خانم صبحها به شرکت شوهرش میرفت و با خوشحالی با نشستن پشت میز مدیرعاملی به همکاران همسرش دستور میداد و مرد مجبور بود صبحها بچهها را از خواب بیدار کند، صبحانه بدهد و به مدرسه برساند و حتی کارهای خانه را انجام دهد.
در روزهای اول زن از کارش راضی بود و با وجود سختی در مدیریت کارها چیزی بروز نمیداد و خوشحال و راضی وانمود میکرد ولی با گذشت زمان و غرق شدن در کارهای بیرون منزل و دور شدن عاطفی از خانواده و فرزندانش، برخلاف روزهای اولیه، ناراضی از این پیشنهاد و جابهجایی مسئولیتها بود و میخواست به موقعیت زن بودن برگردد و در خانه در کنار فرزندانش باشد و مرد نیز از عهده کارهای ظریف خانه به دلیل روحیهاش برنمیآمد و میخواست مردانگیاش را در صحنه زندگی تجربه کند.
و دیالوگ آخر از زبان زن: من به تو احتیاج دارم، احتیاج دارم از من و بچههام حمایت کنی، طبیعت نقش افراد را به خوبی تعیین کرده است.
بسیاری از خانوادهها در زندگی خود به این معضل مبتلا هستند و با آن دست و پنجه نرم میکنند.
جا به جایی نقش زن و مرد
اگر خانم در نقشهای مردانه قرار گیرد، لطافتهای خود را از دست میدهد و به انسانی زمخت تبدیل میشود که برای نقش مادری مناسب نیست یا اگر مرد نقشهای زنانه داشته باشد، به انسانی سست و بیخاصیت تبدیل میشود در حالیکه مرد باید هیبت و صلابت داشته باشد زیرا برای کارهای سنگین مانند دفاع و حفظ امنیت خانواده قرار داده شده است.
مرد پناهگاه بچههاست و آنها باید احساس کنند در کنار وی از ایمنی و آرامش برخوردار هستند، زمانیکه پدر را در قالب انجام کارهایی کوچک میکنیم، در خانواده حرفش خریدار ندارد و نظام خانواده با مشکلاتی مواجه میشود.
حجتالاسلام علی احمد پناهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه معتقد است: یکی از علل جدی طلاق در خانواده این است که اقتدار را از مردها گرفتیم و زنها یک مقدار خودسرانه تصمیم میگیرند و این امر پایه خانواده را میلرزاند و بحرانهایی به وجود میآورد.
دیدگاه فمنیستها درباره نقش زن و مرد در خانواده
فمنیستها با یک خطای جدی مواجه بودند و فکر میکردند زن و مرد یک موجود و با ویژگیهای مشترک هستند در حالیکه زنان و مردان با یکدیگر تفاوتهای اساسی دارند و خانمها از لطافت و ویژگیهای خاصی برخوردار هستند.
حتی فمنیستها میخواهند نقش مادری و زایمان زنان را ذائل کنند در حالی که با توجه به شرایط و ظرفیت، این امر در وجود زنان قرار داده شده و بر اساس روایاتی خداوند پاداش و رشد معنوی زن را در این امر قرار داده است ولی فمنیستها میخواهند این را از بین ببرند.
پناهی میگوید: زن و مرد در نگاه ارزشی در زمینه معنویت و معاد یکی بوده و در پیشگاه خداوند برابر هستند و سعادت و کمال دارند ولی در نظام اجتماعی با یکدیگر تفاوت دارند.
نقشهای ویژه مردان در محیط خانواده
نقش ویژهای از نگاه آموزههای دینی، تربیتی و روانشناسی برای زن و مرد تعریف شده است. پناهی از جمله نقشهای اختصاصی مرد را نقش مدیریتی ذکر میکند و میگوید: بر اساس نگاه دینی مدیریت کلان خانواده به عهده مرد است و در این زمینه مرد باید فرمان مدیریت زندگی را به دست بگیرد به طوری که اگر این نقش دچار اختلال شود، نظام خانواده دچار بحران جدی میشود البته مدیریت داخلی منزل به عهده خانمها گذاشته شده است.
