به گزارش
گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، برنامه «شناسنامه» این هفته با حضور حجتالاسلام محمدحسن ابوترابیفرد از شبکه سه سیما پخش شد.
ابوترابیفرد در بخش ابتدایی مصاحبه تلویزیونی خود در مورد شروع فعالیت سیاسی خود گفت: من افتخار داشتم که از دوران 3-4 سالگی در خدمت اخوی بزرگوارم بودم، ایشان به بنده علاقه ویژهای داشتند و من را به بعضی از جلساتی که میرفتند، همراه خودشان میبردند.
وی ادامه داد: کنار حمامهای قدیمی بزرگ، نقطهای بود به نام چهارحوض که مثل یک آب انبار بود و در واقع نقش خزینه حمام را ایفا میکرد. چهارحوض خیلی عمیق بود و آب بسیار سردی هم داشت. از همان 3-4 سالگی اخوی من را به داخل این چهارحوض پرتاب میکردند و من شنا میکردم و در واقع از همان روزها تحت تربیت ایشان بودم.
نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی افزود: اولین سفری که به خارج از شهر قم داشتم، زمانی بود که ایشان به مشهد مشرف بودند. سال اول دبستان بود که تابستان را همراه با ایشان در مشهد سپری کردم و در این مدت به محضر اساتید بزرگ و عالی قدر حوزه رسیدیم. متعاقباً سال 42 و بعد از ماجرای تبعید حضرت امام، اخوی به نجف رفتند، یک سال آنجا بودند و مراجعت کردند و دوباره از سال 44 که ایشان عزم سفر به نجف داشتند، بنده هم خدمت ایشان بودم و با هم به نجف اشرف مشرف شدیم.
وی ادامه داد: ما در فضای سیاسی نجف حضور داشتیم. بنده سالهای اول تحصیل را سپری میکردم و تازه درس منطق را میخواستم آغاز کنم که درس حکومت اسلامی حضرت امام در نجف آغاز شد؛ بنده هم به دلیل شدت علاقهای که به حضرت امام و همچنین بحثهای سیاسی داشتم، در همان سن و شرایط تحصیلی، بحث ولایت فقیه را به طور کامل در جلسات حضرت امام گذراندم و حتی با یکی از رجال سیاسی که اهل فکر بود هم در مورد این بحث، مباحثه می کردم.
ابوترابی در ادامه همچنین گفت: بعد از جنگ خفتبار اعراب و رژیم صهیونیستی امام اعلامیهای را در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت رژیم صهیونیستی و آمریکا صادر کردند. ما این اعلامیهها را در یک چمدان بسیار بزرگ جاسازی کردیم و به همراه اخوی آن را از مرز عراق و کویت عبور دادیم. شب به مرز عربستان رسیدیم و این چمدان هم بالای اتوبوس بود که ماموران برای تفتیش جلو آمدند و تمام وسایل را بازرسی کردند. خیلی وضع نگران کنندهای بود چون همسر اخوی هم همراه ما بودند و ایشان به شدن نگران بودند که هر سه ما به زندانهای عربستان منتقل خواهیم شد و از منظر برای بنده و همسر خود نگران بودند.
وی ادامه داد: فرصت کوتاهی به دست آمد که من از این فرصت استفاده کردم و به بالای اتوبوس رفتم. چون جثهی بسیار کوچکی داشتم، ماموران احتمالی را برای انجام عملیات توسط من قائل نبودند. کم کم شروع کردم به صحبت کردن و کمک به مامور سعودی، آن جا به ظرف نانی برخورد کردم که متعلق به یکی از مسافران اتوبوس بود و نیمی از نانهای آن مصرف شده بود. به مامور سعودی گفتم این ظرف نان را چه کار کنیم، گفت نمیخواهد بفرستی پایین... من هم از همین فرصت استفاده کردم و در هر موقعیتی که به دست میآمد یک دسته از اعلامیهها را از چمدان خارج و به این ظرف منتقل میکردم و بلافاصله روی آن کمی نان میریختم که مامور عربستانی مشکوک نشود.
ابوترابیفرد افزود: به لطف خدا چیزی شبیه به یک معجزه رخ داد و تمام اعلامیهها را به این ظرف نان منتقل کردم و در آن را بستم. آنقدر خوشحال بودم که چمدانی که اعلامیهها در آن جاسازی شده بود را دور سرم چرخاندم و به پایین اتوبوس پرتاب کردم (خنده).
