به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، بروکينگز در اين تحليل ادامه داد: با اين حال بسياري از کارشناسان مي دانند هر گونه فرايند بهبود مناسبات ايران و آمريکا به طور قطع فرايندي طولاني و دشوار خواهد بود.
در اين گزارش آمده است: به هر حال اين ايده در صورت تحقق، پيامدهاي بگسترده اي بر معادلات منطقه اي خواهد داشت. ترکيه از نخستين کشورهايي خواهد بود که برنامه سياست خارجي خود را دستخوش تغيير قرار خواهد داد. با اين حال اين مسئله تنها در صورتي روي مي دهد که هر گونه نزديک شدن مناسبات دو کشور ايران و آمريکا تنها محدود به توافق هسته اي ميان دو کشور نشود، بلکه شامل مسايل گسترده تر امنيتي و نيز شامل مسايل مورد علاقه ترکيه و ديگر بازيگران منطقه اي نيز باشد.
اين تحليل ادامه مي دهد: طي يک دهه گذشته، سياست خارجي دولت حزب عدالت و توسعه در ترکيه ايجاد پل ميان جبهه مقاومت با کشورهاي طرفدار غرب از جمله مصر، اردن، عربستان سعودي و نيز اسراييل بوده است. آنکارا به اين منظور تلاشهايي براي ايجاد تحرک در طرفهاي درگيري به سوي حل و فصل ديپلماتيک صورت داد. اما تلاش هاي ترکيه براي کاهش تنش در منطقه نتوانست نتايج ملموسي داشته باشد. به هر حال اين اقدامات نشان دهنده تلاش ترکيه براي شکل دادن نظم و تعادل جديد منطقه بود.
اين گزارش مي افزايد: ترکيه همچنين پروژه يکپارچه سازي اقتصادي منطقه را آغاز کرد که براساس آن کالاها و افراد مي توانستند آزادانه از شهر کارس در شرق ترکيه تا اقيانوس اطلس بروند و از سينوپ در حاشيه درياي سياه تا خليج عدن در رفت و آمد باشند. ترکيه به همين منظور، نخست در سال 2004 ميلادي با کشورهاي مغرب و تونس، و در سال 2005 با مصر توافقنامه تجارت آزاد امضا کرد. اين کشور سپس ابتکار تشکيل "شوراي اتحاديه تجاري و اقتصادي همسايگان نزديک" را با اردن، لبنان و سوريه در دست گرفت.
ترکيه همچنين با بيشتر کشورهاي عرب توافقنامه مسافرت بدون رواديد امضا کرد.
بروکينگز مي نويسد: جنگ داخلي در سوريه هدف ترکيه براي تبديل شدن به يک کشور ميانجي در منطقه را نابود کرد. بدتر اينکه، ترکيه حتي با جبهه مقاومت دچار اصطکاک شد. همچنين در مسئله ويژه مصر، تمايل ترکيه به نقش گسترده تر اخوان المسلمين موجب تيره شدن مناسبات اين کشور با کشورهاي عرب حوزه خليج فارس و نيز حاکمان نظامي مصر شد. به طور کلي تصميم آمريکا به عدم دخالت و تعهد در تحولات جديد جهان عرب ترکيه را از نقش برجسته اي که انتظار داشت محروم کرد.
"کمال کريزچي" و "اميرخان يورومازلار" در ادامه نوشتند: با توجه به ناتواني ترکيه به ايجاد تغيير در منطقه براساس دلخواه خود که با تهديد هاي فزاينده القاعده و موج فرقه گرايي همراه شده است، تعامل مستقيم تهران و واشنگتن مي تواند يک خبر خوب براي ترکيه باشد. بنابراين آنکارا نه تنها بايد از تلاشها براي بهبود مناسبات ايران و ترکيه به طور شفاهي حمايت کند بلکه بايد به طور سياسي نيز اين حمايت خود را نشان دهد. به طور قطع ايران نه عامل و نه راه حل همه مشکلات منطقه است، با اين حال از ديدگاه ترکيه تلاش براي ثبات بخشيدن دوباره به منطقه مي تواند اهداف منطقه اي ترکيه براساس همکاري اقتصادي و سياسي را تقويت کند. اين مسئله همچنين مي تواند راه را براي حل و فصل چالشهاي اقتصادي و اجتماعي شديدي که منطقه با آن روبرو است هموار کند.
