به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل ازروزنامه الریاض؛ این روزنامه در شماره امروز خود نوشت : گفته میشود جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا روزی در پاسخ به سوالی درخصوص فلسطین گفت : هیچیک از سران عرب در دیدارهایشان درباره فلسطین با من گفتگو نکردهاند.
این موضوع صرف نظر از این که صحت داشته باشد یا خیر ،قابل تأمل است و باید نگاهی به نوشتههای تحلیلگران سیاسی عرب بیندازیم.
از نظر نویسندگان عرب، منطقه به چهار بلوک تقسیم می شود که شامل ایران ، ترکیه ،کشورهای عربی و اسرائیل است. این تقسیم بسیار ساده است و ما به آن عادت کردهایم اما هیچگاه به صورت جدی به سنجش و ارزیابی آن نپرداختهایم و هیچ کس تاکنون نخواسته است که در این خصوص مطالعه علمی انجام دهد.
در اکثر نوشتههای سیاسیمان دو توهم امت عربی و امت اسلامی را تکرار میکنیم و گوئی که این دو موضوع یک حقیقت واحد هستند.
اکثر تحلیلهایی که درباره توافقنامه هستهای ایران و غرب نوشته شده است براین اساس است که این توافقنامه ممکن است به نفع یا ضرر عربها باشد و هیچ تحلیلگری از خود نپرسیده است که مقصودش از عربها کیست؟
اگر بخواهیم این عبارت را کوچکتر کنیم و پیوند بیشتری ایجاد نمائیم از شورای همکاری خلیج فارس سخن می گوئیم و بدین شکل ملاحظه می کنیم که میزان اتفاق نظر این کشورها درباره توافق هستهای ایران و غرب چقدر است. نوع نگاه تحلیلگران عرب به توافقنامه هستهای ایران به گونه ای است که گوئی همه عرب ها به صورت مساوی از این توافقنامه زیان می بینند یا از آن نفع می برند.
همگان می دانند که کشورهای عربی در امور داخلی خود راسا تصمیم گیری می کنند و هیچ کشور عربی دیگری در امور کشور دیگر تاثیر گذار نیست و این امر نشان دهنده این است که ما در برابر کشورهای مختلفی هستیم. اگر ما با مواضعی به عنوان موضع ایران یا موضع ترکیه و موضع اسرائیل روبرو هستیم که در نوشته های عربی به آن پرداخته می شود در مقابل آن باید چیزی به نام موضع عربی وجود داشته باشد که عملا چنین چیزی وجود ندارد و در واقع کشورهای عربی مواضع مختلفی دارند.
این موضوع موجب شده است که ماهمواره دچار توهم باشیم و این توهمات در واقع رویاهایمان هستند.عربها همواره وقتی با معضل پیچیده ای روبرو می شوند آن را به حال خود رها میکنند تا به جای حل شدن و یا مقابله با آن ، به تدریج ذوب شود.
اگر با دقت به سخنان مذکور جیمی کارتر توجه کنیم مشاهده می کنیم که حقیقت دارد.مسئله فلسطین به این علت مشکل ساز شده که کسی وجود نداشته است که به نمایندگی از عربها آن را پیگیری کند.هیچ کس در جهان عرب به مسئله فلسطین توجه ندارد.تنها نماینده مسئله فلسطین همان توهمی است که روی کاغذها از آن نام برده میشود و در تریبونها از آن به عنوان امت عربی یاد میکنیم.