برخی فمنیسمگراها این نقش را امتیازی برای مردان میدانند و آن را تبعیضی در حق زنان عنوان میکنند در حالیکه این مسئولیتی متناسب با توانمندی جسمی و روانی مرد است به طوری که مردان به دلیل موقعیتی که در نظام اجتماعی دارند برازندگی بیشتری برای نقش مدیریتی دارند.
بر اساس دستورات اسلام مرد حق ندارد، در انجام امور خودسرانه عمل کند بلکه فعالیتها را باید متناسب با اهداف و با مشورت اعضای خانواده پیگیری کند. به گفته پناهی مرد باید پس از مشورت با اعضای خانواده تصمیم آخر را بگیرد.
نانآوری و اقتصاد خانواده به عهده مرد است که در این زمینه باید نفقه، مهریه زن و جهیزیه دختر را تامین کند. عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه میگوید: در این زمینه زن مسئولیتی ندارد و تنها میتواند برای تامین معاش خانواده، مرد را همیاری کند.
نقشهای ویژه زنان در محیط خانواده
نقش آموزشی و تربیتی فرزندان از جمله نقشهای مشترک بین زن و مرد است که در این زمینه مادران اولویت دارند که باید در زمینه آموزش مسائل شرعی و اعتقادی، آداب اجتماعی و جامعهپذیری و کیفیت تعامل با همنوعان برای فرزندان فعالیت کنند.
نقش تربیتی زن مقدسترین نقش زن است و در پیشگاه خدا تقرب دارد زیرا نقش اولیای خداست.
زن در منزل نقش محوری در آماده کردن محیط خانه دارد تا فرزندان و همسرش احساس آرامش روانی کنند.
پناهی میگوید: اگرچه زن و مرد هر 2 برای یکدیگر آرامش به ارمغان میآورند ولی آیاتی وجود دارد که بر اساس آنها نقش آرامشگری را برای زن قرار داده به طوری که این نقش برای زن مهمتر از آقایان است و علت این است که خانمها ظرفیت روانی بیشتری در این زمینه دارند و از عهده این وظایف و انتظارات بهتر برمیآید.
نقش مرد و زن بر اساس عدالت خداوندی
عدالت جایی اجرا میشود که زن و مرد هر یک در جایگاه مخصوص خود بر اساس روحیات خود نقشها را بر عهده بگیرند.
پناهی میگوید: بانوان با توجه به شرایط روحی و روانی تناسبی با کارهای خشن ندارند زیرا بر اساس روایات زن گل و ریحانه خوانده شده است.
بیشتر مشکلات در خانوادهها به این دلیل است که نقشها در خانوادهها عوض شده و حرمتها شکسته شده است.
به گفته پناهی، کارهای مردانه در ادارات را زنان انجام میدهند و کارهای زنانه را مردها انجام میدهند و همه چیز به هم ریخته است.
اکنون در تلویزیون و رسانهها مرد را پیشبند بسته در آشپزخانه نشان میدهند، باید در نظر داشت این کارهای خوبی نیست که تبلیغ میشود. البته کمک مردان به خانمها در این زمینه اشکالی ندارد ولی با ترویج این امر اقتدار و هیبت مرد دچار بحران میشود که در این زمینه همسر و فرزندان دچار آسیب جدی میشوند.
پناهی ادامه میدهد: زن به دلیل شکنندگی دوست دارد به مردی مقتدر و با صلابت تکیه کند و دوست ندارد همسرش سست و بیخاصیت باشد که البته به معنای قلدری مردان نیست.
آزادی در محیط خانواده
آزادی در محیط خانواده را نباید با بیبند و باری اشتباه گرفت به طوری که در برخی از خانوادهها بیبند و باری رواج دارد و زن و مرد دنبال کار خودشان هستند و شوهر اصلاً کاری به کار همسرش ندارد و خانه و منزل خوابگاه شده و خانوادهای باقی نمانده است در حالیکه خانه باید محل زندگی، دلدادگی، عاطفه و محبت باشد./س
گزارش: ایمنالسادات موسوینژاد