به گزارش خبرنگار
حوزه دفاع مقدس باشگاه خبرنگاران، با نزديک شدن به اواخر شهريورماه در
جاي جاي شهر نمادهايي از 8 سال نبرد مقدس را مشاهده ميکنيم و با عبور ساده
از کنار آنها لبخندي ميزنيم و غافل از چرايي بزرگداشت شهدا به دغدغههاي
کوچک و بزرگمان فکر ميکنيم.
عکسشان را بر در و ديوار شهر ميبينيم و عکسشان عمل ميکنيم.
نه
از رفتنشان ميدانيم و نه از برگشتنشان، نه از خون دلهاي مادرانشان
ميدانيم، نه از انتظار همسرانشان و نه از دلتنگيهاي فرزندانشان.
نه از پلاکهاي گم شده ميدانيم و نه از تکه استخوانهاي باقيمانده چيزي درک ميکنيم.
فرصت
پيش آمده مجالي داد تا فارغ از دنيا و دنيا دوستيها، پاي درد و دلهاي
مادران شهدا، جانبازان، ايثارگران و ... بنشينيم و ياد بگيريم شجاعت به چه
معناست و زندگي در اين خاک مقدس بهاي خون شهيدان و ايثارگراني است که زندگي
و خانواده خود را وقف آرامش امروز ما کردهاند.
در اين ميان پاي درد و دل "فاطمه نوروزي" فرزند شهيد "شيرداد نوروزي" نشستيم که وقتي به دنيا اومده، 7 ماه از شهادت پدرش ميگذشته و الان بعد 27 سال بين همه آرزوهاي فاطمه خانوم، شنيدن صداي پدرش بيشتر از همه موج ميزنه.
متن اين گفتگو به شرح زير است:
باشگاه خبرنگاران: فاطمه جان لطفا خودتو به طور كامل معرفي كن و بيوگرافي مختصري را از پدرت ارائه بده.
فاطمه: من فاطمه نوروزي فرزند شهيد شيرداد نوروزي هستم.
27 ساله که پدرم رو نديدم اما بايد بگم که پدرم هميشه مايه افتخارم بوده و اين لطف بزرگي است من عضوي از خانواده شهداي بزرگ كشور باشم.
پدرم فرهنگي بود. در سال 65 در سن 22 سالگي پيش از عمليات والفجر 8 به شهادت رسيد.
عليرغم اينكه سن كمي داشت اما جزو دانشآموزان با استعدادي بود كه هر دو مقطع تحصيلي را در يك سال تموم کرد و موفقيت خودشو مديون شخصيت بزرگي چون دكتر بهمن بيگي بود كه كمك زيادي به وي در زمينه تحصيل انجام داد.
باشگاه خبرنگاران: نحوه ازدواج پدر و مادرت چه طور بود؟
فاطمه: عليرغم اينكه اون موقع ازدواجها به سبك سنتي صورت ميگرفت اما پدر و مادر من طبق يك جريان خاصي كه دوست ندارم گفته بشه با هم ازدواج كردن و بايد صراحتا بگم پدرم براي مادرم فراتر از يك همسر بود به طوري كه هنوز پس از گذشت سالها از شهادت وي مادرم هنوز از خاطراتش ياد ميكنه.
باشگاه خبرنگاران: زمان شهادت پدرت چند ماهه بودي؟
فاطمه: در زمان شهادت پدرم، مادرم دو ماهه باردار بود كه پدرم شهيد شد. من اصلا حضور پدرم را درك نكردم.
باشگاه خبرنگاران: پدرت از وجود تو چه طور خبردار شد؟
فاطمه: در زمان جنگ تحميلي آنطور كه مادرم تعريف ميكنه تماس تلفني بسيار سخت بوده و نامه هم خيلي دير به دير بين جبهه و شهرهاي مختلف رد و بدل ميشده اما به دليل اينكه ما در شيراز بوديم متاسفانه مادرم نميتونست تماس زيادي با پدرم بگيره. اما پدرم زماني كه براي تدريس به مدرسه شيراز رفت از اين موضوع مطلع شد اما بهخاطر عملياتهاي مختلف به خصوص عمليات والفجر و ضرورت نياز به نيروهاي غواص نتونست پيش ما بمونه.