براساس اين گزارش، اين مسئله تا حد زيادي به محتوا و ماهيت واقعي توافق احتمالي آمريکا و ايران بستگي دارد. مسئله کليدي اين است که آمريکا در زمان مذاکره هسته اي با ايران نگرانيهاي متحدان منطقه اي خود را نيز مد نظر داشته باشد. اين مسئله نيازمند ترغيب ايران به ايفاي نقشي سازنده تر در منطقه و کمک به تلاشها براي اتخاذ سياست هاي همکارانه در عراق و سوريه است. اين مسئله خود مي تواند زمينه را براي کاهش تنشهاي فرقه اي منطقه فراهم کند و به تلاشها براي دستيابي آشتي ملي در سوريه و نيز برطرف کردن نگرانيهاي کشورهاي عرب حوزه خليج فارس کمک کند. تنها پس از آن است که ترکيه در موضعي قرار خواهد گرفت که مي تواند تلاشهايش براي همکاري اقتصادي و سياسي در منطقه را پيگيري کند.
بروکينگز در ادامه مي نويسد: با اين حال همواره اين احتمال وجود دارد که دولت آمريکا به دنبال ميانبري براي خروج از بحران هسته اي باشد و چشم خود را به نگرانيهاي متحدان سنتي خود در منطقه ببندد. تلاش آمريکا براي تضمين ثبات منطقه تنها براساس توافق دوجانبه با ايران اين احتمال را ايجاد خواهد کرد که خود ايران و نيز شرکاي آمريکا در منطقه اين اقدام آمريکا را دلجويي از تهران قلمداد کنند. اين مسئله مي تواند منجر به اين تفکر شود که ايران از موضع قدرت وارد مذاکره با آمريکا شده است و همچنان به اقدامات خود در منطقه خواهد داشت، ادامه دهد. در اين صورت ترکيه به همراه اسراييل و عربستان سعودي احتمالا اين احساس را خواهند کرد که خود بايد به طور جداگانه برضد ايران اقدام کنند. با توجه به اين مسئله، ترکيه بايد جلب توجه آمريکا به تاثير توافق با ايران بر مسايل منطقه را در اولويت قرار دهد. اين مسئله نه تنها هم جهت با منافع سياسي ترکيه در ارتباط با مهار بحران در سوريه است بلکه به تحقق منافع اقتصادي آنکارا نيز کمک خواهد کرد.
بنابراين گزارش، در حال حاضر تجارت ترکيه با خاورميانه که قرار بود جايگزين کاهش تجارت ترکيه با اروپا شود قرباني ناآرامي و تنش در منطقه شده است. استانهاي جنوبي ترکيه تا حد زيادي درآمدهاي تجاري مرزي خود را از دست داده و حتي ميزبان نيم ميليون آواره نيز شده اند. به علاوه افزايش تهديد القاعده در مناطق مرزي نزديک سوريه هزينه هاي اقتصادي و سياسي جديدي براي ترکيه ايجاد کرده است. از طرف ديگر تحريم هاي آمريکا برضد ايران موجب آسيب به ترکيه شده است و به کسري تجاري اين کشور و جلوگيري از گسترش تجارت ترکيه و ايران کمک کمک کرده است.
با توجه به اين مسائل، آنکارا بايد نقشي فعال در نزديک شدن مناسبات ايران و آمريکا ايفا کند. استقبال عبدالله گل رييس جمهور ترکيه و احمد داود اوغلو از مشاهده نشانه هاي بهبود مناسبات ايران و آمريکا بايد با تلاش آنها براي کمک به بهبود مناسبات دو کشور همراه شود.
ترکيه بايد بر اهميت اتخاذ رويکردي جامع براي امنيت و ثبات منطقه تاکيد کند. تنها در اين صورت است که ريسک هاي ناشي از تغييرات عمده در منطقه قابل مهار خواهد بود و ترکيه مي تواند از اين تحولات به نفع خود استفاده کند.