به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، انحصارطلبی همواره در طول تاریخ یکی از پدیده های رایج در عرصه اقتصاد و بازرگانی بوده است. تولیدکنندگان هنگامی که به یک محصول جدید که با اقبال عمومی مواجه می شد، دست پیدا می کردند، رموز کار خود را برای حفظ سلطه شان بر بازار حفظ کرده و در اختیار احدی نمی گذاشتند، در مشاغل مختلف هم این گونه بود، در برخی حرف رمز و راز و اصول کار از پدر به پسر و سینه به سینه منتقل می شد تا مبادا ثروت خانوادگی از بین برود.
انحصارطلبی ریشه در میل انسان به سلطه، داشتن قدرت بر کنترل بازار، کسب سود و منافع کلان و ... دارد. در اقتصاد انحصارطلبی (Monopoly) زمانی موضوعیت پیدا می کند که شخص یا گروهی بر روی تولید و یا ارائه خدمتی، کنترل داشته و حدود و ثغور آن را تعیین می کند. انحصارطلبی را در تضاد با حقوق مصرف کننده می دانند چرا که وی مجبور می شود تنها از یک شخص یا گروه موارد مورد نیاز خود را تهیه کند، همچنین انحصارطلبی مانع ایجاد بازار رقابتی است. منحصر بودن تولید محصول یا خدمات به یک شخص، گروه، بنگاه و یا بنگاه های اقتصادی باعث می شود آن ها بتوانند قیمت ها، نحوه عرضه و در واقع شرایط بازار را در اختیار خود گرفته و مطابق منافع خود بازار را بچرخانند.
ایجاد تراستها (Trust) محصول انحصارطلبی شرکت ها و کمپانی های بزرگ بود. یک تراست از اتحاد چند شرکت و یا کمپانی که کلایی مشابه تولید کرده و سهم عمده ای از بازار را در اختیار دارند، شکل می گیرد. در کشورهایی که مبتنی بر قوانینی نظام سرمایه داری اداره می شوند، تراست ها و کنسرن ها(اتحادیه ای متشکل از تراست ها) قدرت زیاد و اثرگذاری بالایی دارند. تاکنون قوانین بسیاری علیه انحصارطلبی وضع شده است که یکی از معروف ترین آن ها "قانون ضد تراست شرمن" است که در سال 1980 میلادی در امریکا به تصویب رسید.
با
ایجاد صنعت کامپیوتر، در دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری و گسترش روز
افزون آن، خیلی زود شرکت ها و کمپانی های بسیاری در این حوزه راه اندازی
شدند، و به تبع آن انحصار طلبی نیز در این عرصه موضوعیت پیدا کرد. در طول
نیم قرن گذشته بسیار اتفاق افتاد که پس از امضای قرارداد بین دو شرکت نرم
افزاری و سخت افزاری، این دو شرکت مشتریان خود را به تهیه محصولات دیگری
وادار کردند، به طوری که مشتری نمی توانست بدون تهیه سخت افزار خاص، از نرم
افزاری که خریداری کرده بود استفاده کند و بالعکس.
بسیاری از شرکت
های حوزه فناوری و تکنولوژی های نوین برای حفظ مشتریان خود ترفندهایی از
این دست را دنبال می کنند، ساده ترین شکل آن شارژرهای گوشی های موبایل اند،
که شارژر گوشی هیچ برندی به گوشی کمپانی دیگر متصل نمی شود، و یا فایلی که
در سیستم عامل الف ایجاد شده باشد، در سیستم عامل های دیگر یا اصلاً باز
نمی شود و یا به صورت بهم ریخته نمایش داده می شود و ... کاربر همیشه مجبور
است سیستم عامل متناسب با سخت افزاری که در اختیار دارد را تهیه کند، و پس
از آن نیز مجبور است برنامه های سازگار با سیستم عاملی که از آن استفاده
می کند را جست و جو و نصب نماید، حتی پس از این کار هم باز ممکن است همه
چیز مطلوب نباشد، مثلاً کاربر نتواند همیشه و بدون دردسر با مرورگر
فایرفاکس وارد سایت مایکرو سافت شود و یا از آی تیونز(iTunes) در ویندوز
خود استفاده کند!
