در این گزارش با اسرار پیروزی خون بر شمشیر تا اسارت و آزادگی آشنا می شویم.

خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران

 روز عاشورا سال 61 هجری قمری، امام حسین (ع)، پس از نماز صبح، سپاه خویش را که متشکل از 32 تن سواره و 40 تن پیاده، دسته اول را در بخش میمنه، دسته دوم را در بخش مسیره دسته ای را میان آن به نام بن قین، بخش میسره دسته ای را میان آن به نام بن قین، بخش مسیره به فرماندهی حبیب بن مظاهر، بخش بن قیل و خیمه ها به فرماندهی حضرت عباس(ع)، بخش میمنه به فرماندهی عمرو بن حجاج، سواره نظام به فرماندهی عروة بن قیس، پیاده نظام به فرماندهی شیث و غلامش آماده نبرد با سپاه دشمن ساخت.  
 
امام حسین(ع) برای پیشگیری از نبرد و خون ریزی نیروهای دو طرف،‌تلاش زیادی به عمل آورد تا از کشتار مسلمانان جلوگیری نماید.  
 
اما سپاه دشمن که مغرور از کثرت سپاه خود بود به هیچ صراطی مستقیم نبود، به هیچ پیشنهادی پاسخ مثبت و کارساز نمی داد و خواهان خونریزی بود.  
 
امام (ع) برخی از یاران خود را نزد سپاه دشمن برای بیان حقایق و واقعیت ها فرستاد تا آنان را از شرارت جنایت منصرف کنند.  
 
آن حضرت (ع) خود نیز بارها با بیان خطبه هایی روشن گر، آنان را به حفظ آرامش وعدم خونریزی دعوت کرد، ولی جز تعدادی اندک که از خواب غفلت بیدار شده و حقیقت را یافتند و به سپاه امام حسین(ع) پیوستند، بقیه برگمراهی خویش باقی مانده و سرآغاز جنگ اصرار می کردند.  
 
سپاه دشمن که از پیوستن حر و چند نفر دیگر به سپاه امام حسین (ع) احساس خطر، ریزش نیرو و زیان خود را دید فرمان حمله را صادر کرد، عمربن سعد با رها کردن تیری به سوی سپاهیان نگون بخت خود را به نبرد و تهاجم ترغیب و تشویق کرد.
 
در زمان کوتاهی، دو سپاه به یکدیگر نزدیک شده و با ابزارهای جنگی آن روز به نبرد پرداختند.  
 
سپاه و یاران امام علی(ع) در مقابل چند ده هزار نفر سپاه دشمن با دلاوری و تمام وجود، اعتقادات، اصول مذهبی و سیاسی خود از امام حسین(ع) دفاع و پاسداری نمودند.  
 
هر یک از یاران امام (ع) با دهها تن از نیروهای دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت. روحیه بالای رزمی و اعتقادی یاران امام حسین(ع) برای دشمن سنگین وکمر شکن بود.  
 
یاران امام (ع) با سرافرازی به شرف شهادت نایل شده و با ادامه دلاوری، سپاه دشمن را مستاصل و زمین گیر نمودند.  
 
تصور سپاه دشمن در آغاز بر این بود که سپاه کم عده امام حسین(ع) در لحظات نخستین هجوم سراسری ساقط می شوند و غائله کربلا به راحتی پایان می پذیرد.  
 
تصور سپاه دشمن در آغاز بر این بود که سپاه کم عده امام حسین(ع) در لحظات نخستین هجوم سراسری ساقط می شوند و غائله کربلا به راحتی پایان می پذیرد.

 اما پس از درگیر شدن با آنان، تازه فهمیدند ایمان و عقیده پیروز است و از میان بردن، یاران امام (ع) کار آسان نیست.  
 
یاران امام حسین(ع) از بامداد تا عصر عاشورا نبرد را ادامه داده و تا آخرین قطره های خون خود از امام (ع) حمایت کردند.  
 
سپاه دشمن پس از اینکه از نبرد سراسری و تهاجمی، نتیجه ای نگرفته بود. عاجزانه درخواست نبرد تن به تن کرد.  
 
درنبرد تن به تن یاران امام حسین(ع) سربلند و سر افراز از میدان نبرد شدند.  
 
ولی سپاه دشمن از بیم و هراس کشته شدن در جنگی نابرابر و دور از جوانمردی با حمله به یاران امام حسین (ع) نا جوانمردانه آنها را به شهادت رساندند.  
 
