به گزارش باشگاه خبرنگاران؛"مجید واشقانی" بازیگر سینما و تلویزیون متولد 1359 تهران است. او تحصیلات خود را در رشته "مهندسی متالورژی" به پایان رسانده و در بسیاری از فیلم های سینمایی چون "جنایت"، "ناسپاس" و "شور عشق" به ایفای نقش پرداخته است.
همچنین ایفاگر کاراکترهای متفاوت در سریالهایی چون "کمین"، "مرز آفتاب"، "هشدار پلیس"، "زیر هشت"، "پایتخت"، "مسیر انحرافی" و "هوش سیاه 2" بوده است.
به بهانه حضور او در سریال اکشن_ پلیسی "ماتادور" پای گپ و گفتی با او نشستیم که بخشی از آن را در مصاحبه زیر می خوانید:
-شما ایفاگر نقش "ثامن" بودید، کاراکتر خود را چگونه تحلیل کردید و تا چه اندازه درباره آن با "فرهاد نجفی" به گفتگو نشستید؟ یک بار از کارگردان در خصوص داستان "ماتادور" پرسیدم که قراراست چگونه باشد و قصه حول محور چند خلافکار که می خواهند به ایران بیایند یا چند پلیس در مواجهه با یک گروه تروریستی قرار دارد که "فرهاد نجفی" کارگردان پروژه در پاسخ گفت: قصه درباره یک گروه تروریستی است که وارد ایران می شود و به دنبال آن پلیس هم با قدرت درمقابل آنها می ایستد.
_نظر شما در خصوص پاسخ "نجفی" چه بود؟ به عقیده من، داستان داستان پلیس ها است، ولی "نجفی" می خواست اول تروریست را قوی نشان دهد و بعد بگوید که پلیس با قدرتی بیشتر از آنها در مقابل خلافکاران می ایستد.
*** نقش میان پلیس ها درست تقسیم نشد در "ماتادور" باید نقش 4 پلیس به صورت موازی و قوی تقسیم می شد که این اتفاق نیفتاد و شخصیت "ثامن" هم در جاهایی باید بانمک می بود و به گونه ای دیگر سعی خود را کردم تا آن را قوی نشان دهم، ولی به نقش من هم مجالمانور داده نشد.
*** "نجفی" حرکت جسورانه قابل توجهی کرد اما انصافا "فرهاد نجفی" به دلیل حرکت جسورانه توانست دست به یک ساختارشکنی بزند و به لحاظ گریم و لباس به فرمی جدید برسد تا "ماتادور" مورد توجه مردم قرار گیرد و این موفقیت صرفا به انتخاب عوامل از سوی "فرهاد نجفی" و تیزهوشی او بر می گردد، اما آن انتظاری که ما از نمایش و فعالیت پلیس هایمان داشتم را در "ماتادور" ندیدم.
*** نوآوری در ژانر اکشن هدف "ماتادور" بود _ماتادور توانست به هدف خود برسد، باتوجه به همه نقدهای منفی که به آن شد اولین چیزی که "ماتادور" قصد داشت به آن برسد، ایجاد نوآوری در ژانر اکشن پلیسی در سریال سازی ما بود. من سابقه کار در این فضا را دارم، چون در سریال "مسیر انحرافی" نیز قرار بود که یک نوآوری در ژانر کمدی به وجود آید و تا دلتان بخواهد به آن اشکالات عمده ای وارد شد و مورد نقد هم قرار گرفت.
در مورد "ماتادور" هم این اتفاق صورت گرفت و منتقدان به نکات منفی بسیاری رسیدند. معتقدم زمانی که قرار است نوآوری به وجود آید و کسی عهده دار آن شود، به تبع کار بدون اشکال نخواهد بود و همین امر باعث می شود که خارج از عرف عمل کنیم.
در این میان ایرادها و به نوعی اشتباهاتی صورت می گیرد که شاید ربطی به عوامل سازنده سریال نداشته باشد و این مربوط به فرم سریال سازی ما می شود. "ماتادور" چند شخصیت پلیس داشت که باید برای معرفی هرکدام یک قسمت در نظر گرفته شود که این اتفاق صورت نگرفت و نویسنده مجبور شد در یک ظرف زمانی محدود، شخصیت ها را معرفی کند که همین امر عجله را بیشتر در کار گسترش داد و کارگردان و دیگر عوامل هم مجبور شدند تا با سرعتی غیر قابل عرف کار خود را آغاز کنند.
