اعضای کمیته با تاکید بر ارزش های غیر قابل انکار دو فیلم، با توجه به مباحثات به عمل آمده در جمیع جهات، از اهمیت موضوع زبان و فرهنگ ایرانی و صنعت کنونی سینمای ایران تا برخورداری از بیشترین احتمال موفقیت و توجه به راهبردهای آینده سینمای ایران در تاثیرگذاری مستقیم بر جریان تولید در سایر کشورها، با مطالعه دقیق تاریخچه و مقررات جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان، در نهایت به انتخاب فیلم "گذشته" ساخته اصغر فرهادی رای دادند.
مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، کمال تبریزی، حسن حسندوست، مسعود رایگان، علیرضا زرین دست، حسین معززی نیا، امیر اسفندیاری و فاطمه معتمدآریا از جمله اعضای کمیته انتخاب نماینده ایران در اسکار هستند.
این کمیته همچنین گزارشی که از سوی مسعود کیمیایی نوشته شده است، ارائه دادند:
"وجدان، رَحِم داوری است
امر قضاوت بر موج های سهمگین است. این زمانی بسیار حساس، سرنوشت می سازد که هنرمندی به داوری یک اثر هنری بنشیند و دلیل بیاورد. داوری در وجدان رشد می کند. و سرنوشتی که با خطا بر یک اثر محتوم شود در عمر هنرمند قضاوت شده و قضاوت کرده به تاثیری رنج ساز می رسد که قابل بخشش نیست.
داورانی انتخاب می شوند تا از میان حدود پنجاه فیلم یک فیلم را انتخاب
کنند تا معرفی به آکادمی اسکار شود. داوران به جمع نشسته همه آگاه بر هنر
خود هستند و جای آنها در جامعه امن است.
اعتبار اسکار از سینمای پر بحث و ریشه دار آمریکا می آید. سینمای آمریکا
تفکری به سینمای جهان دارد که انکار ندارد. اما در گرامر یک فیلم بدون شک
سینمای آمریکا موثر اول بوده است.
هنوز سلسله فیلم های نوآر، وسترن، حتی موزیکال گرامرهای از تجربه آمده را در مدارس هنر تدریس می کنند. این تربیت هنوز در داوری های اسکار مشهود است.
سینما، ادبیات و خصوصا شعر در آسیا، اروپا و در سال های اخیر در آفریقا و آشکارا سینما و ادبیات در آمریکای جنوبی مستقل بوده است. آیا باید اثری انتخاب شود که در داربست تفکر یک جشنواره اندازه گیری شود یا آن همه رعایت هنرمندانه نیست. اثری که رعایت نمی کند مستقل است و استقلال هنرمند به معنای برآمده از جامعه ای آزاد است.
داوران این دوره همه از هنرمندان مستقل و یا تلاشگر برای رسیدن به استقلال هستند.
موضوع اول توان سخندانی داور است که می تواند عقایدش را در هنردانی بگوید. و اگر چنین نشود دلایل نگفته، قضاوت را تخریب می کند.
توجه داور به مقوله بسیار مهم "حقیقت سازی" باشد که حقیقت های دست ساز فرازهای یک اثر را نسازد، هیچ تخیلی تولید نشود، صحت مفهوم سازی، دانستن به کاربرد هنری فنون که ختم به دانستن تکنیک است، ربط داده ها.... پیدایش این همانی ها و یا تمثیل سازی با وجدان داوری به گفتگوها بیاید.
ربط ها و پیدایی ناشناخته ها به شناخته های معلوم همراه با دانستگی باشد.
باید دست فیلمی را داوران بگیرند و از این بزرگراه پر خطر رد کنند. اسفناک که در آن سوی بزرگراه اشتباه کرده باشی. داوران در این صبح فقط عقاید پاکیزه خودشان را سخن بانی کردند و به پای عقاید شریف خودشان دلایل آزاد خودشان را رای کردند.
با احترام به تمام فیلم ها دوازده فیلم ماند و از میان این مانده دو فیلم در کنار هم، هم قد و هم اعتبار ماندند. باشد که عقیدۀ تندرست با مهر بیاید که مهر با وجدانِ هنرمند است حتی اگر درباره بی مهری قضاوت کند. فیلم "گذشته" اثر آقای اصغر فرهادی و فیلم "دربند" اثر آقای پرویز شهبازی.
"دربند" داوران را به بند کرد و در بند فیلم "گذشته" شد. در هم شدند. پر از اعتبار، پر از سینما و پر از تعهد، ابزار و کلمات قدیمی اند. باید از آنها معنای تازه ای ساخته شود. هر دو سینمای قصه گو که پیدایش اسطوره و حماسه از قصه گویی آغاز می شود.
"دربند" با موضوعی ایرانی، با پرداختی از سینمای متداول مستقل، آمده از سینمای معترض و فیلم "گذشته"، صاحب یک سینمای متاثر از گرامر سینمایی جهان، پر از دانایی های یک فیلمبردار، بازی بازیگران و چرخیدن در یک خانه کوچک، بدون گم کردگی و خلاف راه.
از فیلم "دربند" چیزی کسر نشد، در بلندی ایستاد و فیلم "گذشته" با یک عقیده پیش بینی شده روبرو شد که به قضاوت های سینمای آمریکا، خصوصا شناخت شیوه کارگردانی آقای اصغر فرهادی آشناتر است.
داوری در دو شکل خود قضاوت می شود: واقعی – عینی و ارزشی.
گمان ها راه های زیادی را درباره شناخت پیشنهاد می کنند، اما هیچگاه نمی توان از راه گمان به شناخت و از این شناخت به حقیقت ناپیدای قضاوت در هنرها رسید.
با اطمینان می گویم در این قضاوت ها، به وقت پایان، اشکی پنهان با ماست. نکند بادی آشنا و بر حق به بادبان دیگری بوزد؟ فیلم "گذشته" ساخته اصغر فرهادی انتخاب شد."