به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران قزوین؛
مدیرگروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران گفت: حساسیت موضوع ناباروری بسته به شرایط فرهنگی جامعه متفاوت است، به طوری که در برخی از جوامع که ارزش و قابلیت زن به توانایی تولید مثل او بستگی دارد در صورت بروز مشکل ناباروری، این طرز تفکر منجر به وارد شدن فشارهای فوقالعاده به زن، سست شدن بنیاد خانواده، انواع اشکال خشونت خانگی، انگ زدن و حتی طرد و جدایی میشود.
شیرین احمدنیا در نشست نمایش و بررسی فیلم «جای خالی آقا یا خانم ب»، با محوریت موضوع ناباروری، به برخی آمارهای ارایه شده توسط پزشکان کشور اشاره داشت که حکایت از این دارد که "هماکنون ناباروری سومین عامل طلاق در کشور است".
وی با اشاره به طرح هشدارها دربارهی مشکل ناباروری که به ویژه از جانب پزشکان مرتبط با مراکز درمان ناباروری بیان میشود، گفت: حساسیت موضوع ناباروری بسته به شرایط فرهنگی جامعه متفاوت است.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه تولید مثل فرایند دینامیک یا پویایی است که فقط به دو فرد که به صورت زیستی تولید مثل میکنند محدود نمیشود، تصریح کرد: این امر به گروه اجتماعی وسیع تری که به آن متعلق هستند نیز مربوط میشود و با نهادهای حقوقی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی درگیر است.
وی با اشاره به اهمیتِ اجتماعی ـ فرهنگیِ باروری اظهار کرد: تولید مثلِ انسانی فرایند پیچیدهای است که از ترکیبی از عوامل اجتماعی، محیطی و بیولوژیک تاثیر میپذیرد و با مجموعه پیچیدهای از سازمانهای اجتماعی، باورها، هنجارها و شعائر احاطه شده و در فرهنگهای مختلف اشکال متنوعی به خود گرفته و در قالب مباحث سیاست، اقتصاد، حقوق، مذهب، خویشاوندی متجلی میشود.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: آمارهای جمعیت شناختی موجود در ایران مشابه بسیاری از کشورهای دیگر حکایت از تغییر نگرش نسبت به نقشهای سنتی زنانه دارد، به طوری که افزایش سن ازدواج، به تعویق انداختن فرزندآوری و بعد کوچکتر خانواده را در سالهای اخیر شاهد هستیم.
وی با اشاره به تحولات آمارهای ناباروری در کشور، گفت: 10 سال گذشته، آمارهایی که توسط پزشکان ارایه میشد حکایت از این داشت که حدود دو میلیون زوج از حدود 18 میلیون زوجی که تشکیل خانواده داده بودند نابارور بودهاند که آخرین آمارهای اعلام شده نشان میدهد این رقم به سه میلیون افزایش یافته است.
به گفتهی احمدنیا، در شرایطی که در فرهنگ ایرانی و اسلامی ازدواج به عنوان یک ارزش مثبت مورد تاکید ویژه و تشویق قرار دارد و نیل به مقام مادری غایت نقش سنتی زن در چارچوب نهاد خانواده به حساب میآید، بنابراین شکست در دستیابی به آن موقعیت خاص، غالبا به صورت شوکی برای زنان جامعه نمایان میشود و زنانی که خود را ناتوان از فرزندآوری بیابند، دچار محدودیتها، مشکلات و فشارهای روحی روانی میشوند. این جامعهشناس حوزهی پزشکی و سلامت اضافه کرد: در نتیجه معمولا اینگونه زنان که نتوانسته باشند به مقام مادری دست یابند، در نظر خود یا دیگران به عنوان زنان شکست خوردهِ یا عاری از زنانگی(Unfeminine) تلقی میشوند و مصرانه در طلب چارهجویی این مشکل بر میآیند.
وی با بیان اینکه آمارهای موجود در جامعه ما نیز مشابه بسیاری جوامع دیگر در عصر حاضر حکایت از افزایش نسبت ناباروری در میان زوجین است، اظهار کرد: متاسفانه به دلیل غلبه برخی شرایط فرهنگی که صرفا بر نقش سنتی زن یعنی مادری تاکید فراوان دارد، زنان را به مسیری سوق میدهد که برای رهایی از انگ و برچسبهای منفی نازایی و ناباروری به انواع روشهایی که علوم پزشکی پیش روی این زنان قرار میدهند متوسل میشوند و در این راه متحمل شرایط سخت و ناملایماتی میشوند که ضرورت بازنگری در این موارد احساس میشود.
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران ادامه داد: فشارهای فرهنگی بر زوجین نابارور به حدی است که طبق گزارشهای منتشر شده، به ویژه از سوی پزشکان، زمانی که از یک زوج نابارور سوال شود که اولین مشکل زندگی خود را ذکر کنید، بیش از 80 درصد از این زوجها به ناتوانی خود در داشتن فرزند اشاره میکنند و 20 درصد باقیمانده نیز پس از مشکل مالی زندگی، مساله نازایی را به عنوان دومین مشکل عمده خودشان معرفی میکنند.
