یکی از معضلات اصلی که سالها است اقتصاد کشور را رنج می دهد و خانوارها را مستقیم درگیر خود کرده مسئله بیکاری است . مسئله ای که مستقیم با شرایط اقتصادی سر و کار دارد و منعکس کننده نتایج و درستی و نادرستی برنامه های اقتصادی دولتها است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، مسئله ای که در دولت نهم و دهم به چالش اصلی تبدیل شد و مناقشات فراوانی را با خود به ارمغان آورد . در این میان نوع برخورد سالهای اخیر دولتمردان و مسوولین با این معضل قابل توجه و تامل است . تغییرمبنای تعریف بیکاری متناسب با تعاریف ارائه شده در مکاتب غربی که بیشتر منبعث از واقعیتهای اقتصادی خاص آن و مکاتب مرتبط با آن است جای تامل بیشتر دارد . شاغل دانستن افرادی که تنها یک ساعت در هفته آن هم بدون جیره و مواجب کار می کند ، شاغل دانستن دانشجویان و ...همه و همه در اقتصاد کشور ما که کشوری در حال توسعه بوده و جمعیت جوان تحصیل کرده آن سرآمد دنیا است از آن بحثهایی است که بررسیش جاذبه دارد و در آدم کشش ایجاد می کند.واقعا دلمان می خواست بدانیم این همه تناقض در تعریف و مبانی آن برای چیست؟ می خواستیم بدانیم این همه تفاوت بین ملموسات و انچه مردم و خانوارها با پوست و گوشت و استخان خود لمس می کنند با آنچه مسوولین امر بیان می کنندو آن را برای خود موفقیت قلمداد می کنند به آن فخر می فروشند چیست ؟ پیدا کردن جواب این سوالها انگیزه تهیه مطالب زیر بود.

بیکار به شخصی گفته می شود که حاضر است کار کند ولی شغلی پیدا نمی کند.بنابراین اگر فردی فارغ التحصیل شده و می گوید می خواهم یک سال استراحت کنم و به دنبال کار نمی روم،بیکار تلقی نمی شود.شخص بیکار باید جویای کار باشد تا از نظر اقتصادی بیکار تلقی شود. در بعضی از کشورها ، بیکار به کسی گفته می شود که در مراکز کاریابی ثبت نام کرده و برای او شغلی پیدا نشده باشد.

در بررسی وضعیت بازار کار کشور لازم است به مؤلفه‌های اصلی بازار کار یعنی عرضه و تقاضای کار  از جمله، ساختار جمعیتی کشور و میزان نرخ مشارکت نیروی کار اشاره کرد. نتایج تحقیقات بسیاری از کارشناسان نشان دهنده این مطلب است که سالانه 500 تا 600 هزار نیروی کار جدید وارد بازارمی شود، بدون آنکه فرصت شغلی جدیدی در این مدت خلق شود و به این ترتیب هر سال 500 تا 600 هزار نفر به جمعیت بیکاران ایران افزوده می شود.

اما اگر بخواهیم علت‌های بیکاری را بررسی کنیم رشد پایین اقتصادی از جمله مواردی است که موجب بالا رفتن نرخ بیکاری شده است. کارشناسان بازار کار ، بیان می‌کنند برای جذب تمامی متقاضیانی که هر سال وارد بازار کار می‌شوند، لازم است رشد اقتصادی ایران حداقل به هشت درصد برسد.

حسین‌احمدی، کارشناس بازار کاردراین‌باره، پیرامون علت بیکاری در ایران به تسنیم می‌گوید: عدم توجه دولت به طرح‌های کار‌آفرین از مهمترین علت‌های بالا بودن نرخ بیکاری در ایران  است. با توجه به دولتی بودن اقتصاد ایران، حجم عمده‌ای از سرمایه‌ها به سمت صنایع سرمایه‌بر مثل نفت و گاز، فولاد، پتروشیمی و صنایع نظامی سوق داده می‌شود و این امر باعث بی‌توجهی دولت به پروژه‌های کارآفرین و در نتیجه بالا رفتن نرخ بیکاری شده است.
وی ادامه داد: منکر تلاش دولت برای ارتقای طرح های زود بازده نیستم اما واقعا برایم جای سوال است که این آماری که راجع به این طرح ها ارائه می شود تا کجا محقق شده است؟!

