به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری _ تحلیلی کریستین ساینس مانیتور ؛ اين روزنامه امريكايي در تحليلي تحت"عنوان ايران –امريكا «تعامل سازنده»؟5 چيزي كه بايد مراقب آن بود" به قلم اسكات پترسون سياست تعامل سازنده دكتر روحاني با «جهان تغيير يافته» و احتمال از سر گيري روابط ميان ايران و واشنگتن را محور مقاله خود قرار داده و عنوان كرده است براي تحقق اين امر دو طرف بايد پنج نكته اصلي را مدنظر قرار دهند.
از نظر تحليلگر اين روزنامه اين نكات مهم عبارتند از هم وزن بودن اقدامات و امتيازاتي كه دو طرف مطرح مي كنند، پذيرش متقابل،چالش موجود در داخل امريكا،معماي هسته اي ايران و منافع مشترك.
در اين مقاله آمده است: در روزنامه واشنگتن پست رئيس جمهور حسن روحاني تعريفي از سياست «تعامل سازنده» با جهان تغيير يافته را ارائه كرد و از همتايان خود خواست از فرصتي كه انتخابات اخير ايران فراهم كرده استفاده كنند. چند روز قبل تر نيز او در گفتگو با شبكه ان بي سي گفته بود ايران هرگز به دنبال تسليحات هسته اي نيست و جنگ را يك «ضعف» دانست.
حتي علي خامنه اي رهبر معظم ايران نيز گفت ايران از خود «نرمش قهرمانانه» نشان خواهد داد هرچند حريف و آنچه هدف واقعي اوست را فراموش نمي كند».
نويسنده سپس اين سئوال را مطرح مي كند كه اما آيا اميد موجود در اين واژه ها محقق مي شود؟
در حالي كه ايران براي كاهش تحريم ها و حال موضوع هسته اي اش تلاش مي كند تحليلگران به چندين نكته كه ممكن است تلاش هاي ديپلماتيك آينده را شكل دهد اشاره مي كنند.
كريستين ساينس مانيتور در ادامه به تشريح 5نكته اصلي كه دو طرف بايد به آن توجه داشته باشند مي پردازد:
1-«بزرگ در ازاي بزرگ»
روحاني در واشنگتن پست مي نويسد: بعد از ده سال پا پس و پيش گذاشتن، اکنون آنچه که همه طرفها در رابطه با برنامه هستهاي ما نميخواهند، مشخص شده است.
روحاني مي نويسد« اما برای عبور از بن بستها، چه در رابطه با سوریه، چه برنامه هستهای کشورم و یا روابط آن با آمریکا، باید اهداف بالاتری داشت.
برای این منظور همه ما باید این شجاعت را پیدا کنیم که آنچه را میخواهیم به روشنی، موجز و صادقانه ابلاغ کنیم و با (نشان دادن)اراده سیاسی جهت انجام اقدام لازم از آن حمایت کنیم.»
انجام اين كار به اين معنا است كه بايد فرايند كند و به بن بست رسيده مذاكرات ميان ايران و 5+1 از مرحله فعلي به تمركز روي گام هاي بيشتر با هدف اعتماد سازي تغيير كند.
جورج پركوويچ کارشناس اتمی "موسسه صلح کارنگی"، مي گويد:« ما بايد خلاقانه تراز آنچه كه خود را آماده كرده ايم، عمل كنيم....ما بايد به سمت «(امتياز)بزرگ در ازاي (امتياز)بزرگ »برويم.
