عروس خانم هنوز لباس سفيد را از تن درنياورده بود كه از سوي داماد خجالتي مورد حمله قرار گرفت و همان شب جشن راهي بيمارستان شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ هيچ‌كس باور نداشت كه مرد جوان كه سر به زير و آرام بود در چهارديواري خانه‌شان به هيولايي شكنجه‌گر تبديل شود.
 
مرد ثروتمند به محض اين‌كه احساس مي‌كرد كسي در خانه نيست و با همسرش در خانه تنها است نوعي جنون به وي دست مي‌داد و زن بخت‌برگشته را به باد كتك مي‌گرفت.
 
راز تلخي پشت نقاب آرام و مهربان شوهرم نهفته بود و من تا شب عروسي از آن بي‌خبر بودم.  
 
اين‌ها ادعاهاي عروس 26 ساله‌اي است كه 3 ماه بعد از ازدواجش جلوي ميز قاضي دادگاه خانواده ايستاده و با صدايي لرزان به زبان مي‌آورد. هنوز جاي شلاق‌هايي كه با خشم روي صورت نحيفش فرود آمده بود ديده مي‌شد. نرگس تا آن روز كه پيش روي قاضي دادگاه خانواده ونك ايستاده بود، رازداري كرده و كسي نمي‌دانست چرا وي مي‌خواهد از خانه شوهرش فرار كند و طلاق را تنها راه نجات خود مي‌داند.
 
هيولاي شكنجه‌گر

 
نرگس به قاضي گفت: شوهرم نزد همه مردي بسيار مهربان و آرام است ولي زماني كه در خانه تنها هستيم به او جنون خاصي دست مي‌دهد و با همه توانش من را كتك مي‌زند. هيچ‌كس حرف‌هاي من را باور نمي‌كند زيرا همه خانواده و فاميل حامد را مردي خجالتي و سر به زير مي‌شناسند اما اين واقعيتي تلخ است كه من را در شوك عجيبي فرو برده است. من و حامد در مراسم ختم يكي از بستگانم با هم آشنا شديم. شوهرم از دوستان نزديك پسرعمويم بود و وضع مالي خيلي خوبي داشت. پس از آن آشنايي كوتاه خيلي زود با هم نامزد شديم. در دوران نامزدي هم كمتر همديگر را مي‌ديديم زيرا حامد چندان تمايلي نداشت من را به خانه‌شان دعوت كند. همه اين ديدارهاي كوتاه را به حساب خجالتي بودن وي مي‌گذاشتم تا اين‌كه با پيشنهاد خانواده من قرار شد هرچه زودتر مراسم عروسي برگزار شود و ما زندگي مشترك‌مان را شروع كنيم اما افسوس كه همان روز جشن سرنوشت تلخي براي من رقم خورد. آنچه را كه مي‌ديدم باور نمي‌كردم. شوهرم يك هيولا است. بعد از جشن وقتي به خانه رفته بوديم متوجه شدم حامد با دقت خانه را نگاه كرد و وقتي ديد همه مهمان‌ها رفته‌اند ناگهان به من حمله كرد و تا حد مرگ كتكم زد. همان شب از شدت درد به بيمارستان رفتم. نمي‌توانستم اين راز را با كسي در ميان بگذارم يا نه. مي‌دانستم كسي حرف‌هايم را باور نمي‌كند و از طرفي حامد را دوست داشتم و نمي‌خواستم اينگونه با آبرويش بازي كنم. من به زندگي‌ام اميد داشتم.
 
نرگس آهي كشيد و گفت: همه حسرت زندگي ما را مي‌خوردند. در بين فاميل زبانزد خاص و عام  
بوديم تا اين‌كه يك روز پسرعمويم با همسرش سرزده به خانه ما آمدند. گويا آن‌ها از پشت در صداي بگومگوهاي ما را مي‌شنيدند. در را كه باز كردم دوباره حامد به حالت عادي برگشت و دست از رفتارهاي جنون‌آميزش كشيد. آن روز پسرعمويم تا حدي در ماجرای اختلاف من و حامد قرار گرفت ولي باز سكوت كردم و چيزي نگفتم. رفتارهاي حامد در خارج از خانه بسيار عادي بود و تنها وقتي داخل خانه بود و تنها مي‌شد رفتارهاي جنون‌آميزي از خود نشان مي‌داد.
 
فرار از خانه

 
زمستان بود و دانه‌هاي برف همه‌جا را سفيدپوش كرده بود. جشن تولد شوهرم بود. برايش كيك و كادو خريده بودم و منتظر بودم تا از سر كار به خانه بيايد. در را كه باز كردم خواستم غافلگيرش كنم. ابتدا خيلي خوشحال شد اما بعد از چند دقيقه چاقو را از كنار كيك برداشت و به من حمله كرد. از شدت ترس پاهايم مي‌لرزيد، توانستم از خانه فرار كنم و نزد خانواده حامد بروم. موضوع را تا حدي با آن‌ها در ميان گذاشتم اما حرف‌هايم را باور نمي‌كردند و مي‌گفتند كه حامد آزارش حتي به مورچه هم نمي‌رسد! نرگس مكثي كرد و ادامه داد: با گذشت سه ماه از ازدواجمان مي‌خواهم از شوهرم جدا شوم.
 
قاضي با شنيدن صحبت‌هاي زن جوان دستور داد تا حامد براي معاينه به پزشكي قانوني مراجعه كند تا در صورت اثبات اختلالات عصبي حكم طلاق با پرداخت مهريه را صادر كند.
 
نظريه پزشكي قانوني نشان داد مرد جوان وقتي داخل خانه بود دچار نوعي جنون مي‌شد و قاضي دادگاه با همين نظريه علمي حكم طلاق را صادر كرد.
 
نظر كارشناس
 
راضيه جلالي‌نيا كارشناس حقوقي در اين باره مي‌گويد: وجود هرگونه اختلالات عصبي و جنون در روابط زناشويي بايد با تشخيص و تاييد پزشكي قانوني صورت گيرد. اگر مردي به دليل اختلالات عصبي همسرش را مورد شكنجه قرار بدهد علاوه بر اين كه يك پرونده كيفري با عنوان كتك‌كاري در دادگاه كيفري مطرح مي‌شود و زن به موجب آن مي‌تواند ديه بگيرد بلكه در چنين شرايطي پرونده ديگري با عنوان طلاق با استناد بر سوءرفتار مرد و عسر و حرج در دادگاه خانواده تشكيل مي‌شود.  
چنانچه زني در شرايط عسر و حرج به سر ببرد مي‌تواند با اثبات آن پس از گرفتن مهريه از شوهرش جدا شود.
 
در عقدنامه‌هاي جديد 14 مورد عسر و حرج براي زن پيش‌بيني شده است. به عنوان مثال سوءرفتار مرد يا آزار و اذيت وي كه ناشي از بيماري عصبي باشد مي‌تواند از موارد عسر و حرج به حساب بيايد.  
 
در واقع هرگونه كتك‌كاري يا توهين و فحاشي جزو سوءرفتار است. البته براي گرفتن طلاق بايد دليل محكمه‌پسند و قاطعي به دادگاه ارائه شود يعني سوءرفتار مرد بايد با گواهي پزشكي قانوني اثبات شود تا دادگاه به آن استناد كند.  
 
چنين طلاقي كه با اثبات عسر و حرج از طرف زن جاري مي‌شود جزو طلاق بائن بوده و در آن امكان رجوع نيست.

انتهاي پيام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار