به گزارش
خبرنگار دانشگاه باشگاه خبرنگاران، تاريخ ملت ايران 13 آبان را به عنوان مبدأ حوادث سرنوشتساز پس از انقلاب اسلامي معرفي ميکند، روزي که رشادتهاي عظيمي را در قلب خود ثبت کرده و نماد مقاومت و پایداری مردم ايران در برابر مستکبران جهان است.
تولد انقلابي بزرگتر از انقلاب 57 تقابل دو کشور ايران و ايالات متحده آمريکا به تبعید امام خمینی (ره) در سال 1342 و به منظور خاموش کردن ندای انقلابي ایشان در اعتراض به قانون استعماری - آمریكایی کاپیتولاسیون کليد خورد و با کشتار دانش آموزان بیگناه در سال 1357 ادامه يافت که اين تقابل با فاصله یکسال به تسخير لانه جاسوسي آمريکا توسط دانشجویان خط امام (ره) به اوج خود رسيد.
13 آبان بعد از انقلاب شکوهمند اسلامي در سال 57، تولد انقلابی بزرگتر را به جهانیان نوید داد.
13 آبان 58 روز رسوايي مستشاران کاخ سفيد به دست دانشجويان انقلابي بود که دست سازمان جاسوسي CIA را در ايران رو کرد و نشان داد که افسران آمريکايي در قالب کار ديپلماتيک سعي دارند تا با نفوذ در مناطق كلیدی و حساس از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر انقلاب اسلامي جلوگیری کنند. آنها با ايجاد شبكههای جاسوسی و اطلاعاتی در پی بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام خميني(ره) بودند.
در ابتداي انقلاب و زمان حکومت دولت موقت، در سرتاسر کشور، حرکتهايي ميشد تا جو سياسي جامعه را ملتهب و پيچيده کند. بعدها معلوم شد که مرکز تمامي اين فتنهها و جريانات ضدانقلابي، سفارت آمريکا در تهران است؛ در حاليکه موضع منافقانه آمريکا نسبت به انقلاب اسلامي مانع از روشن شدن چهره واقعي آمريکا در ميان مردم شده بود، به همین جهت امام خميني(ره) بيانات قاطعي عليه ابرقدرتها و به ويژه آمريکا، ابراز فرمودند و خصوصا با ورود شاه به آمريکا فرمان مقابله را به تمامي دانشآموزان و دانشجويان و طلاب علوم ديني صادر کردند.
در چنين شرايطي با هدف وادار کردن آمريکا به استرداد شاه و اموال ملت ايران، دانشجويان تصميم به اشغال سفارت آمريکا گرفتند. دانشجويان از دانشگاههاي تهران، پليتکنيک، صنعتي شريف، شهيد بهشتي و ... گرد هم آمدند و طي يک راهپيمايي تا سفارت آمريکا، از ديوارهاي سفارت بالا رفته و عليرغم مقاومت محافظان و آمريکاييها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخير سفارت، آمريکاييها به سرعت مشغول نابود کردن اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهاي خود شدند، ولي پس از تسخير سفارت به سرعت از نابودي باقيمانده اسناد جلوگيري شد و بعدها اسنادي که از لانه جاسوسي آمريکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختيار همگان قرار گرفت. به محض انتشار اين خبر، مردم بسياري با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسي تجمع کرده و از حرکت دانشجويان حمايت نمودند و امام خميني (ره) نيز در پيامي اين حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول ناميدند.
اما از آنجا که دانش آموزان و دانشجویان همواره در تحولات سیاسی نقش آفرین
بودهاند؛ هیچگاه نمیتوانند زیر بار حرف زور بمانند و سکوت پیشه کنند، از
این رو عدهای از دانش آموزان به نشانه اعتراض به حکومت پهلوی در صبح روز
۱۳ آبان ۱۳۵۷ در محوطه دانشگاه تهران جمع شدند که البته تجمع آنان با
همیاری دیگر اقشار همراه بود؛ اما رژیم پهلوی نتوانست حرف حق را که همیشه
برایش تلخ بوده بپذیرد و با گلوله به پاسخگویی تجمع کنندگان پرداخته و 56
تن از آنها را به شهادت رساندند.
پايان 40 سال نفوذ مقتدرانه آمريكا در ايـران بحران گروگانگیری، برخی از رادیکالترین چهرههای بنیادگرایان را در مرکز عرصه سیاسی ایران قرار داد و صدای عناصر میانهرو را خاموش ساخت. چند ماه پس از آغاز این بحران، "ابوالحسن بنیصدر" نخستین رئیس جمهور ایران شد و دوران ریاست جمهوری وی تحتالشعاع ماجرای گروگانگیری، تهاجم عراق به ایران و رقابت شدید او با حامیان امام خمینی (ده) و نهادهای تاسیس شده و رو به رشد حزب جمهوری اسلامی قرار گرفت.