بیشتر
کمپانی هایی که در دهه های 1980 و 1990 میلادی توانستند در بازار سخت
افزار یا نرم افزارهای کامپیوتری سهمی را از آن خود کنند، به مدد اتخاذ
سیاست های انحصاری توانستند به حضورشان در بازار و تا به امروز ادامه دهند.
یکی از این کمپانی ها مایکروسافت است که از آن به غول نرم افزاری دنیا
تعبیر می شود. مایکروسافت به عنوان بزرگترین شرکت نرم افزاری دنیا ده ها
هزار کارمند داشته و در بسیاری از کشورها سهم عمده ای از بازار فروش را به
خود اختصاص داده است. شناخته شده ترین محصولات مایکروسافت عبارتند از:
سیستم عامل ویندوز، بسته نرم افزاری آفیس و کنسول بازی Xbox.
شرکت
مایکروسافت(Microsoft Corporation) در سال 1975 توسط بیل گیتس و پل آلن در
ردموند ایالت واشنگتن امریکا ایجاد شد. مایکروسافت پس از قریب یک دهه
فعالیت در حوزه های مختلف نرم افزاری، اولین ویندوز را در سال 1985 روانه
بازار کرد. یک دهه طول کشید تا نسخه های ویندوز بتوانند نظر کاربران سطوح
مختلف را به خود جلب کنند. در سال 1995، ویندوز 95 تحول بزرگی ایجاد کرد،
به طوری که در پایان روز چهارم عرضه اش، یک میلیون نسخه از آن به فروش رفته
بود. در سپتامبر همان سال دولت چین ویندوز را به عنوان سیستم عامل رسمی
کشورش انتخاب کرد.
با فراگیر شدن استفاده از اینترنت، مایکروسافت
اینترنت اکسپلورر4 را در سال 1997 عرضه کرد، اما دادگستری امریکا از
مایکروسافت خواست دیگر ویندوز و اینترنت اکسپلورر را همراه یکدیگر به بازار
نفرستند. ورود ویندوز 98 پیشرفت بزرگ دیگری برای مایکروسافت بود اما از
همین سال کم کم انحصارطلبی های مایکروسافت با چالش مواجه شد. در سال 98
اسنادی بر روی اینترنت منتشر شد که نشان می داد مایکروسافت نرم افزارهای
اوپن سورس(Open Source) را تهدیدی جدی علیه خود دانسته و به همین منظور با
لینوکس مقابله می کند. مایکروسافت صحت این اسناد را تائید کرد اما گفت آن
ها صرفاً تحقیقات مهندسی بوده اند.
با
عرضه ویندوز 2000 میلادی و پس از آن ویندوز XP دامنه امپراطوری مایکروسافت
بیش از پیش گسترش پیدا کرد اما از همان دوران شکایت ها علیه مایکروسافت و
جرائم وضع شده برای آن نیز افزایش پیدا کردند. اولین شکایت در سال ۱۹۹۳
میلادی توسط شرکت Novell مطرح شد و طی آن اتحادیه اروپا مایکروسافت را به
فاش کردن اطلاعات در مورد بعضی محصولاتش و همچنین تولید نسخهای از ویندوز
بدون برنامه مدیا پلیر (Windows Media Player) محکوم کرد.
در سال
۱۹۹۸ میلادی تعداد 19 ایالت در امریکا به مخالفت با مایکروسافت برخواستند،
چرا که مایکروسافت به صورت غیر قانونی از قدرت انحصاری خود در حراج و فروش
ویندوز سوءاستفاده کرده بود، همچنین در همین سال شرکت سان (Sun
Microsystems) از مایکروسافت بابت فاش نکردن بعضی از رابطهای ویندوز NT
شکایت کرد که طی آن، پرونده بخاطر نحوه یکپارچه سازی تکنولوژی های استریم
(Stream) در ویندوز گسترش پیدا کرد و اتحادیه اروپا مایکروسافت را محکوم به
ارائه نسخه بدون ویندوز مدیا پلیر ویندوز و همچنین ارائه اطلاعات لازم
برای فعل و انفعالات برنامه تحت شبکه رقیب با ویندوزهای دسکتاپ و سرور کرد.