احمدنیا با اشاره به مشکلات پیشروی زوجین نابارور، از جمله این مشکلات به گرانی هزینههای دارو و درمان ناباروری، عدم حمایت بیمههای درمانی، لزوم تکرار درمان برای رسیدن به موفقیت، دشواریهای جسمانی طی این مراحل و همچنین فشارهای روانی ناشی از احتمال شکست در درمان اشاره کرد.
احمدنیا با طرح برخی شیوههای جدیدتر مقابله با مشکل ناباروری نظیر "مادر ـ جایگزینی" یا "رحم اجارهای" که پزشکان برای مقابله با این مشکل به بیماران پیشنهاد میدهند، افزود: تنها در سال 1386 بنا به اظهارات مدیرمرکز باروری و ناباروری استان اصفهان حدود 100 بیمار در اصفهان از طریق روش "رحم اجارهای" صاحب فرزند شدهاند که طی این روش، میان افرادی که از روش رحم اجارهای استفاده میکنند و کسانیکه رحم خود را اجاره میدهند قراردادی منعقد میشود و هزینه آن بر اساس توافق طرفین مشخص میشود.
وی با بیان اینکه اکثر زنانی که رحم خود را اجاره میدهند از خانوادههایی با توان مالی بسیار کم هستند و از این راه سخت، درآمدی به دست میآورند، تصریح کرد: یکی از تبعات قابل انتظار در زمینهی رحم جایگزین این است که فرد اقدام کننده به اجاره رحم خود، از این کار پشیمان شده و این امر مسایل حقوقی، اخلاقی، روانشناختی و جامعه شناختی فراوانی را دربردارد.
مدیرگروه جامعه شناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، در رابطه با اهمیت انگ و برچسبهای فرهنگی که موجب زمینهسازی برای اینگونه راهحلهای دشوار با تبعات سنگین و مشکلات چند جانبه آن میشود، گفت: اگر کمی به عقبتر برگردیم، متوجه میشویم که زنان، حتی قبل از این که به مرحلهی مادری برسند هم با نگرانی در خصوص انگ و برچسب خوردنهایی مواجه هستند که بر زندگی و هویت جنسیتی و ارزیابی خود و جامعه از آنان تاثیر میگذارد.
وی در این رابطه به مثالی اشاره کرد و ادامه داد: امر ازدواج را میتوان مطرح کرد و در شرایطی که فرهنگ جامعه، در جریان ارزشگذاری برای هویت زن، اولویت را به نقش همسری میدهد، زنانی که به هر دلیل ـ خواسته یا ناخواسته ـ نقش همسری را اتخاذ نکرده باشند و یا از ایفای این نقش بازمانده باشند، به انواع مختلفی انگ و برچسب میخورند، در نظر برخی، زنان شکست خورده تلقی میشوند، طرد میشوند و به اشکال مختلفی هزینه میپردازند. همین زنان اگر وارد مرحلهی همسری بشوند، اما باز به مرحله مابعد آن که ایفای نقش مادری است نائل نشوند، با شکلهای جدیدتری از انگ و برچسب مواجه میشوند که این بار برچسب ناباروری است که وی را در معرض انواع فشارهای روانی و اجتماعی قرار میدهد.
احمدنیا تصریح کرد: به همین ترتیب در ادامه، تحمل دردمندیهای ناشی از اقدامات پزشکی (پزشکیشدن مسایل اجتماعی)، تحمل هزینههای سنگین، خطرطرد و طلاق و برچسبهای آن و یا تن دادن به شرایط ازدواج مجدد همسر، متوسل شدن به رحم اجارهای، موفق شدن یا نشدن، پیامدهای روحی ـ روانی و مواجه شدن با آیندهای ناروشن، پنهانکاریها، مسایل حقوقی مدعی شدنِ احتمالیِ مادر ـ جایگزین به این که او حق مادری دارد و نه کسی که سفارشدهنده بوده است، پشیمان شدن او ـ رازهایی که باید سالها در سینه محفوظ داشت، بیماریهای ارثی احتمالی و غیره از تبعات اقدامات عاجزانه برای مقابله با مسالهی ناباروری است که زنان هزینههای زیادی بابت آن میپردازند.