در این میان باید گفت برخی دیگر از کارشناسان اقتصادی معتقد اند بنگاه های زودبازده در سال اول اجرا یعنی سال 85 ، بیش از 80 هزار و 343 میلیارد ریال اعتبار دریافت کردند که حاصلش ایجاد بیش از 426 هزار شغل جدید بود. این میزان در سال 86، 92 هزار و 939 میلیارد ریال تسهلات پرداخت شده و ایجاد بیش از434 هزار شغل جدید بود.
کارنامه سال 87 طرح بنگاه های زودبازده نیز نشان می دهد در این سال تنها 73 هزار شغل جدید با اعتبار صرف شده 26 هزار و950 میلیارد ریال ایجاد شد و در سه ماهه اول سال 88 نیز بیش از 39 هزار شغل جدید ایجاد شد.

به عبارتی تا آن موقع بیش از یک میلیون شغل جدید با صرف بیش از 20 هزار میلیارد تومان ایجاد شده بود. اما بعد از آن دیگر آمار رسمی ای وزارت از عملکرد بنگاه های زودبازه منتشر نشد که شاید مهم ترین علتش آن به گفته معاون وزیر کار وقت ندادن تسهیلات به بنگاه های زودبازده باشد.


 

 


*افزایش تحصیل‌کرده‌های بیکار

اما یکی از راه‌کارهایی که دولت طی 10 سال گذشته به کار گرفت این بود که با گسترش فضاهای دانشگاهی سعی کرد حرکت این سیل عظیم را به سمت دنیای بیکاران کاهش دهد.

 این راه‌کار مشگل گشا نشد ودر مواردی باعث گردید تا جریان بیکاران از جویندگان کار بدون تحصیلات و کم توقع به کاریابان تحصیل کرده با توقع بالا تبدیل شوند و در مواردی هم همین جوانان تحصیلکرده به مشاغلی غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود از جمله رانندگی تاکسی یا خرید و فروش در کالاهای مختلف روی آورند.
احمدی در ادامه بااشاره به اشباع دستگاه‌های دولتی‌ می‌افزاید: پر شدن ظرفیت جذب نیرو در دستگاه‌های دولتی عامل دیگر در افزایش بیکاری معرفی شده است. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و به ویژه پس از پایان جنگ افزایش تعداد حقوق‌بگیران دولتی در دستور کار دولتمردان ایران قرار گرفت.

وی ادامه می‌دهد:اکنون از یک‌سو ظرفیت جذب نیرو در دستگاه‌های دولتی به نهایت خود رسیده و از سوی دیگر بار مالی سنگینی در اثر جذب نیروهای بیش از اندازه بر دولت ایران تحمیل شده است.

اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که  طی سال های فعالیت دولت های نهم و دهم سرمایه گذاری در پروژه ها کاهش یافته و حجم زیادی از پروژه های نیمه کاره نتوانستند امکان تکمیل و دستیابی به اعتبارات را به دست آورند .نتیجه، این مسئله به ناچیز بودن اشتغال زایی واقعی در کشور منجر شده است. همچنین بحرانی که در بسیاری از واحدهای تولیدی کشور به ویژه واحدهای کوچک پس از اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها و افزایش یکباره هزینه های انرژی به وجود آمد نیز در این بخش به عنوان عوامل تاثیرگذار منفی بر بازار کار کشور مطرح است.

ولی در حال حاضر مسئله ای که مطرح می باشد تناقض های بسیار زیاد در آمار ارائه شده از سوی مقامات رسمی  در بحث اشتغال زایی و گزارش های مرکز آمار ایران است.
دولت نهم و دهم مدعی است که طی زمان فعالیت خود مجموعا 7 میلیون فرصت شغلی ایجاد کرده از سوی دیگر طبق آمار دولت‌های گذشته طی هر ماه حدود 72 هزار و 917 فرصت شغلی در کشور ایجاد شده است.