وي در «پروژه ايران» ،گروهي متشكل از مقامات و كارشناسان سابقي كه بيش از يك ده است خواهان گفتگو ميان ايران و امريكا هستند، گفت: در اين مقطع مدل گام هاي كودكانه وبرداشتن گامهای کوچک در روند مذاکرات اتمی ایران و غرب محکوم به شکست است، زیرا که "ایرانيان می خواهند بدانند که مسیر مذاکرات به کجا خاتمه پیدا می کند نه آن که از کجا آغاز می شود."زيرا آنها مي خواهند بدانند آيا اين راه كوچه اي تنگ و تاريك است كه آنها در ميانه آن گير خواهند كرد؟ يا اين كه اين راه به جايي ختم مي شود كه ارزشمند است؟
2-پذيرش متقابل
از ديگر اختلافات اصلي ميان ایران و ایالات متحده آن است که دو طرف حاضر به پذیرش حضور و نفوذ طرف مقابل در منطقه خاورمیانه نیستند. ایران در طول دهههای گذشته "محور مقاومت" علیه آمریکا و اسرائیل را رهبری كرده، ایالات متحده نیز تا چندی پیش مشروعیت حکومت ایران برسمیت نشناخته و از خطاب قرار دادن این کشور به عنوان "جمهوری اسلامی"، نامی که حکومت برآمده از انقلاب اسلامی در ایران بر روی خود نهاده، خودداری می کرد.
فرانک ویسنر، سفیر پیشین ایالات متحده، مي پرسد چه قرداد و معامله اي است كه به ايران اجازه مي دهد جايگاه و مشروعيت موقعييت امريكا را در منطقه بپذيرد و ما هم مشروعيت جايگاه ايران را در منطقه بپذيريم؟
راه حل پيشنهادي مستلزم اين است كه امريكا مسير آينده خود را متعادل سازد. در نشست هاي هفته جاري در امريكا ما شاهد بسياري از پارامترهاي احتمالي خواهيم بود.(روحاني روز سهش نبه همزمان با اوباما در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي كند)
ويسنر می گوید:« ما بدون ايران در مذاكرات ژنو در مورد سوريه به جايي نمي رسيم، ضامن كشتي ها و ملوانان خود در خليج فارس نخواهيم بود، براي اداره افغانستان به چارچوبي دست نخواهيم يافت، اگر ما با ايران درك و مفاهمه متقابل نداشته باشيم در هيچ يك از اين موارد به جايي نمي رسيم.» مذاکرات میان ایران و آمریکا باید در چارچوبی صورت گیرد که دو کشور در انتها بر سر مشروعیت موقعیت طرف مقابل در خاورمیانه به توافق برسند،
3- چالش در ايالات متحده امريكا
اما رسيدن به اين مهم خيلي آسان نخواهد بود.كنگره تحريم هاي سختي را بر ايران تحميل كرده كه طيف وسيعي از اقتصاد ايران از صادرات نفت گرفته تا بانك ملي و معاملات مالي را هدف قرار داده است .
تحليلگران اغلب مي گويند كنگره عاشق تحريم است يك خطاي سياسي كه قانونگذاران امريكايي ممكن است معتقد باشند ايران را مجبور به تسليم خواهد كرد.ايران در زير اين رويكرد چماق و هويج امريكا حبس شده و مي گويد تعداد چماق ها بسيار زياد است در حالي كه مقدار هويج ها ناچيزند.
ناصر هاديان جزي استاد روابط بين الملل دانشگاه تهران پيش بيني مي كند در مسئله توافقنامه هسته اي پيشرفت سريعي صورت خواهد گرفت اما در مورد بهبود فوري روابط ايران و امريكا خوشبين نيست.
وي مي گويد ساختار سياسي اي در هر دو كشور وجود دارد كه طرفدار روابط خصمانه هستند و افراد بسياري هستند كه منافع آنها در دشمني ميان دو كشور است.
« اگر يك سناتور يا نماينده كنگره مطلب مثبتي در مورد ايران بگويد بهاي آن را خواهد پرداخت.اما اگر مطلب منفي بگويد هزينه اي نخواهد داشت. در ايران هم عينا همينطور است. اگر يك نماينده مجلس ايران چيز مثبتي در مورد امريكا بگويد بايد هزينه بپردازد اما اگر مطالب منفي بگويد هزينه اي نخواهد داشت.»
در حقيقت تفكر تغيير رژيم ايران هنوز هم به برخي قانونگذاران امريكايي انگيزه مي دهد.
ويليام لوئر سفير و يك مقام ارشد پيشين امريكا كه مديريت پروژه ايران را بر عهده دارد مي گويد «غلبه بر عادت دشمن بيني در واشنگتن و صرف تمامي منابع و رويكرد ها عليه آن دشوار خواهد بود.»
