنگجويان سلاح را زمين گذاشته و به زندگي عادي برگشته اند و تعداد زيادي از آنها با دولت همکاري مي کنند. اين گروهها به دو دسته تقسيم مي شوند. نخست کساني که فريب رسانه ها را خورده بودند و دوم کساني که به خاطر تهديد، به تروريستها پيوسته بودند.
به همين دليل هميشه بايد درها را براي کساني که تصميم به بازگشت از راهي مي گيرند که عليه وطنشان است ؛ بازنگه داشت. با اين که خيلي ها با عفو عمومي اعلام شده در سوريه مخالف بودند اين اقدام نتيجه داده و موجب کاهش تنش و تشنج در جامعه شده است.
بشار اسد در پاسخ به اين سوال که چه کشورهايي را متحدان اصلي و چه کساني را دشمنان سوريه مي داند و چه کسي مقصر وخامت روابط دمشق با کشورهايي مانند قطر، ترکيه و سوريه است؟ تاکيد کرد کشورهاي روسيه و چين درعرصه جهاني و ايران در عرصه منطقه اي در کنار سوريه قرار دارند ولي در عين حال در جهان تغييرات مثبتي درجريان است و برخي کشورها که پيش از اين کاملا مخالف سوريه بودند حالا مواضع خود را تغيير داده اند و بقيه هم شروع به ازسرگيري روابط با دمشق کرده اند. کشورهايي هم وجود دارند که به طور غيرمستقيم از سوريه حمايت مي کنند. اما کشورهايي مانند قطر و ترکيه به طور علني از تروريستها حمايت مي کنند. قطر حامي مالي تروريستها است و ترکيه آنها را آموزش و کريدورهاي مورد نياز را در اختيارشان قرار مي دهد. حالا عربستان جاي قطر را به عنوان حامي مالي تروريستها گرفته است. اين کشور فقط پول دارد و کشوري که فقط پول داشته باشد؛ نمي تواند جامعه متمدني ايجاد و از صلح حفاظت کند. درحالي که عربستان نقش حامي اصلي را ايفا مي کند ترکيه وضع ديگري دارد. خيلي جاي تاسف دارد که کشوري مانند ترکيه را تنها با چند دلار مي توان به کنترل خود درآورد. متاسفانه کشوري به اين بزرگي با موقعيت ژئوپليتيکي و جامعه پيشرفته به دست يکي از کشورهاي حوزه خليج فارس کنترل مي شود. نخست وزير ترکيه مقصر اين اوضاع است و مردم کشور که با مردم سوريه اشتراکات و ميراث فرهنگي مشترکي دارند هيچ تقصيري ندارند.
سوال بعدي خبرنگاران ايزوستيا اين بود که چه چيزي در پس موضع مشترک روسيه و سوريه قرار دارد؟ آيا اين مساله فقط به منافع ژئوپليتيک مربوط مي شود يا شباهتهايي بين مردم دو کشور وجود دارد که بايد با خطر دائمي تروريسم مبارزه کنند؟
رئيس جمهور سوريه در پاسخ به اين پرسش گفت : روابط روسيه و سوريه نقاط اشتراک فراواني دارد که مهمترين آنها اشغال روسيه در دوران جنگ جهاني دوم است. سوريه هم بارها اشغال شده است. دوم اين که روسيه هم مانند سوريه از تلاشهاي پرشمار براي مداخله در امور داخلي اش آسيب ديده است. مساله سوم ترويسم است. مردم سوريه به خوبي مي دانند کشتن انسانهاي غيرنظامي به دست جنگجويان قفقاز شمالي چه معني دارد و ماجراي گروگان گيري در بسلان و نورد اوست مسکو را از ياد نبرده اند. به اين ترتيب روسها هم متوجه اوضاع کنوني سوريه هستند چون خودشان عواقب تروريسم را تجربه کرده اند. به همين دليل وقتي يک مقام غربي تروريستها را به دو دسته بد و ميانه رو تقسيم مي کند مردم روسيه حرفهايش را باور نمي کنند.
شباهت ديگري که بين روسيه و سوريه وجود دارد ؛خانواده هايي هستند که به آنها اشاره شد. اگر شباهتهاي فرهنگي و اجتماعي و اشتراکات فکري نبود اين خانواده ها هم که نقش پل ارتباطي بين دو کشور را دارند وجود نداشتند. به همه آنچه که گفته شد بايد منافع ژئوپليتيک را هم اضافه کرد. بي ثباتي سوريه و منطقه بر روسيه هم تاثير خواهد گذاشت. مسکو به خوبي آنچه را که اروپاييها و کل غرب درک نمي کنند؛ درک مي کند و آن اين حقيقت است که خطر تروريسم حد و مرز ندارد. اشتباه است تصور کنيم مواضع کشور بزرگي مانند روسيه بر يکي دو اصل بنا شده است.
ايزوستيا در آخرين پرسش خود اين موضوع را مطرح کرد که اسد چه انتظاري از کنفرانس ژنو- دو دارد؟
اسد در پاسخ گفت : هدف کنفرانس ايجاد زمينه حل و فصل بحران سوريه از راه سياسي است. ولي تا زماني که حمايت خارجي از تروريسم متوقف نشود دمشق نمي تواند گفتگوهاي سياسي را شروع کند. آنچه که سوريه از اين کنفرانس انتظار دارد اعمال فشاربرکشورهايي است که از تروريسم در خاک آن حمايت مي کنند. آنها بايد قاچاق سلاح و اعزام مزدور و تروريستها را به سوريه متوقف کنند. درصورت برداشتن اين گام کار روي انجام گفتگوهاي سياسي در مورد آينده کشور، قوانين و قانون اساسي بين همه طرفهاي سوري به مراتب راحت تر خواهد شد .