باشگاه خبرنگاران؛ این زن 31 ساله که مهین نام دارد با یک خودروی رنوی کرمرنگ اقدام به شکار 5زن میانسال در مقابل امامزادههای مختلف قزوین کرده و آنان را به قتل رسانده بود.
این زن که در اعترافات اولیه انگیزه خود را سرقت طلا و جواهرات قربانیان خود اعلام کرده است به افسران بازجو گفته، تمام نقشهاش را در داخل خودروی خود انجام میداده است.
طبق اعترافات این زن مشخص شده است وی با کمین در امامزادهها(ع)، قربانیان 51 تا 66 سالهاش را انتخاب کرده و با اعلام این موضوع که «چقدر شما شبیه به مادرم هستید» و یا «شما چقدر چهره مهربانی دارید»، با آنان طرح دوستی ریخته و سوار بر خودروی خود میکرد تا به مقصد برساند.
مهین در بین راه پس از دادن آبمیوه خوابآور، آنان را بیهوش میکرد و سپس با دست یا روسری خود، قربانیان را خفه کرده و اقدام به سرقت پول و طلاهای طعمههای خود میکرد. قاتل سریالی در اعترافاتش تاکید کرده است که همه این جنایتها را به تنهایی انجام داده و شوهرش از هیچ چیزی خبر ندارد.
بازداشت قاتل سریالی پلیس آگاهی قزوین که از 16 بهمنماه سال گذشته با کشف یک جسد در منطقه مینو در با دستور ویژه الفت دادستان قزوین، اقدامات پلیسی خود را برای دستگیری قاتل یا قاتلان آغاز کرده بود با قتلهای دیگر تحقیقات خود را روی دستگیری قاتل سریالی متمرکز کرد.
تحقیقات دقیقتر، بررسی لحظه به لحظه جنایتها و اظهارات شاهدان، از دومین قتل مشخص شد که یک خودروی رنو 5 در محل رها شدن جسد دیده شده، اما شاهد به خاطر تاریکی، رنگ آن را روشن اعلام کرده بود و پلیس، 3 رنگ کرم، زرد و سفید را جهت بررسی و تحقیق در دستور کار قرار داده بود.
با اعلام نظریه ماموران اداره تشخیص هویت پلیس آگاهی قزوین مبنی بر اینکه در قتل سوم رد لاستیک یک خودروی رنو در کنار جسد کشف شده است این فرضیه را قوت داد که قاتل با یک خودروی رنو اقدام به این قتلها میکند.
در کنار این فرضیه، کارآگاهان اداره آگاهی قزوین، جستوجو برای یافتن پروندههایی که درباره ربوده شدن توسط یک خودرو، زورگیری و ... بود را آغاز کردند.
در این بررسیها به پرونده شکایت یک زن برخوردند که او یک سال قبل در همان محدوده کشف جسدها سوار خودروی رنویی شده بود که راننده آن یک زن بود که پس از تعارف آبمیوه، قصد داشته او را نیز بیهوش کند که وی متوجه توطئه راننده زن شده و پس از فریاد زدن توانسته بود از دست راننده بگریزد. این زن پس از این اقدام به پلیس مراجعه کرده بود اما نتوانسته بود شماره پلاک خودروی رنو را در اختیار پلیس قرار دهد.
کارآگاهان با مراجعه به این زن خواستند در صورت مشاهده این رنو، شماره آن را به پلیس اعلام کند و چند روز پیش این زن که بهطور اتفاقی آن خودرو را در منطقهای از قزوین دیده بود، شمارهاش را یادداشت کرده و به پلیس اطلاع داد. با این سرنخ، پلیس توانست پس از 109 روز به تمام شایعات پیش آمده در قزوین خاتمه دهد.
پرونده 3 سال گذشته مهین شامگاه پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سالجاری، ماموران پلیس پس از دریافت دستور بازداشت از دادستان قزوین برای بازداشت قاتل سریالی قزوین به منطقه شنبهبازار مینودر مراجعه کردند و پس از اقدامات اطلاعاتی مهین و همسرش را دستگیر کردند.
در بررسی از خانه قاتل سریالی تمام روزنامههایی که این جنایتها را پیگیری میکردند، کشف شد و علاوه بر آن، مقالات و نوشتههایی درباره قتلهای سریالی پاریس نیز به دست آمد.
پس از انتقال متهمان به اداره آگاهی بازجویی توسط افسران بازجو و الفت، دادستان قزوین و 2 بازپرس جنایی قزوین آغاز شد. مهین در بازجوییها مدام از بیماری دخترش و دزدی به خاطر ادامه درمان او سخن گفته است.