امام (ع) وقت نماز ظهر دستور داد که جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز بپردازند.
 
پیشنهاد امام حسین (ع) مورد موافقت دشمن قرار نگرفت و آنان همچنان بر نبرد خود ادامه می دادند.  
 
امام (ع) جنگ را یک طرفه متوقف کرد و با یاران اندک خود نماز ظهر را اقامه کردند.  
 
سپاه امام حسین (ع) دو دسته شدند؛ گروهی به نماز امام (ع) اقتدا و گروهی دیگر از امام حسین(ع) و یارانشان دفاع نمودند. ولی سپاه دشمن به امام (ع) و نماز گزاران رحم نکرده و با رها کردن تیر،‌آنان را هدف قرار دادند.  
 
برخی از مدافعان امام حسین(ع)، دشمن را از اطراف نمازگزاران پراکنده کرده و برخی دیگر خود را سپر امام (ع) و نماز گزاران کردند؛ سعید بن عبداله حنفی از جمله کسانی بود که برای حفاظت از امام (ع) و نمازگزاران به شهادت رسید.  
 
پس از نماز ظهر عاشورا، یاران امام حسین (ع) روحیه رزمی تازه ای یافته و به سوی دشمن هجوم آوردند.  
 
تمام یاران برومند امام حسین(ع)، جوانان بنی هاشم، برادران، برارد زادگان، خواهر زادگان و عمو زادگان امام (ع) در جهاد روز عاشورا به شهادت رسیدند.  
 
*مبارزه و شهادت امام حسین (ع) در قیام عاشورا و کربلا
 
امام حسین (ع) پس از این که همه یاران خود را از دست داد. بانوان اهل بیت (ع) را در خیمه گرد آورد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود، و از آنان خداحافظی کرد. امام (ع)؛ امام سجاد (ع) را که در آن زمان در بستر بیماری بود به جانشنیی خود برگزید و با ایشان وداع کرد و آماده نبرد با دشمن شد.  
 
امام حسین(ع) ساعاتی چند با دشمن مبارزه کرد و به هر سو که حمله می کرد گروهی را به هلاکت می رسانید. هرگاه برای آن حضرت (ع) فرصتی به می آمد، به خیمه ها بر‌می گشت و با حضور خود ، کودکان را دلداری می داد و بار دیگر با آنان خداحافظی می کرد.  
 
شاید مقصود امام (ع) از تردد میان خیمه ها و میدان نبرد برای تسلی بازماندگانش برای پذیرش شهادت آن حضرت بود. در یکی از خداحافظی ها، فرزند شیر خوار‌ش را سوی دشمن آورد و از آنها تقاضای آب برای آن طفل کرد. ولی سپاه سنگ دل عمر‌بن سعد زخم نکرد و با هدف تیر قرار دادن حضرت علی اصغر (ع)، ایشان را درآغوش پدر غرقه به خون و به شهادت رسانید.  
 
امام حسین (ع) بدن غرقه به خون حضرت علی اصغر(ع) را به خیمه برگرداند و بار دیگر به مبارزه پرداخت.  
 
امام (ع) پس از نبرد طولانی سرانجام بر اثر کثرت جراحت به زمین افتاد در آن لحظه سپاه دشمن با حمله دسته جمعی با سلاح های مختلف از جمله، تیر، نیزه، شمشیر و سنگ بر بدن مبارک ایشان ضربات و جراحاتی وارد آوردند.  
 
سرانجام، آن حضرت، تاب و توان از دست داد و بر خاک گرم کربلا بر زمین افتاد و آماده مهمانی خدا شد.  
 
شمر بن ذی الجوشن، با قساوت تمام به سوی بدن خونین آن حضرت رفت،  در حالی که رمقی در بدن ایشان نمانده بود، سر مبارک ایشان را از قضا جدا کرد و برید و به خولی اصبحی تحویل داد تا به نزد عمر بن سعد منتقل کند.  
 
پس از شهادت مظلومانه امام حسین(ع) سپاه دشمن به دستور شمربن ذی الجوشن عمربن سعد به خیمه ها حمله کردند.  
 
خیمه ها را آتش زدند  امام سجاد(ع)، امام محمد باقر (ع)، حضرت زینب (س)، دختران امام حسین(ع) و بانوان اهل بیت (ع) و بازماندگان واقعه عاشورا را به اسارت گرفتند./گزارش از زهره کلهر/

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار