به
گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ روز سیزدهم سال 61 هجری قمری اسرای
واقعه عاشورا و کربلا، اهل بیت(ع) در مجلس یزید علیه اللعنه و العذاب حاضر
شدند.
در این روز خبر شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا در مدینه و شام انتشار یافت.
در این بخش از گزارش به نقش و جایگاه امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و اهل بیت(ع) در مجلس یزید علیه اللعنه و العذاب اشاره میکنیم.
یزید ملعون به محض اینکه از ورود اهل بیت(ع) به شام آگاه شد مجلس آراست و با زینت تمام بر تخت خویش نشست و اهل شام را حاضر کرد.
یزید ملعون اهل بیت(ع) را همراه با سرهای شهدای عاشورا در باب الاماره حاضر کرد.
زحربن قیص ملعون سر مبارک حضرت امام حسین(ع) را در تشتی پر از سکههای طلا در مقابل یزید ملعون گذاشت.
یزید جام شراب خود را با خندههای بلند و خواندن شعرهایی به شادی و پای کوبی پرداخت.
آن ملعون درخواست کرد تا چوب خیزران بیاورند سپس با آن بر دندانهای مبارک امام حسین(ع) میکوفت و با خواندن اشعاری رجز میخواند.
ای
کاش ؟ بنی امیه که در جنگ بدر کشته شدند حاضر بودند و میدویدند که من
چگونه انتقام ایشان را از فرزندان قاتلانشان کشیدم و خوشحالی میشدند
میگفتند ای یزید دستت ؟ نشود که انتقام کشیدی.
روایت است در آن لحظه حضرت زینب(س) گریبان خود را چاک داد و بر خود میزد و شیون و رازی مینمود.
در این هنگام اهل بیت(ع) دور تشتی که سر مبارک امام حسین(ع) قرار داشت ایستادند تا امام سجاد(ع) آن را منظره را نبینند.
امام سجاد(ع) چون چشم مبارکش بر سر مقدس امام حسین(ع) افتاد هرگز از سر گوسفند غذا میل نفرمود.
حضرت
زینب(س) با صدای حزینی که دلها را مجروح میکرد ندبه آغاز نمود و میگفت:
ای حسینم، ای عزیز رسول خدا(ص) ای فرزند مکه و منا، ای فرزند دلبند
فاطمه(س) ای فرزند دختر رسول خدا(ص) در این هنگام اهل بیت مجلس یزید به
گریه درآمدند و یزید خبیث پایبند ساکت بود.
در این هنگام زنی از بنی
هاشم که در خانه یزید ملعون بود به نوجه و ندبه بلند پرداخت و میگفت: ای
حبیب همه، ای آقای اهل بیت رسول خدا(ص)، ای فریادرس بیوه زنان و پناه
یتیمان، ای کشته تیغ اولاد زناکاران بار دیگر اهل مجلس یزید ملعون گریستند
ولی یزید پلید بیحیا هیچ از این کلمات متاثر نشد و به آزاد و شکنجه امام
سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و اهل بیت(ع) پرداخت.
در این هنگام ابوبرزه
اسلمی یکی از صحابه پیامبر(ص) تا اعمال زشت و پلید یزید ملعون را نگریست
گفت: ای یزید ملعون وای بر تو آیا دندان حسین(ع) را با چوب خیزران میکوبی
گواهی میدهم که من خود دیدم رسول خدا(ص) دندانهای مبارک امام حسن(ع) و
امام حسین(ع) را میبوسید و میفرمود شما دو سید جوانان اهل بهشتید.
خدا بکشد کشنده شما را و لعنت کند قاتل شما را و مهیا سازد برای او جهنم را.
یزید ملعون از این کلمات خشمگین و غضبناک شد و فرمان داد تا او را بر زمین کشیدند و از مجلس بیرون بردند.
در این هنگام حضرت زینب(س) برخاست و خطبه خواند.
یزید ملعون دستور داد تا حضرت زینب(س)، امام زین العابدین(ع) و اهل بیت(ع) را در خانه علیحده که متصل به خانه خودش بود منتقل کنند.
شرایط
آنجا آنقدر نامناسب بود که نه جایگاه مناسبی برای گرما و نه برای سرما
بود. به طوری که صورتهای مبارک اهل بیت(ع) پوست انداخت.
اهل بیت(ع)در مدتی که در شام بودند نوحه و زاری برای امام حسین(ع) و شهدای کربلا میکردند.
براساس روایات در این ایام در سرزمین بیتالمقدس هر سنگی از زمین برمیداشتند از ریزش خون تازه میجوشید.
یزید ملعون دستور داد تا سر مطهر امام حسین(ع) را بر در قصر شوم او نصب کنند و اهل بیت(ع) را داخل خانه او بیاورند.
زنان آل ابوسفیان زیورهای خود را کندند و لباس ماتم پوشیدند و صدا به گریه و نوحه بلند کردند و سر روز ماتم داشتند.
هند
دختر عبداله بن عامر همسر یزید ملعون در آن هنگام پرده را درید و از خانه
بیرون دوید و به مجلس آن پلید آمد و گفت: ای یزید سر مبارک فرزند فاطمه
دختر رسول خدا(ص) را بر در خانه من نصب کردهای؟ یزید ملعوم بلند شد و جامه
بر سر او انداخت و او را برگردانید و گفت: ای هند نوحه و زاری کن بر فرزند
رسول خدا و بزرگ قریش که پسر زیاد لعین در امر او تعجیل کرد و من به کشتن
او راضی نبودم.
یزید دستور داد تا اهل بیت(ع) را به زندان برند و امام سجاد(ع) را به مسجد شام برد.
در مسجد شام خطیب(ملعون) بر منبر رفت و سپس... با ناسزای بسیار به امام علی(ع) و امام حسین(ع)، یزید و معاویه را مدح بسیار کرد.
امام سجاد(ع) ندا کرد و فرمود: وای بر تو ای خطیب که برای خشنودی مخلوق خدا را به خشم آوردی جای خود را در جهنم مهیا بدان.
امام
محمدباقر(ع) به یزید ملعون فرمود: ای یزید مرا رخصت ده که بر منبر بروم و
چند کلمه بگویم که موجب خشنودی خداوند عالیمان و اجر حاضران گردد.
یزید پلید قبول نکرد اهل مجلس التماس کردند که او را رخصت بده که ما میخواهیم سخن او را بشنویم.
یزید گفت: اگر بر منبر برود، مرا و آل ابوسفیان را رسوا میکند.
حاضران گفتند از این کودک چه برمیآید یزید گفت: او را از اهل بیتی است که در شیرخوراگی به علم و کمال آراستهاند.
با اصرار زیاد اهل شام یزید ملعون اجازه داد تا آن حضرت(ع) به منبر برود.
امام
محمدباقر(ع) بر بالای منبر رفت، حمد و ثنای الهی ادا کرد، صلوات بر
پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) فرستاد و خطبهای در نهایت فصاحت و بلاغت ادا کرد
که دیدههای حاضران را گریان و دلهای آنها را بریان کرد.
حضور اهل
بیت(ع) در مجلس یزید علیه اللعنه و العذاب انتشار خبر شهادت امام حسین(ع)
در مدینه و شام، شهادت عبداله بن عنیف ازدی در سال 61 هجری قمری از وقایع و
رویدادهای مهم سیزدهم ماه محرم سال 61 هجری قمری است.
گزارشی از زهره کلهر