در آوریل سال ۲۰۰۰ میلادی دادگاه آمریکا، قانونی تصویب کرد که طبق آن
مایکروسافت باید فعالیت های خود را با استفاده از قدرت انحصاری و به دور از
اهداف مبارزه طلبی ادامه می داد.
به مایکروسافت دستور داده شد تا
به دو کمپانی، یکی برای تولید سیستم عامل و دیگری برای تولید باقی محصولات
تقسیم شود. اما مخالفان مایکروسافت به این رای راضی نشدند و مایکروسافت
نشستی جداگانه با آن ها برگذار کرد. در سپتامبر سال ۲۰۰۱ جورج بوش رئیس
جمهور وقت امریکا دستور داد مایکروسافت به صورت قبلی که یک شرکت یکپارچه
بود، درآید و پس از آن نشستی با مایکروسافت در قوه قضاییه آمریکا برقرار
شد.
در
سال ۲۰۰۴ میلادی اتحادیه اروپا مطابق قانون ضد انحصار(Anti-Trust / قوانین
و تصمیمات ضد تشکیل تراست برای ایجاد امکان رقابت) این اتحادیه،
مایکروسافت را محکوم به پرداخت ۴۹۷ میلیون دلار علاوه بر احکام قبلی با
محدودیت ۱۲۰ روزه برای فاش سازی اطلاعات ویندوز سرور و ۹۰ روز برای ارائه
ویندوز بدون مدیا پلیر کرد که در آن زمان بیشترین جریمه ای بود که اتحادیه
اروپا تصویب کرده بود.
اتحادیه اروپا مایکروسافت را متهم کرد که از
تسلطش بر بازار سیستم عامل ها به عنوان اهرمی برای در دست گرفتن بازار نرم
افزارهای پخش رسانه (با ارائه ویندوز مدیا پلیر بر روی ویندوز) و سیستم
عامل های سرور سوء استفاده کرده و بدین ترتیب فرصت رقابت را از سایر شرکت
ها در حوزه نرم افزارهای سرور و پخش کننده های مدیا گرفته است. در واکنش به
این حکم مایکروسافت یادداشت تندی را علیه اتحادیه اروپا منتشر کرد و
اتحادیه را به تصویب قوانین ناقض حقوق مالکیت (کپي رایت) محکوم کرد و در
نهایت در سال ۲۰۰۴ میلادی جریمه را پرداخت کرد اما به جای اسناد خواسته شده
در آخرین روز مهلت کد ویندوز سرور ۲۰۰۳ (Windows Server 2003 SP1) خود را
به صورت محدود منتشر کرد. در سال 2005 میلادی مایکروسافت مجبور شد در کره
جنوبی علاوه بر پرداخت جریمه 33 میلیون دلاری، دو نسخه ویندوز، یکی همراه
با ویندوز مدیا پلیر و ویندوز مسنجر و دیگری بدون این دو نرم افزار عرضه
کند. در همین سال مایکروسافت از ایکس باکس360(Xbox 360) رونمایی کرد، پس از
شکست قبلی این بار توانست کنسول کامل تری را روانه بازار کند.
در
سال ۲۰۰۶ میلادی مایکروسافت شروع به ارائه اطلاعات خواسته شده اتحادیه
اروپا کرد اما اتحادیه اروپا اعلام کرد که «خیلی دیر شده» و مایکروسافت را
۴۸۸/۵۸ میلیون دلار دیگر (۲/۳۹ میلیون برای هر روز تأخیر از ۱۶ دسامبر ۲۰۰۵
میلادی تا ۲۰ ژوئن ۲۰۰۶ میلادی) جریمه و تهدید کرد که اگر تا ۳۱ جولای
۲۰۰۶ میلادی اطلاعات را ارائه نکند جریمه را به روزی ۴/۸۱ میلیون دلار
افزایش می دهد.
