نکته‌اي اساسی که اين روزها در لزوم حمایت ایران از مردم و دولت سوریه، مورد بي‌توجهي تقریبا تمامي رسانه‌ها و تحلیل‌گران سیاسی قرار گرفته، یادآوری موضع سوریه در قبال جنگ تحمیلی ۸ ساله به ایران اسلامی است

به گزارش خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، در طول اعصار هميشه شاهد دخالت و استعمار از سوي بازيگران استکبارجهاني بوده‌ايم که چگونه با نيت شوم خود به نام دموکراسي بر کشورهاي مختلف لنگر انداخته تا از منابع و ثروت‌هاي موجود در آن‌ها به سود خود بهره‌برداري کنند.




همواره جمهوري اسلامي ايران در مقابل استثمارها و استکبارجهاني موضع مشخصي از خود به نمايش گذاشته است و کاملأ در بلوک مقابله با ظلم‌ستيزي و همچنين درحمايت از جبهه مقاومت ايستادگي کرده است.

اين بار نيز با شکل‌گيري تحولات و درگيري‌هاي منطقه، ايران مواضع خود را در قبال جبهه‌ مقاومت مردمي حفظ کرده و با گام‌هاي استوار در اين راستا قدم برداشته است.

همان‌طور که مي‌دانيم بازيگران اصلي استکبارجهاني غرب به ويژه آمريکا و رژيم جعلي صهيونيستي هستند که نقش بسزايي در تقويت جبهه دشمن در جنگ تحميلي 8 ساله کشورمان با عراق ايفا کرده‌اند.

در شرايط کنوني که تحولات منطقه بازيچه دست غرب به ويژه آمريکاست؛ سوريه نيز دست‌خوش مداخله از سوي اين مدعيان دروغين دموکراسي شده است.




اينکه برخي حمایت ایران از سوریه را یک حمایت مذهبی عنوان کرده‌اند، باوري کاملأ اشتباه است. حمایت ایران از سوریه یک حمایت سیاسی است و مبتنی بر بحث هم‌پیمانی سوریه با جبهه مقاومت است چراکه ايران در جنگ تحميلي‌اش تا حدودي مديون حمايت‌هاي کاربردي سوريه است.

درباره چگونگي موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات سوریه و به صورت مشخص حمله قریب‌الوقوع محور غربی–عربی پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی درپی داشته است؛ از مخالفت‌های بي‌پرده بعضي هواداران همیشگی غرب تا موافقان سرسختي که خواهان اعزام  نيرو  به جبهه نبرد در برابر دشمنان ملت و دولت سوریه هستند.
 
گذشته از در نظر داشتن مخالفان اندک حمایت از مردم و دولت سوریه در بحران جاری این کشور، یکی از مهم‌ترین دلايل مطرح شده توسط جبهه موافقان حمایت از سوريه،  اهميت خط  محور مقاومت در اين کشور است؛ چه بسا با سقوط دولت بشار اسد، امکان به خطر افتادن منافع منطقه‌ای جمهوری اسلامي دور از انتظار نيست.
 
گفتني است چنين ديدگاهي به موقعيت سوریه به عنوان عمق استراتژیک جمهوری اسلامی نیز می‌نگرد که هرگونه خدشه به موقعیت دولت فعلی اين کشور را مترادف با به خطر افتادن عمق استراتژیک ایران ارزیابی می‌کند.
 
نکته‌اي اساسی که اين روزها در لزوم حمایت ایران از مردم و دولت سوریه، مورد بي‌توجهي تقریبا تمامي رسانه‌ها و تحلیل‌گران سیاسی قرار گرفته، یادآوری موضع سوریه در قبال جنگ تحمیلی ۸ ساله به ایران اسلامی است.
 
شايان ذکر است جبهه متحدی که امروزه  با هدف واژگوني دولت بشار اسد در سوریه قصد مداخله نظامي دارند، شباهت قابل توجهی با همان جبهه‌ای دارند که جنگ نابرابر ۳۳ سال پیش را به مدت ۸ سال بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند.



 
همان‌طور که کمک‌هاي بي‌دريغ کشورهاي عربي و همچنين کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی دنیای غرب در دوران جنگ نابرابر کشورمان به طور يکپارچه در اختیار صدام معدوم قرار گرفته بود، اکنون نيز دلارهای نفتی ارتجاع عرب هیزم فتنه را در صحنه نبرد سوریه شعله‌ور می‌نماید و البته جبهه غربی هم، همه‌گونه حمایت سیاسی و اطلاعاتی و تبلیغاتی را در اختیار مخالفان دولت سوریه قرار می‌دهد.
 
بايد در نظر داشت در روزهاي سخت جنگ تحميلي کشورمان تنها کشوري که يک تنه در برابر جبهه حامیان عربی صدام ایستادگی کرد؛ جمهوری عربی سوریه به رهبری حافظ اسد بود.
 