از سویی مرکز آمار ایران می گوید در فاصله سال های 84 تا 91 مجموعا تعداد جمعیت فعال کشور از 20 میلیون و 618 هزار و 579 نفر به 21 میلیون و 161 هزار و 348 نفر رسیده و نرخ بیکاری نیز از 11.5 درصد به 12.2 درصد در پایان سال 91 افزایش یافته است. کارشناسان بازار کار این سوال را مطرح می کنند که چگونه می توان ارتباطی بین 7 میلیون فرصت شغلی و افزایش نرخ بیکاری پیدا کرد؟

طبق اعلام مرکز آمار ایران، تعداد بیکاران کشور از 2 میلیون و 674 هزار و 866 نفر در سال 84 به 2 میلیون و 944 هزار و 158 نفر افزایش یافته است. به عبارتی در فاصله سال های فعالیت دولت های نهم و دهم نه تنها ردی از اشتغال زایی میلیونی در آمارها وجود ندارد، بلکه 269 هزار و 292 نفر نیز بر تعداد بیکاران سال 84 افزوده شده و به اصطلاح نه تنها اشتغال زایی جدیدی در آمارهای ارائه شده دیده نمی شود، بلکه حدود 270 هزار نفر نیز به مجموع کل بیکاران کشور افزوده شده است.

 

*یک ساعت در هفته کار کنید شاغلید

اما یادآوری این موضوع در این بخش قابل تامل است که مرکز  آمار ایران محاسبه نرخ بیکاری و مرز بین شاغل و بیکار را تعریف سازمان جهانی کار قرار می دهد و می گوید هر فردی که در طول هفته به میزان 1 ساعت کار داشته باشد شاغل محسوب می شود حتی اگر برای انجام کار پولی دریافت نکرده باشد. به این ترتیب حجم بسیار زیادی از بیکاران واقعی کشور و صاحبان مشاغل غیررسمی، شاغل محسوب می شوند و ممکن است جوانی که در طول هفته برای مدت حداقل یک ساعت کار برای خانواده نیز اقدام کرده باشد، شاغل دانسته شود!

*انتقاد ربیعی به نحوه محاسبه بیکاری

مطابق با محاسبه مرکز آمار ایران زنان خانه دار، سربازان، دانشجویان و دانش آموزان نیز شاغل و از دایره بیکاران خارج می شوند.
علی ربیعی؛ وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت تدبیر و امید  طی هفته‌های گذشته نسبت به آمار بیکاری واکنش نشان داد و گفت: به دلیل منفی شدن رشد اقتصادی در کشور، امکان ایجاد اشتغال جدید وجود ندارد و به بیان ساده تر اشتغال زایی در کشور با وجود شرایط نامناسب و بحرانی بازار کار، متوقف است!

ربیعی افزود: در چنین شرایطی بخش خصوصی و سرمایه گذاران باید به کمک دولت بیایند و صنایعی که با تزریق اندک سرمایه ای می توانند راه بیافتند را راه اندازی کرد.
وی با تاکید بر اینکه در چنین شرایطی باید موانع تولید برداشته شود، از ارائه راه حل های کوتاه مدت برای بهبود وضعیت اقتصادی تا دو هفته آینده از سوی کمیسیون اقتصادی دولت خبر داد.


*سیاستهای خوب  را بد اجرا کردیم

اما انتقادهای ربیعی درباره نحوه محاسبه نرخ بیکاری ادامه داشته و بیان کرده است: سیاست مشاغل خانگی در این دولت ادامه خواهد داشت، البته سیاست بنگاه‌های زود‌بازده و خرد خوب بود و در همه دنیا تجارب و نتایج خوبی داشت، ولی ما بد اجرا کردیم و پول آن به بخش مسکن رفت.