باشگاه خبرنگاران: پدرت جزو كدام دسته و گروه در جبهه بود؟
فاطمه: پدرم به عنوان نيروي غواص فعاليتهاي خودشو در جبهه شروع كرد و شهادتش نيز در آب رقم خورد به طوري كه پيش از عمليات والفجر 8 در حال آموزش به شهادت رسيد.
باشگاه خبرنگاران: نحوه ارتباطگيري مادرت در زمان جنگ با پدرت چگونه بود؟
فاطمه: پدرم در زمان حضور در جبهه تا زمان شهادت از طريق نامه با ما در ارتباط بود و تا چند سال قبل اين نامهها در اختيار ما بود ولي بنياد شهيد به خاطر اينكه اين نامهها به عنوان اسناد حفظ بشه و در اثر گذر زمان از بين نرود از ما تحويل و در بنياد نگه داشتن.
باشگاه خبرنگاران: پدرت نامهاي خطاب به تو نوشته؟
فاطمه: آخرين نامه پدرم حدود 5 ، 6 دقيقه قبل از ورودش به داخل آب نوشته شده و اين نامه روي انگشتاش هست.
وي در اين نامه كه بر روي انگشتان اشارهاش نوشته اشاره كرده كه به طور حتم مطمئن هستم وقتي برگردم فاطمه بزرگ شده.
نكته جالبي كه در اين نامه وجود داره خط زيباييه كه از پدرم به يادگار مونده.
باشگاه خبرنگاران: آيا پدرت اطلاع داشت كه فرزندش دختره؟
فاطمه: پدرم به فرزند دختر علاقه زيادي داشت به همين خاطر هميشه به مادرم تاكيد ميكرد كه اگر فرزندم دختر بود اسمشو فاطمه بذار و هميشه نامههاشو خطاب به فاطمه مينوشت.
باشگاه خبرنگاران: از نحوه شهادت پدرت برامون بگو؟
فاطمه: پدرم به عنوان نيروي غواصي در جبهههاي جنگ فعاليت ميكرد از اين رو پيش از عمليات والفجر 8 در مرحله قبل از شروع عمليات افرادي وارد آب شدند كه متاسفانه چند نفر از اين غواصها ناپديد شدند و تعدادي هم شهيد شدند اما پدرم جزو دستههايي بود كه با قايقهاي ويژه و قلابهاي مخصوص پيكرش از آب به بيرون كشيده شد.
باشگاه خبرنگاران: نحوه دقيق شهادت پدرت چهطور بوده؟
فاطمه: خانواده من به خاطر اينكه از لحاظ روحي و رواني وارد اين مقوله نشم درباره نحوه شهادت پدرم تا اين لحظه توضيح جامع و كاملي ندادن و حتي تصاوير شهادت پدرم رو هم يكي دو ساله كه ميبينم.
بايد بگم كه من هنوز به دليل عدم آمادگي بعضي نامههاي پدرمو نخوندم و فقط يكي از نامههاشو خطاب به پسرعمويش نوشته بود، كامل خوندم.
باشگاه خبرنگاران: وقتي نامههاي پدرتو خواندي چه حسي داشتي؟
فاطمه: اين سوال يكي از سوالاي مشتركيه كه از همه فرزندان شهدا پرسيده ميشه؛ بايد بگم خوشبختانه بعضي از بچههاي شاهد حضور پدرشونو درك كردند ولي بچههايي مثل من كه نتوستن حضور پدرشونو درك كنند و با مشكلات متعددي روبرو ميشن و يه سري از نظرات كه در اين باره از طرف رسانهها ارائه ميشه، درست نيست.
باشگاه خبرنگاران: تا حالا خواب پدرتو ديدي؟
فاطمه: من تا حالا به هيچ عنوان خواب پدرمو نديدم حتي سعي کردم از طريق كلاسهاي انرژي درماني بتونم خواب پدرمو ببينم ولي متاسفانه تا به امروز موفق نشدم.