نایب رئیس مجلس گفت: هدف ما این بود که این اعلامیهها را در مکه و مدینه و بین زوار ایرانی توزیع کنیم. به همین دلیل بعد از عبور از این مانع، این اعلامیهها را به تدریج بین زائران ایرانی پخش کردیم. یکی از این راهها این بود که اخوی به پست عربستان میرفتند و این اعلامیهها را به آدرس کاروانهای ایرانی ارسال میکردند.
حجت الاسلام و المسلمين ابوترابی در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد اولین دیدار خود با امام خمینی هم گفت: اولین بار امام را در منزل خودمان در قم دیدم.
مرحوم جد ما (سید ابوتراب ابوترابی) از دوستان نزدیک حضرت امام بودند. اولین نامه دست نوشتهای که از امام به ثبت رسیده و در آثار امام حفظ شده، نامهای است که وقتی امام در نجف بودند و عزم سفر به مکه داشتند، برای یکی از علماء نوشتهاند. ایشان در این نامه نوشته اند: «حضرت آقای حاج سید ابوتراب (دامت برکاته) عازم ایران بودند، این نامه را خدمتشان تقدیم کردم تا برایتان بیاورند.» در واقع امام و مرحوم جد ما چنین رابطه ای داشتند.
وی ادامه داد: ایشان هر وقت به قم مشرف میشدند، حضرت امام برای دیدار با مرحوم جد ما به منزل مراجعه میکردند. فکر میکنم قبل از سال 40 بود که جد ما به قم مشرف شده بودند و امام برای دیدار با ایشان به منزل ما آمدند و من برای اولین بار امام را زیارت کردم. بعدها در نجف اشرف ارتباط بسیار نزدیکی با امام داشتم و عموماً در نمازهای ظهر و عصر و مغرب وعشای امام حضور پیدا می ژکردم. شبها هم حضرت امام با شخصیتها و علما جلسه داشتند که به دلیل شدت علاقهای که به ایشان داشتم گاهی در این جلسات هم حاضر میشدم و در خدمت ایشان به حرم مشرف میشدم.
ابوترابی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: یک روز ظهر بعد از اینکه امام تشریف بردند، به واسطه علاقهای که به ایشان داشتم با خودم گفتم بروم کفش امام را بپوشم و با آن قدم بزنم. خیلی با دقت کفش را پوشیدم و بعد از اینکه یک مقدار در محوطه خانه قدم زدم، آن را دقیقاً همان جایی قرار دادم که برداشته بودم. یکی از علما که الان در قم هستند بعد از پایان نماز امام را به داخل منزل مشایعت کردند و برگشتند. وقتی آمدند گفتند امام فرمودند چه کسی کفش من را پوشیده؟ این اوج تیزهوشی و توجه امام را نشان میدهد.
وی ادامه داد: نکته دیگر که یکی از ویژگیهای بارز اخلاقی امام است، انظباط فوقالعاده ایشان بود. تمام برنامههای حضرت امام در دورانی که در نجف بودند، با نظم انجام شد و همه چیز به موقع و سر ساعت به انجام میرسید. امام بزرگوار نمادی بود از تیزهوشی و یک نوع انضباط استثنایی.
ابوترابیفرد افزود: امام نماد زهد در دنیا بودند. بنده یک روز در حیاط محقر منزل امام در نجف که نماز ظهر را در آنجا اقامه میکردند، منتظر امام(ره) بودیم. مرحوم آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی که انصافاً نمادی از اخلاق، تواضع، دانش، درک عمیق سیاسی و عرفان و ایمان به پروردگار متعال بود، در حیاط نشسته بودند. از طرف دیگر یکی از تجار محترم و متدین تهران که دو فرزندشان در نجف اشرف درس طلبگی میخواندند هم در حیاط بودند که با حاج آقا مصطفی صحبت میکرد و اصرار داشت برای منزل امام در هوای 50 درجه نجف یک یخچال کوچک و یک کولر آبی خریداری کند.
وی ادامه داد: وقتی حاج آقا مصطفی با اصرارهای مکرر فرد تاجر روبه رو شد، خطاب به او گفت: چرا اصرار میکنی؟ من که از خدا میخواهم پدرم یک مقدار آسوده باشد، بارها به ایشان گفتهام اما قبول نمیکنند. مرد تاجر در جواب گفت: من میخواهم از اموال شخصی خودم این اموال را خریداری کنم. در نهایت بعد از مدتها برای قسمت بیرونی منزل امام که نماز اقامه میشد یک کولر آبی خریداری شد.
