به گزارش پاپساینس، آنچه این گروه تحقیقاتی را که رهبریاش بر عهده رندال تومپسون از مرکز قلب آمریکای مرکزی سینت لوک در شهر کانزاس بود، به شگفتی واداشت این بود که مومیاییهای همه این اقوام با این بیماری دست و پنجه نرم میکردند. فرانک روهلی، مسئول پروژه مومیایی سوییس در دانشگاه زوریخ هم این شرایط در حدود 30 تا 50 درصد از نمونههای بالغ مورد بررسی خود، یافته است. از گستردگی این یافتهها چنین برمیآید که تصلب شرائین امروزه شاید کمتر ناشی از اثرات زندگی مدرن مانند زیادهروی در خوردن باشد و بیشتر تحت تاثیر عوامل ژنتیکی باشد که به نظر می رسد در درصد مشخصی از انسانهای همه اقوام و همه نژادها در سراسر جهان وجود دارند. میتوان امیدوار بود که روزی تعیین این ژنها بتواند منجر به داروهای جدید برای بیماریهای قلبی شود.
مومیاییهای باستانی میتوانند اطلاعات زیادی را درباره وضع سلامت تمدنهای اولیه در اختیار ما بگذارند و به ما هم در درمان بهتر بیماریهای امروز کمک کنند. اما از آنجاکه مومیاییها هم کمیاب و هم ظریف هستند، محققان نمیتوانند هر چه بخواهند با این مومیاییها انجام دهند و همین منجر به محدودیت اطلاعاتی میشود که میتوانند از آنها کسب کنند. پیشرفتهای اخیر در دو ابزار پزشکی؛ شامل تعیین توالی دیانای که میتواند عفونتهای میکروبی را آشکار کند و همچنین سیتیاسکن؛ به باستانآسیبشناسها اجازه میدهد که جزئیات دلایل مرگ مومیاییها را تعیین کنند. به این ترتیب آنها میتوانند نشانههایی از هر بیماری را از سرطان پروستات گرفته تا مالاریا در مومیاییهای سراسر جهان بیابند. با مقایسه شکلهای باستانی این بیماریها با معادلهای امروزی، محققان میتوانند بفهمند که چطور این بیماریها تکامل پیدا کردهاند، چه چیزی آنها را بسیار خطرناک میکند و در صورت امکان چطور میتوان آنها را متوقف کرد.
در مورد بیماری سل که سالانه بیش از 1.4 میلیون نفر را میکشد، محققان از توالی دیانای و سیتی اسکن مومیاییها استفاده میکنند تا بفهمند که بیماری سل در چه شرایطی پیشرفت کرده و چطور درمان میشود. تحقیقات زیستانسانشناسی به نام هاگن کلاوس از دانشگاه جورج میسون نشان میدهد که درست عکس نظر برخی از متخصصین؛ احتمالا اروپاییها شکل به شدت کشندهای از مرض سل را به آمریکا بردند. نتایج اولیه دیانای تحقیقات وی نشان می دهد که بقایای اجساد متعلق به قرن دهم مردم پرو (یعنی قبل از اینکه کاوشگران اسپانیایی سر برسند) احتمالا مبتلا به یک گونه ملایمتر باکتری سل (با نام علمی مایکروباکتریم توبرکیولوسیس ) و یا یک گونه کاملا متفاوت با نام علمی مایکوباکتریوم کانساسی بودند. و بسیاری از تحقیقها نشان داده است که اجساد مردم آمریکای مرکزی از قبل و بعد از تماس با اروپاییها، به ندرت حاوی علائم سل بودهاند. نظریه کلاوس این است که شاید دلیل آن این باشد که باکتری سل در حضور آهن رشد میکند، و رژیم غذایی کم گوشت این افراد، کمتر اثری از آهن در خود داشت. در صورت درست بودن این فرضیه، این نگرش میتواند راهگشای داروهای جدیدی باشد که باکتری سل را از جذب آهن باز میدارد.
گروه دیگری از دانشمندان از توالی دیانای برای بررسی بیماری مالاریا استفاده میکنند که توسط انگل تراپانوسوما کروزی ایجاد میشود و با نقص قلبی مهلک یا تورم اندامهای گوارشی، تقریبا 10 میلیون نفر را (اغلب در آمریکای لاتین) مبتلا کرده و به نظر میرسد که در حال گسترش باشد. برخی فکر میکنند که شکلهای متفاوت این انگل بر روی اندامهای متفاوت اثر میگذراد. بنابراین در سال 2008/1387 زمانی که آنا کارولینا ویسنته و آنا جانسن از بنیاد اسوالدو کروز در ریودوژانیرو، کشف این انگل را در روده متورم یک جسد مومیایی شده 560 ساله در برزیل گزارش دادند، احتمالا سرنخ مهمی را کشف کرده بوند. قبل از آن آنها، این انگل در نمونه بقایای استخوانی از 4500 سال تا 7000 سال پیش یافت شده بودند. مقایسه دیانای نمونههای متفاوت این انگل میتواند اطلاعات بیشتری در مورد تکامل و گسترش آن به دست بدهد، و شاید روزی بر روی درمان آن هم تاثیر بگذارد.
باستان آسیبشناسان همچنین از روش تصویربرداری تشدید مغناطیسی MRI (که نشانههای وجود آب را حس میکند) بهره میگیرند. مومیاییهای خشک برای این روش مناسب نبودهاند، اما پیشرفتهای اخیر در امآرآی تصاویری بهتر از بافت های نرم (همانند زبان) فراهم میسازد. به علاوه بر خلاف روش سیتی اسکن، امآرای خطر احتمالی تخریب شواهدی از دیانای را نخواهد داشت.