به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "المانیتور" در مقالهای به قلم "سمیع ایدیز" مینویسد: کمتر از دو سال پیش، احمد داوود اوغلو، وزیر بیش از حد بلند پرواز امور خارجه ترکیه در طول سخنرانی خود در پارلمان ترکیه در آوریل 2012، با افتخار اعلام کرد که کشورش به زودی رهبری منطقه را در دست میگیرد.
داوود اوغلو با اعتماد به نفس کامل گفت: «مانند ترکیه، ما همچنان به هدایت تغییرات در خاورمیانه نیز ادامه خواهیم داد و رهبری آن را در دست خواهیم گرفت.» وی افزود که از خیابانهای قاهره، طرابلس و بیروت، تا تمامی راههایی که به اورشلیم و تونس ختم میشوند، ترکیه به عنوان کشوری که ظرفیت تعیین نظم آینده منطقه را بر مبنای صلح و برادری داراست، همواره مورد تحسین است. وی گفت: «اهمیتی ندارد که دیگران چه میگویند، رهبر و سخنگوی این نظم صلحآمیز نوین، ترکیه خواهد بود.
*** اظهارات ساده لوحانه داوود اوغلو به واقعیت نپیوست
در حال حاضر، آن صحبتها به تاریخ پیوسته و امروز میتوان خیلی راحتتر فهمید که این اظهارات تا چه اندازه برای ریاض، قاهره و تهران که هریک به وضوح به دنبال آرمانهای منطقهای خود بوده و هستند، آزاردهنده بود. به علاوه واضح است که داوود اوغلو هرگز احتمال نمیداد که قدرتهای اسلامی دیگری نیز در منطقه سعی داشته باشند تا خاورمیانه را با توجه به چشم انداز خود شکل دهند. رویکرد بیش از حد ساده انگارانه وی، بر این تصور اشتباه که خاورمیانه میتواند با رهبری اسلامی ترکیه به عنوان موجودیتی یکپارچه عمل کند، مبتنی بود.
در حال حاضر که جنگ سوریه، نه تنها آنکارا و تهران را، بلکه تهران و ریاض را به گونهای که نه اردوغان و نه داوود اوغلو انتظار آن را داشتند، دچار اختلاف کرده است، اظهارات داوود اوغلو بیش از پیش ساده لوحانه به نظر میرسد.
*** عربستان سعودی بیش از هر زمانی برای تصاحب سکان هدایت منطقه، رقابت میکند
به همین ترتیب، کودتای مصر نیز ترکیه را رو در روی عربستان سعودی قرار داد و ساختگی بودن ادعای داوود اوغلو را مبنی بر اینکه ترکیه رهبری خاورمیانه را بر عهده میگیرد و دیگران هم از او تبعیت میکنند، به اثبات رساند. عربستان سعودی نیز نشان داد که بیش از هر زمانی برای تصاحب سکان هدایت منطقه، در حال رقابت است.
در نگاه اول، به نظر میرسد که آنکارا و ریاض در برخورد با بحران سوریه، در جبههای واحد قرار دارند و هر دو خواستار سرنگونی بشار اسد، رئیسجمهور این کشور هستند و تمامی تلاش خود را روی این گزینه معطوف کردهاند. عربستان سعودی و ترکیه، هر دو مخالف سرسخت بشار اسد هستند و هردوی آنها حمایتهای لازم را برای مسلح کردن مخالفان سوری، از جمله گروههای جهادی، ارائه دادهاند.
*** سعودیها خواهان روی کار آمدن دولتی غیردموکراتیک در سوریه هستند
اما با این وجود، بدیهی است که این دو حکومت اساسا متفاوت، برای انجام این کار، انگیزهها و برنامههای خود را دنبال میکنند. به علاوه، به نظر نمیرسد که آنها در مورد نوع دولتی که تمایل دارند در سوریه پس از بشار اسد، بر سر کار آید، اتفاق نظر داشته باشند.
عربستان سعودی در سیاستهای داخلی و همچنین سیاستهای خود در قبال مصر، تمایل چندانی به دموکراسی نشان نداده است. به علاوه ثابت کرده که اخوان المسلمین را تهدیدی جدی علیه خود تلقی میکند. به همین خاطر، ریاض تا به امروز از ارتش مصر حمایت کرده است و همین موضوع نیز موجب سردرگمی اردوغان شده است.
*** ریاض به دنبال جلوگیری از گسترش نفوذ اخوان المسلمین در میان تودههای محروم و ستمدیده در منطقه است
البته هرچند با توجه به حمایت سعودیها از گروههای اسلامی در مبارزه با بشار اسد، موضع عربستان سعودی ضد و نقیض به نظر میرسد اما اهداف آن کاملا روشن است. ریاض به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه و در تنگنا نگه داشتن تهران است و یک راه برای رسیدن به این هدف، حمایت از جبهه ضعیف مخالفان بشار اسد، از جمله گروههای جهادی است. ریاض از سویی به دنبال جلوگیری از گسترش نفوذ اخوان المسلمین در میان تودههای محروم و ستمدیده منطقه، به ویژه در مصر است و در عین حال که خواهان روی کار آمدن دولتی سنی در سوریه است، بر خلاف آنکارا، تمایلی به منتخب و دموکراتیک بودن این دولت ندارد.