دولتمردان آمريكا باور نميكردند روزي فرا رسد كه مـلت قهرمان ايران بساط سي- چهل ساله نفوذ مقتدرانه آمريكا در ايـران را بـرچـيـنـد و آن چـنان سيلي محكمي به سردمداران استكبار جـهـانـي بـزنـد كـه قـدرت تـصـمـيـمگـيـري و عـمـل عاقلانه را از آنها سلب نمايد، تا آن جا كه رييس جمهور وقت آمريكا، "كارتر" در خاطرات خود مينويسد: " اولين هفته ماه نوامبر 1979 (اولين هفته گروگانگيري در ايران ) مـن دشوارترين ساعات زندگي خود را ميگذراندم ... صبح زود در باغچههاي كاخ سفيد مشغول قدم زدن ميشدم و شبها خواب به چشمم راه نمييافت.
اين حرکت دانشجويان معترض، خشم آمريکاييها را برانگيخت و آنها که ناتوان از درک ملتي استقلال طلب و آزاديخواه بودند، دست به يکسري اقدامات بر ضد جمهوري اسلامي ايران زدند؛ از آن جمله، فشار آوردن به مجامع بينالمللي مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامي، شوراي امنيت و ...، ايجاد جو منفي تبليغاتي عليه دانشجويان مسلمان و برخی اقدامات دیگر؛ اما پس از بيثمر ماندن آنها، به اقدامات جديتري روي آوردند؛ از جمله: قطع کامل روابط سياسي در 20 مهر 1359، حمله نظامی به ایران و تجاوز به خاک کشورمان که به شکست مفتضحانه آنها در صحراي طبس انجاميد و نیز محاصره اقتصادي و بلوکه کردن دارايها و اموال ايران و....
سرنوشت یگان ویژه دلتا فورس در طبس پس از شکست دولت کارتر در آزادسازی گروگانها از کانالهای دیپلماتیک، یگان ویژه دلتا فورس نیروهای مسلح آمریکا، ماموریت پیدا کردند گروگانهای آمریکایی را در یک عملیات کماندویی آزاد کرده و به آمریکا باز گردانند. این عملیات که بهدلیل مشکلات فنی و جوی پیشبینی نشده به شکست انجامید٬ به عملیات طبس (با نام رمز عملیات «Operation Eagle Claw») مشهور شد.
نخستين تحريمهاي آمريکا عليه ايران چند ماه بعد از افتتاح مجلس شورای اسلامی در خردادماه ۱۳۵۹ امام خميني (ره) طی نامهای تصمیمگیری پیرامون گروگانهای آمریکایی به مجلس شورای اسلامی سپرده شد.
نخستین تحریمهاي اقتصادی آمریکا علیه ایران در همین جریان علیه ایران وضع شد. در حقیقت تصرف سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن کارکنان آن بمدت ۴۴۴ روز، باعث پیدایش سالها دشمنی آمریکاییان علیه ایران، از جمله قطع تمام روابط، ضبط و مصادره میلیونها دلار اموال ایران در خارج از کشور، وضع تحریمهاي علیه ایران، و طرد ایران از جوامع غربی شد که تا به امروز نیز ادامه دارد.
جنگ تحمیلی عراق به دلیل خصومت آمریکا از وقایع 13 آبان در 31 شهريور 1359 رژيم بعثي عراق با پیروی از اهداف شوم مستکبران جهانی تصميم برای برانداختن نظام نوپاي جمهوري اسلامي جنگي تمام عيار را عليه ايران اسلامي آغاز کرد.
صدام حسين رييس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربينهاي تلويزيون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزاير، آغاز تجاوز رژيم بعثي به خاک ايران را اعلام کرد .
جنگي نابرابر در شرايطي به ايران اسلامي تحميل شد که از جانب استکبار جهاني به ويژه آمريکا تحت فشار شديدي قرار داشت و در داخل کشور نيز جناح هاي وابسته به غرب و شرق، با ايجاد هياهوي تبليغاتي و ايجاد درگيريهاي نظامي در صدد تضعيف نظام بودند و نيروهاي نظامي نيز به خاطر تبعات قهري انقلاب، هنوز مراحل بازسازي و ساماندهي را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند.
آمريکا براي به سازش کشاندن جمهوري اسلامي حمايت پنهان و آشکار خود را در تمامي زمينههاي سياسي، نظامي، اقتصادي و ... از رژيم بعثي عراق به اجرا گذاشت.