وی با اشاره به اینکه ‌در شهرهای بزرگ این بنگاه‌ها هزینه‌های پرت زیاد داشتند، افزود: متاسفانه این بنگا‌ه‌ها‌ با استراتژی‌ غلط اجرا شد. در گذشته هر کس لحاف تشک خود را تغییر می‌داد شاغل محسوب می‌شد.

ربیعی مهم‌ترین هدف دولت یازدهم را ایجاد اشتغال و کمک به وضعیت معیشتی مردم دانست و تاکید کرد: در این زمینه اهمیت دادن به کارآفرینان از اولویت‌های ماست. ایجاد شغل یک ارزش ملی است و برای دولت، ایجاد حتی یک شغل هم قابل احترام است.

اما رئیس مرکز آمار ایران پس از انتقاد از نحوه محاسبه نرخ بیکاری و تناقض با واقعیت‌های جامعه تاکید کرد: در نظر گرفتن یک ساعت کار در هفته برای محاسبه نرخ بیکاری مربوط به یکی، دو سال اخیر نیست، بلکه از سال 83 تاکنون مرکز آمار ایران نرخ بیکاری را طبق این تعریف ILO محاسبه می‌کند.

عادل آذر در پاسخ به انتقاداتی مبنی بر تغییر در نحوه محاسبه نرخ بیکاری و در نظر گرفتن یک ساعت کار افراد در هفته به عنوان شاغل و اینکه افرادی همچون «سربازان»، «دانشجویان»، «دانش‌آموزان» و «زنان خانه‌دار» جزو شاغلان به حساب می‌آیند، گفت: تعاریف ما از جمعیت فعال، غیرفعال، همچنین گروه‌های فعال و غیرفعال دقیقا براساس تعاریف سازمان بین‌المللی کار (ILO) است.

به اعتقاد وی ایران نمی‌تواند تمام استانداردهای جهان را نادیده بگیرد، زیرا تافته جدا بافته نیست. تمام کشورهای دنیا این‌گونه عمل می‌کنند و ما نیز طبق آن عمل می‌کنیم، اگر غیر از این نیز عمل شود سازمان‌های بین‌المللی همچون ILO به محاسبات ما اشکال وارد می‌کنند.

اما شاید علت انتقاد ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تناقضات بین آمارهای ارائه شده و واقعیت‌های اقتصادی جامعه است.

در این راستا حمیدرضا حاجی اسماعیلی، کارشناس بازار کار در گفت‌وگو با تسنیم در پاسخ به اینکه از نگاه کارشناسی شما در راستای اظهارات وزیر تعاون، کار و رفاه دولت تدبیر و امید مبنی براینکه" به دلیل منفی شدن نرخ رشد اقتصادی، امکان ایجاد شغل جدید وجود ندارد، با این حال پایه های آماری به نحوی تغییر کرد که هر کس لحاف تشک خود را تغییر می داد، شاغل محسوب می شد."  برداشت شما چیست پاسخ می‌دهد: اعلام نرخ بیکاری از سوی مرکز آمار همواره حرف و حدیث‌هایی را به همراه داشته اما واقعیت این است که آمارها همیشه با کف جامعه تفاوت قابل لمسی را دارد.

وی با تاکید بر اینکه آمارهای ارائه شده باید به واقعیت‌ نزدیک باشد می افزاید:پیشنهادی که رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس درباره رئیس مرکز آمار مطرح کرد قابل تامل باشد،  نظرشان این بود که رئیس مرکز آمارباید بر اساس هیئت امنایی که مجموع قوه سه گانه را در مدیریت خود دارد اداره شود، تا آمار سازی مبنای کارشناسی داشته باشد و کمتر به سمت سیاسی‌کاری سوق یابد.