*** کاهش اعتبار اردوغان در ترکیه، در نتیجه تمایلات اقتدارگرانه وی و عدم تحمل مخالفان و رقبا
اما از سوی دیگر، منتقدان اردوغان ــ که بدون شک سعودیها جزو آنها هستند ــ معتقدند که ادعای او راجع به دموکراسی، واقعی نیست و به جای ارزشهای حقیقتا دموکراتیک، بر مبنای دیدگاه طرفدار حکومت اکثریت استوار است. از نظر آنها، او به دنبال آن است که دموکراسی را به روش خود در خاورمیانه ترویج کند و به خوبی میداند که این به نفع اخوان المسلمین خواهد بود.
به علاوه، اردوغان اعتبار خود را در داخل کشور، به خاطر تمایلات اقتدارگرانه و عدم تحمل مخالفان و رقبا تضعیف کرده است. وانمود کردن به اخلاق گرایی، همانطور که وی در مورد سوریه و مصر انجام میدهد، تنها منحصر به شخص اردوغان نیست. ادعای اخلاقگرایی، پوششی مناسب برای سایرین در منطقه، مخصوصا عربستان سعودی فراهم کرده تا بتوانند در پشت آن، برنامههای مجزای خود را دنبال کنند.
*** با توجه به سیاستهای ظالمانه سعودیها در داخل، حسن نیت سعودیها در مورد سوریه تردید برانگیز است
خودداری عربستان سعودی از پذیرش کرسی شورای امنیت سازمان ملل، به عنوان عضو غیردائم، یک نمونه بارز است. ریاض این اقدام خود را روشی برای اعتراض به ناتوانی سازمان ملل متحد در برخورد با اقدامات «ظالمانه» بشار اسد میداند. از این رو، با توجه به سیاستهای ظالمانه ریاض به خصوص در مورد اقلیت نسبتا بزرگ شیعه در این کشور، حسن نیت سعودیها تردید برانگیز است.
واضح است که ریاض هیچ تمایلی ندارد که ترکیه با توسل به صندوق آراء و بر اساس استدلالهای دموکراتیک، در امور داخلی منطقه مداخله کند. به علاوه، ریاض تمایلی به افزایش نفوذ ترکیه در خاورمیانه، آنطور که داوود اوغلو در سال 2012 در مورد آن صحبت میکرد نیز ندارد.
در عین حال، گفته میشود که اردوغان در مورد حمایت عربستان سعودی از مستبد و دیکتاتور مصری، ژنرال عبدالفتاح السیسی، سکوت اختیار کرده است. بدیهی است که وی قصد ندارد که یک قدرت بزرگ عرب دیگر را به مبارزه طلبیده و با این کار موجب افزایش انزوای آنکارا در منطقه گردد.
*** برای اردوغان، دیدن اتحاد سعودیها و اسرائیلیها تقریبا غیرقابل هضم است
با این همه، انزجار اردوغان از اسرائیل، همچنان بر سر جای خود باقیست و این موضوع باعث شده که حتی پس از گذشت ماهها از زمان عذرخواهی نتانیاهو به خاطر حمله اسرائیل به کشتی «ماوی مرمره»، تغییری در روابط سرد ترکیه و این رژیم به وجود نیاید. بدیهی است که برای اردوغان، دیدن اتحاد سعودیها و اسرائیلیها تقریبا غیرقابل هضم است.
در حال حاضر، هر چیزی که قدرت ایران را در منطقه افزایش میدهد، موجب عصبانیت سعودیها میشود. برای همین است که عربستان سعودی با راه حلی که از سوی روسیه و آمریکا برای حل بحران سوریه اتخاذ شده، مخالف است. سعودیها میدانند که در صورت پیشرفت کنفرانس ژنو 2، دولت بشار اسد، همانگونه که تهران خواستار آن است، همچنان به بقای خود ادامه خواهد داد.
*** گفت و گوهای محرمانه ریاض و تل آویو در مورد ایران
علاوه بر این، تغییر غیرمنتظره روابط بین واشنگتن و تهران، آتش خشم و عصبانیت سعوديها و اسرائیلیها را برافروخته است و احتمال میرود که این دو، در حال انجام گفت و گوهای محرمانه با یکدیگر باشند.
تمامی این مسائل که آنکارا را در شرایط بیثباتی قرار داده است، نشان میدهند که ترکیه، بیش از آنکه دوستان و متحدانی در خاورمیانه داشته باشد که در راه رسیدن به جاه طلبیهای منطقهای، به آن کمک کنند، دارای رقبایی بالقوه است که هر یک به دنبال برتری و افزایش نفوذ در این منطقه استراتژیک است.
انتهای پیام/