بیانیه اتحادیه اروپا پس از آن صادر شد که یکی از
دانشمندان مورد اعتماد این اتحادیه اطلاعات ارائه شده از سوی مایکروسافت را
غیرمعتبر و غیرقابل استفاده نامید. در سال 2007 میلادی شرکت های اوراکل،
سان، نوکیا و ای بی ام درباره عدم در اختیار گذاشتن اطلاعات مربوط به
ویندوز از طرف مایکروسافت، به کمیسیون اتحادیه اروپا شکایت کردند، چرا که
بدون داشتن جزئیات لازم درباره ویندوز نمی توانستند نرم افزارهای قابل
رقابت با محصولات مایکروسافت بسازند.
ویندوز مدیا پلیر یکی از
موارد همیشگی شکایت علیه مایکروسافت بوده است، در این میان مایکروسافت
همواره مدعی رعایت قوانین بوده و گفته است تنها به این دلیل که یک شرکت
بزرگ و موفق است نباید آن را مجبور کرد تمام نوآوری ها و رازهایش را در
اختیار دیگران قرار دهد. در سپتامبر ۲۰۰۷ مایکروسافت در استیناف خود علیه
کمیسیون اروپا شکست خورد و حکم ۴۹۷ میلیونی، ارائه نسخه بدون مدیاپلیر
ویندوز و افشای اطلاعات خواسته شده تائید شد.
در
سال 2008 میلادی مجدداً اتحادیه اروپا مایکروسافت را به علت نقض قوانین ضد
تراست اتحادیه اروپا متهم کرد، چرا که سیاست های انحصاری مایکروسافت در
عرضه اینترنت اکسپلورر همراه ویندوز امکان رقابت را از سایر شرکت های نرم
افزاری ارائه دهنده مرورگر گرفته و به آن ها خسارت های زیادی وارد کرده
بود، همچنان که گوگل از این سیاست ها خسارت دیده بود.
در آن زمان
معمولا صفحه خانه(home page) در مرورگر اینترنت اکسپلورر سایت MSN بود.
بدین ترتیب کاربران بویژه مبتدیان از این مرورگر و سایتی که به صورت پیشفرض
در آن باز می شد، بیشتر استفاده می کردند.
همچنین در این سال
اتحادیه اروپا مایکروسافت را ۱/۴۴ میلیون دلار دیگر بابت عدم موفقیت در
اجرای تصمیم ضد تراست که در سال ۲۰۰۴ میلادی گرفته شد، جریمه کرد.
مایکروسافت علیه این حکم تقاضای استیناف کرد اما دادگاه استیناف حکم را
تائید نمود و فقط میزان آن را به دلیل اشتباه در محاسبه توسط کمیسیون اروپا
به ۱/۳۸ میلیون دلار کاهش داد. نیویورک تایمز تصمیم مایکروسافت در این
مورد را «تصمیمی که می تواند پایان دوره ای در قانون ضد تراست را مشخص کند
که تعدیل کننده ها از جریمه های سنگین برای به زانو در آوردن غولهای
تکنولوژی استفاده می کنند» نامید. مدتی بعد اتحادیه اروپا اعلام کرد می
خواهد تحقیقاتی را در مورد پشتیبانی آفیس مایکروسافت از فرمت Open Document
شروع کند.
در
سال ۲۰۰۹ میلادی اتحادیه اروپا با بیان این که «گره زدن اینترنت اکسپلورر
به ویندوز به رقابت دیگر مرورگرها صدمه می زند، نو آوری محصول را تخریب می
کند و در نهایت حق انتخاب را از کاربر می گیرد» اعلام کرد ارائه اجباری
اینترنت اکسپلورر را در ویندوز را بررسی می کند که مایکروسافت در پاسخ به
آن اعلام کرد اینترنت اکسپلورر در نسخه Windows 7 E (نسخه ویندوز ۷ مخصوص
اروپا) وجود نخواهد داشت. نتیجه این شد که اتحادیه اروپا اجازه داد
مایکروسافت در ویندوز لیستی از ۱۲ مرورگر رقیب که به صورت تصادفی مرتب
شدهاند را به کاربر نشان دهد تا وی مرورگر مورد نظر خود برای نصب انتخاب
را کند. اما این انتخاب در ویندوز ۷ سرویس پک ۱ (از فوریه ۲۰۱۱ ) ناپدید شد
و ۱۴ ماه در همین حالت ماند. مایکروسافت این اتفاق را یک خطای تکنیکی
اعلام کرد اما در مارس ۲۰۱۳ میلادی اتحادیه اروپا بخاطر جلوگیری از بی محلی
به توافقات، مایکروسافت را ۵۶۱ میلیون یورو (۷۳۲ میلیون دلار) جریمه کرد،
طبق اطلاعیهی کمیسیون اروپا، این عمل مایکروسافت باعث شده است تا ۱۵
میلیون کاربر اروپایی ویندوز به صفحهی انتخاب مرورگر دسترسی نداشته باشند.