وي گفت اگر امريكا بتواند رويكرد ها را تغيير دهد آن وقت ما در آستانه مسئله اي بسيار مهم خواهيم بود.البته با توجه به رويكرد كنگره در توسعه تحريم ها و اين كه رئيس جمهور قادر نيست كار ي را كه بايد ، انجام دهد اين مسئله بعيد است.
4-معماي هسته اي
مقامات ايراني بارها گفته اند كه آنها خواستار سلاح هسته اي نيستند و حتي به فتواي ايت الله خامنه اي در رد چنين تسليحاتي نيز متوسل شده اند. پركوويچ ميگويد «اين امر كليد راه حل است» . او مي گويد« ما مي دانيم كه ايالات متحده به ايران اعتمادي ندارد اما چيزي كه ما درك نمي كنيم اين است كه ايرانيان هزار برابر به ما بي اعتماد هستند و رهبر ايران براي اين بي اعتمادي دلايلي دارد.»
روحاني در واشنگتن پست مي نويسد:« راهبرد سازنده در ديپلماسي به معني ناديده گرفتن حقوق ديگري نيست. براي ايران ، تسلط يافتن بر چرخه سوخت اتمي و توليد توان هستهاي به همان اندازه که از ديد تنوعبخشي به منابع انرژي حائز اهميت است، از ديد ملت ايران، به عنوان تلاشي براي کسب شان، احترام و دستيابي به جايگاه واقعي در جهان نيز از اهميت برخوردار است.»
پركوويچ مي گويد راه حل اين است كه ايران شفافيتي را كه نشان دهد آنها خواهان سلاح هسته اي نيستند ارائه دهد،اين امر فراتر از مسئله غني سازي اورانيوم و چرخه سوخت است.
پركوويچ مي افزايد طرف امريكايي هم بايد چيزي را ثابت كند.« ما مي گوييم به دنبال تغییر نظام در ايران نيستيم بلكه به دنبال تغيير رفتاريم و اين كه آنه مي توانند برنامه صلح آميز هسته اي داشته باشند.ايرانيان اين سخنان را باور ندارند. بنابراين ما بايد به آنها ثابت كنيم دنبال تغيير رژيم نيستيم و روشنترين راه انجام اين كار، لغو تحريم هايي است كه بر رژيم ايران فشار زيادي وارد كرده است.»
5-منافع مشترك
رئيس جمهور جديد ايران به منافع استراتژيك مشترك ايران با امريكا و جهان تغيير كرده اشاره كرده و مي گويد سياست بينالملل ديگر يک معادله يک مجهولي نيست، بلکه به حوزهاي چند بعدي تبديل شده که در آن ممکن است همکاري و رقابت به صورت همزمان شکل بگيرد. ديگر دوره دشمنان خوني گذشته است. از رهبران جهان انتظار ميرود که تهديدها را به فرصت تبديل کنند.
او همچنين مي گويد : «براي استفاده از زور محدوديت هايي وجود دارد. بيش از يک دهه از يازده سپتامبر گذشته، دو جنگ پس از آن آغاز شده و القاعده و ديگر گروههاي تندرو به ويرانگريهاي خود ادامه ميدهند. در حالي كه خونريزي هاي روزانه در عراق و افغانستان ادامه دارد. رويکردهاي يکجانبهگرايانه که استفاده از قواي نظامي را ميستايد و خشونت را با خود به همراه ميآورد، آشکارا از يافتن راه حلي براي مسائلي که همه ما با آن روبرو هستيم، از جمله تندروي و تروريسم، ناتوان است.»
نخستین نمونه از مواردی که آمریکا و ایران می توانند در آن بر اساس منافع مشترک خود حرکت کنند مساله سوریه است كه روحاني از آمادگي دولتش براي حمايت از مذاكرات براي يافتن راه حلي خبر داده است.هر دو طرف با وجود آن كه از دو جناح مخالف در ميدان نبرد حمايت مي كنند نگران به قدرت رسيدن گروه هاي تندرو در سوريه هستند.
در پايان اين تحليل از قول ويسنر نوشته شده است : اين حماقت ما است كه فكر كنيم امروز بدون دخالت ايران ميتوان از بحران سوريه خارج شد.