به گزارش خبرنگار حوزه راديو و تلويزيون
باشگاه خبرنگاران، برنامه "صبحي ديگر" از شبكه آموزش امروز با حضور "فرزاد حسني" و "آزاده نامداري" برنامه خود را به روي آنتن برد.
"فرزاد حسني" در ابتداي برنامه ضمن سلام و عرض تبريك ولادت امام رضا(ع) در پاسخ به سؤال مجري كه از سختيهاي كار در اجرا و پشت در ماندنهاي راديو براي مردم سخن بگو، گفت: يادش بخير زماني كه من، "امين زندگاني" و "نيما كرمي" در اتاق مينشستيم و از اينكه كسي ما را نميديد، گله داشتيم.
و "نامداري" در بين اين صحبتها عنوان كرد: شما تا به حال از اين سختيها به من نگفته بوديد و سپس "حسني" در پاسخ به اين جمله همسرش بيان كرد: من هرگز از دردهايم براي شما نميگويم چرا كه مرد آن است كه از دردهايش سخن نگويد.
"فرزاد حسني" كه مدام در اين برنامه صبحت ميكرد و اجازه صحبت به همسرش و مجري برنامه را نميداد، بيان كرد: من 36 سال است كه اجازه حرف زدن به كسي را ندادم اما 3 ماه است كه نميتوانم حرف بزنم.
"نامداري" در پاسخ به سؤال مجري كه در هنگام ورود به حرم مطهر امام رضا(ع) چه خواستهاي از آن امام داريد، گفت: من از اين ناراحت هستم كه هر بار به پابوس امام رضا(ع) ميرويم از او خواستههاي زيادي داريم اما هميشه اين دعا را ميكنم، دعايي كه در سفر به مكه از خداوند خواستم اينكه خدايا از من بگير هر آنچه كه تو را از من ميگيرد چرا كه اين دعا موجب ميشود تا در مسير درست حركت كنيم.
"حسني" رو به "نامداري" اظهار داشت: از كمبودهايت سخن مگو از آنچه به دست آوردي سخن بگو مثلا از اينكه من را به دست آوردي و من از دست رفتم.
"حسني" آرزوي خود هنگام پابوس امام رضا(ع) را اينگونه بيان كرد: من از او ميخواهم تا اجازه فكر در كار خداوند را به من بدهد.
"حسني" در خصوص تشكيل زندگي عنوان كرد: ازدواج كردن كليد ندارد بلكه براي رسيدن به يك مرحله، قبل از آن بايد يك سري مراحل را سپري كنيم.
"نامداري" در پاسخ به اين سؤال بيان كرد: ازدواج كردن نشاندهنده رسيدن به يك بلوغ فكري است براي رسيدن به تكامل انسان بايد ازدواج كند.
در پايان مجري برنامه اعلام كرد كه "علي دارابي"(معاون سيما) هديه سفر به مشهد مقدس را به زوج "فرزاد حسني" و "آزاده نامداري" تقديم كرده است.
سپس "فرزاد حسني" به اولين هديهاي خود كه ديوان اشعار امام خميني(ره) از دستان "سيد حسن خميني" اشاره كرد.
گفتني است؛ در پايان "فرزاد حسني" قطعه شعري با نام "خانمي كه تو باشي" براي همسرش خواند.
انتهاي پيام/ص
در خبرها آمده است، دوست فرزاد حسنی (حمید فراهانی) دست به قلم شده و از آزاده نامداری بابت افشای طلاق ابراز ناراحتی کرده و گفته "تنها یک سوال از آزاده نامداری دارم؛ خانم نامداری... شما که میدانستی بهتر است این آتش زیر خاکستر و محرمانه بماند" و ادامه داده "من به واسطه دوستی با فرزاد حسنی و صحبتهای چند روز اخیرمان با صراحت میگویم او به شدت ناراحت است".
اما جواب خانم نامداری که به سختی به حرف می آید نشان می دهد او هم دل پری دارد و در جواب گفته " نکته ای که لازم است بگویم این است که بسیار به اینکه ما باید آدم های راستگو و صادقی باشیم معتقدم. یادم است یک روز شقایق دهقان به تلویزیون آمده بود و روی آنتن گفت من یک نامادری ام. با اینکه نامادری بودن را در جامعه ما نمی پذیرند، اما شقایق دهقان با شهامت زیاد این موضوع را مطرح کرد و بعید می دانم بعد از این اتفاق هم ذره ای به محبوبیت یا جایگاهش در میان مردم لطمه ای وارد شده باشد. او با مردمش صادق بود و به نظرم بهترین کار ممکن را انجام داد. اصولا لاپوشانی یا دروغ گفتن اذیتم می کند و نمی توانم بار سنگین دروغ را روی دوشم تحمل کنم. من به هر محفل هنری از جمله تئاتر، سینما یا کنسرت که می رفتم می گفتند «به فرزاد سلام برسان!» اما مگر چقدر می توانم این مسئله را از همه قایم کنم و بگویم «چشم، سلام می رسانم!» من تحمل این بار سنگین دروغ را ندارم. من یک زن کاملا سنتی ایرانی هستم و در مرام و ادبیات خودم و خانواده ام نیست که بروم جار بزنم «من جدا شده ام.» هرگز دوست نداشتم این اتفاق تا این حد بازتاب رسانه ای داشته باشد، اما به قول شهاب حسینی «یک پایان تلخ، بهتر از یک تلخی بی پایان است.»".
حساب مردم در این داستان جدا است، مردم در تمام دنیا دوست دارند بدانند فلان ستاره شان در زندگی چه کار می کند و بنظرم پی بردن به زندگی خصوصی شان هم جزیی از آن حق محسوب میشود پس بی خود کرده هرکس آن را دخالت بداند و اتفاقا نشریات و خبرنگار ها هم بخشی از آن حق را دارا می باشند اما دوستان فلان طرف بخواهد بگوید چرا جدا شدی و چرا جار زدی هم کاملا غیرمنطقی و غیراخلاقی است. به جهنم که ناراحت شدید از اعلام این خبر!؟ نامداری کاری صادقانه و منطقی کرده است و در مصاحبه خود با روزنامه صبا هم اسم کسی را نیاورده و کسی را هم مقصر ندانسته است.
خوشبختانه از آن جا که با خانم نامداری دوستی و آشنایی دارم، قسم می خورم تا قبل از علنی شدن ماجرا از هیچ کدامشان درباره اتفاقات و شایعات چیزی نپرسیدم و تا هفته پیش هم از ماجرا مطمئن نبودم. دخالت هم نکردم و نمی کنم و برای هر دو شان آرزوی بهترین ها را دارم. روی صحبت با همان دوستان نامردی است که سر زندگی دیگران هم قمار می کنند تا چاپلوسی شان به چشم آید. آن ها حواسشان نیست که قبل از این که رفیق کسی باشند خبرنگار و نویسنده هستند.
عدهای هم در واکنش به عکس حضور نامداری در جشن انجمن منتقدان سینمایی ایران تیتر جالبی زدهاند و نوشته اند "چهره خندان نامداری پس از طلاق". بعله در عکس خوشحال است اما خدا می داند آیا در این مدت به ظاهر کوتاه هم خوشحال و خندان بوده است و چه بر سرش آمده است!؟