مایکروسافت
تنها نمونه ای است از شرکت های فعال در صنعت کامپیوتر و موبایل که
انحصارطلبی را در محصولات خود لحاظ می کنند، گوگل، اپل، سونی، نوکیا، یاهو و
... تمام این شرکت ها گاه به شکلی آشکار و گاه مخفیانه در جهت کسب منافع
خویش و شرکای تجاری و هم پیمانانشان قوانین ضد انحصار را زیر پا می گذارند،
گوگل در جست و جو های صورت گرفته نتایجی را بر می گرداند که حاوی لینک به
سایتهای زیرمجموعه خودش باشد، یا حداقل لینک های مربوط به رقیبانش را در
صفحات نخست نشان نمی دهد، سایر شرکت ها نیز به همین ترتیب.
اما
اختلاف مایکروسافت و اتحادیه اروپا جنبه های دیگری هم دارد، و فعلا این
مایکروسافت است که بیشتر از سایر کمپانی ها به علت سیاست های انحصارطلبانه
جریمه و محکوم شده است. فارغ از جنبه های اقتصادی دعاوی فوق، مسائل سیاسی و
امنیتی را در محکومیت مایکروسافت نباید نادیده گرفت. مایکروسافت یک شرکت
به ظاهر خصوصی امریکایی است، و دسترسی نداشتن به کدهای منبع(Source Code /
کد های کامپیوتری که نرم افزار با آن ها نوشته شده است.) ویندوز نگرانی های
امنیتی ویژه ای به دنبال دارد، چرا که بسیاری از دولت ها، موسسات پژوهشی،
دانشگاه ها، نهاد های بین المللی از این سیستم عامل استفاده می کنند.
برای
درک بهتر نگرانی های امنیتی کافی است در نظر بگیریم که اگر ویندوز قابلیت
جاسوسی از اطلاعات کاربران را داشته باشد، چه پیامدها و تبعاتی کشورها و
مردم جوامع مختلف را تهدید خواهد کرد؟ پافشاری بر روی دستیابی به کدهای
ویندوز برای بررسی چنین جنبه هایی است. چنین می توان گفت که مایکروسافت
تاوان یک جنگ اطلاعاتی نامرئی را می پردازد.
کد منبع(سورس کد)، کدی که اسرار یک برنامه را فاش می کند.
البته
مایکروسافت حق دارد از حق مالکیت خود بر دستاوردهای نرم افزاری اش دفاع
کند، و کد آن ها را به راحتی در دسترس سایر شرکت های رقیب قرار ندهد، اما
این برای زمانی است که انسان ها منافع مادی خود و جامعه شان را بر منافع
افراد دیگر جوامع ترجیح ندهند، زمانی که برخی از انسان ها به دنبال سلطه بر
دیگران و استعمار، استثمار و استحمار آن ها نبوده و نخواهند از اطلاعات
محرمانه آن ها بر علیه شان استفاده کنند.
اما جهان امروز چنین
شرایطی ندارد و مایکروسافت هم یک شرکت امریکایی است، شرکتی که توانسته به
عنوان غول نرم افزاری جهان حکمران مطلق حوزه کامپیوترهای شخصی باشد، همچنان
که بسیاری از شرکت های امریکایی در حوزه های مختلف غذایی، پزشکی، رسانه
ای حرف اول را می زنند. اتحادیه اروپا نیز به همین علت از یک طرف
مایکروسافت را برای انتشار کد منبع ویندوز تحت فشار قرار می دهد و از طرف
دیگر از سیستم عامل و نرم افزارهای متن باز پشتیبانی می کند. در واقع می
توان ریشه اقدامات اتحادیه اروپا در قبال مایکروسافت را در فشارهای صورت
گرفته از جامعه متن باز(Open Source Society) یافت.
نرمافزار
متن باز یا آزاد (اُپن سورس – Open Source) نرمافزاری است كه کد آن در
دسترس کاربران و برنامه نویسان قرار دارد. این نرم افزارها اغلب رایگان
بوده و كاربر می تواند با تغییر دادن کد نرم افزار را به شکل مورد دلخواه
خود تغییر دهد. جامعه متن باز به اجماعی جهانی از طرفداران نرمافزارهای
متن باز که با انحصارطلبی شرکت های کامپیوتری مخالف هستند، گفته می شود.
جامعه متن باز در سراسر جهان در خلال سال ها تلاش توانسته است نرم افزارهای
متنوعی را تولید کند، که از جمله معروف ترین آن ها می توان به سیستم عامل
لینوکس و مرورگر فایرفاکس اشاره کرد.
افراد معتقد به آزادی در فضای
مجازی و حوزه نرم افزارهای کامپیوتری اصول مخصوص به خود را در استفاده از
فناوری های نوین دارند. برای مثال می توان به مقاله ای با نام "ما می
توانیم به پیوست های ورد(Word) پایان دهیم" از ریچارد استالمن در سایت
gnu.org اشاره کرد.
استالمن در این مقاله توضیح می دهد که چگونه
استفاده از نرم افزار مایکروسافت ورد (Microsoft Word) آزادی کاربران برای
مطالعه، تغییر، کپیبرداری و توزیع را نفی می کند، چرا که کاربران مجبور
هستند نسخه های جدید این نرم افزار را خریداری کنند زیرا فایل های قدیمی
آنها تنها با این نرم افزارها قابل استفاده خواهد بود. استالمن اینکه
سازمان ها و دولت ها گاه فرد را مجبور به ارائه مستندات خود در قالب Word
می کنند را ظالمانه معرفی می کند. وی معتقد است استفاده از قالب سرّی Word
مانع از رشد جامعه و اشاعه آزادی می شود، چرا که متن فایل های Word را نمی
توان به شکل صحیح و کامل در نرم افزارهای دیگر مشاهده کرد و مهم تر از آن،
مایکروسافت هر زمان که بخواهد می تواند این قالب را تغییر دهد که در نتیجه
دستیابی به کد آن برای جامعه متن باز بسیار دشوار و دور از دسترس می گردد.
استالمن
پیشنهاد یک رفتار اجتماعی اینترنتی به نام "پیوست Word ارسال
نکنید"(اشاره به ارسال پیوست های Word به همراه نامه های الکترونیکی) را
مطرح می کند، همچنین عباراتی را برای منصرف کردن افراد از استفاده از Word
پیشنهاد می دهد: « عادت به ارسال مستندات در قالب Word تأثیر بدی بر جای
میگذارد، چرا که اشخاص را مجبور به استفاده از نرمافزارهای مایکروسافت
خواهد کرد. در نتیجه شما به یکی از پشتیبانان انحصارطلبی مایکروسافت تبدیل
خواهید شد. به ویژه که این مسئله مانع بزرگی بر سر راه قبول سیستمعامل
گنو/لینوکس خواهد بود. ممکن است لطفا در استفاده از قالب Word برای ارتباط
با دیگر افراد تجدید نظر کنید؟»
نگرانی
افرادی مانند استالمن مشخص است، اینکه نرم افزارهایی مانند Word با قالب
ناشناخته که جزء اسرار مایکروسافت است دقیقاً چه کاری انجام می دهند؟ آیا
Word تنها یک نرم افزار ویرایش متن است یا استفاده های دیگری نیز برای
مایکروسافت دارد؟ در واقع اگر چه تا به حال سندی رسمی مبتنی بر جاسوسی
ویندوز و یا نرم افزارهایی مانند Word منتشر نشده است، اما عدم انتشار کامل
کدهای آن ها از سوی مایکروسافت نشان می دهد این نرم افزارها چیزی فراتر از
آن چه که نشان می دهند، هستند.
