برای علاقه مندان سینما نهادهای ضد قدرت مرکزی و قرائت معمول تاریخی و افراطی هایی از سراسر جهان آنها که خون و عشق و مرگ بیشتری می خواهند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛مشخصات و ژانر: یک فیلم تارانتینویی با طعم اسپاگتی و نه برعکس
 
فیلم برای کیست؟: برای علاقه مندان سینما نهادهای ضد قدرت مرکزی و قرائت معمول تاریخی و افراطی هایی از سراسر جهان آنها که خون و عشق و مرگ بیشتری می خواهند.
 
نقطه های قوت اصلی: سی دقیقه ابتدای فلیم، لذت بخش ترین و خوشمزه ترین تجربه ی سینمایی سال است شخصیتی که نقش اش را کریستوف و التزایفا می کند. حرف هایی که می زند و تصمیم هایی که می گیرد، حاصل ذهن یکی از خلاق ترین نویسنده های تاریخ سینما است. یک ساعت بعدی هم در موقعیت های داستانی قرار می گیریم که نمی توانیم از افسونش خالص شویم. جایی که نگاه سیاسی طنز و عشق به سینما و ارجاع به ژانر و افراط در خون و خشونت، با جذابیت شخصیت ها ترکیب می شود و معجونی خالص و قوی برای تماشگر می سازد. همانی که تارانتینو همیشه آروزی خلقش را دارد. داستان به نفع موقعیت ها و شخصیت ها کنار می رود و خواستنی ترین فیلم های تاریخ سینما را این شکل از طرح قصه خلق کرده است. از کازابلانکا تا پدرخوانده سلیقه موسیقی تارانتیو و ایده های بصری غریب و رنگارنگ رابرت ریچاردسن معجون را قوی تر از آن چیزی که هست می کنند. این ها کنار تارانتینو می داند همه ی این جذابیت های رنگ به رنگ برای تاثیر نهایی به کاربرد چند کهن الگوی اسطوره ای نیاز دارد. از عشق و امید تا جهنم سوزان انتقام.
 
نقطه های ضعف اصلی: اما بعد از کشته شدن دی کاپریو و والتز، دو بازیگری که نقش شخصیت های جذاب داستان را بازی می کنند در یک ساعت پایانی فیلم به گرداب بکس بکش های بی پایان و شوخی های گاهی بی مزه می افتد. آدم ها گلوله می خورند و پودر می شوند و شما حسرت موقعیت های ظریف ابتدای فیلم را می خورید. تارانتینوی افراطی دینامیت را خودش زیر ساختار حساب شده ی داستان اش کار می گذرد و منفجرش می کند. ببیند صد دقیقه ی اول چه قدر خوب است که با وجود همه ی این ضعف ها گذاشته ایم در بخش بهترین ها.

بودجه: 100 میلیون دلار

فروش: 162 میلیون دلار در آمریکا

حرف تازه: کهن الگوها همیشه تازه اند. اسطوره ها همیشه حرفی برای گفتن دارند به خصوص اگر جای شخصیت های معمول را در این قبیل داستان ها عوض کنید. تا به حال شما همیشه فیلمسازان سفید پوشی دیده بودید که در بهترین و انسانی ترین شکل حداکثر از زاویه چشم یک غریبه برا حوال یک برده ی سیاه دل می سوازندند این بار اما تارانتینو خود جنگوی سیاه پوست است که شلاق دست اش افتاده است. "دیگری" اینجا سفید پوستی است که باید به حال او دل بسوزانید. جنگو اینجا به اندازه خود خالق اثر قدرت دارد.

چهره: کوئنتین تارانتینو دنیایش را از سر تا ته خودش می سازد حتی بی نیاز از تاریخ
ارزش تماشا: اگر تماشای پودر شدن قدرت مرکزی و روایت غالب برای تان جذابیتی ندارد برای بازیافتن ایمان تان به سینما هم که شده از دست اش ندهید.

منبع: دنیای تصویر

انتهای پیام/ص

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار