به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، سالهاست که کبوتر مهربان شورای حقوق بشر، کشور ما را به نقض حقوق بشر متهم میکند اما به راستی آیا انگیزهای که این کبوتر را به پرواز وا میدارد دغدغهی حقوق انسانها و احساس نوعدوستی است؟
از جمله ساز و کارهایی که طی دو سال گذشته -مجدداً پس از یک وقفه ی
تقریباً شش ساله- با جدیت در دستور کار فشارآفرینی غرب بر کشورمان قرار
گرفته، مبحث «حقوق بشر» است. این امر از راه بسیج مستمر امکانات غرب در
غیاب شیوههای قبلی کمیسیون حقوق بشر ادامه داشت و حتی موضوع به گزارشهای
دبیر کل دربارهی ایران کشیده شد.
اما با ورود آمریکا به شورای جدید و فعالیت شدید دیپلماتیک دولت
«اوباما» که با رویکرد ایجاد ائتلاف بین المللی به جای یکجانبه گرایی
شکست خورده ی «بوش» وارد کاخ سفید شده بود و با بهرهبرداری از فضای پس از
انتخابات ۱۳۸۸، دور جدیدی از تمرکز روانی بر ایران و تعیین گزارشگر ویژه
آغاز گردید تا محور تازهای به ادعاهای سیاسی روانی غرب برضد ایران افزود
شود. این تغییر فاز تاکتیکی، در اولین مرحله آثاری را بر مخاطبان مترقی
ایران در غرب که منتقد رویکردهای سخت و جنگ طلبانه ی قبلی بودند، گذاشته
است.
تمرکز بر موضوعات حقوق بشری در واقع تلاش غرب برای تأمین محتوای پایدار
رسانه ای برای حملات نرم بر ایران تصور میگردد و طبعاً در هر طرح تهاجمی و
دفاعی متقابل، ابزار و محتوای رسانهای مداوم و نرم از اهمیت استراتژیک
برخودار است. برنامههای نرم در محتوا و روش بر زیرساختهای نرمِ قدرت و در
اقدام و عملیات، بر زیر ساخت قدرتِ نرم، استوار هستند. زیرساختهای نرم
قدرت عبارتاند از: «جهانبینی، قالبهای فکری، لحن و ادبیات، رویکردهای
عملی، سوابق تاریخی، توان متقاعدسازی، توان مدیریت و هماهنگ سازی نیروها»
زیرساخت قدرت نرم نیز عبارتاند از: «توان فنی، زبان و ابزار، برد
رسانهها، گستردگی و عمق توان سازمانهای مطالعاتی و تحقیقاتی تهیه کنندهی
محتوا، توانمندی گروههای مدنی و فعالان غیردولتی، نمایندگان خواستههای
عمومی، زیرساختهای اجرایی متناسب با اقدامهای نرم، داشتن سخنگو و روابط
عمومی قادر و مسلط، سامانهی عصبی مرتبط و بودجهی متناسب»
عملیات روانی غرب در حوزهی حقوق بشر، کارکردهای فراوان داخلی، بینالمللی و ضد ایرانی دارد؛ از جمله:
الف) ممکن ساختن مداخلهی آشکار در امور داخلی ایران و
حمایت فعالانه از مخالفان نظام (طیفی از منافقین تا حامیان فتنه)، بدون
پرداخت هزینهی حقوقی از سوی مداخلهگر، به دلیل نقض حقوق بینالملل؛
ب) ادامه و توسعهی پایدار تخریب جایگاه و چهرهی ایران و
سایر نیروهای منتسب به اسلام گرایی (مقابله با مدل اسلام سیاسی، توسعهی
دامنهی تخریب به اسلام که البته این امر یک مزیت نسبی برای ماست و باید
تبدیل ابزار ائتلاف آفرینی در سطح جهان اسلام تلقی گردد.)؛
ج) مقابله با پیشرفت دکترین ایران در حوزهی هستهای و ممانعت از الگوبرداری سایر ملل از آن؛
د) ممکن ساختن ادامهی ائتلاف غرب برضد ایران و
اسلامگرایی (جلوگیری از تشتت داخلی در جبههی غرب که در حال بروز بود) و
زمینه چینی برای جلوگیری از ضربه به تحرکات بینالمللی برضد ایران که به
دلیل سیاستهای جنگ طلبانه، لطمهی زیادی دیده است.؛
هـ) توجه اذهان عمومی از غرب به سمت شرق و همراه نمودن
فعالان و طیفهای ضد جنگ در غرب با دستور کار ضد اسلامی و ضد ایرانی، با
توجه به حساسیت این گروهها نسبت به مسایل حقوق بشری.
سرفصل اقدامهایی که دولتهای غربی در طی سالهای اخیر از خلال ابزارهای
نرم برضد ایران در موضوع حقوق بشر اعمال کرده است، عبارتاند از:
الف) صدور قطعنامه در کمیتهی سوم مجمع عمومی؛
ب) صدور قطعنامه در صحن مجمع عمومی؛
ج) صدور قطعنامه در شورای امنیت؛
د) صدور قطعنامه در شورای حقوق بشر؛
هـ) تحریم اموال و سفر مقامها و مسؤولین؛
ز) فراخوان سفیر از ایران و یا احضار سفیر ایران در کشورها.