*لزوم تجدید نظر در روند انتخاب رییس مرکز آمار

حاجی اسماعیلی می‌گوید: اینکه رئیس مرکز آمار را رئیس دولت تعیین می‌کند در گذشته نتیجه خوبی نداشته و معمولاً روسای مرکز‌آمارها در دولت های قبلی به دلیل اینکه کارنامه دولت در مباحثی مانند اشتغال مثبت تلقی شود به نظر می‌رسد، تحت فشار قرار گرفته اند.
وی بیان می‌کند: دولت باید فکر اساسی برای اداره مرکز آمار و بانک مرکزی کند، تا این دو مرکز ارائه آمار با استقلال بیشتری کار کنند و هویت آنها بیشتر در مسائل فنی و کارشناسی لحاظ شود.

این کارشناس بازار کار با تاکید بر ضرورت رعایت قانون در بحث حق و حقوق کارگران عنوان می‌کند: بیکاری آن چیزی که مرکز آمار ارائه می‌کند نیست بلکه بیکاری آن چیزی است که مردم لمس می‌کنند.

*منشا تناقض‌های آماری کجاست؟
مرکز  آمار ایران محاسبه نرخ بیکاری و مرز بین شاغل و بیکار را تعریف سازمان جهانی کار می‌داند و می گوید هر فردی که در طول هفته به میزان 1 ساعت کار داشته باشد شاغل محسوب می شود حتی اگر برای انجام کار پولی دریافت نکرده باشد. به این ترتیب حجم بسیار زیادی از بیکاران واقعی کشور و صاحبان مشاغل غیررسمی، شاغل محسوب می شوند و ممکن است جوانی که در طول هفته برای مدت حداقل یک ساعت کار برای خانواده نیز اقدام کرده باشد، شاغل دانسته شود!

در دوران دولت احمدی نژاد با توجه به اینکه میزان تعریف بیکار اینگونه محاسبه شده، محاسبه تعداد بیکاران تعدیل یافت. چرا که با این نحوه محاسبه ای زنان خانه دار، سربازان، دانشجویان و دانش آموزان نیز شاغل و از دایره بیکاران خارج شدند، در صورتی که در واقعیت جامعه اینگونه نبود.

اما فارغ از این موضوع آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که اقتصاد فعلی ایران به دلیل رکود بسیار دچار نرخ بیکاری بسیار است.
به گفته کارشناسان اقتصادی مشکل بیکاری در مملکت برطرف نخواهد شد مگر اینکه رشد اقتصادی 8درصد پیش بینی شده در سند چشم انداز و برنامه پنجم توسعه محقق شود .

اقتصاد اولویت اصلی و اساسی مملکت شده و همه امور مملکت را با سنجه اقتصاد سنجیده و هماهنگ نمایند . رشد بهره وری محقق نخواهد شد مگر اینکه نوسازی گسترده در صنایع و تکنولوژی های قدیمی و انرژی بر صورت پذیرفته و نیروی انسانی با انگیزه و تحصیل کرده جایگزین نیروی انسانی فاقد انگیزه و فاقد دانش شود. بنابراین شرط اساسی برای ریشه کنی اساسی ترین مشکل مملکت یعنی بیکاری در حکمرانی خوب نهفته است .

در این میان نیز آمار بیکاری را باید به سه دسته تقسیم کرد، یک دسته آماری است که بر اساس تعریف مشخص از سوی مرکز آمار ارائه می شود، دسته دومی آماری است که از سوی بانک مرکزی بر اساس اطلاعات دریافت شده بیان و آمار واقعی آن است که مردم با آن سرکار دارند که تا کنون هیچ مرکز رسمی موفق به تهیه آماری نزدیک به انچه مردم با همه وجود حس می کنند نشده است .

آمار واقعی بیکاری را خانواده هایی حس می کنند که با بیکاری و مشکلات عدیده جوانان تحصیل کرده خود مواجه اند . جوانانی که با سرمایه های این کشور تحصیل کرده اند بهترین دوران زندگی و سالهای شاداب آن را سپری می کنند.به گفته کارشناسان اقتصادی نرخ بیکاری واقعی در ایران بسیار بالاتر از آماری است که از سوی مراکز رسمی اعلام می‌شود.

منبع: تسنیم
برچسب ها: کار ، بیکاری ، وبگردی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.