وی افزود: این اوج زهد در دنیا را نشان میدهد. این زهد را بگذارید در کنار یک شجاعت استثنایی در حضرت امام. زمانی که بین رژیم شاه و رژیم بعثی عراق در مورد موضوع شط العرب اختلافاتی رخ داد، رژیم عراق چند تن از شخصیتهای سیاسی درجه اول خود را به خدمت علمای نجف، از جمله امام فرستاد تا از امام در مورد موضوع شط العرب برعلیه رژیم شاه فتوایی بگیرند.
ابوترابیفرد ادامه داد: این افراد آمدند و موضوع را با امام مطرح کردند و روی صحبت خود اصرار کردند. امام تا احساس کرده بودند اینها اندکی زبان تهدید دارند، فرموده بودند مصطفی گذرنامه من را بیاور. امام گذرنامه را به سمت آنها پرتاب میکنند و میگویند مهر خروج بزنید تا من بروم. شما فکر میکنید من به اینجا دلبستگی دارم؟ در واقع امام در دوران تبعید با همان شجاعتی که جلوی رژیم شاه ایستاده بودند، جلوی رژیم بعثی هم ایستادگی کردند.
نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: بنده یک تلاش استثنایی و ستودنی را در سیره، روش و منش و سلوک مقام معظم رهبری برای پاسداشت، تببین و حراست از مبانی فکر، تفکر سیاسی، اندیشه فقهی و عرفانی و فلسفی امام بزرگوار میبینم. رهبر انقلاب امام بزرگوار را نماد همه این کمالات و زیبایی ها میداند و هدایت نظام را در چهارچوبهای اصولی خود، در گروی فهم اندیشه امام و حرکت در راه امام میدانند. به لطف خدا و هدایت ذات اقدس شاهد آن هستیم که بعد از گذشت سی و چند سال انقلاب در همان راه حرکت میکند.
وی افزود: البته در کنار راه اصلی و اصولی انقلاب، در عرصههای سیاسی و فلسفی دیدگاههایی بوده که با اندیشه و تفکر امام زاویه داشته است. اوج این حرکت را گاهی در مجلس ششم شاهد بودم. اندیشههایی که با دیدگاه امام زاویه جدی داشتند درست در مسیری حرکت میکردند که در عرصه سیاسی با اندیشه و راه امام زاویه جدی داشت. انقلاب اسلامی در مبارزه با نظام سلطه و زیاده خواهی دنیای استکبار نهاده شده و این یکی از ارکان تفکر انقلابی امام است. نظام اسلامی بر ضرورت حرکت در جهت وحدت امت اسلام و فراهم آوردن زمینه حرکت امت اسلام در راه احیای ارزشهای دینی و بازگشت به حقیقت دین و تقابل با دشمنان دین بنیان نهاده شده است. اینها از مبانی اصلی انقلاب اسلامی است.
ابوترابی فرد در بخش دیگری از برنامه اظهار داشت: شاکله سیاسی امام بر کسی پوشیده نیست. ما در دورانی پنجه در پنجه آمریکا نهادیم که از نظر ظواهر زندگی دنیوی در اوج ضعف بودیم و آنها در یکی از نقاط قدرتشان بودند. در دورانی که برای دفاع از مرزهای خودمان از حداقل توان رزمی و دفاعی برخوردار نبودیم و از نظر اقتصادی به شدت آسیب دیده بودیم، با آمریکا مقابله کردیم. اگر میخواستیم با این تفکر به موضوع نگاه کنیم، باید با دست بالا به آغوش غرب میرفتیم. در اوج سختیها و تنگناهای دفاعی، اقتصادی و... اگر شخصیت، اقتدارو اتکال به خدای امام نبود قطعاً ما تسلیم میشدیم.
وی افزود: امروز ما در موقعیتی هستیم که عالی ترین مقام اطلاعات ارتش آمریکا در کنکره رسماً اعلام میکند که قدرت دفاعی جمهوری اسلامی، قدرت نظامی آمریکا را در خاورمیانه مهار کرده است. ما امروز کشوری هستیم که دارای پرتاب ماهواره و موشکهای بالستیک هستیم. زیر ساختهای اقتصادی ما امروز در بهترین شرایطی است که باید شکل میگرفته! اگر از ظرفیتهایی که در اختیار داریم، به خوبی استفاده کنیم میتوانیم در کوتاه ترین زمان به عنوان یک قدرت اقتصادی برتر مطرح شویم.
