به گزارش
خبرنگار اقتصادي باشگاه خبرنگاران؛ بيماري هلندي به زبان ساده وقتي رخ مي دهد که درآمد يک کشور به هر دليل افزايش ناگهاني داشته باشد.
افزايشي که مسئولين اقتصادي کشور با خوش خيالي آن را هميشگي فرض کنند و با تصور دائمي بودنش،جامعه را هم از اين درآمد بهره مند سازند،خوب تا اينجاي کار که به ظاهر بد نيست و اتفاقي نيافتاده خزانه کشور پر شده و جامعه از آن منتفع اما هميشه مي گويند هر که خرجش بيش، برجش بيش تر، يعني چي؟
بر اساس اين گزارش: افزايش درآمد افزايش تقاضا را هم به دنبال دارد و اين يعني آغاز يک تب براي شيوع يک بيماري در اقتصاد چراکه براي اين افزايش تقاضاي ناگهاني، پاسخي يافت نمي شود و شاهين تراوزي عرضه و تقاضا سقوط مي کند. در اين مرحله از بيماري افزايش تقاضا براي عرضه اي که وجود ندارد افزايش قيمت را در پي دارد.
البته دوران حاد بيماري مربوط به مرحله افزايش قيمت نيست چون اگر يک اقتصاد بدنه سالمي داشته باشد درمدت کوتاهي با افزايش توليد چرخه عرضه و تقاضا دوباره به تعادل مي رسد و قيمت ها به حالت قبل باز مي گردد اما بيماري هلندي زماني بحراني مي شود که متوليان اقتصاد کلان کشور به طور دستوري و از طريقي غير از افزايش توليد سعي مي کنند قيمت ها را کنترل کرده و مانع از افزايش آن شوند اينجاست که اقتصاد تب دار تبديل به اقتصاد بيمارمي شود و اين يعني ورود به مرحله حاد بيماري هلندي، در اين مرحله دولت ها سعي مي کنند با واردات کالاهاي مصرفي عرضه و تقاضا را در يک نقطه به تعادل برسونند تا عنان قيمت ها را در دست بگيرند .
شايد وقتي از منظر يک مصرف کننده به اين موضوع نگاه کنيد اين نکته به ذهنمان مي رسد که اينكه مسئولين به فکر جيب مردم هستند اتفاق خوشايندي است اما فقط يک توليد کننده است که مي داند دست و پنجه نرم کردن با عوامل توليد گران و وجود رقباي خارجي ارزان در بازار يعني چي؟ از طرف ديگر به جزء کالاهاي مصرفي، کالاهايي مثل مسکن و زمين قابل واردات نيستند در حالي که قيمت آنها هم افزايش يافته و اين موضوع سرمايه گذاري در بخشهايي که امکان واردات در آنها وجود دارد رو به بن بست مي رساند.
چرا که هيچ عقل سليمي، سرمايه خود را در چرخه اي که هزينه توليد بالا و رقباي ارزان دارد وارد نمي کند و اين يعني سرازير شدن سرمايه ها به بخشهايي مانند زمين و مسکن و رشد بيشتر قيمت در اين بخشها..
در حقيقت ضربه کاري بيماري هلندي وقتي بر پيکره يک اقتصاد وارد مي شود که دوران خوش افزايش درامد دولت به پايان برسد و ديگر پولي براي واردات نباشد اين زمان است كه دولت ها مي مانند با تقاضاي افزايش يافته، کارخانجات ورشکسته و قيمتهايي که ديگر کسي توان مهار آن را ندارد و اقصادي كه براي زنده شدن دوباره نياز به تحولاتي عظيم دارد .
گزارش از نفيسه توتونچيان
انتهاي پيام/