به گزارش مجله شبانه باشگاه
خبرنگاران، نوع بازی او در
صحنه به گونهای است که حتی اگر تماشاگری اهل تماشای تئاتر نباشد، با این
شخصیت احساس آشنایی و نزدیکی دارد. بخشي از اين توفيق به سبب پيشينه موفق
وی در نویسندگی نمایشنامه است که منجر به درک صحیح وی از نقش ها می شود.
آذرنگ در فيلم «آسمان زرد كم عمق» نمونه اي قابل اعتنا از بازي برون گرا را
به نمايش گذاشته است. به بهانه اکران اين فيلم با او گفت و گو کرده ایم:
داماد «آسمان زرد کم عمق» اصلا شبیه آدم هایی نیست که شب اول زندگی مشترک
شان را تجربه می کنند. چه کردید تا این مرد تند مزاج مخاطب را دلزده نکند؟
-بازیگری وظیفه ماست. جنس ها و شخصیت های متفاوت، انتخاب می شوند که
بازیگر خود را محک بزند. دغدغه ما این است که لطمه ای به کاراکتر وارد نشود
و اجحافی هم صورت نگیرد. قرار نیست ما قضاوت خودمان را بازی کنیم. بناست
یک شخصیت را زندگی کنیم و به دیگران نشان بدهیم. وقتی ما دچار داوری در
بازی بشویم، قاعده را باخته ایم و اصلا مسیر را اشتباه آمده ایم. من در
اولین مواجهه با این فیلمنامه و این شخصیت هیچ گاردی نداشتم.
اینطور فکر
نمی کردم که این داماد تندمزاج قرار است عروسی را به اسارت ببرد. سختگیری
های این شخصیت و ویژگی های اخلاقی اش برخاسته از فرهنگ او بود و نه این
باور که مثلا این زن شأن پایینی دارد. امیدوارم در نگاه مردم هم مورد قبول
واقع شود.
به عنوان یک نویسنده و نه بازیگر این فیلم، بگویید آیا فیلمنامه «آسمان زرد کم عمق» در انتقال آنچه می خواست موفق بود؟
- حالا که کار تمام شده و به اکران رسیده دوست ندارم قضاوتی در مورد فیلم
آقای توکلی داشته باشم. آنچه ما در فیلمنامه خواندیم خیلی ساده تر از فیلمی
بود که دیده می شود. متن یک روایت خطی داشت و اصلا شبیه چیزی که امروز می
بینیم، نبود. راستش خودم هم وقتی برای اولین بار فیلم را تماشا کردم، متعجب
شدم. به هر حال این نوع نگاه بهرام توکلی است. کسی که معتقدم کار خودش را
خوب بلد است. هر کدام از ما نوع نگاه و سلیقه خودمان را داریم و با همین
طرز تفکر به جهان پیرامون نظر می اندازیم. هنرمندان نیز به همین ترتیب عمل
می کنند.
اگر بنا بود شخصیت خودتان را خودتان بنویسید، چه تغییراتی در آن لحاظ می
کردید؟ اصلا توکلی چنین فضایی را در اختیار شما و دیگر بازیگران قرار می
داد؟
- نیازی به تغییر نبود. من از قبل به جز خاطره خوبی که از تماشای «اینجا
بدون من» داشتم، شناخت دیگری از بهرام توکلی نداشتم. در طول همین فیلم
ایشان را شناختم و حالا ارادت زیادی به ایشان دارم. در همان ابتدا فهمیدم
توکلی عقبه تئاتری دارد و به همین دلیل، اسباب نزدیکی بیشتر فراهم شد.
بهرام توکلی صاحب نگاه دقیقی است و همه چیز را خیلی حساب شده بررسی می کند.
من هم به اتکای چنین ویژگی هایی در او به نقشی که به من سپرده بود, اعتماد
کردم.
برخی از منتقدان در روزهای جشنواره، «آسمان زرد کم عمق» را به سبب نوع
پرداخت و لوکیشن ثابت شبیه به یک تله تئاتر ارزیابی کرده بودند. در این
باره چه نظری دارید؟
- نه به صرف اینکه فیلم در یک لوکیشن ثابت می گذرد، نمی توان آن را در
ردیف تله تئاترها دسته بندی کرد. من به سلیقه عمومی و نگاه های همه احترام
می گذارم، اما نظر خودم این است که وقتی درامی در قالب مدیوم سینما قرار می
گیرد، دیگر نمی توان نام تله تئاتر بر آن گذاشت. تله تئاتر تعاریف خاص
خودش را دارد و به راحتی نمی توان چنین قیاسی قائل شد.