پزشکان در مورد مشکل ناباروری هم مانند برخی دیگر از مسایل اجتماعی که به آن ورود پیدا کردهاند با ارایهی راهحلهایی مثل اقداماتی نظیر آی وی اف، یا راه حل دیگری مثل مادر ـ جایگزینی و نظایرآن میکوشند که به زنان کمک کنند تا با نائل شدن به نقشی که آرزویش را در سر میپرورانند مشکل این زنان و جامعه را حل کنند، که ما در جامعهشناسی به اینگونه مداخلات پزشکان برای چارهجویی مسایل اجتماعی فرهنگی با ارجاع به مفهوم "پزشکیشدن" اشاره و تلاش میکنیم نشان بدهیم که برای مشکلات اجتماعی همیشه نمیتوان راهحلهای پزشکی ارایه کرد بلکه باید ریشههای مشکل را در عرصهی فرهنگ و اجتماع جستوجو کرد.
وی با اشاره به راهحلهای غیرپزشکی برای مسالهی ناباروری، اظهار کرد: درعین اهمیت و ارزش نقش مادری در جامعه تغییرات جمعیت شناختی اخیر در سطح جوامع، شواهدی به دست میدهند که نشان میدهد مادری به تنهایی الگوی زندگی زنان را تعیین نمیکند و حتی میتوان گفت برخلاف تصور، برای گروهی از زنان، گزینهای مطلوب آنچنان که پیش از این عمومیت داشت به حساب نمیآید.
برخی نظریهها حکایت از این دارد که مادری، زمانی حکایت از موقعیتی قدرتمند، پر رمز و راز و اسطورهای داشته است؛ اما از این مفهوم در برخی از جوامع توهمزدایی شده است و جنبههای افسانهای و اسطورهای آن زیر سوال رفته است.
مدیرگروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران با بیان اینکه مادری را برخی افراد به عنوان یک چالش مطرح میکنند، هر چند بالقوه لذتبخش است؛ اما کاری دشوار و توام با استرس شناخته میشود، خاطرنشان کرد: در توصیف شرایط زندگی واقعی و ملموس زندگی در قالب نقش مادری به ویژه در جوامع غربی، بر وابستگی اقتصادی زن به شخصی دیگر یا در مواردی دولت تاکید میشود؛ چرا که در اغلب موارد در مورد زنان شاغل، مادر شدن موجب کاهش درآمد زن و برگشت به کار او در سطح پایینتری نسبت به قبل از مادر شدنش میشود یا حتی احتمال دارد شغلش را از دست بدهد.
وی افزود: در واقع گفته شده است که در شرایط ایده آلنماییِ مفهوم مادری، حقایق روزمره غالبا نادیده و نامحسوس باقی میماند و در اینصورت آنها که در ذهن خود تصویر غیرواقع بینانهای از نقش مادری ساخته و پرداخته باشند، در مواجهه با شکست در دستیابی به آن موقعیتِ تصورشدهشان، غالبا دچار شوک میشوند و احساس ضعف، ترس و شکستخوردگی در زندگی میکنند. اینگونه ذهنیتها است که نیاز به بازنگری دارند.
احمدنیا با اشاره به لزوم جستوجو و پرداختن به پاسخی جامعه شناختی به مسالهی ناباروری گفت: این به معنای تغییر نگرشها و توجه دادن اذهان به مسیرهای متنوعی است که میتواند پیش روی زنان به عنوان موجودات انسانی قرار داشته باشد. انواع مسیرهای متنوعی برای حضور و مشارکت در جامعه به عنوان انسانهایی توانمند، فعال و موفق. افرادی مستقل و متکی به نفس، همانگونه که مردان خود را و هویت جنسیتی خود را اینگونه میبینند.
مدیرگروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران در تحلیل محتوای فیلم «جای خالی آقا یا خانم ب» گفت: زن در این فیلم، دارای صفاتی نظیر "وابسته" و فاقد اعتماد به نفس و عزتنفس مشاهده میشود. او همانند بسیاری زنان نابارور دیگر، زندگی زناشویی خود را در معرض خطر میبیند. زنان نابارور در تلقیِ یک جامعه سنتی دارای هویت جنسیتی ناقص، ناتمام، ناکامل و عاری از ارزش تصور میشوند و به همین دلیل دائم در معرض خشونت، طرد شدن و تهدید به طلاق یا مواجهه با همسر دوم قرار میگیرند.
وی اظهار کرد: واقعیت روز در جامعه ما و بسیاری جوامع دیگر حکایت از این دارد که از نظر ارزشهای اجتماعی، اهمیت فرزندآوری دچار دگرگونی شده است و از تعیینکنندگی آن در زندگی زنان و تاثیر آن در هویتیابی آنان کاسته شده است.
به گزارش ایسنا، فیلم مستند «جای خالی آقا یا خانم ب» که در سال 88 در معرض نمایش در بخش خصوصی قرار گرفت، زندگی زوج روستایی به نام ولی و خدیجه را نشان میدهد که با مشکل ناباروری مواجه هستند و این موضوع زندگیشان را تحتالشعاع خود قرار داده است. این فیلم نمایشگر فضای سنتی جامعه برای فرزندآوری و نیز احساسات زن فیلم در قبال این موضوع و کنار آمدن اجباری او با موضوع طلاق و زن دوم همسرش است./س