تصوري كه امروز از پدرم در ذهنم وجود داره تنها براساس عكسهاييه كه دارم به خاطر همين دوست دارم صدايي از پدرم بشنوم تا بتونم بهتر و عميقتر درك كنم.
باشگاه خبرنگاران: صدايي از پدرت نداري؟
فاطمه: نه متاسفانه من صدايي از پدرم ندارم فقط 21 آبان سال گذشته يكي از اقوام تصوير پدرمو در يكي از شبكههاي تلويزيوني ديد كه متاسفانه مراحل پيدا كردن اين مستندخيلي سخته و من نتونستم اين كارو پيگيري كنم.
من تنها تصوري كه از پدرم دارم از طريق عكسها است و تصور جسمي و يا صدايي ندارم.
باشگاه خبرنگاران: با توجه به اينكه پدرتو نديدي چه طور ميتوني بشناسيش؟
فاطمه: در شناخت پدرم؛ مادرم اصليترين نقش رو داشت و صراحتا بايد بگم مادر من و همه همسران شهدا در اين مسير گامهاي ويژهاي برداشتند به همين خاطر ستايششان واجب و الزامي است.
باشگاه خبرنگاران: آيا تاسف عدم حضور پدرت در زندگياتو تا به امروز احساس كردي؟
فاطمه: هيچ موقع از اين لحاظ كه پدرم شهيد شده تاسف نميخورم ولي بعضي وقتها به دليل شرايطي كه در جامعه حاكم شده پرخاشگري و عصبانيتي داريم و اين جمله رو مطرح ميكنيم كه چرا من، چرا براي بقيه اين اتفاق نيافتاد؟
باشگاه خبرنگاران: حس واقعيت به پدرت چيه؟
نوروزي: حس من هميشه به پدرم حس افتخار است من پدرمو يك مدال افتخار براي خودم ميدونم.
باشگاه خبرنگاران: نسبت به برخي از اظهارنظرها درباره سوءاستفاده فرزندان شهدا چه نظري داري؟
فاطمه: من احساس ميكنم افرادي كه اين صحبتها رو مطرح ميكنن درك درستي از آنچه كه به خانواده شهدا ميگذره، ندارن و اگر بخواهند براساس اين صحبتها نظر بدهيم خلاف واقعيت است اما بسياري از فرزندان شهدا امروز بدون استفاده از هيچ گونه سهميهاي تونستن پلههاي موفقيتو طي كنن.
بايد بگويم تنها امكانات و امتيازات فرزندان شهدا دعاي والدينشونه كه آنها سرخورده نشن.
باشگاه خبرنگاران: تا حالا نشانههايي از پدرت در زندگي ديدي؟
فاطمه: بله پيش آمده وقتي گرفتاري هست پدرم به خواب برخي اقوام و مادرم رفته و جوياي حال من شده.
متاسفانه من نتونستم تا به امروز خواب پدرمو ببينم ولي هميشه پيگير حال من است و با حضور در خواب اقوام و مادرم جوياي حال من ميشه.
باشگاه خبرنگاران: براي كسي مثل شما كه تصوري از درك جسمي پدرت نداشتي؛ تا به اين لحظه مشكلي پيش آمده و آيا از اين موضوع اذيت شدهايد؟ هيچگاه تناقضي درباره عدم حضور پدرت در زندگي بهت دست نداده؟
فاطمه: اين حس غير قابل انكار است ولي در نهايت آنچه من بهش افتخار ميكنم اينه كه اسمي از پدرم به دليل شجاعتش برده ميشه و سعي ميكنم عليرغم اينكه تصوري از حضور جسمي پدرم نداشتم از طريق روحي بهش وصل شم.
باشگاه خبرنگاران: در حال حاضر با توجه به اينكه در هفته دفاع مقدس قرار داريم فكر ميكني چه راهكاري بايداتخاد بشه تا نسلهاي جديد دوباره به فرهنگ جهاد و شهادت تمايل پيدا كنند؟ فرزندان شهدا در اين مسير چه وظيفهاي دارند؟
فاطمه: كاري كه شهدا انجا دادند از منزلت بسياري برخورداره چراکه اين افراد كساني هستن كه در راستاي ائتلاي وطن و پايبندي به نظام و ارزشهاي امام(ره) و انقلاب جان خودشونو از دست دادن.