از قبل می دانستید سحر دولتشاهی بازیگر نقش مقابل شماست؟
-زمانی که من وارد شدم، ایشان و دیگر بازیگران انتخاب شده بودند. همه ما
تلاش داشتیم در جای خودمان آنطور که باید ظاهر شویم و امیدوارم من هم مثل
دیگران توانسته باشم به خوبی در نقش خودم ظاهر شوم.
یک نویسنده به واسطه حرفه ای که دارد می تواند نسبت به دیگر بازیگران بازیگر موفق تری باشد؟
- نویسنده بودن، می تواند به بازیگری کسی کمک کند، اما لزوما موفقیت کسی
را تضمین نمی کند. یک نویسنده شاید اشراف بیشتری نسبت به یک درام یا یک اثر
خاص پیدا کند و سریع تر به ادراک چیزی برسد، اما در کل همه چیز نسبی است و
البته بستگی زیادی به توانایی بازیگر نیز دارد. بسیارند کسانی که نه قلم
به دست هستند و نه سبقه آکادمیک دارند، اما حضور درخشان و آن بی نظیری
دارند. پس چنین می شود که تعاریف مرسوم شکسته می شود و ما را ملزم می کند
در هنر و بازیگری قائل به چارچوب خاصی نباشیم.
شما به این سوال همیشگی چطور پاسخ می دهید که فرق بین بازیگری در تئاتر و سینما چیست؟
- بارها گفته ام تفاوتی وجود ندارد. بازیگر بازیگر است. اگر قرار است
قاعده های فنی شناخت لنز و دوربین و فاصله و اینجور مسائل را معیار قرار
بدهند، اینها علوم غیرقابل دسترسی نیست و همه می توانند از آن بهره مند
باشند. معتقدم کسی که بازیگری را فهمیده باشد و بلد باشد خود را در قالب
شخصیت دیگری قرار دهد، دیگر مدیوم ها برای او فرقی ندارند و هر جا قرار
بگیرد وظیفه اش را به درستی انجام می دهد.
ما در تئاتر هم بازیگرانی داریم
که فاصله خودشان را از اولین ردیف تماشاگر تنظیم می کنند و این چندان
تفاوتی با شناخت فاصله ها در سینما ندارد. من می گویم که ما دیگر از این
مباحث در سینمای ایران عبور کرده ایم و در همان دهه های چهل و پنجاه و
اوایل دهه 60 جا گذاشته ایم. البته هستند کسانی که هنوز در ادبیات شان از
واژگان مصطلح در آن زمان مثل بازی تئاتری استفاده می کنند و البته بازی
تئاتری در نگاه آنان به معنای بازی غلو شده است که صحیح نیست.
شما از پذیرش فیلم هایی با شرایط تولید سخت نیز ابایی ندارید و یادم هست
در دوران اکران ملکه در جزیره ابوموسی مشغول به همکاری با پروژه ای بودید.
- آن فیلم با نام «آخرین نفر» در ژانر نوجوان توسط مهرداد موفق یامی نوشته
و کارگردانی شد. اکثریت بازیگران آن از میان بومیان منطقه بندرعباس و
ابوموسی انتخاب شدند. این فیلم در بخش ویدئویی جشنواره اصفهان امسال حضور
داشت، اما فکر می کنم قرار است آن را به نسخه سینمایی تبدیل کنند تا به
جشنواره فیلم فجر راه بیابد.
چرا در سینما اینقدر كم کارید؟
-زیاد دیده شدن دلیل بر خوب بودن نیست. خدا کند هرگز این نگرانی و ترس
شریف از هیچ هنرمندی دور نشود که در مواجهه با هر کار جدید فکر کند برای
اولین بار قرار است آن را تجربه کند. دغدغه اینکه پروژه جدیدم برای من
برگشت به عقب به حساب نیاید، دغدغه محترمی است. این سوال که ذهن بازیگر را
اینطور درگیر می کند که من کجای یک پروژه هنری قرار می گیرم و وجودم چگونه
می تواند کمک کننده و ثمربخش باشد، سوال خوبی است و باید همیشه وجود داشته
باشد.
خیال کارگردانی در سینما را ندارید؟ از کارگردانیهای تئاترتان چه خبر؟
-ممکن است روزی کارگردانی را تجربه کنم. آخرین تئاتری که روی صحنه بردم،
«دو لیتر در دولیتر صلح» نام داشت و اخیر هم در نمایش «عامدانه عاشقانه ،
قاتلانه» مشاور خانم ساناز بیان بودم.
حرف آخر؟
- امیدوارم همه فیلم ها به آنچه حق آنهاست دست پیدا کنند و همینطور «آسمان زرد کم عمق» گیشه خوبی داشته باشد.