اگر به بررسي مواضع کشورهاي مختلف در روزهاي دشوار جنگ نابرابر کشورمان بپردازيم؛ آن‌ها که دستی در مدیریت دفاع‌مقدس داشتند بهتر می‌دانند که اگر حمایت‌های همه جانبه سیاسی و تسلیحاتی دولت سوریه نبود، کار دفاع مقدس بسیار مشکل‌تر پیش می‌رفت.
 
 
نگاهی به حمایت سوریه از ایران در جنگ تحمیلی



 

دشمن مشترک ایران و سوریه را متحد می کند
 
 پس از پیروزی انقلاب اسلامی سیاست خارجی ایران به شکل کلی زیرو رو شد و حضرت امام خمینی (ره) بلافاصله پس از پیروزی انقلاب قطع رابطه دو فاکتور ایران و اسرائیل را اعلام و انهدام رژیم غاصب صهیونیستی را جزو اهداف غایی انقلاب اسلامی عنوان کردند. این رخداد زمینه را برای هم‌پیمانی ایران و سوریه که سرزمین‌های جولان به عنوان بخشی از خاک عربی اشغال شده را در اختیار رژیم جعلي صهیونیستی می‌دید فراهم کرد.

در این میان با شروع جنگ تحمیلی زمینه برای برقراری ارتباط و هم‌پیمایی استراتژیک میان ایران و سوریه فراهم شد. رهبران سوریه که مصر متحد استراتژیک خود را با پیمان کمپ‌دیوید از دست داده بودند و خود را در مقابل رژیم جعلي صهیونیستی تنها احساس می‌کردند از ایران در برابر عراق حمایت کردند و تبدیل به تنها متحد عربی ایران در جریان جنگ 8 ساله با عراق شدند. 

دمشق مرکز ترانزیت تسلیحات نظامی به ایران 

 "‌محسن رفيق دوست‌" وزير سپاه کشورمان پس از انقلاب اسلامي، در شروع جنگ تحميلي ايران در سوريه بود و پس از مطلع شدن از جنگ عراق عليه کشورمان براي اقدامات اوليه و کمک گرفتن از اين کشور با تحقيقاتي که صورت داد به اين نتيجه رسيد که می‌توانیم از سوریه به عنوان یک مرکز نقل و انتقال تسليحات استفاده کنيم، چراکه در محاصره شدید نظامی بوديم و مي توانستيم خیلی از چیز‌ها را از خیلی از مناطق که حجم بزرگی ندارد به سوریه ببریم.

‌اسد نیز از این مسئله استقبال کرد و دستور داده بود تا در فرودگاه دمشق در یک بخش خاصی انباری داشته باشیم تا چیزهای مختلف را که از مناطق مختلف می‌خریدیم آنجا برده و سپس با هواپیما به ايران بفرستيم.


آموزش اولین تیم موشکی ایران در سوریه

 پس از خرید موشک اسکاد از لیبی و آموزش نیروها از سوی سوریه بود که ایران توانست بغداد پایتخت عراق را مورد هدف قرار دهد و توازنی در بحث جنگ شهرها بین دو کشور به وجود بیاورد. بعدها نیز دولت سوریه در بین سال‌های 1986 تا سال 1988 چندین موشک اسکادبی را در اختیار ایران قرار داد.

خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق با واسطه سوریه

اولین خرید تسلیحاتی ایران از بلوک شرق در زمان مرحوم حافظ اسد و همراه با افسر‌های سوری و به نام کشور سوریه صورت گرفت تا تحریم تسلیحاتی ایران دور زده شود.

 گفتني است سوریه یکی از کشورهای منبع برای تهیه تسلیحات و تجهیزات برای ایران در زمان جنگ بود.


تحريم عراق از سي درصد درآمد نفتي سوريه

در بحث اقتصادی شاید مهم‌ترین کمک ایران در زمان جنگ قطع مسیر خط لوله نفت عراق به سوریه بود. عراق به دلیل داشتن مرز بسیار محدود زمینی با خلیج‌فارس و انهدام نیروی دریایی آن در روزهای اول جنگ نیازمندی خود را به خطوط لوله زمینی برای صادرات نفت بسیار ضروری می‌دید. در این میان خط لوله‌ای که از بصره به سمت دریای مدیترانه کشیده شده بود و نفت عراق را به میزان 500 هزار بشکه در روز در اختیار نفتکش‌ها قرار می‌داد از اهمیت حیاتی برای عراق برخوردار بود.

 در سال 1982 رژیم حاکم بر سوریه به دستور حافظ اسد رئیس‌جمهور این کشور این خط لوله را به طور کامل مسدود کرد و سبب شد تا درآمد نفتی عراق تا 30 درصد کاهش پیدا کند. این ضربه چنان برای رژیم بعث عراق سهمگین بود که بلافاصله تلاش خود را برای سرنگونی حکومت سوریه افزایش داد و شروع به تسلیح نیروهای اخوان‌المسلمین در خاک سوریه کرد.




سوریه شکاف بزرگ جبهه متحد عربی علیه ایران

 در بعد دیپلماتیک نیز دولت سوریه با تمام وجود از ایران حمایت کرد و چه در مجامع بین‌المللی و چه در اجلاس‌های دوره‌ای اعراب بر ضرورت حمایت از انقلاب اسلامی ایران تاکید کرد. حافظ اسد رئیس‌جمهور پیشین سوریه در حمایت از ایران و نقطه‌نظرات سیاسی انقلاب در دهم نوامبر سال 1980 گفت: بیشتر کشورهای عربی روابط خوبی با ایران ندارند که قول داده است در کنار اعراب در مخالفت با دشمن صهیونیستی بایستد و عجیب است که چنین انقلابی مورد حمله قرار بگیرد.

سوریه از همان ابتدای جنگ از به وجود آمدن یک جبهه متحد عربی بر علیه ایران جلوگیری کرد و با نظر بغداد در مورد جنگ عرب و عجم مخالفت کرد.

 پس از انقلاب زمانی که کشورهای محافظه‌کار و ارتجاعی عرب به رهبری عربستان و اردن قصد داشتند تا با برپایی کنفرانس عمان حمایت اعراب در جنگ علیه ایران را جلب کرده و آن‌ها را علیه ایران بسیج کنند با مخالفت سوریه به رهبری کشورهای جبهه پایداری عربی مواجه شدند. البته سوریه به اندازه کافی قدرتمند نبود که از برگزاری چنین کنفرانسی جلوگیری کند اما مخالفت سوریه سبب شد تا این مسئله به صورت یک رویداد کم‌اهمیت باقی بماند. تنها پس از عملیات کربلای 5 در سال 1987 بود که سوریه به واسطه کمک‌های عربی به طور نامحسوس از عراق حمایت کرد که البته بلافاصله وزیر امور خارجه خود را جهت ادای توضیحات به تهران گسیل داشت. در سازمان ملل متحد نیز سوریه از تمام قطعنامه‌هایی که از ایران در راستای پایان جنگ حمایت می‌کرد رای مثبت داد. 


 

با توجه به موارد ذکر شد درباره گذشته ايران و سوريه در دوران دفاع‌مقدس کشورمان مطرح شد، صرف نظر از اینکه سوریه محور مقاومت در برابر زیاده‌خواهی رژیم جعلي صهیونیستی، یا به بياني دیگر اهميت عمق استراتژیک اين کشور براي جمهوری اسلامی ايران به شمار مي‌آيد؛ حمایت از مردم و دولت اين کشور امری منطقي است.

گفتني است حمایت از دولت و مردمی که در روزهای سخت دفاع مقدس به عنوان متحد استراتژیک جمهوری اسلامی  که هيچ‌گاه ما را تنها نگذاشتند و با کمک‌هاي بي‌دريغ خود موجب کاسته شدن بار سختی‌های جنگ تحمیلی شدند، وظیفه‌ا‌ی اخلاقی است که اگر ما در شرايط فعلي سوريه با تجربه گذشته‌اي که در آتش جنگ مي‌سوختيم؛ مردم و دولت اين کشور را در بحران نبرد حق عليه باطل به حال خود تنها بگذاريم، نوعي بي‌معرفتي به حساب مي‌آيد. 
 
مسأله اعزام رزمندگان ایرانی برای کمک به دولت و ملت سوریه مطرح نيست، چراکه ارتش و مقاومت مردمی با قواي بالايي در کشورشان توانسته‌اند به خوبی در برابر جبهه متحد تکفیری‌ها و سلفي‌هاي مورد حمایت کشورهاي مرتجع عربی و حامیان عبری_غربی ايستادگي کنند، اما بدیهی است که دولت و ملت سوریه با توجه به نقش پررنگ خود در دوران جنگ تحميلي کشورمان از جمهوری اسلامی ايران انتظار دارند تا با استفاده از همه ظرفیت‌های سیاسی، معنوی، مادی و تسلیحاتی و مشاوره نظامی اش برای پایان دادن یا کاستن از رنج فعلی کشورشان کمک کند. البته اقدامات ايران در برابر سوريه کمترین کاری‌ست که در مقابل مردم و دولت سوريه از دست ايران برمي‌آيد.

شايان ذکر است کشورهايي هم‌چون لبنان، روسيه و چين و همچنين حزب‌الله مواضع خود را در برابر اقدامات ايران در کشور سوريه اظهار داشته‌اند و حمايت همه‌جانبه خود را در کمک به روند پيروزي سوريه در مقابله با استکبارجهاني اعلام کرده‌اند. 
 
گزارش/مريم السادات دژوند
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار