به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مهاجرت گسترده به کلانشهرها ميتواند به عنوان يک مسئله اجتماعي مطرح شود. مهاجرت، بافت جمعيتي را بههم ريخته و در زمينههاي مختلف فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي تغييراتي را در افراد بهوجود ميآورد و نهايتا بستر مناسبي را جهت برخي انحرافات اجتماعي فراهم ميکند به عنوان مثال پديده حاشيه نشيني که از نتايج مهاجرت است پديدهاي مشکلساز است که در ايران و ساير نقاط جهان به عنوان يکي از مراکز انواع انحرافات و آسيبهاي اجتماعي شناخته شده است.
با توجه به اينکه عموماً بيشتر مهاجرت ها بر مبناي دستيابي و ارتقاء سطح زندگي در جهات مختلف چون دستيابي به شغل با امنيت بالا ، رفاه بيشتر و افزايش سطح تحصيلات و استفاده از امکانات اجتماعي مد نظر است. بررسي پيامدهاي مهاجرت برکلان شهرها و اثر آن بر روي روابط اجتماعي و خويشاوندي به ويژه تأثير مهاجرت بر نوگرايي خانواده ها ضروري به نظر مي رسد .
جعفر باي پژوهشگر و محقق آسيبهاي اجتماعي درباره پديده مهاجرت از شهرهاي کوچک و روستاها به شهرهاي بزرگ مي گويد:"از ديرباز يکي از مشکلات کشورهاي جهان سوم پديده مهاجرت به شهرهاي بزرگ بوده است يکي از اين علل مسئله مهاجرت، تفاخر به شهرنشيني در ميان روستائيان است همچنين وجود شاخصهاي رفاهي بالا در شهرهاي بزرگ نظير اشتغال، امکانات اجتماعي و اقتصادي، خدمات پزشکي و... زمينه مهاجرت به اين مناطق را فراهم ميکند.
اقتصاد به عنوان يکي از پايهايترين امور زندگي انسان از ديگر عوامل هجوم به شهرهاي بزرگ است به اين معني که گردش پول و سرمايه در شهرهاي بزرگ به گونهاي است که موجبات اشتغال افراد در مشاغل واقعي و حتي کاذب را به راحتي فراهم ميکند".بعد از انقلاب در رابطه با عمران و آباداني روستاها تلاش خوبي صورت گرفته است.
امروزه روستاهاي ما از امکاناتي همچون برق، راههاي ارتباطي، آب آشاميدني سالم و درمانگاه برخوردار هستند. اما همين امکانات روند مهاجرت به کلانشهرها را سرعت بخشيده است چرا که وجود اين امکانات موجب بالارفتن سطح آگاهي و توقع روستائيان شده است.وجود برخي از امکانات در روستاها موجب تسريع روند مهاجرت از روستا به شهر شده است.
بهعنوان مثال با آمدن برق به روستا پاي تلويزيون و ماهواره نيز به اين مناطق باز شده است و روستائيان با سبک زندگي شهري آشنا شدهاند وجود اين امکانات بافت زندگي روستايي را بههم ريخته است بهگونهاي که نحوه زندگي و توقع روستائيان با نوع زندگي روستايي در تضاد قرارگرفته است.
روستايي امروز به دليل آشنايي با زندگي شهري به دنبال کشاورزي دامپروري نيست و نوع زندگي وي با آنچه که ضرورت زندگي در روستا است، تضاد دارد.امروزه کمبود امکاناتي نظير اشتغال، اوقات فراغت، خدمات درماني و...براي ساکنان روستاها قابل قبول نيست.محمد زاهدي اصل عضو هيئت مديره انجمن مددکاري ايران در مورد مهاجرت از شهرها و روستاهاي کوچک به کلانشهرها معتقد است: در يک قابل کلي ميتوان علت اين پديده را در جاذبههاي شهرهاي بزرگ و دافعههاي موجود در در شهرهاي کوچک و روستاها دانست.
شهرهاي بزرگ در عرصهها مختلفي همچون اشتغال، عرصههاي اجتماعي و اقتصادي، خدمات پزشکي و...امکانات زيادي دارند در حاليکه که روستاها و برخي از شهرهاي کوچک فاقد چنين امکاناتي هستند.در بسياري موارد ساکنان مناطق روستايي و شهرهاي کوچک براي برخورداري از امکانات شهرهاي بزرگ دست به مهاجرت ميزنند، اما پس از مهاجرت در مييابند که نه تنها به اين امکانات دسترسي ندارند بلکه با مشکلات ديگري نيز مواجه شدهاند.
چنين افرادي به دليل آنکه روي بازگشت به زادگاه خود را ندارند در حاشيه شهرها تحت شرايط بسيار نامطلوب به زندگي خود ادامه ميدهند که پديده حاشيه نشيني نيز مشکلاتي ديگري را در پي دارد".حل مشکل مهاجرت بيش از هر چيز مستلزم اتخاذ سياستهاي حمايتي يکپارچه و منسجم توسط دولتها و تعامل و همافزايي بين بخشها و سازمانهاي مختلف است.
با ايجاد اشتغال و سامان دادن به زندگي جوانان بسياري از معضلات و مشکلات اجتماعي کاهش مييابد و مسير توسعه کشور هموارتر ميشود.خدمت رساني هر چه بهتر به روستاييان يکي ديگر از مواردي است که دولت يازدهم بايد به آن توجه ويژهاي داشته باشد تا از مهاجرت روستاييان به سمت کلانشهرها جلوگيري به عمل آورد.
ولي متاسفانه ميزان خدمات رساني به روستاها قابل مقايسه با کلانشهرها نميباشد و اين تفاوت در ميزان بهرهمندي از امکانات انگيزه روستاييان را براي سکونت در روستاها کاهش مي دهد و آنان را براي مهاجرت و برخورداري از رفاه بيشتر شهري تشويق مي کند.با توجه به اين که خدمت رساني به مردم و توسعه روستاها از مهم ترين وظايف شوراهاي شهري و روستايي محسوب ميشود انتظار ميرود اعضاي شوراها با برنامهريزيهاي دقيق مسير توسعه روستاها و شهرستانها را بيشتر فراهم نمايند.