هنگامی که غرب با هر گونه تحریم و تفرقه و جنگاندازی نتوانست استقلال طلبی ملت ایران را از آنها بگیرد و خود را در چالشهای مؤثر از انقلاب ایران در بیداری اسلامی دید؛ تصمیم به تغییر در روش جنگ افروزی خود گرفت و با شیوه جدیدی به نام جنگ نرم آغاز به فریب و سیاهنمایی ارزشهای انقلاب اسلامی کرد.
ایجاد فرقههای ساختگی بهائیت و وهابیت امت اسلامی سالها از تفرقه افکنی و فرقهسازیهای قدرتهای استکباری و عوامل مزدورش در طول دهههای اخیر رنج میبرد. هنگامی که انگلستان در راس هرم استکبار جهانی قرار داشت این سیاستها به وسیله آن کشور اعمال میشد. ایجاد فرقههای ساختگی و خرافی بهائیت و وهابیت از جمله اقدامات شوم انگلیسیها در این راستا است.
بعد از کنار رفتن انگلستان از رأس هرم معادلات جهانی و قرارگرفتن آمریکا در رأس این هرم پس از جنگ جهانی دوم، این اقدامات تفرقه برانگیز با رشد وسائل ارتباط جمعی، شبکههای ماهوارهای و بسترهای مختلف اینترنتی شدت یافت، به طوری که دهها شبکه ماهوارهای به اسم تشیع و تسنن با حمایتهای مختلف آمریکا و صهیونیسم در حال و بزرگنمایی اختلافات مذاهب مختلف اسلامی هستند.
بزرگنمایی اختلافات و پوشاندن نقاط مشترک دینی شیعیان و اهل تسنن تقاط مشترک زیادی دارند. مسائل مورد اتفاق میان این دو مذهب، بسیار فراوانتر از موارد اختلافی است، اما متأسفانه همه آنچه از این رسانهها تبلیغ میشود مسائل مورد اختلاف است و اعتقادهای مشترک به کلی نادیده انگاشته شدهاند و همه این اقدامات از توطئههای شوم مستکبیرن برای تفرقه اندازی بین مسلمانان بوده است.
توهین به مقدسات توهین به مقدسات شیعیان یا اهل تسنن و به تصویر کشیدن مراسمهای زننده و توهین آمیز برای تفرقه افکنی یکیدیگر از سیاستهای مزدوران استکبار بوده در تقابل با نظام اسلامي است تا به نحوی روحیه مسلمانان را نسبت به بيداري اسلامي نشأت گرفته از انقلاب اسلامي ايران تضعیف کنند.
ترویج خرافات به اسم دین وهابیت که از فرقههای دست ساخته آمریکاست با انتشار فتواهای عجیب و گاه مضحک توسط این رسانهها سعی در پوچ و توخالی کردن مبانی محکم و متقن دین مبین اسلام دارند و خرافات را به اسم آداب دینی به دنیا معرفی میکنند. رسانههای استکباری نیز با آب و تاب این خرافات را به نام دین در دنیا تبلیغ و معرفی کرده تا دین اسلام و مخصوصأ مذهب شیعه را دور از عقلانیت نشان دهند.
آری چنین است که استکبار همواره چنگال تیز خود را آماده حمله به کشورهای مستقل اسلامی کرده و دهها سیاست دیگر را برای "تفرقه افکنی" ميان کشورهاي اسلامي به کار گرفته است. نتیجه این اقدامات تفرقه برانگیز آمریکا تکفیر مسلمانان توسط گروهکهای تروریستی القائده و طالبان و جبهه النصره است که ساخته دست همین آمریکاییها هستند و شبانه روز در عراق و افغانستان و سوریه در حال ترور و ترویج خشونت میباشند.
تعامل مجدد ايران و آمریکا نيازمند اعتمادسازي شعار "شیطان بزرگ" یک لفاظی نیست؛ بلکه مبتنی بر واقعیاتی است که تاریخ ما
از سیاستهای استعماری، امپریالیستی و سلطهطلبانه دولت آمریکا تجربه کرده
است و آمریکا باید تلاش بسیاری برای جلب اعتماد مردم ایران کند. چرا که ملت ايران به
همه حرکتهای دولت آمریکا بدبینانه نگاه ميکند و با صرف نظر از لزوم یا عدم لزوم برقراری این ارتباط نکته مغفول در اظهار
نظرهای این روزها این است که در واقع قطع کننده این ارتباط در ابتدا خود
دولت آمریکا بوده است و حال بر فرض هم که نیازی به برقراری دوباره این
ارتباط باشد این آمریکاست که باید به جبران قطع آن، اعتمادسازی را شروع و
جریمههای نقدی و غیر نقدی مربوط به ضررهایی را که به ملت ایران در طی این
سالها وارد آورده است را بپردازد و بعد صحبت از نشستن پای میز مذاکره به
میان آید.
گزارش: مریم السادات دژوند
انتهای پیام/