ابوترابیفرد ادامه داد: باید ببینیم آمریکا امروز با چه چالشهایی روبه رو است، آمریکا در آن روزها مساله پاکستان، افغانستان، لبنان و... مواجه نبود و جبهه مقاومت اسلامی هنوز شکل نگرفته بود. در آن روزگار هنوز در عراق یک قدرت متحد با جمهوری اسلامی به قدرت نرسیده بود و آمریکا در منطقه صاحب قدرت بود. اما امروز شرایط آمریکا در منطقه تغییر کرده، رئیس جمهور عراق در سخنرانی اخیر خود اظهار داشت که چالش ما خارج کردن نیروهای آمریکا از منطقه است. این نشان دهنده قدرت جمهوری اسلامی است که این فضا را خلق کرده است. ما امروز از موضع اقتدار با دشمنان خود سخن میگوییم.
وی افزود: چطور میشود در کشوری که در تنگناهای اقتصادی و تحریم قرار دارد بتواند در 24 خرداد حماسه بزرگ سیاسی را خلق کند؟ اینها نقاط اقتدار ماست. در این دوران باید از صحب هایی که زمینه تفرقه را خلق میکند، پرهیز کنیم. ما امروز یکی از بهترین شرایط را از نظر همبستگی ملی تجربه میکنیم. تمام جریانهای سیاسی امروز با اعتماد به مدیریت رهبری نظام، همسو و همگام با یکدیگر حرکت م کنند. امروز تمام جریان های سیاسی که دیروز در جریان فتنه 88 منتقد بودند، به اقتدار و مدیریت کارآمد و موثر مقام معظم رهبری در مدیریت این فتنه اذعان دارند.
ابوترابی فرد گفت: در این فضای عزت بخش باید از هر حرکتی که کوچکترین زمینه تفرقه را به وجود میآورد، پرهیز کنیم. باید بدانیم که امروز رهبری با مشورت چهرههای هوشمند سیاسی کشور، سیاستهای کلی نظام را بر اساس قانون اساسی و آموزههای دینی تبیین میکند و این سیاستهای کلی باید برنامه حرکت ما باشد.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت: فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس تعریف میکردند ما را از اردوگاهی که داشتیم به محل دیگری (تکریت) منتقل کردند. صبح وقتی داشتند آمار میگرفتند، مامور آمار نام ابوترابی را خواند.ایشان تعریف میکرد که من از خوبیهای ایشان زیاد شنیده بودم و اشتیاق داشتم ایشان را ببینم. در نهایت یک نفر بلند شد و گفت من ابوترابی هستم. مامور عراقی ایشان را صدا زد و بدون مقدمه شروع کرد به ضرب و شتم ایشان.
وی ادامه داد: این برادر آزاده در ادامه تعریف میکرد مامور عراقی حدود 100 کابل به حاج آقای ابوترابی زد اما ایشان هیچ درخواستی برای توقف این ضرب و شتم نکردند و همین موضوع باعث عصبانیت بیشتر مامور عراقی میشد. در حین همین عصبانیت کابل از دست مامور به زمین افتاد، آقای ابوترابی با تمام خستگی و درد اجازه گرفتند و کابل را از روی زمین برداشتند و دو دستی به مامور عراقی دادند. این برادر آزاده نقل میکرد که وقتی مامور عراقی این رفتار اخوی را دیده بود، همانطور که ایستاده بود، شروع به اشک ریختن کرد.
ابوترابیفرد افزود: ایشان برای آزادگان یک نوع احترام و شخصیت خاص قائل بودند و آنها را مبارز و مجاهد انقلاب تلقی میکردند که برای انقلاب به جبهه آمدهاند و در نهایت به اسارت در آمدهاند. ایشان برای آزادگان احترام خاصی قائل بودند و تمام هستی خود را در خدمت آنها میدانستند. این موضوع همه جا در اخلاق و رفتار ایشان ظهور و بروز داشت. یکی از آزادگان میگفتند یک روز دیدیم حاجی خیلی خوشحال هستند. وقتی دلیل را جویا شدیم ایشان گفتند در یکی از آسایشگاه شخصی بود که یک مقدار با عراقیها همکاری و چالشهایی را برای آزادگاه ایجاد میکرد، امروز بعد از شش ماه جواب سلام من را داد و راه برای ارتباط برقرار شد.
نایب رئیس مجلس در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد مسئولیت خود در دانشگاه تهران هم گفت: بیش از پانزده سال در مجامع علمی و دانشگاهی حضور مستمر داشتم. در این دوران بنده این واقعیت را فهمیدم که جامعه علمی و دانشگاهی ما متعلق به انقلاب و پیوند خورده با آموزههای دینی و اسلامی هستند. هنگام پیروزی انقلاب، مجموعه نیروهای آموزش عالی در کشور حداکثر 180 هزار نفر بودند اما امروز 4 میلیون و 500 هزار دانشجو داریم. دشمن گمان میکرد با رشد آموزش عالی با یک شکاف بین سنت و مدرنیته مواجه خواهیم شد که این موضوع در نهایت انقلاب را به چالش خواهد کشید اما پیوند دانشجویان و اساتید دانشگاهها با آموزههای دینی، زمینه حرکت و بالندگی انقلاب را فراهم آورد.
وی ادامه داد: گاهی فکر میکردم اگر کسی میخواست بیرون از دانشگاه مدیریت کند، باید نهاد دانشجویی را با یک تفکر انقلابی تشکیل میداد تا یک طیفی از دانشجویان و اساتید را پوشش دهد و از طرف دیگر یک نهاد دانشجویی دیگر را هم به نام انجمن اسلامی مدیریت میکرد تا بخش دیگری از اساتید و دانشجویان را پوشش دهد.
وی ادامه داد: اینها در اصول و مبانی در کنار انقلاب بودند. بنده واقعیت قرار گرفتن جریانهای دانشجویی در کنار انقلاب را در همان جریانات کوی دانشگاه در سال 78 با تمام وجودم احساس کردم، بعد از حادثه کوی، با لباس روحانیت به آنجا مراجعه کردم. در حالی که فضای آنجا خیلی ملتهب بود و دوربینهای خبرگزاریهای خارجی آن جا در حال تهیه گزارش بودند، نگران این بودم که برخورد تندی با من صورت بگیرد. اما علی رغم اینکه با لباس رفته بودم، تا صبح با دانشجویان مختلف صحبت میکردم. خدا را گواه میگیرم که دانشجویان ضمن این که از این حادثه خیلی ناراحت بودند، به شدت ابراز نگرانی میکردند که این حادثه نباید به انقلاب آسیبی وارد کند.
ابوترابی همچنین گفت: انقلاب یک واقعیت است. در آن فضا یکی از دانشجویان گفت من مبانی دینی قوی ندارم و در این حادثه هم آسیب دیدهام اما هویت انقلاب را میشناسم و استقلال سیاسی انقلاب و نظام را میفهمم.
وی در مورد تحلیل خود از حادثه تلخ کوی دانشگاه گفت: دستهای نادان و خائنی وجود دارند، اینگونه حوادثی که در انقلاب خلق میشود با هماهنگی دو طیف شکل میگیرد، کسانی که نادانند و با جهل در این حوادث شرکت میکنند و کسانی که خائن هستند و این صحنهها را مدیریت میکنند.
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه «شناسنامه» گفت: ما در مجلس ششم شاهد برخی صحنههای تلخ بودیم. ما در آن شرایط شاهد رفتارهایی از سوی برخی افراد بودیم که به طور جدی با اصول و مبانی انقلاب اسلامی زاویه داشت. در یکی از جلسات غیرعلنی- در دورانی که رژیم صدام مورد حمله آمریکا و متحدینش قرار گرفته بود- بحثهای مختلفی صورت گرفت و برخی افراد صحبتهای ناصوابی را مطرح کردند. یکی از آقایان در صحبتهای خود در این جلسه حرف غیر منطقی، غیر علمی و در تقابل با ارزشها را مطرح کردند. ایشان گفتند اگر آمریکاییها برای ورود به عراق توقف داشتند، اگر بخواهند به ایران بیایند، آن توقف را هم نخواهند داشت.
وی ادامه داد: من جلو رفتم و به او گفتم این چه صحبتی بود که اینجا مطرح کردی؟ هر مطلبی که اینجا میگوییم، به فاصله چند دقیقه به دیگران منتقل میشود. پس این حرف میتواند حامل پیامی برای دیگران باشد. از طرف دیگر آیا واقعاً شناخت تو از انقلاب، نیروهای نظام و مردم این است؟ انقلاب که در برابر فشارها مقاومت کرد و در طول عمر خود به بالندگی، اقتدار و عزت رسیده است. اما ایشان در پاسخ فقط سکوت کردند.
