به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قم، این روزها از محله 300 ساله گذرخان قم که عبور کنید، در کوچه پس کوچههای این محل، خانهای را مییابید، که پرچم سیاه "یا شهید کربلا" نصب شده روی سردر آن، نشانی است برای تمام افرادی که میخواهند در سایه واقعهای که بر 72 نفر از خوبان عالم در کربلا گذشت، دل صیقل بدهند و جانی تازه کنند.
اگر خسته جانی بگو یا حسین
بازبودن درهای ورودی دو لنگه و چوبی خانه برقعیها از ساعات اولیه صبح خبر از آن میدهد که اینجا عزاداری سالار شهیدان برپا است. از راهروی باریک با پیچ و خم که وارد شوی و هشتی را به سمت حیاط خانه عبور کنی، صدای سخنران به گوش میرسد. سقف و کف حیاط خانه مفروش شده است و اگر تک درخت انجیر نباشد، در نگاه اول حیاط چهارگوش را تشخیص نخواهی داد.
سخنران از حجاب زنان میگوید «گردی صورت و مچ دست تنها اجازه دارند که دیده شوند، حتی در نماز، حتی زمانی که نامحرمی در خانه نیست، به نماز که می ایستی باید خود را بپوشانی». سخنران در سخنرانیش گریزی به کربلا می زند، به زینب(س)، به حجابش.
علاوه بر دو نشیمن خانه، زنها دور تا دور حیاط مفروش شده به مخدهها تکیه دادهاند، جای سوزن انداختن نیست، ساعت از 8 يا 8 و نيم که بگذرد برای جا پیداکردن باید از دیگران بخواهی جمع تر بنشینند.
پذیرایی با نان روغنی، چای شیرین و شیر، از قدیم در ایام محرم، در خانه هایی که مجلس عزا برپا بود به عنوان چاشت از عزادارن به عمل میآمد. یک استکان کمر باریک چایی نبات و مقداری نان قندی سهم مادی تو از این سفره مهمانی است.
آشپزخانه پر رفت و آمدترین محل است. دو جوان که یکی در درگاه آشپزخانه ایستاده و دیگری برای مهمانان از راه رسیده چایی تعارف می کنن. سینیهای پر و خالی شده از استکان را دست به دست میدهند.
متصدی آبدارخانه، جد خانواده «مکاری» است که از زمان مرحوم سید عبدالله مجتهد خدمت کرده است. خانواده شان نسل به نسل در این محل برای عزاداران اباعبدالله الحسين(ع) چایی دم کردهاند و قند شکستهاند. چایی ریختن و قند تعارف کردن از خوش خدمتیهای محرم است.
این خدمت محرمی در خانواده آنها نسل به نسل ادامه داشته و حالا که پسران خانواده هر یک کار و کاسبی بهم زده اند، ایام محرم هر کجا باشند خود را به چایی گردانی برای عزاداران میرسانند.
عاشقان را روی دل بر قبله گاه کربلاست
عزاداران هنگام خروج از در حیاط دوم خانه، پلاستیک کفش هایشان را به او تحویل میدهند، آنها را صاف و مرتب میکند و کناری میگذارد. 4 سال است که ایام محرم برای سیاهپوش کردن خانه برقعیها خود را میرساند. خانه خودشان محله جوب شور است، اما میآید و در دو سه روز به کمک بچههای محل. پارچههای سیاه و پرچمها را به دیوارها نصب میکنند و سقف را با برزنت میپوشانند. آخر نذر دارد.
حاج یدالله كه سني از او گذشته، کلاه نمدی بر سر دارد. از سن و سال خودش خبر ندارد، اما میگوید 80 سال است که در دستگاه امام حسین(ع) رفت و آمد میکند. ميگويد: دود کردن اسپند، کفش جفت کردن، فرقی ندارد، همه اش افتخار نوکری امام حسین(ع) است.
«من بی تو کی آسوده ام، عمری غلامت بوده ام، گرچه گناه آلودهام، محتاج احسانم حسین». شعر میخواند و از خاطرات دورانی میگوید که برای سال ها قبل است. آن زمان که حیاط دوم خانه برقعی ها در دست ساخت بود، آن روزهای محرم که علامه طباطبایی برای عزاداری به این خانه می آمد و چه خوب گفته بود این مفسر قرآن وقتی که در حیاط اول نشسته بود و در حالی که سر و صورت به دیوار میکشید، گفت: این در و دیوار با عطر حسین(ع) عجین است.
ای قوم در این عزا بگریید، بر کشته کربلا بگریید
محمد برقعی یکی از نوادگان سید عبدالله مجتهد است که حالا با گذشت سالها از بنای عزاداری در این خانه، هر سال این خانه کلنگی با معماری خاصه یک شهر کویری را برای میزبانی ایام محرم آماده میکند.
ميگويد: سال 69 پدرم فوت کرد و از سال بعد من بانی برگزاری مراسم عزاداری امام حسین(ع) بودم.
22 سال است که ایام محرم از تهران به قم میآید و چراغ عزاداری را روشن میکند. از خاطرات کودکی، رفت و آمد بزرگان و علما را در ایام محرم به این خانه به خاطر دارد و ميگويد: علامه طباطبایی و آیت الله العظمي بروجردی به این خانه میآمدند.
عزاداری در خانههاي قم از پيشينه زيادی برخوردار است. گو اين که قديمی ترين خانهای که در آن عزاداری میشده و اکنون نيز همين طور است خانه سيد عبدالله مجتهد برقعی قمی است با سابقه ای بيش از یک قرن. خانه حاج کمال و خانه تقی وطن خواه هم از سابقه عزاداری برخوردار هستند، که پس از بنيان گذاری حوزه علميه توسط آيت الله عبدالکریم حائري، دسته های عزاداری به خانه علما و مراجع تقليد نيز می رفته اند.
محرم است و دلدادگی. محرم است و شورآفرینی. محرم و خانه هایی که به عشق عزاداری سیاهپوش میشوند، مردمی که نذر برای امام حسین(ع) و اشک برای مظلومیت او را ره توشه آخرت میدانند و برای برپایی روضه هایش پول جمع میکنند و طلا میبخشند. برقعی هم این را به خوبی میداند که میگوید: کمک مالی مردم زیاد است، پول و طلا میدهند، سال های اخیر کمک های دیگر هم می کنند، ما هیچ وقت قند، شکر و چایی نمیخریم، مردم میآورند، اضافه هم میآید، روزهای معینی شیر و نقل هم میآورند./س
کبری فتحی