این تحقیقات به طور شبانهروزی تا سحرگاه ادامه داشت و اقدامات قضایی و پلیسی دیگر در حال انجام است. با اعترافات مهین و تحقیقات پلیس،پرونده دیگر این قاتل که 3 سال گذشته ازاتهام قتل یک پیرمرد تبرئه شده بود نیز مورد بررسی قرار گرفت.
پس از اعترافات «مهین» یک مقام آگاه گفت: با توجه به اينكه وضعيت مالي اين متهم به قتل دستگير شده نامناسب است، احتمالا وي با انگيزه مالي دست به اين اقدامات زده است و از آنجايي كه خانمها راحتتر به قتل ميرسند و داراي طلا و جواهرات هستند، اين متهم زنان را براي قتل و سرقت انتخاب ميكرد.
اين مقام قضايي درباره روش قتل اين متهم بازداشت شده، گفت: متهم به امامزاده چهار انبيا(ع) و زناني كه براي زيارت و دعا آمده بودند را زيرنظر داشته، سپس با برقراري ارتباط دوستانه، آنها را با خودرويش منتقل و بعد از قتل، اموال آنها را سرقت ميكرده است.
گفتوگو با خواهر مهین خواهر نخستین قاتل زن سریالی در حالی که هنوز نمیدانست خواهرش در بازداشت است از اختلاف شدید خانوادهاش با مهین گفت. این دختر که آخرینبار 2 ماه پیش خواهرش، مهین را دیده است با اشاره به اینکه او خونگرمترین عضو خانواده است، گفت: از زمانی که خواهرم تصمیم گرفت با احمد ازدواج کند، چون پدرم مخالف این ازدواج بود خانواده، این خواهرم را طرد کرد. چند سال بعد با پادرمیانی بعضی از اقوام رفت و آمد با وی آغاز شد اما پس از مرگ پدرم که نزدیک 6 سال از آن میگذرد، این ارتباط باز هم قطع شد.
وی ادامه داد: مهین هیچ وقت از وضع زندگیاش گله نمیکرد و با اینکه دومین فرزندش به خاطر تب شدید و بیماری در یک سالگی دچار معلولیت شده بود، هیچ وقت از وی شکایتی نشنیدیم.
مهین سومین فرزند خانوادهای است که هفت دختر و یک پسر دارد و خودش صاحب 2 دختر است.
مهین به فرزندانش عشق میورزد و فاطمه دختر کوچکش (معلول) را میپرستد. وی در پایان گفت: خواهرم اکثرا جایی که کار میکردم به من سر میزد.
مادرشوهر مهین چه گفت؟
مادرشوهر مهین از اقدامات پلیس گلهمند است. البته نمیداند عروس و پسرش چرا از شب پنجشنبه در بازداشت هستند؟ او میگوید: دو دختر احمد را به خانه عمویش فرستادیم و من از آن روز مدام به اداره آگاهی میروم اما هیچ چیز به من نمیگویند.
وی در ادامه افزود: آن شب وقتی به خانه عروسم ریختند پسر دیگرم نیز برای سرکشی به آنجا رفته بود. خانه آنها را پلمب کردند و نمیدانم چرا علت بازداشت آنها را نمیگویند.
این زن در پایان گفت: عروسم این اواخر خانهدار بود و مدام از دختر کوچکش فاطمه مراقبت میکرد و او را به مدرسه میبرد. عروسم بسیار مهربان بود و متاسفانه بهخاطر درخواست ارثیه پدری با خانوادهاش اختلاف داشت. حالا نمیدانم جواب دختر بزرگ پسرم و حتی فاطمه کوچولو را چطور بدهم. آنها مدام اشک میریزند و سراغ مادرشان را میگیرند.
گفتوگو با کفشدار امامزاده تحقیقات پلیس نشان داده است 2 تن از زنانی که از سوی مهین به قتل رسیدهاند در امامزاده چهار انبیا با وی آشنا شدهاند. کفشدار امامزاده چهار انبیا گفت: مدتی پیش متوجه شدیم تعدادی از خانوادههای زنانی که به امامزاده میآمدند از عدم بازگشت آنان به خانههایشان نگران هستند.