در کنار آن به حجم انبوه تولید محتوای رسانهای نیز میتوان، اشاره کرد. از
جلمه فرصتهای پیش آمده برای غرب که طی یک پروژه آن را ایجاد کردهاند،
جایزهی صلح نوبل و کمپینهای حقوق بشری است. در هر دورهی بررسی دورهای
وضعیت حقوق بشر کشورها در ژنو (UPR) شاهد آن هستیم که گروههایی از
منافقین، بهابیان و هواداران فتنه همانند سربازان اجیر شدهی آمریکا و
اتحادیهی اروپا مشغول تجمع و اعتراض هستند.
هر چند این گروهها شناخته شده و به شدت به لحاظ سیاسی منزوی هستند
اما بهرهبرداری رسانهای از آنها یک دستور کار برای سردبیران محسوب
میشود. در حالی که هیچ کشوری حاضر به پذیرش و اعطای پناهندگی به منافقین
ساکن اردوگاه اشرف نیست در عین حال همه در سطح رسانهها ابراز نگرانی
میکنند و به حکومت عراق توصیه مینمایند در قبال آنها نرمش به خرج دهند.
بنابراین مهمترین ابزارهای نرم تولید محتوای حقوق بشری عبارتاند از:
۱٫ رسانهها؛
۲٫ گزارشگران موضوعی و گزارشگر ویژه؛
۳٫ کمپینهای تبلیغاتی گروههای معارض؛
۴٫ اتاق فکرها و مؤسسههای مطالعاتی.
در مقابل این جنگ نرم حقوق بشری، ایران میتواند راهبردهایی را نیز مبتنی بر اهداف زیر دنبال کند:
۱٫ ارایهی مدلی همگرا برای تسلط بر مواضع نرم دشمن در
حوزهی حقوق بشر، رفع تهدید، بیارزش ساختن و خارج کردن ابزار نرم حقوق
بشری از دسترس غرب، تجهیز سامانههای جنگ نرم خودی به استراتژی و ابزارهای
تهاجمی و تدافعی لازم و در نهایت کور کردن مسیر حملات نرم در حوزهی حقوق
بشر؛
۲٫ کنترل خسارت وارده به چهرهی عمومی کشور، (به عنوان یک
تهدید نرم و دراز مدت) جلوگیری از بدنام شدن اصول و ارزشهای دینی و ملی،
مقابله با تنفر آفرینی برضد ایران با هدف تضعیف سپر امنیت نرم در قالب
برنامههای کوتاه مدت و بلند مدت؛
۳٫ سلب امکان سوء استفاده غرب از ابزار حقوق بشر برای مداخله در امور داخلی ایران و تحریک فتنه گران؛
۴٫ مقابله با اخلال در انتشار پیام مقدس و انسانی اسلام، انقلاب اسلامی و منافع بین المللی و داخلی کشور در حوزهی افکار عمومی؛
۵٫ ارزیابی وضعیت سازمانهای مأمور به مقابله و ارایهی
برنامه برای به روز رسانی ساختار سازمانی، انطباق با نیازهای جدید، فعال
سازی ظرفیتها و امکانات، افزایش سرعت و بهبود شیوهها و ابزارهای انتشار
پیام. (دستهبندی و سازماندهی حوزههای تمرکز رسانهای و نرم – توسعهی
روشهای مطالبهگری و هزینه آفرینی برای غرب، ایجاد پیوند بین رسانه و سایر
دستگاههای قدرت نرم برای حداکثر سازی نتایج)؛
۶٫ تعریف و توسعهی اقدامهای مشترک و ائتلافهای نرم
(توزیع و کاهش بار هزینهها از راه توسعهی جبههی مقابله با اقدامهای نرم
به سطح جهان اسلام و جهان در حال توسعه) به وسیلهی تدوین اصول استراتژیک و
اهداف اخلاقی و ارزشی مشترک، درخواست برای باز کردن منشور بینالمللی حقوق
بشر بر روی مذاکرههای بینالمللی به منظور انطباق با تحولات جدید جهانی
پس از ۶۰ سال از تدوین منشور- از جمله درج جنگ افروزی و دوگانگی (Duality)
غرب در منشور به عنوان عامل اصلی نقض سنتی و تاریخی حقوق بشر.
این راهبردهای در سطح عملیاتی میتواند منجر به اقدامهایی مؤثر شود؛ از جمله:
۱٫ تعیین سخنگوی حقوق بشری، به شکلی که به طور دایم
وظیفهی پاسخگویی به سؤالها و شبهههای ایجاد شده را داشته باشد و همچنین
به اظهار نظر در مورد وضعیت حقوق بشر در غرب و موضعگیری نسبت به نقض آن
مشغول باشد؛
۲٫ ایجاد و تقویت سایتهای تخصصی بررسی نقض حقوق بشر در غرب به زبانهای مختلف؛
۳٫ تقویت تشکلها و سازمانهای مردم نهادی که توان
پاسخگویی قوی به اتهامهای غرب و همچنین روشنگری اذهان عمومی را داشته
باشند و فعال سازی آنان در حوزهی برون مرزی کشور؛
۴٫ اطلاع رسانی مستمر به مردم و نخبگان و تببین مبانی
حقوق بشر و تفاوتهای آن با حقوق بشر اسلامی که این امر با توجه به نفی
مذهب و قوانین شریعت در حقوق بشر غربی بسیار ضروری است؛
۵٫ افزایش سطح دیپلماسی با کشورهای مختلف و ورود موضوع
حقوق بشر در دستور کار مذاکرهها با هدف خنثی سازی تبلیغات منفی و همچنین
جلب حمایت کشورها در رأیگیریهای سازمان ملل.