حجت الاسلام والمسلمين ابوترابیفرد در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود گفت: ما انسانیم و انسان در معرض طوفان هوسها و شهوتها قرار دارد. باید در گام اول مراقب نفس خود باشیم. لغزشها عامل اصلی حرکت در مسیری است که مورد امضای عقل و شرع نیست. واقعیت بعدی این است که ارتقای سطح فهم، بینش و بصیرت سیاسی و دینی است. افراد در این حوزه با یکدیگر متفاوت هستند. برخی از افراد در قله بصیرت هستند و برخی دیگر از سطح بصیرت پایینتری برخوردارند. سطح بصیرت سیاسی و فهم دینی متفاوت است. در جریان فتنه 88 شاهد این بودم که برخی افراد به دلیل هواها و هوسها گرفتار لغزش میشدند و بعضی نیز به دلیل ضعف درک و بینش سیاسی.
وی افزود: هر قدر که میتوانیم باید سطح فهم و بینش سیاسی و دینی خود را ارتقا ببخشیم.
ابوترابی همچنین گفت: در آن زمان بنده و آقای حدادعادل نامهای را تنظیم کردیم و تقدیم مقام معظم رهبری کردیم تا مهلت شورای نگهبان برای رسیدگی به شکایات تمدید شود. شورای نگهبان هم این درخواست را کردند و در نهایت رهبری موافقت کردند و این مهلت به مدت پنج روز تمدید شد. هیاتی که متشکل از دوستانی مثل آقای حداد عادل، آقای رحیمیان، آقای ولایتی، بنده و... بود با کاندیداهایی که اعتراض داشتند وارد گفت و گو شد.
وی ادامه داد: ما جلسات متعددی را با آقای جنتی برگزار کردیم و ایشان با سینهای گشاده فرمودند، کاندیداها نمایندگانشان را معرفی کنند و جلسه بگذاریم و ببینیم برای شفافسازی چه کارهایی میتوان انجام داد. حتی من با برخی از نمایندگان کاندیداها که سابقه فعالیت در وزارت کشور را در کارنامه داشتند جلسه گذاشتم و سوال کردیم چه تعداد از آرا و صندوق بازشماری شود شما به آرامش میرسید؟ اما متاسفانه همراهی نکردند و میگفتند مشورت میکنیم و پاسخ خواهیم داد.
نایب رئیس مجلس در مورد تغییر رفتار دولت دهم هم گفت: بعد از اینکه برای حکم معاونت اولی در دولت دهم اقدام شد، مقام معظم رهبری به دلایلی که در آن نامه هم مرقوم شده بود و بعد هم منتشر شد، فرمودند این حکم باید لغو شود و ایشان در اینگونه جایگاهها قرار نگیرند. این نامه محرمانه بود و کسی از محتوای آن خبر نداشت که رهبری آن را برای شخص اول دستگاه اجرایی فرستادند. اما این نامه اجرایی نشد، بعد از این بود که بنده اطلاع پیدا کردم که چنین نامهای ارسال شده است، به بنده گفته شد مفاد این نامه تاکنون اجرا نشده و شما آن را با مردم در میان بگذارید، بنده هم همان پیام را انجام دادم.
وی افزود: البته در همین فاصله که بنده ماموریت رساندن پیام به مردم را داشتم؛ به من گفتند مدتی درنگ کن شاید گشایشی صورت گیرد اما مجدداً به من گفتند شما مفاد نامه را به اطلاع مردم برسانید. بنده هم بر اساس تکلیف و ماموریتی که داشتم مفاد نامه را به اطلاع مردم رساندم. بعد از مصاحبه من هم سایت مقام معظم رهبری متن مصاحبه بنده را همراه با تصویرم در کنار تصویر مقام معظم رهبری روی خروجی خود قرار داد.
ابوترابی در پایان مصاحبه تلویزیونی خود اظهارداشت: باید به هر میزان که میتوانیم کارآیی دستگاه قانون گذاری را افزایش دهیم که با محقق شدن این موضوع راه برای موفقیت در دورههای بعدی هموارتر خواهد شد. بنده معتقدم وحدت ملی در سایه وحدت و انسجام گروههای سیاسی درون نظام تعریف می شود. ما در جریان اصولگرا باید به وحدت و انسجام مبتنی بر اصول برسیم.
انتهای پیام/