به خاطر دارم خانواده معلم بازنشستهای در مراجعه به من مشخصات مادرشان را دادند تا اگر وی را دیدم اطلاعاتی به آنها بدهم. از این خانواده شنیدم مادرشان برای زیارت به امامزاده آمده و دیگر خبری از وی نیست. این مرد افزود: پیش از این نیز خانواده دیگری آمده بود و این خیلی برای من عجیب به نظر میرسید که چگونه این زنان زائر به خانههایشان بازنگشتهاند. تا اینکه پنجشنبه گذشته ماموران به اینجا آمدند و از من پرسوجوهایی داشتند و حالا که شنیدم این 2 زن به قتل رسیدهاند و قاتل آنان یک زن است، فهمیدم قاتل با چرخیدن بین زنان زائر، آنان را به قتل رسانده است.
همکار «مهین» چه گفت؟ پلیس در تجسسهای خود پی برد زن جنایتکار یک سال پیش مربی آموزشگاه رانندگی در یکی از محلههای بالاشهر قزوین بوده است. یک مرد که همکار «مهین» بوده است گفت: مهین زنی بسیار جسور بود و رفتارهای مردانه داشت. وی یک بار برای رو کم کنی یک ظرف 2 لیتری پر از چای را سرکشید و از این پیروزی خوشحال شد.
وی افزود: آخرین بار زمستان سال گذشته مهین را دیدم که با یکی از بچههایش سوار بر رنوی کرمرنگ خود در حالی که شیشههایش برفک زده بود به کوچه آموزشگاه آمد و با خرید از مغازهای با احوالپرسی کوتاهی با من رفت.
گفتوگو با پسر مقتول کیمیا 52ساله زن خانهداری است که وقتی به امامزاده رفته بود، دیگر به خانه بازنگشت و از سوی زن جنایتکار به قتل رسید.
پسر این زن گفت: ساعت5/3 بعدازظهر بود که مادرم به امامزاده رفت. در آنجا آشنایان ما وی را دیده بودند که بعد از زیارت گفته بود میخواهد به خانه بازگردد، اما دیگر نیامد.
این پسر افزود: وقتی غروب شد، پدرم و دیگر اعضای خانواده نگرانش شدیم، به همه جا سرزدیم، نزد هیچ کدام از آشنایانمان نبود. وقتی جسدش پیدا شد شایعات زیادی شنیدیم و هر لحظه ثانیهشماری میکردیم قاتلان دستگیر و مجازات شوند. اگر این زن قاتل اصلی است، خواستار مجازات اعدام و مرگ وی هستیم.
با همسایه زن جنایتکار زن جوانی که در همسایگی خانه مهین واقع در مینودر زندگی میکند گفت: این زن 2 دختر دارد که دختر کوچکش فاطمه، معلول است. وی هر روز ساعت 6:30 صبح از خانه خارج میشد تا دخترش را برای درمان ببرد و تا شب برنمیگشت. وقتی از وی پرسیدم چرا خودت در خانه نیستی؟ گفت، من در جایی که دخترم تحت درمان است خودم نیز کار میکنم.
وی افزود: مهین رفت و آمد زیادی با همسایهها نداشت، به نوعی همیشه فراری بود. هر وقت در راهپلهها وی را میدیدم به بهانه اینکه عجله دارد ما را ترک میکرد و من همیشه احساس میکردم وی زنی منزوی است و نمیخواهد دیگران از کارهایش باخبر شوند.
زن همسایه ادامه داد: مهین زن بسیار آرامی بود و وقتی پلیس برای دستگیری وی آمد باورمان نمیشد که وی توانسته 5 زن را به قتل برساند اما وقتی به یاد رفتارهایش افتادم ، دیدم که بعید نیست وی قاتل باشد.
وی افزود: نمیدانم چرا به خاطر سرقت، قتل کرده است حتی اگر بهخاطر معلولیت دخترش باشد توجيهی ندارد چراکه خیلیها مخارج سنگینتری دارند اما دست به چنین کارهایی نمیزنند. مهین زن مرموزی بود. در این مدتی که در ساختمان ما زندگی میکرد هیچگاه جز یک شب میهمانی نداشت. نه تاکنون مادرش را دیدم و نه از خانواده خود و همسرش اطلاعی داریم.
این زن همسایه در پایان گفت: شوهرش موتوسیکلتی داشت که با آن رفتوآمد میکرد و خودش رنو5 کرمرنگ زیر پایش بود و احساس ما این بود که این زن و شوهر، رابطه عاطفی خوبی با یکدیگر ندارند.
انتهاي پيام/
اونوقت میاد دنبال دله دزدی که تازه 6 نفر رو هم بکشه
!!!