شايد ترسيم تصاوير شهدا بر ديوارها و معابر شهرها و خيابانها به چشم بخوره اما موضوعي كه در اين ميان بايد مورد توجه باشه اينه كه نهادهاي مربوط به شهدا مثل بنياد شهيد بايد جهت نهادينه كردن فرهنگ شهادت وارد عمل بشن.
باشگاه خبرنگاران: منظور شما از نهادينه كردن فرهنگ شهادت چيه؟ چه اقداماتي در اين زمينه بايد انجام بشه؟
فاطمه: من احساس ميكنم كه فرهنگ جهادي و روشها و خط و مشي كه شهدا داشتن بايد در بطن جامعه احساس شه.
متاسفانه شهدا امروز در بنرها و تابلوهاي خاصي ديده ميشن بنابراين اگر قرار باشه ما فرهنگ جهاد و شهادت را نهادينه كنيم بايد گفت كه تنها با ترسيم شهدا بر روي دفاتر اين امر امكانپذير نخواهد بود اگر ما به كشته شدگان كشورهاي خارجي در جنگهاي مختلف دقت كنيم مشاهده ميكنيم كه آنها در شناساندن كشته شدگان خود نظم ويژهاي را دنبال ميكنند.
بايد صراحتا بگويم كه تعريف و تمجيد از شهدا تنها نبايد به هفته دفاع مقدس منوط شود لذا انتظار است رسانهها به ويژه رسانه ملي به طور جدي به اين موضوع بپردازه و دليل اين را براي جامعه به خوبي مشخص كنه كه چرا هنوز بايد به شهيد افتخار كرد.
باشگاه خبرنگاران: آيا با بچههاي شهيدي كه پدرشونو نديدن در ارتباط هستيد آنها چه حسي دارن؟
فاطمه: بله با بچههاي شهيد به صورت منسجم ديدار ميكنم.
بايد بگم در وجود هريك از بچههاي شهيد احساسهاي مختلفي وجود داره كه گاها مشترك نيست ولي همه آنهادر نبود پدر و احساس اين شخصيت وجه مشترك دارند.
باشگاه خبرنگاران: فكر ميكني پدرت با چه احساسي به جبهه رفت؟
فاطمه: از نظر من نه تنها پدرم بلكه همه شهدا فقط يك هدف داشتن و آن ائتلاي وطن بود.
باشگاه خبرنگاران: آيا مادرت با وجود بارداري با رفتن پدرت به جبهه مخالفت نكرد؟
فاطمه: مادرم هيچ وقت با مسئوليتي كه پدرم آن را شروع كرده بود مخالفتي نكرده و حتي امروز نيز تاكيد دارد كه مسير وي بايد ادامه پيدا كنه.
باشگاه
خبرنگاران: مادرت چگونه درك عدم وجود پدرت رو در زندگيت جا انداخت.
فاطمه: من تا دوسالگي و كودكي طبيعتا به مادرم خيلي وابسته بودم ولي بعد از اينكه وارد مدرسه شدم كم كم عدم وجود پدرمو احساس كردم و متوجه شدم كه يك دست من خالييه و به قول فرزندان شهدا براي رفتن به مدرسه تنها بايد به دست مادرم تكيه کنم.
خوشبختانه با تدابيري كه اوم موقع از سوي بنياد شهيد انديشيده شده بود خانوادههاي شهدا در مناطق مسكوني مشترك در كنار هم زندگي ميكردن لذا ديدن افرادي مثل خودم كه عدم وجود پدر رو درك كرده بودن باعث شد كه كمتر از اين موضوع شكايت كنم.