برای درک بهتر این موضوع کافی است
در نظر داشته باشیم اگرچه جمهوری اسلامی ایران در بسیاری از موارد از سوی
غرب تحریم شده و تعداد زیادی از نرم افزارها مدت هاست در ایران پشتیبانی
نمی شوند و به محض مراجعه به سایت شرکت ارائه دهنده پیغام تحریم و عدم
پشتیبانی از کاربر ایرانی مشاهده می شود، اما ویندوزِ چند صد دلاری به
راحتی در کشور تکثیر شده و بازار کامپیوترهای شخصی را در کشور قبضه کرده
است. چرا مایکروسافت ایران را تحریم نمی کند؟ هنگامی که حتی اتحادیه اروپا
نیز به مایکروسافت اطمینان ندارد، کاربر ایرانی بر چه اساسی باید به سیستم
عامل امریکایی اعتماد کند؟
چنانچه پیشتر اشاره شد، مایکروسافت در
سال 2000 میلادی محکوم به این شد که به دو شرکت مجزا تقسیم شود اما با
دستور جورج بوش در سال 2001 میلادی مجدداً یکپارچه شد، تولید سیستم عامل در
کنار نرم افزارهای جانبی و سایر محصولات از سوی مایکروسافت چه منفعتی برای
ایالات متحده امریکا دارد که عالی ترین مقام اجرایی این کشور در این باره
دستور صادر می کند؟
شرکت
هایی مانند مایکروسافت و گوگل بازوهای عملیاتی ایالات متحده امریکا در جنگ
های سایبری آینده هستند. گوگل به عنوان ابزار عملیات روانی و رسانه ای و
مایکروسافت به عنوان بازوی جمع آوری و تخریب اطلاعات دشمن. به همین علت است
که مایکروسافت توانسته مرزهای امپراطوری خویش را در اکثر کشورهای جهان از
جمله کشورهای اسلامی گسترش دهد و گوگل در جایگاه اولین سایت اینترنتی
بنشیند.
دعواهای صوری این دست کمپانی ها در حوزه اقتصاد و منافع
مالی طبیعی است اما مهم این است که تمام آن ها زیر پرچم ایالات متحده قرار
داشته و به آن خدمت می کنند، به همین منظور است که هر از چندگاهی صحبت از
دفاع دولت امریکا از این شرکت ها به گوش می رسد، برای مثال بارها دولت
ایالات متحده از گوگل در برابر کشورهایی مانند چین حمایت کرده است و یا
کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا گوگل را از اتهام رفتار غیر انحصاری تبرئه
کرد، اقدام سوال برانگیزی که اعتراض مایکروسافت و سایر شرکت ها را به دنبال
داشت.
گوگل متهم شده بود که اطلاعات و لینک های رقبایش را در
نتایج جست و جو ها نمایش نمی دهد، اصلاح این مورد تغییر در پروتکل ها و
الگوریتم های گوگل را می طلبید که این موضوع خوشایند ایالات متحده امریکا
نبود.
یکی
از معدود راه های مقابله با انحصارطلبی و در واقع سیطره اطلاعاتی ایالات
متحده امریکا روی آوردن به نرم افزارهای متن باز است، موضوعی مغفول مانده
که پس از گذشت سال ها از مطرح شدن آن، آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته
نشده است. با توجه به گسترش روز افزون نفوذ فناوری های نوین در زندگی عموم
افراد جامعه ضرورت پرداختن به نرم افزارهای متن باز در کنار آموزش طرز
صحیح استفاده از محصولات سخت افزاری و نرم افزاری کمپانی های خارجی بیش از
پیش احساس شده و برنامه ریزی های مدون و تنظیم سازوکار ویژه ای را می طلبد.