*** 13 قسمت که سریال نشد؟ _علت این اتفاقات رخ داده چیست؟
شما فکر می کنید علت اینکه خیلی از سریالهای درجه 6 نابود شده ماهواره ای با اقبال عمومی ما روبرو شده چیست؟ آنها در زمانهای بسیاری و با تعداد قسمتهای طولانی روی آنتن می رود و مخاطب خود را نگه می دارد، ولی ما سریال 13 قسمتی را می سازیم که باید در دو هفته پخش آن شروع و تمام شود و تا مخاطب می خواهد شخصیت ها را بشناسد به پایان می رسد و شما مطمئن باشید که در این شرایط تیم تحت فشار خاصی قرار می گیرد. اکنون که پلیس ما اینقدر تلاش می کند و فعالانه در ساخت تله فیلم ها، سریالها و فیلمهای مستند پلیسی گام بر می دارد، با این قاعده ساخت سریال 13 قسمتی شکسته شود و به جای فکر کردن به این امر که هفته ناجا، 7 روز بوده و باید کاری در مورد تعداد قسمت کم بسازیم را فراموش کنیم و از این زحمت و امکانات در راستای یک اثر حداقل 30 قسمتی گام برداریم.
*** صدا و سیما و نیروی انتظامی زحمت کشیدند همانطور که همه ما شاهد هستیم، "هوش سیاه 2" با چنین محوریتی ساخته و مخاطبان خود را هم حفظ کرد، چون پلیس هزینه لازم را پرداخته و صدا و سیما نیز حمایت لازم را انجام می دهد و من معتقدم یک ایرادی وجود دارد که دریچه اصلی آن معلوم نیست!
ولی گاهی فکر میکنم که شاید فرهنگ سریال سازی ما از همان دریچه کم شده باشد.
*** رقابت با سریال های ماهواره ای اشتباه است _با وجود اشکالات و ایراداتی که ذکر کردید، خود راه رهایی از این اتفاقات را در چه چیزی می بینید؟ یکی از اساسی ترین معضلات سریال سازی ما، رقابت با سریال های ماهواره ای است، به این دلیل که ما می توانیم با ساخت برنامه هایی چون "ماه عسل" و ... در قبل از افطار در ماه مبارک رمضان و بعد از اذان هم به ترتیب با پخش سریال های متفاوت که از شبکه تهران آغاز شده و با پخش سریال شبکه یک سیما خاتمه می یابد و بعد هم برنامه های ترکیبی نیز شروع می شود، هم اثری قابل توجه را بسازیم و هم اینکه به مخاطب فرصت دیدن ماهواره را ندهیم. پس این موفقیت نشان می دهد که ما توان جذب مخاطب را داریم ولی اینکه چرا فقط در یک ماه خلاصه می شود را نمی دانم.
شما دقت کنید که یک سریال خارجی 160 قسمتی را شبکه ای در آن سوی آبها می خرد و آن را به 3 بخش تقسیم می کند و بعد آن را تبدیل به یک سریال 300 قسمتی خواهد کرد و به مدت یک سال مخاطب خود را پای گیرنده های تلویزیونی نگه می دارد و با آن کار همه هنرمندان هم شناخته می شوند، ولی در ایران به دلیل ایرادات ذکر شده بازی در شش سریال هم نمی تواند هنرمندی را به مردم بشناسد.
*** "ماتادور" ایرادات اساسی دارد _"ماتادور" را چگونه مورد نقد قرار می دهید؟ "ماتادور" از نظر من اشکالات اساسی دارد، ولی در نهایت فکر می کنم که یک کارگردان جوان خواهان ساختن کاری بود که با آن بیشتر شناخته شود و وارد کار سریال سازی شود، اما با اتفاقات گفته شده به محض اینکه کاری با این تعداد قسمت ساخته می شود، منتقدان دست به اعتراض و نقدهای منفی زده و همه تقصیر را بر گردن کارگردان جوان تیم می اندازند که این امر از دو جهت مخرب است: یکی اینکه مسئولان را خسته می کنند تا کمتر به جوان ها میدان دهند و اینکه دست اندرکاران مجبور می شوند بازهم آن کارها را برعهده پیشکسوتان بگذارند که این مسئله باعث حضور کمرنگ جوانان می شود.
من نمی گویم تلویزیون جایی برای آزمون و خطا است، ولی اگر کسی جسورانه کاری می کند باید حمایتش کنیم نه اینکه فقط دست به تخریب و نقد منفی بزنیم.
گفتگو از الهه علیزاده