باشگاه خبرنگاران: يعني از عدم وجود پدرت گله و شكايت ميكردي؟
فاطمه: بله اوايل كودكي عدم وجود پدرم مسئله جدي براي من بود و اعتقاد داشتم كه چرا پدرم نبايد باشه. اون موقع به دليل مشكلات زياد گله و شكايت زيادي ميكردم اما حضور در كنار فرزندان شهدا آرامش خاصي برام ايجاد كرد و سبب شد در اين مسير استوارتر باشم.
يكي از نكات مهمي كه درباره خانواده شهدا بايد بگم توجه به اين است كه مادران و همسران شهدا نقش ويژهاي در تربيت فرزندان شهدا دارن و اين باعث شده كه فرزندان شهيد زودتر از همكاران خودشون بزرگ شن.
باشگاه خبرنگاران: با توجه به اينكه گفتي دورههايي با فرزندان شهدا برگزار ميكني، در اين نشستها چه صحبتهايي رد و بدل ميشه.
فاطمه: يكي از وجه مشترك تمام صحبتهاي فرزندان شهدا اينه كه دوست دارن بگن شبيه پدرشون هستن و اين موضوع هميشه در جلسات دورگي فرزندان شهدا مطرح ميشه.
از جمله موضوعات ديگري كه در نشستها بين بچههاي شهدا مطرحه دغدغههاييه كه در كشور وجود داره.
باشگاه خبرنگاران: نسبت به دستنوشتههاي پدرت چه احساسي داري؟
فاطمه: با توجه به اينكه پدر من سن كمي داشت نوشتههاش سرشار از احساس و عشق و علاقه به زندگي بود، 90 درصد خطاب به مادرم نوشته شده و سعي كرده كه تمام احساساتش رو در اين نامهها قيد كنه.
وقتي كه بچه بودم سعي كردم از نامههاي پدرم در انشاهام استفاده كنم كه اين موضوع حس خوبي را به من منتقل كرد.
باشگاه خبرنگاران: تا به امروز شده مادرت بگه كه خصوصياتت شبيه پدرته؟
فاطمه: خيلي زياد اين موضوع اتفاق افتاده، مادرم هميشه تاكيد دارده كه از لحاظ رفتاري و در نوع غذا خوردن و كارهاي ديگر خيلي شبيه پدرم هستم.
باشگاه خبرنگاران: حس واقعي فاطمه نسبت به پدري که نديده چيه؟ در حال حاضر چه درخواستي از پدرت داري؟
فاطمه: فقط كاش ميشد فرصتي برام محيا بشه و يكبار پدرمو ببينم.
باشگاه خبرنگاران: اگه پدرتو ببيني و اين فرصت برات آماده بشه به پدرت چه ميگي؟
فاطمه: نميدونم، فقط دوست دارم وقتي ببينمش تصويري از پدرم در ذهنم ايجاد بشه و بتونم ارتباط برقرار كنم. دوست دارم صداي پدرمو بشنوم.
باشگاه خبرنگاران: با توجه به اينكه فرزند شهيد هستي نه تنها نسبت به پدرت بلكه به همه شهدا چه حسي داري؟
فاطمه: شايد من نتونم به طور كامل و جامع جايگاه شهدا را مشخص كنم ولي از همه اين درخواستو دارم كه از نام شهدا براي رسيدن به خواستههاي خودشون استفاده نكنن.
انتظار من اين است كه تنها به نام شهدا اكتفا نشه و از خانوادههاي آنها نيز در راستاي نشان دادن ويژگيهاي آنها استفاده بشه.
خيلي عجيب است كه متاسفانه ما شاهد برخي سوءاستفادهها از نام شهدا باشيم اين مقوله در خور شان جامعه ايراني نيست.
باشگاه خبرنگاران: به عنوان سوال آخر چند وقت يكبار بر سر مزار پدرت حاضر ميشي و چه دردودلي با پدرت ميكني؟
فاطمه: زماني كه در شيراز حضور داشتم هروقت فرصت پيدا ميكردم برسر مزار پدرم ميرفتم ولي متاسفانه به دليل حضورم در تهران تنها در فرصتهايي كه وجود داره سر مزارش حاضر ميشم و دردو دل ميكنم زيرا معتقدم شهدا واسطه ما با خدا هستند.
انتهاي پيام/